آیا سرهمبندی موجود در توافق ژنو دوباره در توافق پیشنهاد آمریکا تکرار میشود؟ این پرسش، سوال مهمی است که در بحبوحه دور جدید مذاکرات در لوزان سوئیس مطرح است به ویژه اینکه آخرین روز پیشبینی شده برای این مذاکرات و اعلام نتایج آن با شروع دو هفتهای تعطیلات سال جدید در ایران مقارن میشود.
به گزارش شهدای ایران،تعبیر «سرهمبندی» عبارتی بود که مجله تایم در آستانه توافق
موقت ژنو در آذر 92 به کاربرد و تصریح کرد آمریکا مایل است در کنار حفظ
تحریمها و اعمال محدودیت بر بخشی از برنامه هستهای ایران، حقوق ایران در
زمینه هستهای را به نحوی در قالب کلمات سرهمبندی کند که تفسیرپذیر از سوی
هر دو طرف باشد! اعمال همین رفتار کلاهبردارانه در توافق ژنو موجب شد
آمریکا و غرب در ازای گرفتن امتیازات نقد، تعهدات خود را باز تفسیر و انکار
کنند و از جمله با وجود اعمال بیش از یک صد مورد تحریم جدید ادعا کنند
توافق ژنو نقض نشده است. کار به جایی رسید که حتی دیپلماتهایی نظیر سیروس
ناصری چندبار تصریح کردند نباید تجربه ابهام و تعلیقهای عبارتی توافق ژنو
و سوءاستفاده آمریکا از آن تکرار شود.
اکنون از یک سو جان کری میگوید اختلافات بیشتر سیاسی و نه فنی. در عین حال آمریکا مصر است و با صراحت نیز اعلام کرده که ساختار و رژیم تحریمها حفظ خواهد شد. ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن اینکه گفته بود ما به دنبال توافق غیر الزامآور هستیم، اینک میگوید «قطعنامه شورای امنیت، کنگره را ملزم به لغو تحریمهای ایران نمیکند». در عین حال وعده داده میشود که از 5 مورد تحریمها، تنها بخش محدودی از آن- در حد یک پنجم - تعلیق (و نه حذف) شود اما ایران برای حداقل 10 سال وضعیت فریز و محدود کردن برنامه هستهای را بپذیرد.
صرفنظر از اینکه معلوم نیست ضمانت اجرای تعهدات آمریکا و غرب کدام است و اگر نقض تعهد کردند چگونه میتوان امتیازات واگذار شده را برگرداند، سؤالات مهمی وجود دارد. از جمله اینکه اگر به ادعای کری «فردای توافق، بررسی تحریمهای جدید در موضوعات دیگر را آغاز میکنیم»، بنابراین قرار است از توافق چه چیزی عاید ایران شود؟ یا اینکه تکلیف موضوع مهم تحقیق و توسعه، ظرفیت غنیسازی در مرکز فردو (به عنوان یک مرکز امن مصون از بمباران)، سانتریفیوژهای پیشرفتهای که آمریکا میگوید ایران حداکثر از یک دستگاه به عنوان آموزشی و تحقیقاتی(!) میتواند استفاده کند، حفظ اورانیوم غنی شده در ایران و... چه میشود؟ پرسش دیگر درباره ترفندهای آمریکا برای دور زدن مصالح ایران و دو مرحلهای کردن عملی مذاکرات است. به عبارت دیگر اگر آمریکا ریگی به کفش ندارد و هنوز تکلیف بسیاری از مسائل از جمله لغو همه جانبه و یک جا و فوری تحریمها حل نشده، چه اصراری وجود دارد که به جای تحمل تا تیرماه، یک توافق سرهمبندی شده عجولانه- آن هم در بحبوحه تعطیلات دو هفتهای- اعمال شود به نحوی که دست و پای طرف ایرانی را ببندد؟
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر اعضای مجلس خبرگان فرمودند « تیمی که رئیسجمهور برای مذاکرات تعیین کردند افراد خوب، امین و دلسوزیاند که دارند برای مصالح کشور تلاش میکنند؛ البته من نگرانم چون طرف مقابل اهل حیلهگری و خنجر از پشت زدن است».
تجربه توافق ژنو از یک سو و تجربه توافقات سعدآباد و پاریس در 11 سال پیش از سوی دیگر حکایت از این میکند که طرف آمریکایی در مطالبه امتیاز نقد و به روز و دقیق عمل میکند اما در واگذاری امتیاز، بر دادن وعدههای مبهم تمرکز دارد؛ به تعبیر دیگر معتقد به اخذ امتیاز «آنی» در برابر ارائه وعدههای «آتی» است.
اکنون از یک سو جان کری میگوید اختلافات بیشتر سیاسی و نه فنی. در عین حال آمریکا مصر است و با صراحت نیز اعلام کرده که ساختار و رژیم تحریمها حفظ خواهد شد. ساکی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ضمن اینکه گفته بود ما به دنبال توافق غیر الزامآور هستیم، اینک میگوید «قطعنامه شورای امنیت، کنگره را ملزم به لغو تحریمهای ایران نمیکند». در عین حال وعده داده میشود که از 5 مورد تحریمها، تنها بخش محدودی از آن- در حد یک پنجم - تعلیق (و نه حذف) شود اما ایران برای حداقل 10 سال وضعیت فریز و محدود کردن برنامه هستهای را بپذیرد.
صرفنظر از اینکه معلوم نیست ضمانت اجرای تعهدات آمریکا و غرب کدام است و اگر نقض تعهد کردند چگونه میتوان امتیازات واگذار شده را برگرداند، سؤالات مهمی وجود دارد. از جمله اینکه اگر به ادعای کری «فردای توافق، بررسی تحریمهای جدید در موضوعات دیگر را آغاز میکنیم»، بنابراین قرار است از توافق چه چیزی عاید ایران شود؟ یا اینکه تکلیف موضوع مهم تحقیق و توسعه، ظرفیت غنیسازی در مرکز فردو (به عنوان یک مرکز امن مصون از بمباران)، سانتریفیوژهای پیشرفتهای که آمریکا میگوید ایران حداکثر از یک دستگاه به عنوان آموزشی و تحقیقاتی(!) میتواند استفاده کند، حفظ اورانیوم غنی شده در ایران و... چه میشود؟ پرسش دیگر درباره ترفندهای آمریکا برای دور زدن مصالح ایران و دو مرحلهای کردن عملی مذاکرات است. به عبارت دیگر اگر آمریکا ریگی به کفش ندارد و هنوز تکلیف بسیاری از مسائل از جمله لغو همه جانبه و یک جا و فوری تحریمها حل نشده، چه اصراری وجود دارد که به جای تحمل تا تیرماه، یک توافق سرهمبندی شده عجولانه- آن هم در بحبوحه تعطیلات دو هفتهای- اعمال شود به نحوی که دست و پای طرف ایرانی را ببندد؟
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر اعضای مجلس خبرگان فرمودند « تیمی که رئیسجمهور برای مذاکرات تعیین کردند افراد خوب، امین و دلسوزیاند که دارند برای مصالح کشور تلاش میکنند؛ البته من نگرانم چون طرف مقابل اهل حیلهگری و خنجر از پشت زدن است».
تجربه توافق ژنو از یک سو و تجربه توافقات سعدآباد و پاریس در 11 سال پیش از سوی دیگر حکایت از این میکند که طرف آمریکایی در مطالبه امتیاز نقد و به روز و دقیق عمل میکند اما در واگذاری امتیاز، بر دادن وعدههای مبهم تمرکز دارد؛ به تعبیر دیگر معتقد به اخذ امتیاز «آنی» در برابر ارائه وعدههای «آتی» است.