معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سه جوان که قصد گروگانگیری و اخاذی از خانوادهای ثروتمند را داشتند خبر داد.
به گزارش شهدای ایران، ۲۸ بهمن ماه امسال فردی با مراجعه به دادسرای ناحیه ۲۷ تهران اعلام داشت که افرادی تحت عنوان مأمور وی را سوار ماشین و به حاشیه تهران برده ، اما پس از ساعاتی وی را رها و عنوان کردهاند که قصد تحقیقات از اعضای خانواده اش را دارند .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "آدم ربایی" و به دستور شعبه ششم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکی پرونده که متولد ۱۳۱۴ است ، پس از حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران ، به کارآگاهان گفت : " ساعت ۱۰:۱۵ صبح ۲۷ بهمن ماه به قصد مراجعه به محل کار ( تالار پذیرایی ) ، از منزل خود واقع در بلوار میرداماد – نرسیده به میدان محسنی بیرون آمده بودم که جوانی تنومند ، حدودا ۳۰ ساله به بنده مراجعه و بنده را با اسم فامیلی صدا کرد و مدعی شد که مأمور یکی از وزارتخانه های دولتی است و بنده باید برای انجام تحقیقات بهمراه وی و همکارانش ، بروم ؛ در همین زمان یک خودرو پرشیا نوک مدادی جلو آمد و همین جوان تنومند عنوان داشت : "ما باید شما را با دستبند می بردیم ولی گفته اند که شما را با احترام ببریم" ؛ داخل خودرو رانندهای نشسته بود که صورت خود را با ماسک کاغذی سفید رنگ پوشانده بود و یک جوان حدودا ۲۵ ساله نیز در صندلی عقب حضور داشت . همان جوان تنومند مرا به صندلی عقب ماشین برد و خودش هم کنار من نشست و ماشین حرکت کرد ".
شاکی در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : "در طول مسیر حرکت دائما عنوان می شد که آنها از همه امور زندگی بنده ( کار ، وضعیت مالی ، تعداد فرزندان) اطلاع کامل دارند و قصد داشتهاند تا مرا شب گذشته دستگیر کنند و .... ؛ در حال صحبت در خصوص موضوعات شخصی و خانوادگی بنده بودند که متوجه شدم از تهران خارج و در بیابان های اطراف اتوبان تهران – کرج هستیم ؛ پرسیدم : "مگر نگفتید که به اداره می رویم ؛ اینجا که بیابان است! " که به من پاسخ دادند: "قرار شده تا در همین مکان از شما تحقیق شود! " ؛ پس از توقف ، یکی از سرنشینان خودرو یک کلاه پشمی از داخل صندلی جلو درآورد و روی صورتم کشید و از من خواست تا روی صندلی عقب بخوابم اما پس از گذشت چند دقیقه عنوان شد که از بنده رفع اتهام شده و پس از آن به سمت شهرکی در همان نزدیکی اتوبان رفتیم ؛ مقابل یک آژانس کرایه خودرو توقف کرده و جوانی که به نظر می رسید رئیس است ، به راننده دستور داد تا یک ماشین برای من کرایه کند تا مرا به محل کارم ببرد . این شخص چندین بار تأکید کرد که این موضوع را با هیچ کس بازگو نکنم اما با توجه به اینکه این افراد در صحبت هایشان عنوان کرده بودند که مجددا به سراغ من و اعضای خانواده ام می آیند ، تصمیم گرفتم تا موضوع را به پلیس اطلاع دهم".
در شرایطی که تحقیقات جهت شناسایی و دستگیری سه متهم پرونده (سرنشینان خودرو پرشیا نوک مدادی) در دستور کار اداره یازدهم آگاهی قرار داشت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که افراد ناشناسی تحت عنوان مأمور یکی از وزارتخانه های دولتی این بار با پسر شاکی پرونده تماس گرفتهاند . بلافاصله آموزش های لازم به پسر شاکی ارائه و با شناسایی محل تردد یکی از متهمین در محدوده خیابان سئول ، این شخص بنام ابوالفضل ۲۸ ساله ، ۲۵ اسفند ماه دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی منتقل شد.
ابوالفضل که چاره ای جز اعتراف نداشت ، به جعل عنوان مأمور اعتراف و عنوان داشت : " یکی از دوستانم بنام حسین طرح و پیشنهاد ربایش - شاکی پرونده - را مطرح کرد و من و یکی دیگر از بچهها بنام جعفر قبول کردیم تا با او همکاری داشته باشیم ؛ تحت عنوان مأمور اقدام به ربودن شاکی کردیم تا از خانواده اش درخواست پول داشته باشیم اما پس از ربایش و اطلاع از سن بالا و عارضه قلبی این شخص ، تصمیم گرفتیم تا او را آزاد و این بار پسر او را با خود ببریم ".
با شناسایی "حسین " ( ۲۸ ساله ) و "جعفر " ( ۲۷ ساله ) ، مخفیگاه این دو نفر در استان قزوین شناسایی ، کارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به این استان اعزام و این دو نفر نیز در همان روز دستگیر شدند.
در تحقیقات از "حسین " به عنوان طراح اصلی آدم ربایی ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسین بواسطه اینکه پدرش کارگر مورد اعتماد شاکی است ، از وضعیت مالی، تعداد اعضای خانواده ، محل زندگی و ... شاکی اطلاع کامل داشته و پس از طرح پیشنهاد آدم ربایی و طراحی آن، بههمراه همدستان خود اقدام به ربایش شاکی ( در مرحله اول ) و در ادامه تلاش برای ربایش پسر شاکی ( در مرحله دوم ) کرده است .
براساس گزارش مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت با توجه به اعتراف صریح هر سه متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و هر سه نفر آنها برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
* ایسنا
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "آدم ربایی" و به دستور شعبه ششم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکی پرونده که متولد ۱۳۱۴ است ، پس از حضور در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران ، به کارآگاهان گفت : " ساعت ۱۰:۱۵ صبح ۲۷ بهمن ماه به قصد مراجعه به محل کار ( تالار پذیرایی ) ، از منزل خود واقع در بلوار میرداماد – نرسیده به میدان محسنی بیرون آمده بودم که جوانی تنومند ، حدودا ۳۰ ساله به بنده مراجعه و بنده را با اسم فامیلی صدا کرد و مدعی شد که مأمور یکی از وزارتخانه های دولتی است و بنده باید برای انجام تحقیقات بهمراه وی و همکارانش ، بروم ؛ در همین زمان یک خودرو پرشیا نوک مدادی جلو آمد و همین جوان تنومند عنوان داشت : "ما باید شما را با دستبند می بردیم ولی گفته اند که شما را با احترام ببریم" ؛ داخل خودرو رانندهای نشسته بود که صورت خود را با ماسک کاغذی سفید رنگ پوشانده بود و یک جوان حدودا ۲۵ ساله نیز در صندلی عقب حضور داشت . همان جوان تنومند مرا به صندلی عقب ماشین برد و خودش هم کنار من نشست و ماشین حرکت کرد ".
شاکی در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : "در طول مسیر حرکت دائما عنوان می شد که آنها از همه امور زندگی بنده ( کار ، وضعیت مالی ، تعداد فرزندان) اطلاع کامل دارند و قصد داشتهاند تا مرا شب گذشته دستگیر کنند و .... ؛ در حال صحبت در خصوص موضوعات شخصی و خانوادگی بنده بودند که متوجه شدم از تهران خارج و در بیابان های اطراف اتوبان تهران – کرج هستیم ؛ پرسیدم : "مگر نگفتید که به اداره می رویم ؛ اینجا که بیابان است! " که به من پاسخ دادند: "قرار شده تا در همین مکان از شما تحقیق شود! " ؛ پس از توقف ، یکی از سرنشینان خودرو یک کلاه پشمی از داخل صندلی جلو درآورد و روی صورتم کشید و از من خواست تا روی صندلی عقب بخوابم اما پس از گذشت چند دقیقه عنوان شد که از بنده رفع اتهام شده و پس از آن به سمت شهرکی در همان نزدیکی اتوبان رفتیم ؛ مقابل یک آژانس کرایه خودرو توقف کرده و جوانی که به نظر می رسید رئیس است ، به راننده دستور داد تا یک ماشین برای من کرایه کند تا مرا به محل کارم ببرد . این شخص چندین بار تأکید کرد که این موضوع را با هیچ کس بازگو نکنم اما با توجه به اینکه این افراد در صحبت هایشان عنوان کرده بودند که مجددا به سراغ من و اعضای خانواده ام می آیند ، تصمیم گرفتم تا موضوع را به پلیس اطلاع دهم".
در شرایطی که تحقیقات جهت شناسایی و دستگیری سه متهم پرونده (سرنشینان خودرو پرشیا نوک مدادی) در دستور کار اداره یازدهم آگاهی قرار داشت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که افراد ناشناسی تحت عنوان مأمور یکی از وزارتخانه های دولتی این بار با پسر شاکی پرونده تماس گرفتهاند . بلافاصله آموزش های لازم به پسر شاکی ارائه و با شناسایی محل تردد یکی از متهمین در محدوده خیابان سئول ، این شخص بنام ابوالفضل ۲۸ ساله ، ۲۵ اسفند ماه دستگیر و به اداره یازدهم پلیس آگاهی منتقل شد.
ابوالفضل که چاره ای جز اعتراف نداشت ، به جعل عنوان مأمور اعتراف و عنوان داشت : " یکی از دوستانم بنام حسین طرح و پیشنهاد ربایش - شاکی پرونده - را مطرح کرد و من و یکی دیگر از بچهها بنام جعفر قبول کردیم تا با او همکاری داشته باشیم ؛ تحت عنوان مأمور اقدام به ربودن شاکی کردیم تا از خانواده اش درخواست پول داشته باشیم اما پس از ربایش و اطلاع از سن بالا و عارضه قلبی این شخص ، تصمیم گرفتیم تا او را آزاد و این بار پسر او را با خود ببریم ".
با شناسایی "حسین " ( ۲۸ ساله ) و "جعفر " ( ۲۷ ساله ) ، مخفیگاه این دو نفر در استان قزوین شناسایی ، کارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به این استان اعزام و این دو نفر نیز در همان روز دستگیر شدند.
در تحقیقات از "حسین " به عنوان طراح اصلی آدم ربایی ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسین بواسطه اینکه پدرش کارگر مورد اعتماد شاکی است ، از وضعیت مالی، تعداد اعضای خانواده ، محل زندگی و ... شاکی اطلاع کامل داشته و پس از طرح پیشنهاد آدم ربایی و طراحی آن، بههمراه همدستان خود اقدام به ربایش شاکی ( در مرحله اول ) و در ادامه تلاش برای ربایش پسر شاکی ( در مرحله دوم ) کرده است .
براساس گزارش مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت با توجه به اعتراف صریح هر سه متهم ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و هر سه نفر آنها برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
* ایسنا