شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۶۹۷۴۵
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۵
آفت‌هاي بسياري مي‌تواند يك حزب و جناح سياسي را تهديد كند و نهايتاً منجر به افول آن شود كه مهم‌ترين اين آفت‌ها «ضعف گفتمان» است.
شهدای ایران:آفت‌هاي بسياري مي‌تواند يك حزب و جناح سياسي را تهديد كند و نهايتاً منجر به افول آن شود كه مهم‌ترين اين آفت‌ها «ضعف گفتمان» است.  اين ضعف مي‌تواند بحران‌هاي بسياري را با خود همراه سازد كه در مصاديقي مانند تعاريف متفاوت و گاه متناقض در حوزه سياست، اقتصاد و فرهنگ از سوي منسوبان به آن جناح گرفته تا برخورد دوگانه با پديده‌ها و تحولات اجتماعي- سياسي را مشمول مي‌شود.  وضعيت كنوني جبهه موسوم به تجديدنظرطلبان هم به ناچار از چنين اوضاعي رنج مي‌برد، به گونه‌اي كه شخصيت‌هاي مطرح اين طيف در ارائه نظرات خود دچار دوگانگي شده و گاه آرايي را مطرح مي‌كنند كه در تعارض كامل با ديگر افراد منسوب به جريان مدعي اصلاح‌طلبي است.  اين ضعف اساسي كه در فتنه 88 به خوبي خود را نشان داد اخيرا هم وارد مرحله تازه‌تري شده كه شامل دعواي حاميان «ليبرال‌دموكراسي» با «‌سوسيال‌دموكراسي» است و منجر به صف‌بندي دو حزب دولت‌ساخته «‌مشاركت» و «‌كارگزاران» شده است.

وقتي كه مدعيان خط امام از تقيه خارج مي‌شوند

مرور نظرات چهار نفر از اعضاي دو حزب راديكال جريان تجديدنظرطلب نه تنها فقدان گفتماني مشخص در اين طيف را نشان مي‌دهد بلكه گوياي پارادوكس جماعت مدعي خط امام با انديشه‌هاي بنيانگذار انقلاب اسلامي ‌ است.

    حجاريان: سوسيال دموكراتم
سعيد حجاريان تئوريسين جريان اصلاحات ‌در گفت‌وگو  با تسنيم در پاسخ به اين سؤال كه «شما شكل‌گيري يك نظام ليبرال را لازمه رسيدن به دموكراسي مي‌دانيد؟» بيان مي‌كند: «‌ البته ليبراليسم حتماً براي من جدي است اما يك چيزي اين وسط هست و مشكل ماست. براي ما عدالت بسيار مهم است. جمع عدالت و ليبراليسم خيلي سخت است. در غرب هم اين مشكل بوده است.»
وي در ادامه تصريح مي‌كند: «‌تز من، سوسيال‌دموكراسي است.‌ نخست وزير سوئد كه ترور شد، اولاف پالمه و ويلي برانت از رهبران سوسيال‌دموكرات بودند. آنها خيلي تلاش كردند راه وسط ليبراليسم و عدالت را در پيش گيرند اما هنوز محقق نشده است. در ايران هم بايد اين كار شروع شود. پروژه‌هاي جدي ما همين است.»


صف‌آرايي سوسيال دموكرات‌ها‌ و ليبرال دموكرات‌هاي وطني مقابل انديشه امام

     
جلايي‌پور: سوسيال دموكراتم
حميدرضا جلايي‌پور عضو ديگر حزب مشاركت هم در مصاحبه‌اي با ويژه‌نامه نوروز روزنامه اعتماد تأكيد مي‌كند: «‌من يك سوسيال‌دموكرات هستم.»
در حالي  دو تن از اعضاي مشهور حزب منحل شده مشاركت بر نظر خود مبني بر «سوسيال دموكرات» بودن پافشاري مي‌كنند كه اعضاي حزب سازندگي نظري متفاوت دارند كه خود گوياي انشقاق دروني جماعت مورد اشاره و تناقض گفتاري آنها با يكديگر است.

    مرعشي: ليبرال دموكراتيم
سيدحسين مرعشي، عضو برجسته كارگزاران در سخنان متعدد و از جمله در جمع دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر كرمان اظهار مي‌كند: « ما دموكرات هستيم و حكومت اكثريت و اقليت و حكومت مردم بر مردم را قبول داريم، هرچند كه دموكراسي يا حكومت دموكرات بهترين نوع حكومت نيست، اما حكومتي است كه تا‌كنون بشر توانسته به آن دست يابد. بسته‌هاي سوسياليستي و بسته‌هاي فردگرايي ليبراليسم آزادي فرد را مبنا قرار مي‌دهد و ما در حزب كارگزاران به افراد و انسان‌ها اصالت مي‌دهيم و مشي ما ليبراليستي است نه سوسياليستي.»
محمد قوچاني، عضو جديد كارگزاران كه سردبيري ماهنامه مهرنامه و هفته‌نامه صدا و همچنين سردبيري ارگان كارگزاران (عصرجديد) را در كارنامه خود دارد، بارها در مقالات خود بر اين نكته تأكيد مي‌كند كه مدل مطلوب حزب متبوعش ليبراليسم سياسي است.

    كرباسچي: ليبرال سياسي هستيم!
غلامحسين كرباسچي به عنوان عضو ارشد و از مؤسسان كارگزاران هم در تأييد نظريه مرعشي تأكيد مي‌كنند: «‌ليبراليسم سياسي با ليبراليسم فلسفي و نظري متفاوت است و مي‌توان ليبرال سياسي بود و به ليبراليسم فلسفي توجهي نكرد. بدان معني كه ليبراليسم سياسي هيچ تناقضي با مسلمان بودن ندارد.»
    تناقض مدعيان خط امامي با انديشه‌هاي امام
البته تخاصم ديدگاه‌هاي جماعت هواه‌خواه ليبراليسم تنها مختص به اعضاي اين دو حزب با يكديگر نمي‌شود و با بررسي مواضع جريان تجديدنظرطلب- در اين حوزه- و تطابق آن با افكار و انديشه‌هاي حضرت امام سطح ديگري از تناقضات اين جماعت با بنيانگذار انقلاب اسلامي هم بروز پيدا مي‌كند.  در حالي كه شخصيت‌هاي برجسته اين طيف خود را ليبرال‌دموكرات يا سوسيال دموكرات معرفي مي‌كنند، حضرت امام در سخناني متعدد تعريف متفاوتي را ارائه مي‌دهند.  حضرت امام دموكراسي را برخلاف باورهاي اعضاي احزاب تندرو جماعت تجديدنظرطلب، در برابر استبداد، ديكتاتوري و ظلم قرار داده و با تأكيد بر قانون مداري حكومت اسلامي، دموكراسي را جزء لاينفك اسلام مي‌داند: «‌قيد دموكراسي چيزي نيست كه ما بخواهيم به حكومت اسلامي اضافه كنيم بلكه حكومت اسلامي ذاتاً بر مبناي دموكراسي واقعي استوار است.»
ايشان همچنين در پاسخ به اينكه چرا با آوردن كلمه دموكراتيك در كنار جمهوري مخالفت كرديد، مي‌فرمايند: «اين توهم اين را در ذهن مي‌آورد كه اسلام محتوايش خالي است از اين، لذا احتياج به اين است كه قيدي پهلويش بياورند و اين براي ما بسيار حزن انگيز است كه در محتوا يك چيزي كه همه چيزها به طريق بالاترش و مهم‌ترش در آن هست، حالا ما بياييم بگوييم كه ما اسلام مي‌خواهيم و اما با اسلاممان دموكراسي باشد. اسلام همه چيز است.»
امام در جاي ديگري تعريف روشن تري هم از دموكراسي مورد نظر خود ارائه مي‌دهند: «دموكراسي اين است كه آراي اكثريت... معتبر است. اكثريت هرچه گفتند آرايشان معتبر است، ولو به ضرر خودشان باشد، شما ولي آنها نيستيد كه بگوييد اين به ضرر شماست... شما وكيل آنها هستيد ولي آنها نيستيد.»
بنابر آنچه گفته شد امام حكومت اسلامي را، حكومتي ذاتاً دموكراتيك مي‌داند چراكه از نظر امام «احكام اسلامي احكامي است كه بسيار مترقي بوده و متضمن آزادي‌ها و استقلال و ترقيات» است و نبايد براي احقاق حقوق مردم به منابع غربي رجوع كرد اين در حالي است كه مطلوب جماعت تجديدنظرطلب از دموكراسي با آنچه حضرت امام بيان مي‌كنند تفاوت فاحشي دارد؛ اساسا دموكراسي مورد نظر رهبران اين جريان كه همان «دموكراسي ليبرال»و «سوسيال دموكراسي» است با «مردم سالاري ديني» فرسنگ‌ها فاصله دارد.

*جوان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار