رهبر جلادان داعش پس از پایان اعدام خنجر خود را بالا برده و اعلام کرد که جنگ روم آغاز شده و هدف بعدی آنها اروپاست. بر این اساس به نظر می رسد بررسی پیشینه حضور داعش در کشورهای شمال آفریقا از اهمیت ویژهای برخورداراست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، انتشار ویدئوی اعدام دسته جمعی 21 کارگر مسیحی مصری توسط داعش در ساحل دریای مدیترانه در شمال لیبی، بار دیگر اخبار مربوط به این گروهک تکفیری را در رأس رسانههای جهان قرار دارد. این بار داعش عراق و سوریه را جولانگاه حملات و جنایات خود قرار نداده است، بلکه به شمال آفریقا و از آنجا به اروپا چشم دوخته است.
رهبر جلادان داعش پس از پایان اعدام خنجر خود را بالا برده و اعلام کرد که جنگ روم آغاز شده و هدف بعدی آنها اروپاست. بر این اساس به نظر می رسد بررسی پیشینه حضور داعش در کشورهای شمال آفریقا از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد چرا که توسعه این تفکر در جهان اسلام چیزی جز ادامه سیاهنمایی علیه اسلام و بهانه آفرینی برای استمرار موج اسلامهراسی نخواهد بود.
پیشینه داعش در شمال آفریقا
تونس: چند ماه پیش یک روزنامه الجزایری از وجود بیش از دو هزار تونسی در گروه داعش و تصمیم این گروه برای ایجاد شاخه خود در مغرب عربی با نام دامس خبر داد. از آن زمان به بعد حضور داعش در شمال آفریقا رسمی شد. داعش در شمال آفریقا در واقع همان بازماندههای القاعده هستند که طی سالهای گذشته با عناوین مختلف مشغول فعالیت بودهاند، اما اکنون به دلیل افول سازمان القاعده، به داعش پیوسته و با ابوبکر بغدادی بیعت کردهاند.
مصر: شاخه داعش در مصر با ولایت سینا نیز، در حقیقت همان گروه انصار بیت المقدس است که نام خود را تغییر داده است. این گروه اولین بار در سال 2011 در جریان انقلاب مصر تشکیل شد. ولایت سینا مهمترین گروه جهادی است که تا به امروز در چارچوب داعش پذیرفته شده و از زمان پیوستن به این گروه در نوامبر سال 2014، با همان سرعت قبلی عملیاتهای خود را ادامه میدهد.
لیبی: در لیبی شاخه داعش از ماه نوامبر که رسماً به عنوان شاخهای از داعش پذیرفته شد، فعالترین شاخه بوده و تبلیغاتش بسیار شبیه تبلیغات گروه داعش در سوریه و عراق است. شاخه لیبی در واقع سه گروه یا ولایت مجزاست که موجودیت هر سه در ماه نوامبر اعلام شد: برقه در شرق، طرابلس در غرب و فزان در جنوب. داعش از سالها پیش برای نفوذ در لیبی برنامهریزی کرده و طی سالهای اخیر موفق شد گروههای سلفی تکفیری لیبیایی از جمله انصارالشریعه را جذب خود کند و بیعت آنها را بهدست آورد.
بیشتر فعالیتهای شاخه لیبی در کناره ساحلی این کشور رخ میدهد و این امر از تبلیغات مدام این گروه در مورد حکمرانی در این منطقه و حملههای وحشیانه و اعدامهایش معلوم است. ولایت برقه بیشتر در دو شهر درنه و بنغازی فعال است. به نظر میرسد این ولایت از دل گروه جهادی مجلس شورای شباب الاسلام برآمده باشد؛ گروهی که ماه اکتبر سال گذشته با دولت اسلامی بیعت کرد. مهمترین عملیات شاخه لیبی تا به امروز حمله به هتل کورینتیا در طرابلس بوده که دست کم 9 نفر، از جمله 5 نفر از اتباع خارجی در آن کشته شدند.
الجزایر: در الجزایر نیز شاخه داعش همان گروه جندالخلافه است که در آبان ماه گذشته با ابوبکر بغدادی بیعت کرد و از آن زمان تاکنون چندان فعال نبوده است. این گروه سال گذشته از شاخه القاعده در شمال آفریقا جدا شد و به ولایت دولت اسلامی در الجزایر تغییر نام داد. بریدن سر هرو گوردل، توریست فرانسوی، کار این گروه بود، اما پس از آن فعالیت خاصی نداشته است.
اهداف داعش در شمال آفریقا
هدف رسمی داعش، بسط خلافت اسلامی مورد ادعای خود در اقصی نقاط جهان است، پس از سقوط موصل و اعلام تشکیل خلافت اسلامی در آن، طرح گسترش نفوذ داعش در کشورهای شمال آفریقا از جمله لیبی مدنظر قرار گرفت. لیبی کشوری است که سرشار از نفت و سلاح است، لذا داعش برای بقا و مقابله با جبهه مقاومت و سایر دشمنان خود به این کشور نیاز مبرم دارد.
در همین راستا ابوبکر البغدادی رهبر داعش چند ماه پیش ابونبیل الانباری از سرکردگان بسیار نزدیک و مورد اعتمادش را برای فرماندهی داعش در لیبی و تشکیل امارت داعش در شمال آفریقا، به شهر درنه اعزام کرد.
اسناد به دست آمده از داعش نشان میدهد، مهمترین هدف این گروه از نفوذ به داخل لیبی و تصرف آن، اعزام عناصر تکفیری داعش بهعنوان مهاجران غیرقانونی به کشورهای اروپایی از طریق دریا و آغاز حمله به این کشورهاست. این اسناد همچنین تأکید میکند، وجود انبارهای بسیار و سرشار از تجهیزات نظامی به جامانده از قذافی به داعش کمک میکند تا در کشورهای همجوار لیبی یعنی مصر، تونس و الجزایر نیز نفوذ کند. مساحت گسترده لیبی در مقایسه با مساحت عراق و سوریه برای داعش جذابیت زیادی دارد و از طرفی لیبی از شمال به دریای مدیترانه و آبهای آزاد راه دارد و این امر رؤیای داعش جهت ارتباط با جهان آزاد و خروج از انزوا را محقق خواهد کرد.
محافل غربی به نقل از منابعی در گروه تروریستی داعش اعلام کردند که این گروه قصد دارد تا با ورود به لیبی و سپس تسلط بر تمام کشورهای واقع در شمال آفریقا و ساحل مدیترانه راهی به سوی جنوب اروپا و ایتالیا بگشاید و رؤیای تسلط کامل بر دریای مدیترانه و ورود به اروپا را برای خود محقق کند.
نکته قابل توجه در این میان، حمایتهای خارجی از داعش در شمال آفریقاست. داعش اساساً مولود اتحاد شوم غرب و برخی کشورهای منطقه است و اسناد بسیاری در حمایتهای مالی و نظامی و اطلاعاتی این کشورها از داعش وجود دارد.
آمریکا، فرانسه، ترکیه، قطر، امارات و عربستان از جمله کشورهایی بودند که پس از سقوط قذافی در پی تحقق اهداف و منافع خود در لیبی به رقابت با یکدیگر پرداختند. قطر آشکارا سلاح در اختیار گروههای سلفی-تکفیری مسلح قرار داد و ترکیه کمکهای سرّی خود را در قالب کمکهای سیاسی و لجستیکی به عناصر داعش در لیبی ارائه کرد.
همچنین مصر، امارات و عربستان از دولت منتخب لیبی به رهبری ژنرال حفتر حمایت کردهاند. مصر بر این باور بود که قدرتیابی جریان سلفی تکفیری تندرو در لیبی به معنای ایجاد پناهگاهی امن برای سلفی تکفیریهای مصر در کشور همسایه است. بعد از اعدام 21 مصری در لیبی بهانه لازم برای آشکارشدن سیاست مصر در برخورد با سلفیها و حمایت بیشتر از ژنرال حفتر فراهم شد که البته فضاسازیهای مصر نتوانست ائتلافی علیه داعش در لیبی ایجاد کند شاید اربابان غربی آنان همچون سوریه و عراق به دنبال کنترل این جرثومه فساد میباشند و حذف آن را به صلاح خود نمیدانند.
در پایان باید گفت داعش که از ابتدا با حمایتهای غربی و منطقهای شکل گرفته است، روز به روز بر قلمروی خود افزوده و شمال آفریقا و به ویژه لیبی را بستر خوبی برای توسعه طلبیهای خود میداند. لیبی که پس از سقوط قذافی شاهد شکاف و آشوب و ناامنیهای فراوانی بوده، عرصه مناسبی برای نشو و نمای گروههای تکفیری و افراطی همچون داعش محسوب میشود. بافت بدوی و قبیلهای این کشور و وجود جوانان پرشور و افراطی نیز موجب شده داعش به یارگیری و بسط نفوذ خود در آنجا بپردازد. با توجه به این شرایط بغرنج، حامیان این گروهک همچنان مشغول بازی با برگه داعش هستند تا در هرج و مرج به وجود آمده در منطقه و خصوصاً لیبی، اهداف و منافع خود را تحقق بخشند تا در صورت خنثی شدن توطئه و فتنه سوریه و عراق جبهه دیگری برای مسئلهسازی و بهانهای برای اسلامهراسی وجود داشته باشد.
*بولتن شماره 1249 جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
رهبر جلادان داعش پس از پایان اعدام خنجر خود را بالا برده و اعلام کرد که جنگ روم آغاز شده و هدف بعدی آنها اروپاست. بر این اساس به نظر می رسد بررسی پیشینه حضور داعش در کشورهای شمال آفریقا از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد چرا که توسعه این تفکر در جهان اسلام چیزی جز ادامه سیاهنمایی علیه اسلام و بهانه آفرینی برای استمرار موج اسلامهراسی نخواهد بود.
پیشینه داعش در شمال آفریقا
تونس: چند ماه پیش یک روزنامه الجزایری از وجود بیش از دو هزار تونسی در گروه داعش و تصمیم این گروه برای ایجاد شاخه خود در مغرب عربی با نام دامس خبر داد. از آن زمان به بعد حضور داعش در شمال آفریقا رسمی شد. داعش در شمال آفریقا در واقع همان بازماندههای القاعده هستند که طی سالهای گذشته با عناوین مختلف مشغول فعالیت بودهاند، اما اکنون به دلیل افول سازمان القاعده، به داعش پیوسته و با ابوبکر بغدادی بیعت کردهاند.
مصر: شاخه داعش در مصر با ولایت سینا نیز، در حقیقت همان گروه انصار بیت المقدس است که نام خود را تغییر داده است. این گروه اولین بار در سال 2011 در جریان انقلاب مصر تشکیل شد. ولایت سینا مهمترین گروه جهادی است که تا به امروز در چارچوب داعش پذیرفته شده و از زمان پیوستن به این گروه در نوامبر سال 2014، با همان سرعت قبلی عملیاتهای خود را ادامه میدهد.
لیبی: در لیبی شاخه داعش از ماه نوامبر که رسماً به عنوان شاخهای از داعش پذیرفته شد، فعالترین شاخه بوده و تبلیغاتش بسیار شبیه تبلیغات گروه داعش در سوریه و عراق است. شاخه لیبی در واقع سه گروه یا ولایت مجزاست که موجودیت هر سه در ماه نوامبر اعلام شد: برقه در شرق، طرابلس در غرب و فزان در جنوب. داعش از سالها پیش برای نفوذ در لیبی برنامهریزی کرده و طی سالهای اخیر موفق شد گروههای سلفی تکفیری لیبیایی از جمله انصارالشریعه را جذب خود کند و بیعت آنها را بهدست آورد.
بیشتر فعالیتهای شاخه لیبی در کناره ساحلی این کشور رخ میدهد و این امر از تبلیغات مدام این گروه در مورد حکمرانی در این منطقه و حملههای وحشیانه و اعدامهایش معلوم است. ولایت برقه بیشتر در دو شهر درنه و بنغازی فعال است. به نظر میرسد این ولایت از دل گروه جهادی مجلس شورای شباب الاسلام برآمده باشد؛ گروهی که ماه اکتبر سال گذشته با دولت اسلامی بیعت کرد. مهمترین عملیات شاخه لیبی تا به امروز حمله به هتل کورینتیا در طرابلس بوده که دست کم 9 نفر، از جمله 5 نفر از اتباع خارجی در آن کشته شدند.
الجزایر: در الجزایر نیز شاخه داعش همان گروه جندالخلافه است که در آبان ماه گذشته با ابوبکر بغدادی بیعت کرد و از آن زمان تاکنون چندان فعال نبوده است. این گروه سال گذشته از شاخه القاعده در شمال آفریقا جدا شد و به ولایت دولت اسلامی در الجزایر تغییر نام داد. بریدن سر هرو گوردل، توریست فرانسوی، کار این گروه بود، اما پس از آن فعالیت خاصی نداشته است.
اهداف داعش در شمال آفریقا
هدف رسمی داعش، بسط خلافت اسلامی مورد ادعای خود در اقصی نقاط جهان است، پس از سقوط موصل و اعلام تشکیل خلافت اسلامی در آن، طرح گسترش نفوذ داعش در کشورهای شمال آفریقا از جمله لیبی مدنظر قرار گرفت. لیبی کشوری است که سرشار از نفت و سلاح است، لذا داعش برای بقا و مقابله با جبهه مقاومت و سایر دشمنان خود به این کشور نیاز مبرم دارد.
در همین راستا ابوبکر البغدادی رهبر داعش چند ماه پیش ابونبیل الانباری از سرکردگان بسیار نزدیک و مورد اعتمادش را برای فرماندهی داعش در لیبی و تشکیل امارت داعش در شمال آفریقا، به شهر درنه اعزام کرد.
اسناد به دست آمده از داعش نشان میدهد، مهمترین هدف این گروه از نفوذ به داخل لیبی و تصرف آن، اعزام عناصر تکفیری داعش بهعنوان مهاجران غیرقانونی به کشورهای اروپایی از طریق دریا و آغاز حمله به این کشورهاست. این اسناد همچنین تأکید میکند، وجود انبارهای بسیار و سرشار از تجهیزات نظامی به جامانده از قذافی به داعش کمک میکند تا در کشورهای همجوار لیبی یعنی مصر، تونس و الجزایر نیز نفوذ کند. مساحت گسترده لیبی در مقایسه با مساحت عراق و سوریه برای داعش جذابیت زیادی دارد و از طرفی لیبی از شمال به دریای مدیترانه و آبهای آزاد راه دارد و این امر رؤیای داعش جهت ارتباط با جهان آزاد و خروج از انزوا را محقق خواهد کرد.
محافل غربی به نقل از منابعی در گروه تروریستی داعش اعلام کردند که این گروه قصد دارد تا با ورود به لیبی و سپس تسلط بر تمام کشورهای واقع در شمال آفریقا و ساحل مدیترانه راهی به سوی جنوب اروپا و ایتالیا بگشاید و رؤیای تسلط کامل بر دریای مدیترانه و ورود به اروپا را برای خود محقق کند.
نکته قابل توجه در این میان، حمایتهای خارجی از داعش در شمال آفریقاست. داعش اساساً مولود اتحاد شوم غرب و برخی کشورهای منطقه است و اسناد بسیاری در حمایتهای مالی و نظامی و اطلاعاتی این کشورها از داعش وجود دارد.
آمریکا، فرانسه، ترکیه، قطر، امارات و عربستان از جمله کشورهایی بودند که پس از سقوط قذافی در پی تحقق اهداف و منافع خود در لیبی به رقابت با یکدیگر پرداختند. قطر آشکارا سلاح در اختیار گروههای سلفی-تکفیری مسلح قرار داد و ترکیه کمکهای سرّی خود را در قالب کمکهای سیاسی و لجستیکی به عناصر داعش در لیبی ارائه کرد.
همچنین مصر، امارات و عربستان از دولت منتخب لیبی به رهبری ژنرال حفتر حمایت کردهاند. مصر بر این باور بود که قدرتیابی جریان سلفی تکفیری تندرو در لیبی به معنای ایجاد پناهگاهی امن برای سلفی تکفیریهای مصر در کشور همسایه است. بعد از اعدام 21 مصری در لیبی بهانه لازم برای آشکارشدن سیاست مصر در برخورد با سلفیها و حمایت بیشتر از ژنرال حفتر فراهم شد که البته فضاسازیهای مصر نتوانست ائتلافی علیه داعش در لیبی ایجاد کند شاید اربابان غربی آنان همچون سوریه و عراق به دنبال کنترل این جرثومه فساد میباشند و حذف آن را به صلاح خود نمیدانند.
در پایان باید گفت داعش که از ابتدا با حمایتهای غربی و منطقهای شکل گرفته است، روز به روز بر قلمروی خود افزوده و شمال آفریقا و به ویژه لیبی را بستر خوبی برای توسعه طلبیهای خود میداند. لیبی که پس از سقوط قذافی شاهد شکاف و آشوب و ناامنیهای فراوانی بوده، عرصه مناسبی برای نشو و نمای گروههای تکفیری و افراطی همچون داعش محسوب میشود. بافت بدوی و قبیلهای این کشور و وجود جوانان پرشور و افراطی نیز موجب شده داعش به یارگیری و بسط نفوذ خود در آنجا بپردازد. با توجه به این شرایط بغرنج، حامیان این گروهک همچنان مشغول بازی با برگه داعش هستند تا در هرج و مرج به وجود آمده در منطقه و خصوصاً لیبی، اهداف و منافع خود را تحقق بخشند تا در صورت خنثی شدن توطئه و فتنه سوریه و عراق جبهه دیگری برای مسئلهسازی و بهانهای برای اسلامهراسی وجود داشته باشد.
*بولتن شماره 1249 جامعه مدرسین حوزه علمیه قم