این وصف در دعوت و تدبیر برگزاری سخنرانی علی مطهری علی رغم مخالفت شورای تامین استان، نمی توان نقش مستقیم مدیریت دانشگاه را نادیده گرفت.
شهدای ایران:روز دوشنبه 18 اسفند خبردار شدیم که آقای علی مطهری در دانشگاه شیراز سخنرانی خواهد داشت. قرار بود این برنامه توسط "انجمن فرهنگ و سیاست" برگزار شود. انجمن مزبور، اصلاح طلبی است که عنوان می دارد در چارچوب نظام و قانون اساسی فعالیت می کند و به همین دلیل، پس از انحلال انجمن اسلامی سابق دانشگاه شیراز، توانست به عنوان تنها تشکل اصلاح طلب در دولتهای نهم و دهم به کار خود ادامه دهد. اعضای این انجمن پیوند وثیقی با محافل دوم خردادی شیراز و کشور دارند، از قبیل مسجد قبا (متعلق به آقای سید علیمحمد دستغیب) و تیم مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام. همچنین آنها قرابت شدیدی با انجمن اسلامی دانشگاه تهران دارند (برخی موسسین انجمن فرهنگ و سیاست بعداً انجمن دانشگاه تهران را به دست گرفتند) و در مقام شعار، خود را منادی انقلاب اسلامی، پیرو دکتر شریعتی، مهندس بازرگان، امام خمینی، حجت الاسلام خاتمی و... می دانند. این انجمن در انتخابات 88 از موسوی حمایت کرد و عمده اعضای آن و نه در قالب تشکل، در حوادث فتنه 88 نقش آفریدند.
از سوی دیگر در همان ساعت سخنرانی مطهری، برنامه دیگری در قالب مناظره میان نمایندگان بسیج دانشجویی و انجمن فرهنگ و سیاست در تالار فجر، که تالار بزرگ و اصلی دانشگاه است؛ طراحی شده بود. انجمن فرهنگ و سیاست به دلایلی چند از انجام مناظره طفره رفته و خواهان در اختیار گرفتن تالار فجر برای سخنرانی علی مطهری بود. لکن بسیج دانشجویی در حقیقت برای آنکه تالار فجر را به علی مطهری نسپارد، تا لحظه آخر اصرار به برگزاری مناظره داشت، و علی رغم تاکید و حتی تهدید مدیریت دانشگاه (که اصلاح طلب تندی است) بالاخره اجرای برنامه به تالار حکمت، که از نظر اندازه و موقعیت مکانی در حد تالار فجر نیست، موکول شد.
مدیریت رادیکال اصلاح طلب دانشگاه
در این میان مدیریت دانشگاه شیراز تلاش زاید الوصفی در جهت اجرای سخنرانی علی مطهری کرد. توضیح اینکه، در دولت جدید دکتر ارشاد به عنوان رییس دانشگاه و دکتر صفوی به عنوان مشاور رییس آن فعالیت می کنند. دکتر ارشاد، کسی است که در دولت دوم آقای خاتمی هم رییس دانشگاه بوده، اصلاح طلب ولی ملایم و کم اثر است. اما دکتر صفوی، یکی از فعالین مسجد قبا و سیاست پیشه رادیکالی است. در حقیقت دانشگاه طبق امیال و علایق صفوی اداره می شود و ارشاد، برای دانشگاه نامی بیش نیست.
بنده به عنوان یک دانشجوی سابق، به یاد نداشته و حتی نشنیده بودم که تا به حال یک مدیر ارشد دانشگاه تا این حد در مسایل سیاسی دانشجویان به صورت عیان و عریان نقش آفرینی کند. به عنوان مثال وقتی در مهر 87 آقای لاریجانی به عنوان رییس مجلس و به دعوت جامعه اسلامی در دانشگاه سخنرانی داشت، رییس دانشگاه علی رغم قرابتش با لاریجانی، در سالن حضور نیافت. و یا اینکه یک بار که خانم مرضیه دباغ برای سخنرانی دعوت شده بود، اصرار داشت که رییس دانشگاه به ایشان خوشامد بگوید؛ ولی ما گفتیم که اصلا مدیران دانشگاه در هیچ جلسه دانشجویی حضور نمی یابند.
با این وصف در دعوت و تدبیر برگزاری سخنرانی علی مطهری علی رغم مخالفت شورای تامین استان، نمی توان نقش مستقیم مدیریت دانشگاه را نادیده گرفت.
نقش بچه های مذهبی دانشگاه
از طرفی بچه های مذهبی / اصولگرای دانشگاه که عمدتاً اعضای بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی و ... هستند، به صورت پرتعداد و حساب شده ای در تالار سخنرانی حضور یافتند. از طرف حراست نیز حداکثر نیروها به کار گرفته شد تا امنیت مراسم به گونه ای آبرومندانه تامین شود.
در این حیص و بیص خبر رسید در فلکه گلسرخ، که ورودی فرودگاه شیراز است، عده ای موتورسوار منتظر آقای مطهری هستند. اما علی رغم اخطار های امنیتی، مطهری و مستقبلین وی، در یک تاکسی معمولی سوار می شوند و قصد خروج از فرودگاه را می کنند که با جماعت جرار منتظر روبه رو می گردند. در این ماجرا تعدادی گوجه فرنگی و سنگ، به علاوه مقداری ناسزا و الفاظ رکیک روانه مطهری می شود و تاکسی ران، ناچاراً به کلانتری پناه می برد.
آنچه در تالار بدون حضور مطهری گذشت
متعاقب این اتفاقات، یکی از اعضای انجمن پشت تریبون رفته و ضمن شرح اغراق گونه ای از حمله به مطهری، لبه انتقاد خود را به سمت بچه های بسیج دانشجویی، اصولگرا و ارزشی می برد و می گوید آقای مطهری در برنامه حضور نمی یابد. بچه های مذهبی حداقل 60 درصد سالن را در اختیار داشتند و طرفداران اصلاحات در حد 20 درصد بیشتر نبوده و عده ای نیز موضع بیطرفی و تماشاچی داشتند. به این ترتیب اکثریت سالن علیه انجمن فرهنگ و سیاست شعارهای داد نظیر: "انجمن دروغگو، نمی خوایم، نمی خوایم" "انجمن صفوی، نمی خوایم، نمیخوایم" "آزادی قلابی، همینه، همینه" و..
وقتی طرفداران انجمن در صدد مقابله برآمدند، به دلیل قلت جمعیت کاری از پیش نبردند و حتی شعار هایی نظیر "بسیجی واقعی، همت بود و باکری" فراگیر نشد. انجمن که بلندگو را در اختیار داشت، تلاش کرد با پخش سرود یار دبستانی از پشت بلندگو، معترضین را مغلوبه کند، ولی این چاره نیز کارگر نیافتاد. انجمن از معاون فرهنگی دانشگاه خواست به جای علی مطهری پشت تریبون بیاید و سخنرانی کند؛ که به دلیل همهمه و عکس العمل اکثریت سالن، ایشان نیز موفق به نطق نشد.
در این هنگام که جو متشنج و علیه انجمن بود، یکی از اعضای آن که بلندگو داشت از دانشجویان خواست تالار را ترک گویند، و الا تا چند لحظه دیگر برقها خاموش خواهند شد!! اما اکثریت به این دستور تهدیدگونه تمکین نکرد تا این که یکی از اعضای بسیج دانشجویی از بچه ها درخواست کرد با آرامش تالار را ترک گویند که چنین شد.
تحلیل واقعه
بنده در هیچ برنامه چالشی دانشجویی، یاد ندارم که این چنین جو در دست دانشجویان مذهبی باشد. مطمئناً در صورت حضور علی مطهری در تالار، مواضع وی توسط همین طیف به چالش کشیده می شد و یحتمل افتضاحی برای مطهری و انجمن دعوت کننده و مدیریت دانشگاه، به بار می آمد.
اما با توجه سوابق این گونه قضایا و خصوصاً سخنرانی هادی غفاری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به دلیل ضعف بچه های مذهبی این دانشگاه اخیر، وی توانسته بود به راحتی حرفهایش را بزند و برود، در بین بچه های حزب اللهی شهر بدبینی خاصی به توان بچه های مذهبی دانشگاه وجود داشت. از این رو این افراد تصمیم میگیرند علاج واقعه را قبل از وقوع کرده و بر سر راه مطهری بریزند و مانع حضور و سخنرانی وی در دانشگاه شوند.
به علاوه یحتمل مدیریت دانشگاه و مستقبلین مطهری که از فضای تالار اطلاع داشته اند، برای لغو سخنرانی مطهری؛ این حرکت حماقت آمیز بچه های حزب اللهی شهری را بهترین آتو و وسیله می یابند و به همین بهانه از آوردن مطهری به دانشگاه و انداختن خود در معرکه ای علیه آنان بود، پیشگیری می نمایند.
در این میان نقش جریانات امنیتی بسیار قابل تامل است. آیا واقعاً کسی از حرکت بچه های حزب اللهی شهری مطلع نبود؟ آیا ممکن نبود آقای مطهری را تحت اسکورت و از مسیر دیگری به شهر انتقال دهند؟ و آیا قرار نبود برای سرپوش گذاشتن بر شکست آقای هاشمی رفسنجانی در کسب ریاست خبرگان، تیترهای داغی از برای روزنامه های اصلاح طلب و خوراک شبکه های ماهواره ای فراهم شود؟
*خط خطی
از سوی دیگر در همان ساعت سخنرانی مطهری، برنامه دیگری در قالب مناظره میان نمایندگان بسیج دانشجویی و انجمن فرهنگ و سیاست در تالار فجر، که تالار بزرگ و اصلی دانشگاه است؛ طراحی شده بود. انجمن فرهنگ و سیاست به دلایلی چند از انجام مناظره طفره رفته و خواهان در اختیار گرفتن تالار فجر برای سخنرانی علی مطهری بود. لکن بسیج دانشجویی در حقیقت برای آنکه تالار فجر را به علی مطهری نسپارد، تا لحظه آخر اصرار به برگزاری مناظره داشت، و علی رغم تاکید و حتی تهدید مدیریت دانشگاه (که اصلاح طلب تندی است) بالاخره اجرای برنامه به تالار حکمت، که از نظر اندازه و موقعیت مکانی در حد تالار فجر نیست، موکول شد.
مدیریت رادیکال اصلاح طلب دانشگاه
در این میان مدیریت دانشگاه شیراز تلاش زاید الوصفی در جهت اجرای سخنرانی علی مطهری کرد. توضیح اینکه، در دولت جدید دکتر ارشاد به عنوان رییس دانشگاه و دکتر صفوی به عنوان مشاور رییس آن فعالیت می کنند. دکتر ارشاد، کسی است که در دولت دوم آقای خاتمی هم رییس دانشگاه بوده، اصلاح طلب ولی ملایم و کم اثر است. اما دکتر صفوی، یکی از فعالین مسجد قبا و سیاست پیشه رادیکالی است. در حقیقت دانشگاه طبق امیال و علایق صفوی اداره می شود و ارشاد، برای دانشگاه نامی بیش نیست.
بنده به عنوان یک دانشجوی سابق، به یاد نداشته و حتی نشنیده بودم که تا به حال یک مدیر ارشد دانشگاه تا این حد در مسایل سیاسی دانشجویان به صورت عیان و عریان نقش آفرینی کند. به عنوان مثال وقتی در مهر 87 آقای لاریجانی به عنوان رییس مجلس و به دعوت جامعه اسلامی در دانشگاه سخنرانی داشت، رییس دانشگاه علی رغم قرابتش با لاریجانی، در سالن حضور نیافت. و یا اینکه یک بار که خانم مرضیه دباغ برای سخنرانی دعوت شده بود، اصرار داشت که رییس دانشگاه به ایشان خوشامد بگوید؛ ولی ما گفتیم که اصلا مدیران دانشگاه در هیچ جلسه دانشجویی حضور نمی یابند.
با این وصف در دعوت و تدبیر برگزاری سخنرانی علی مطهری علی رغم مخالفت شورای تامین استان، نمی توان نقش مستقیم مدیریت دانشگاه را نادیده گرفت.
نقش بچه های مذهبی دانشگاه
از طرفی بچه های مذهبی / اصولگرای دانشگاه که عمدتاً اعضای بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی و ... هستند، به صورت پرتعداد و حساب شده ای در تالار سخنرانی حضور یافتند. از طرف حراست نیز حداکثر نیروها به کار گرفته شد تا امنیت مراسم به گونه ای آبرومندانه تامین شود.
در این حیص و بیص خبر رسید در فلکه گلسرخ، که ورودی فرودگاه شیراز است، عده ای موتورسوار منتظر آقای مطهری هستند. اما علی رغم اخطار های امنیتی، مطهری و مستقبلین وی، در یک تاکسی معمولی سوار می شوند و قصد خروج از فرودگاه را می کنند که با جماعت جرار منتظر روبه رو می گردند. در این ماجرا تعدادی گوجه فرنگی و سنگ، به علاوه مقداری ناسزا و الفاظ رکیک روانه مطهری می شود و تاکسی ران، ناچاراً به کلانتری پناه می برد.
آنچه در تالار بدون حضور مطهری گذشت
متعاقب این اتفاقات، یکی از اعضای انجمن پشت تریبون رفته و ضمن شرح اغراق گونه ای از حمله به مطهری، لبه انتقاد خود را به سمت بچه های بسیج دانشجویی، اصولگرا و ارزشی می برد و می گوید آقای مطهری در برنامه حضور نمی یابد. بچه های مذهبی حداقل 60 درصد سالن را در اختیار داشتند و طرفداران اصلاحات در حد 20 درصد بیشتر نبوده و عده ای نیز موضع بیطرفی و تماشاچی داشتند. به این ترتیب اکثریت سالن علیه انجمن فرهنگ و سیاست شعارهای داد نظیر: "انجمن دروغگو، نمی خوایم، نمی خوایم" "انجمن صفوی، نمی خوایم، نمیخوایم" "آزادی قلابی، همینه، همینه" و..
وقتی طرفداران انجمن در صدد مقابله برآمدند، به دلیل قلت جمعیت کاری از پیش نبردند و حتی شعار هایی نظیر "بسیجی واقعی، همت بود و باکری" فراگیر نشد. انجمن که بلندگو را در اختیار داشت، تلاش کرد با پخش سرود یار دبستانی از پشت بلندگو، معترضین را مغلوبه کند، ولی این چاره نیز کارگر نیافتاد. انجمن از معاون فرهنگی دانشگاه خواست به جای علی مطهری پشت تریبون بیاید و سخنرانی کند؛ که به دلیل همهمه و عکس العمل اکثریت سالن، ایشان نیز موفق به نطق نشد.
در این هنگام که جو متشنج و علیه انجمن بود، یکی از اعضای آن که بلندگو داشت از دانشجویان خواست تالار را ترک گویند، و الا تا چند لحظه دیگر برقها خاموش خواهند شد!! اما اکثریت به این دستور تهدیدگونه تمکین نکرد تا این که یکی از اعضای بسیج دانشجویی از بچه ها درخواست کرد با آرامش تالار را ترک گویند که چنین شد.
تحلیل واقعه
بنده در هیچ برنامه چالشی دانشجویی، یاد ندارم که این چنین جو در دست دانشجویان مذهبی باشد. مطمئناً در صورت حضور علی مطهری در تالار، مواضع وی توسط همین طیف به چالش کشیده می شد و یحتمل افتضاحی برای مطهری و انجمن دعوت کننده و مدیریت دانشگاه، به بار می آمد.
اما با توجه سوابق این گونه قضایا و خصوصاً سخنرانی هادی غفاری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به دلیل ضعف بچه های مذهبی این دانشگاه اخیر، وی توانسته بود به راحتی حرفهایش را بزند و برود، در بین بچه های حزب اللهی شهر بدبینی خاصی به توان بچه های مذهبی دانشگاه وجود داشت. از این رو این افراد تصمیم میگیرند علاج واقعه را قبل از وقوع کرده و بر سر راه مطهری بریزند و مانع حضور و سخنرانی وی در دانشگاه شوند.
به علاوه یحتمل مدیریت دانشگاه و مستقبلین مطهری که از فضای تالار اطلاع داشته اند، برای لغو سخنرانی مطهری؛ این حرکت حماقت آمیز بچه های حزب اللهی شهری را بهترین آتو و وسیله می یابند و به همین بهانه از آوردن مطهری به دانشگاه و انداختن خود در معرکه ای علیه آنان بود، پیشگیری می نمایند.
در این میان نقش جریانات امنیتی بسیار قابل تامل است. آیا واقعاً کسی از حرکت بچه های حزب اللهی شهری مطلع نبود؟ آیا ممکن نبود آقای مطهری را تحت اسکورت و از مسیر دیگری به شهر انتقال دهند؟ و آیا قرار نبود برای سرپوش گذاشتن بر شکست آقای هاشمی رفسنجانی در کسب ریاست خبرگان، تیترهای داغی از برای روزنامه های اصلاح طلب و خوراک شبکه های ماهواره ای فراهم شود؟
*خط خطی