اهمیت راهبردی و تاریخی شهر تکریت، همبستگی گروه های مردمی با عشایر و غلبه بر شکاف شیعی-سنی میان داوطلبان شرکت در عملیات آزادسازی استان «صلاح الدین» می تواند این مرحله از مبارزه با گروه بعثی- تکفیری داعش را به نقطه عطفی در تاریخ سیاسی عراق تبدیل کند.
به گزارش شهدای ایران؛ عملیات «صلاح الدین» برای آزادسازی شهر «تکریت» نوزدهم اسفندماه ادامه یافت و دهمین روز خود را پشت سر گذاشت. در این روز ارتش به همراه نیروهای مردمی و عشایر توانست پس از آزادسازی منطقه «العلم» در 10 کیلومتری تکریت از دست تروریست های داعش، به سوی محله «قادسیه» در مرکز شهر پیشروی کند.
عملیات آزادسازی تکریت نقطه کانونی عملیات بزرگ پاکسازی استان صلاح الدین از تروریست های داعش است. زادگاه «صدام حسین» رییس جمهوری معدوم عراق، دومین شهر مهمی بود که داعش تصرف کرد.
عملیات آزادسازی استان صلاح الدین و شهر تکریت را می توان مهمترین گام ارتش و نیروهای مردمی برای سرکوب تروریست های داعش دانست که عقب نشینی سراسری این گروه از مناطق اشغال شده را سبب شده است.
شهر تکریت در 140 کیلومتری شمال غربی بغداد و بر کرانه رود دجله قرار دارد و کمربند امن بغداد و دروازه بازپس گیری شهر «موصل» در استان «نینوا» و دیگر شهرهای استان «الانبار» است. بنابراین از دیدگاه موقعیت جغرافیایی و اهمیت راهبردی، آزادسازی این شهر که مرکز استقرار تروریست های داعش و بعثی ها بوده است، دستاورد بزرگی به شمار می رود.
در پی این عملیات، کمربندی امن اطراف استان «دیالی» در شرق عراق ایجاد می شود و تروریست ها در مرز استان کرکوک محاصره خواهند شد. به این ترتیب افزون بر دور کردن خطر از بغداد، زمینه آزادسازی موصل و الانبار فراهم می شود.
به عبارت دیگر، شهر تکریت به دلیل اینکه حلقه وصل استان های نینوا در شمال، الانبار در غرب و «کرکوک» در شرق است، اهمیت راهبردی زیادی دارد.
مساله دیگر، اهمیت نمادین این شهر در چارچوب کلان مبارزه با گروه داعش و فرماندهان خرابکار حزب بعث است. تکریت طی سال های پس از سرنگونی صدام به پایگاه نیروهای بازمانده این حزب تبدیل شد. همچنین یکی از دلایل موفقیت داعش در تصرف بخش هایی از خاک عراق، به همکاری نیروهای بازمانده از حزب بعث بازمی گردد.
بر کسی پوشیده نیست که تسلط برخی اعضای رده بالای حزب بعث مانند «عزت ابراهیم الدوری» معاون پیشین صدام حسین، بر مناطق راهبردی عراق و در دست داشتن نقشه های امنیتی کشور، موفقیت عملیات داعش در استان های سنی نشین و پیشروی تروریست ها به سوی مناطق مرکزی و پایتخت را بیشتر کرد.
بنابراین می توان به اهمیت نمادین شهر تکریت به عنوان یکی از پایه های اصلی ادامه حیات داعش پی برد. شکست داعش در تکریت شکست طرح همکاری بعثی-تکفیری به شمار می آید و آزادسازی تکریت به معنای شکست راهبردی داعش و استراتژیست های بعثی آن است.
در این میان، حضور گسترده عشایر در عملیات آزادسازی تکریت در کنار نیروهای داوطلب مردمی و ارتش عراق، امیدها به پیروزی هر چه زودتر بر تروریست ها را افزایش داده است.
عشایر از نیروهای تاثیرگذار بر معادلات سیاسی-اجتماعی و امنیتی استان های صلاح الدین و الانبار هستند که به دلیل برخی تبعیض های تاریخی اعمال شده بر آنان و احساس وجود شکاف اجتماعی، داعش توانست در آغاز برخی رهبران آنها را با خود همراه سازد و عملیات خود را پیش برد.
اقدام های خشن داعش علیه برخی سران عشایر و اعدام شماری از رهبران سنی پس از اشغال این مناطق نشان داد این گروه تروریستی به هیچ عرف و قاعده سنتی و قبیله ای پایبند نیست و فقط تلاش می کند قوانین خود را در مناطق اشغال شده پیاده کند.
این در حالی است که سنت ها و عرف های قبیله ای برای عشایر اهمیت زیادی دارد. یکی از دلایلی که آمریکا توانست خیز القاعده در سال های 1385 تا 1387 را سرکوب کند، تشکیل شورای «بیداری عشایر» بود. در آن زمان، تلاش القاعده برای عبور از سنت های قبیله ای باعث شد عشایر در مبارزه با این گروه با آمریکا همراه شوند.
اکنون نیز چنین شرایطی رقم خورده و تلاش برای پاسداشت سنت ها و اقتدار شیوخ و رهبران قومی-قبیله ای در کنار اقدام های خشن داعش علیه ریش سفیدان مناطق گوناگون، به شرکت عشایر در مبارزه با این گروه تروریستی منجر شده است.
مساله دیگر، اهمیت نمادین عملیات آزادسازی تکریت به عنوان پایانی بر توطئه دشمنان برای دامن زدن بر تنش شیعی-سنی است.
از زمان آغاز حمله داعش به استان های سنی نشین عراق تاکنون، تلاش های بسیاری صورت گرفته است پیدایش و موفقیت داعش را ناشی از اختلاف های شیعی-سنی تفسیر کنند و به عبارت دیگر، داعش را زاییده سیاست های دولت شیعی عراق بنمایانند.
هر چند نمی توان از برخی اشتباه های دولت مرکزی که زمینه ساز پیشروی های سریع داعش در مناطق غربی شد، چشم پوشید اما ساده انگارانه و غرض ورزانه است اگر پیشروی این گروه تروریستی را فقط به حساب ضعف دولت مرکزی گذاریم و آن را ناشی از شکاف شیعی-سنی تفسیر کنیم.
در رد چنین تفسیرهایی می توان به حضور هزاران سنی در کنار ارتش عراق برای مبارزه با داعش اشاره داشت که بر پایه برخی خبرها شمار آنان نزدیک به یک سوم نیروهای داوطلب مردمی است. حضور چشمگیر داوطلبان سنی مذهب در عملیات علیه داعش نشان می دهد همه گروه های قومی و مذهبی عراق برای رهایی کشور خود از چنگال تروریست ها دوش به دوش یکدیگر می دهند و کوبیدن بر تبل تنش شیعی-سنی فقط حربه دشمنان یکپارچگی ملت عراق است و واقعیت خارجی ندارد.
به همین دلیل با تکیه بر موارد بالا می توان گفت عملیات آزادسازی تکریت افزون بر اینکه اهمیتی راهبردی در مبارزه با داعش دارد، نقشی نمادین نیز به منظور تاکید بر یکپارچگی سرزمینی عراق و همبستگی شیعی-سنی در این کشور بازی می کند. بنابراین آزادسازی تکریت نه فقط نقطه عطفی در تاریخ سیاسی عراق پس از سرنگونی صدام خواهد بود، بلکه آینده سیاسی و یکپارچگی سرزمینی این کشور را نیز روشن تر خواهد کرد.
عملیات آزادسازی تکریت نقطه کانونی عملیات بزرگ پاکسازی استان صلاح الدین از تروریست های داعش است. زادگاه «صدام حسین» رییس جمهوری معدوم عراق، دومین شهر مهمی بود که داعش تصرف کرد.
عملیات آزادسازی استان صلاح الدین و شهر تکریت را می توان مهمترین گام ارتش و نیروهای مردمی برای سرکوب تروریست های داعش دانست که عقب نشینی سراسری این گروه از مناطق اشغال شده را سبب شده است.
شهر تکریت در 140 کیلومتری شمال غربی بغداد و بر کرانه رود دجله قرار دارد و کمربند امن بغداد و دروازه بازپس گیری شهر «موصل» در استان «نینوا» و دیگر شهرهای استان «الانبار» است. بنابراین از دیدگاه موقعیت جغرافیایی و اهمیت راهبردی، آزادسازی این شهر که مرکز استقرار تروریست های داعش و بعثی ها بوده است، دستاورد بزرگی به شمار می رود.
در پی این عملیات، کمربندی امن اطراف استان «دیالی» در شرق عراق ایجاد می شود و تروریست ها در مرز استان کرکوک محاصره خواهند شد. به این ترتیب افزون بر دور کردن خطر از بغداد، زمینه آزادسازی موصل و الانبار فراهم می شود.
به عبارت دیگر، شهر تکریت به دلیل اینکه حلقه وصل استان های نینوا در شمال، الانبار در غرب و «کرکوک» در شرق است، اهمیت راهبردی زیادی دارد.
مساله دیگر، اهمیت نمادین این شهر در چارچوب کلان مبارزه با گروه داعش و فرماندهان خرابکار حزب بعث است. تکریت طی سال های پس از سرنگونی صدام به پایگاه نیروهای بازمانده این حزب تبدیل شد. همچنین یکی از دلایل موفقیت داعش در تصرف بخش هایی از خاک عراق، به همکاری نیروهای بازمانده از حزب بعث بازمی گردد.
بر کسی پوشیده نیست که تسلط برخی اعضای رده بالای حزب بعث مانند «عزت ابراهیم الدوری» معاون پیشین صدام حسین، بر مناطق راهبردی عراق و در دست داشتن نقشه های امنیتی کشور، موفقیت عملیات داعش در استان های سنی نشین و پیشروی تروریست ها به سوی مناطق مرکزی و پایتخت را بیشتر کرد.
بنابراین می توان به اهمیت نمادین شهر تکریت به عنوان یکی از پایه های اصلی ادامه حیات داعش پی برد. شکست داعش در تکریت شکست طرح همکاری بعثی-تکفیری به شمار می آید و آزادسازی تکریت به معنای شکست راهبردی داعش و استراتژیست های بعثی آن است.
در این میان، حضور گسترده عشایر در عملیات آزادسازی تکریت در کنار نیروهای داوطلب مردمی و ارتش عراق، امیدها به پیروزی هر چه زودتر بر تروریست ها را افزایش داده است.
عشایر از نیروهای تاثیرگذار بر معادلات سیاسی-اجتماعی و امنیتی استان های صلاح الدین و الانبار هستند که به دلیل برخی تبعیض های تاریخی اعمال شده بر آنان و احساس وجود شکاف اجتماعی، داعش توانست در آغاز برخی رهبران آنها را با خود همراه سازد و عملیات خود را پیش برد.
اقدام های خشن داعش علیه برخی سران عشایر و اعدام شماری از رهبران سنی پس از اشغال این مناطق نشان داد این گروه تروریستی به هیچ عرف و قاعده سنتی و قبیله ای پایبند نیست و فقط تلاش می کند قوانین خود را در مناطق اشغال شده پیاده کند.
این در حالی است که سنت ها و عرف های قبیله ای برای عشایر اهمیت زیادی دارد. یکی از دلایلی که آمریکا توانست خیز القاعده در سال های 1385 تا 1387 را سرکوب کند، تشکیل شورای «بیداری عشایر» بود. در آن زمان، تلاش القاعده برای عبور از سنت های قبیله ای باعث شد عشایر در مبارزه با این گروه با آمریکا همراه شوند.
اکنون نیز چنین شرایطی رقم خورده و تلاش برای پاسداشت سنت ها و اقتدار شیوخ و رهبران قومی-قبیله ای در کنار اقدام های خشن داعش علیه ریش سفیدان مناطق گوناگون، به شرکت عشایر در مبارزه با این گروه تروریستی منجر شده است.
مساله دیگر، اهمیت نمادین عملیات آزادسازی تکریت به عنوان پایانی بر توطئه دشمنان برای دامن زدن بر تنش شیعی-سنی است.
از زمان آغاز حمله داعش به استان های سنی نشین عراق تاکنون، تلاش های بسیاری صورت گرفته است پیدایش و موفقیت داعش را ناشی از اختلاف های شیعی-سنی تفسیر کنند و به عبارت دیگر، داعش را زاییده سیاست های دولت شیعی عراق بنمایانند.
هر چند نمی توان از برخی اشتباه های دولت مرکزی که زمینه ساز پیشروی های سریع داعش در مناطق غربی شد، چشم پوشید اما ساده انگارانه و غرض ورزانه است اگر پیشروی این گروه تروریستی را فقط به حساب ضعف دولت مرکزی گذاریم و آن را ناشی از شکاف شیعی-سنی تفسیر کنیم.
در رد چنین تفسیرهایی می توان به حضور هزاران سنی در کنار ارتش عراق برای مبارزه با داعش اشاره داشت که بر پایه برخی خبرها شمار آنان نزدیک به یک سوم نیروهای داوطلب مردمی است. حضور چشمگیر داوطلبان سنی مذهب در عملیات علیه داعش نشان می دهد همه گروه های قومی و مذهبی عراق برای رهایی کشور خود از چنگال تروریست ها دوش به دوش یکدیگر می دهند و کوبیدن بر تبل تنش شیعی-سنی فقط حربه دشمنان یکپارچگی ملت عراق است و واقعیت خارجی ندارد.
به همین دلیل با تکیه بر موارد بالا می توان گفت عملیات آزادسازی تکریت افزون بر اینکه اهمیتی راهبردی در مبارزه با داعش دارد، نقشی نمادین نیز به منظور تاکید بر یکپارچگی سرزمینی عراق و همبستگی شیعی-سنی در این کشور بازی می کند. بنابراین آزادسازی تکریت نه فقط نقطه عطفی در تاریخ سیاسی عراق پس از سرنگونی صدام خواهد بود، بلکه آینده سیاسی و یکپارچگی سرزمینی این کشور را نیز روشن تر خواهد کرد.