امام خامنهای با اشاره به حرکت راهیان نور فرمودند: آمدن به این مناطق جنگی چه در تعطیلات نوروزی و چه در دوره سال، بسیار کار پسندیدهای است، کار درستی است، کار عاقلانهای است که ملت ایران میکند؛ خاطره این سرزمینها را زنده نگه دارید.
به گزارش شهدای ایران؛ 20 اسفند ماه سالروز یکی از سفرهای تاریخی امام خامنهای به مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس در ایام راهیان نور است که به همت شورای فرهنگ عمومی کشور به نام «روز ملی راهیان نور» نامگذاری شد. امام خامنهای همواره سفرهای مختلفی به یادمانهای دفاع مقدس در جنوب کشور داشتهاند و در جمع زائران کاروانهای راهیان نور
سخنرانی کردهاند. روایتهای ایشان از عملیاتهای مختلف، حماسه رشادتهای رزمندگان و توصیههایی که در مورد سفرهای راهیان نور داشتهاند همواره تأکیدی بر توجه جدی به حرکت فرهنگی راهیان نور بوده است. حالا در 20 اسفندماه93 بازخوانی بخشهایی از سخنرانی امام خامنهای در مورد راهیان نور و مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس در ادامه میآید:
خوزستان، نقطهای است که در آن توطئه دشمنان ناکام ماند
خوزستان، نقطهای است که در آن توطئه دشمنان ناکام ماند؛ خوزستان منطقهای است که در آن محاسبات دشمنان اسلام غلط از آب درآمد. طاغوتِ عراق طور دیگری محاسبه کرده بود و پشتیبانان صدام - یعنی امریکا و دیگر عناصر اردوگاه استکبار جهانی - محاسبات دیگری کرده بودند. همت شما مردم، غیرت جوانان مسلمان از سراسر کشور و حمیّت و ایمان مرد و زنِ این سرزمین، محاسبات آنها را از ریشه باطل کرد. جانهایی در اینجا قربان اهداف بلند اسلامی شدند؛ که این شهید عزیز ما - شهید چمران - یکی از نمونههای برجسته آن است. یاد شهدا گرامی باد! یاد سرداران شهید و مجاهدان راه خدا گرامی باد! یاد شهیدان خوزستان و جوانان مخلص عرب - از اهواز و سوسنگرد و شادگان و حمیدیه و هویزه و دیگر مناطق این استان و شهیدان آبادان و خرمشهر - گرامی باد! اینها این کشور را بیمه کردند.
(بیانات در دیدار کاروانهای راهیان نور در دهلاویه، 1385/01/05)
آمدن به این مناطق جنگی، بسیار کار پسندیده، درست و عاقلانهای است که ملت ایران میکند
منطقه دارخوین؛ اینجا منطقه درگیری بسیار تعیینکننده عملیات ثامنالائمه بود - که سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری یکدیگر، برای دستور امام برنامهریزی کردند، طراحی کردند، در همین منطقه توانستند دشمن را عقب بنشانند و آن روحیهای را که دشمن بهخاطر پشتیبانیهای فرنگیها و خارجیها و اروپاییها بهدست آورد، در هم بکوبند و بشکنند و محاصره آبادان را از بین ببرند؛ بعد از این عملیات، عملیات طریقالقدس؛ بعد از این عملیات، عملیات فتحالمبین؛ بعد عملیات بیتالمقدس؛ این عملیاتهای پشت سر هم که رزمندگان عزیز ما، جوانان فداکار ما در قالب ارتش، در قالب سپاه، در قالب بسیج و نیروهای مردمی، در قالب مجموعههای عشایری، حتی در قالب شهربانی و ژاندارمری و کمیتههای آن روز، میآمدند در این میدان جنگ و این فداکاریها را انجام میدادند؛ این عملیات میتوانست جنگ را به خاتمه برساند و پایان بدهد؛ اما جبهه دشمن نظام اسلامی - یعنی همین اروپاییها و دولتهای اروپایی و دولت آمریکا - نمیگذاشتند؛ طرف مقابل را تشویق میکردند، امکانات جدیدی به او میدادند، او را به برنده شدن در این جنگ امیدوار میکردند؛ لذا جنگ هشت سال طول کشید. هشت سال جنگ، شوخی نیست؛ جنگهای بزرگ و معروف دنیا در دورانهای نزدیک به ما، چهار سال و پنج سال و شش سال و اینجورها طول کشیده؛ هشت سال جنگ، آنهم در این منطقه وسیع، از شمال تا جنوب - از منطقه شمال غربی کشور تا این انتهای جنوب - این درگیریها وجود داشت. قصدشان این بود که کاری کنند که نظام اسلامی احساس کند که قادر بر مقابله با این دشمنان نیست؛ میخواستند کاری کنند که جمهوری اسلامی را بهعنوان یک مجموعه ضعیف و ناتوان معرفی کنند.
خاطره این سرزمینها را زنده نگه دارید
آمدن به این مناطق جنگی - چه در تعطیلات نوروزی و چه در دوره سال؛ که بحمدالله حالا در دوره سال هم کسانی از سرتاسر کشور به این مناطق مسافرت میکنند و این سرزمینها را زیارت میکنند - بسیار کار پسندیدهای است، کار درستی است، کار عاقلانهای است که ملت ایران میکند؛ خاطره این سرزمینها را زنده نگه دارید. این سرزمینها، این بیابانها، این رود کارون، این جاده اهواز - آبادان یا اهواز - خرمشهر، این مناطق گوناگون که با اسمهای مختلفی امروز خودشان را به شما معرفی میکنند، اینها شاهد برترین فداکاریها و مجاهدتها و ازخودگذشتگیها بودهاند. بنده فراموش نمیکنم در آن ماههای اول جنگ - در آن ماههای محنت، نبودن نیرو، نبودن امکانات، نبودن آموزش، نبودن انسجام و سازماندهی، در آن سختی همهجانبه مادی - جوانهای ما با روحیههای خوب، از همین اهواز میآمدند به مناطق مختلف؛ از جمله همینجا، منطقه دارخوین. یک مشت از جوانهای مؤمن و حزباللهی که من اشخاصشان را هم بعضاً میشناسم، آمدند در همین روستای محمدیه که نزدیک است، سنگرهای انفرادی میکندند؛ در تاریکی شب از این سنگرهای انفرادی میآمدند بیرون و صد متر دویست متر جلوتر میرفتند، باز آنجا سنگر میکندند؛ تمام روز را زیر این آفتاب داغ خوزستان در سنگرها میماندند، سختیها را تحمل میکردند، خود را به دشمن نزدیک میکردند؛ تا وقتی که نوبت عملیات رسید که در مهر ماه سال بعد از حمله - در آخر شهریور 59 حملهی دشمن شروع شد، در مهر 60 - در این منطقه دارخوین و همه این مناطق اطراف، با نیروهای رزمنده ارتش و سپاه و بسیج و غیره، توانستند پاداش آن مجاهدتها را بگیرند و به ملت ایران هدیه کنند؛ اینها یادهای ارزشمندی است، نباید بگذارید این یادها فراموش بشود.
این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید
در هر کدام از این مناطق، قضایایی اتفاق افتاده است که یکی از این قضایا در میان هر کشوری و هر ملتی اتفاق بیفتد، کافی است برای اینکه در تاریخ، آن ملت را سر بلند کند. همین مسائلی که در عملیات بیتالمقدس اتفاق افتاد، یا آنچه در عملیات فتحالمبین اتفاق افتاد، یا آنچه بعد از اینها در عملیات خیبر اتفاق افتاد، ذره ذره این عملیات و شخصیتهایی که این فداکاریها از آنها سر زد و حوادث را ساختند، میتواند مجموعهای از افتخارات بزرگ و ماندگار و فراموش نشدنی را برای ملت ایران رقم بزند.
بنده باز هم به ملت ایران عرض میکنم این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید؛ از شما برادران و خواهران عزیزی که از راههای دور به این نقطه آمدید و بخشی از مجموعه عظیم حرکت راهیان نور را تشکیل دادید هم تقدیر و تشکر میکنم.
(بیانات در یادمان شهدای شرق کارون؛ 1393/1/6)
دستاندرکاران عرصه دفاع مقدس اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف بشود
«فراموشی» و «تحریف» دو آسیب و خطر بزرگی است که در کمین هر حادثه بزرگ تاریخی قرار دارد و نخبگان، فرزانگان و دستاندرکاران عرصه دفاع مقدس، با شناساندن دقیق این ذخیره و گنجینه فرهنگی، اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف بشود.
نباید اجازه داد حادثه عظیم دفاع مقدس نیز دستخوش فراموشی شود. معنی ندارد که برخی از آثار فرهنگی و هنری که به نام دفاع مقدس تولید میشود و یا همایشهایی که برگزار میگردد در تعارض با ماهیت و اصل این حرکت عظیم باشد.
نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است
باید از برخی حوادثی که گاهی در این اردوها پیش میآید جلوگیری کرد اما اینگونه حوادث نباید بهانهای برای زیر سؤال بردن اصل این حرکت بزرگ و مفید شود. نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است.
یک ابزار فراهمکردن زمینه «زیارت با معرفت» را تولید جزوههایی به عنوان شناسنامه مناطق جنگی و عملیاتهای دفاع مقدس است. کتابهای بسیار خوبی در حوزه دفاع مقدس نوشته شده که قابلیت تبدیل شدن به فیلمهای جذاب را دارد و همچنین تمام مناطق جنگی و هر یک از عملیاتهای دفاع مقدس نیز میتواند دستمایه تولید آثاری فاخر قرار گیرد.
«ضرورت فعال نگه داشتن مجموعههای مردمی»، «تداوم سفرهای دسته جمعی» و «انتخاب راویانی که روزهای حساس و سرنوشت ساز دفاع مقدس را از نزدیک درک کرده اند»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به دست اندرکاران برگزاری اردوهای راهیان بود.
(دیدار مسئولان اردوهای راهیان نور با رهبر انقلاب؛1392/12/26)
حرکت راهیان نور را حرکت بسیار با برکتی میدانم/سالهای پرمحنت ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید
قدردانی از شما مسافرانی که از نقاط دور و نزدیکِ کشور به این مناطق آمدهاید، با قدمهای خودتان، با دلهای خودتان، پیوستگی روحی خودتان را با آن جوانانی، با آن مردانی، با آن دلاورانی که این منطقه، شاهد فداکاری آنهاست، نشان دادید؛ چه در این منطقه - منطقه فتحالمبین - چه در سایر مناطق خوزستان و چه در مناطق جنگی استانهای دیگر: مثل استان ایلام، استان کرمانشاه، استان کردستان. مردم، مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه - بخصوص در چنین ایامی در اول سال - زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است.
آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس - مقطع دفاع مقدس - را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. من از این حرکت راهیان نور - که چند سال است بحمداللَّه روزبهروز هم در کشور توسعه پیدا کرده - بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. و معتقدم این مقطع حساس برای ما یک تجربه است.
(بیانات در منطقه عملیاتی فتحالمبین؛ 1389/01/11)
اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی(دوکوهه) تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است
اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است. از اطراف کشور، مردان، زنان، پیران و جوانان به این نقطه و دیگر نقاطی که در تاریخِ جنگ تحمیلی، نقاط برجسته و فراموشنشدنی بودهاند، شتافتهاند و در حقیقت، یاد آن جوانان، رزمندگان، دلاوران و مؤمنانی را که کشور و تاریخ و ملت ما همواره مدیون آنهاست، گرامی داشتهاند. البته لازم است با قلب و زبان از مردم عزیزی که امروز از شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش در این جلسه بزرگ شرکت کردهاند و همچنین از بقیه هممیهنان ایرانیمان که از سرتاسر نقاط کشور به اینجا آمدهاند، سپاسگزاری کنم.
مکان هم پادگان دوکوهه است که عاشوراییان زمان ما - جوانان از جان گذشته و دلاور ما - در طی سالهای متمادی دفاع مقدس، در همینجا اجتماع کردند و در همین حال و هوا، عزم و تصمیم مردانه و مؤمنانه خود را بر دفاع از این کشور به مرحله عمل درآوردند. این پادگان و سرزمین، شاهد فداکاریها، اخلاصها، ایمانها و روحیههای مالامال از امواج صفا و طراوتی است که از جوانان مؤمن بسیجی و فداکار بروز کرده است.
(بیانات در جمع دههاهزار نفر از راهیان نور و قشرهای مختلف مردم در پادگان دوکوهه؛ 1381/1/9)
تمام این سرزمین پاک و مظلوم و خونبار، در زیر چکمه متجاوزان بود/جوانان با دست خالی به مقابله با دشمن میرفتند
این بیابانها را نیروهای متجاوز پر کرده بودند. تمام این سرزمین پاک و مظلوم و خونبار، در زیر چکمه متجاوزان بود و نیروهای مسلّح و سازمانهای نظامی ما، همه تلاش خودشان را برای دفع و سرکوب دشمن میکردند. اما این جوانان با دست خالی به مقابله با دشمن میرفتند. آن روز شاید عدّه این جوانان، بیست، سی نفر بیشتر نبود. بیست الی سی جوانان با دست خالی؛ اما با دل استوار از ایمان و توکّل به پروردگار. در اینجا، در این بیابانها، چند هزار تانک و نفربر زرهی از دشمن مستقر بود. آن جمع کوچک، برای مقابله با این جمع علیالظّاهر بزرگ میآمد؛ با ایمان به خدا و با توکل؛ آنگونه که حسینبنعلی علیهالسّلام، با جمع معدود، در مقابل دریای دشمن ایستاد، قلبش نلرزید، ارادهاش سست نشد و تردید در او راه پیدا نکرد. این جوانان، واقعاً همانطور بودند. من در همینجا، از شهید علمالهدی پرسیدم: شما از سلاح و تجهیزات چه دارید که اینگونه مصمّم به جنگ دشمن میروید؟ دیدم اینها دلهایشان آنچنان به نور ایمان و توکّل به خدا محکم است که از خالی بودن دست خود هیچ باکی ندارند. حرکت کردند و رفتند. آنها خواستار جهاد در راه خدا و پذیرای شهادت در این راه بودند؛ چون میدانستند حقّند. شهدای ما در هر نقطه این جبهه عظیم، با همین روحیه و با همین ایمان، جنگیدند.
عزیزان من! برادران و خواهرانی که از منطقه دشت آزادگان، از هویزه، از سوسنگرد، از بُستان و از مناطق دیگرِ عشایرِ مختلف عرب در اینجا هستید و یا کسانی که از نقاط دیگر آمدهاید! این صحنههای زیبا از جوانان رزمنده، یک درس است. یک درس بزرگ برای امروزِ ملتِ ایران و برایِ همیشه تاریخ. در انقلاب هم، ما با دست خالی به میدان آمدیم؛ اما با دلی سرشار از ایمان و عشق، با دستگاهِ تا دندان مسلّحِ دشمن، جنگیدیم و بر او پیروز شدیم. البته، مبارزه زحمت دارد؛ اما حق بر باطل، پیروز است.
(بیانات در گلزار شهدای هویزه؛ 1375/12/20)
سخنرانی کردهاند. روایتهای ایشان از عملیاتهای مختلف، حماسه رشادتهای رزمندگان و توصیههایی که در مورد سفرهای راهیان نور داشتهاند همواره تأکیدی بر توجه جدی به حرکت فرهنگی راهیان نور بوده است. حالا در 20 اسفندماه93 بازخوانی بخشهایی از سخنرانی امام خامنهای در مورد راهیان نور و مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس در ادامه میآید:
خوزستان، نقطهای است که در آن توطئه دشمنان ناکام ماند
خوزستان، نقطهای است که در آن توطئه دشمنان ناکام ماند؛ خوزستان منطقهای است که در آن محاسبات دشمنان اسلام غلط از آب درآمد. طاغوتِ عراق طور دیگری محاسبه کرده بود و پشتیبانان صدام - یعنی امریکا و دیگر عناصر اردوگاه استکبار جهانی - محاسبات دیگری کرده بودند. همت شما مردم، غیرت جوانان مسلمان از سراسر کشور و حمیّت و ایمان مرد و زنِ این سرزمین، محاسبات آنها را از ریشه باطل کرد. جانهایی در اینجا قربان اهداف بلند اسلامی شدند؛ که این شهید عزیز ما - شهید چمران - یکی از نمونههای برجسته آن است. یاد شهدا گرامی باد! یاد سرداران شهید و مجاهدان راه خدا گرامی باد! یاد شهیدان خوزستان و جوانان مخلص عرب - از اهواز و سوسنگرد و شادگان و حمیدیه و هویزه و دیگر مناطق این استان و شهیدان آبادان و خرمشهر - گرامی باد! اینها این کشور را بیمه کردند.
(بیانات در دیدار کاروانهای راهیان نور در دهلاویه، 1385/01/05)
آمدن به این مناطق جنگی، بسیار کار پسندیده، درست و عاقلانهای است که ملت ایران میکند
منطقه دارخوین؛ اینجا منطقه درگیری بسیار تعیینکننده عملیات ثامنالائمه بود - که سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری یکدیگر، برای دستور امام برنامهریزی کردند، طراحی کردند، در همین منطقه توانستند دشمن را عقب بنشانند و آن روحیهای را که دشمن بهخاطر پشتیبانیهای فرنگیها و خارجیها و اروپاییها بهدست آورد، در هم بکوبند و بشکنند و محاصره آبادان را از بین ببرند؛ بعد از این عملیات، عملیات طریقالقدس؛ بعد از این عملیات، عملیات فتحالمبین؛ بعد عملیات بیتالمقدس؛ این عملیاتهای پشت سر هم که رزمندگان عزیز ما، جوانان فداکار ما در قالب ارتش، در قالب سپاه، در قالب بسیج و نیروهای مردمی، در قالب مجموعههای عشایری، حتی در قالب شهربانی و ژاندارمری و کمیتههای آن روز، میآمدند در این میدان جنگ و این فداکاریها را انجام میدادند؛ این عملیات میتوانست جنگ را به خاتمه برساند و پایان بدهد؛ اما جبهه دشمن نظام اسلامی - یعنی همین اروپاییها و دولتهای اروپایی و دولت آمریکا - نمیگذاشتند؛ طرف مقابل را تشویق میکردند، امکانات جدیدی به او میدادند، او را به برنده شدن در این جنگ امیدوار میکردند؛ لذا جنگ هشت سال طول کشید. هشت سال جنگ، شوخی نیست؛ جنگهای بزرگ و معروف دنیا در دورانهای نزدیک به ما، چهار سال و پنج سال و شش سال و اینجورها طول کشیده؛ هشت سال جنگ، آنهم در این منطقه وسیع، از شمال تا جنوب - از منطقه شمال غربی کشور تا این انتهای جنوب - این درگیریها وجود داشت. قصدشان این بود که کاری کنند که نظام اسلامی احساس کند که قادر بر مقابله با این دشمنان نیست؛ میخواستند کاری کنند که جمهوری اسلامی را بهعنوان یک مجموعه ضعیف و ناتوان معرفی کنند.
خاطره این سرزمینها را زنده نگه دارید
آمدن به این مناطق جنگی - چه در تعطیلات نوروزی و چه در دوره سال؛ که بحمدالله حالا در دوره سال هم کسانی از سرتاسر کشور به این مناطق مسافرت میکنند و این سرزمینها را زیارت میکنند - بسیار کار پسندیدهای است، کار درستی است، کار عاقلانهای است که ملت ایران میکند؛ خاطره این سرزمینها را زنده نگه دارید. این سرزمینها، این بیابانها، این رود کارون، این جاده اهواز - آبادان یا اهواز - خرمشهر، این مناطق گوناگون که با اسمهای مختلفی امروز خودشان را به شما معرفی میکنند، اینها شاهد برترین فداکاریها و مجاهدتها و ازخودگذشتگیها بودهاند. بنده فراموش نمیکنم در آن ماههای اول جنگ - در آن ماههای محنت، نبودن نیرو، نبودن امکانات، نبودن آموزش، نبودن انسجام و سازماندهی، در آن سختی همهجانبه مادی - جوانهای ما با روحیههای خوب، از همین اهواز میآمدند به مناطق مختلف؛ از جمله همینجا، منطقه دارخوین. یک مشت از جوانهای مؤمن و حزباللهی که من اشخاصشان را هم بعضاً میشناسم، آمدند در همین روستای محمدیه که نزدیک است، سنگرهای انفرادی میکندند؛ در تاریکی شب از این سنگرهای انفرادی میآمدند بیرون و صد متر دویست متر جلوتر میرفتند، باز آنجا سنگر میکندند؛ تمام روز را زیر این آفتاب داغ خوزستان در سنگرها میماندند، سختیها را تحمل میکردند، خود را به دشمن نزدیک میکردند؛ تا وقتی که نوبت عملیات رسید که در مهر ماه سال بعد از حمله - در آخر شهریور 59 حملهی دشمن شروع شد، در مهر 60 - در این منطقه دارخوین و همه این مناطق اطراف، با نیروهای رزمنده ارتش و سپاه و بسیج و غیره، توانستند پاداش آن مجاهدتها را بگیرند و به ملت ایران هدیه کنند؛ اینها یادهای ارزشمندی است، نباید بگذارید این یادها فراموش بشود.
این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید
در هر کدام از این مناطق، قضایایی اتفاق افتاده است که یکی از این قضایا در میان هر کشوری و هر ملتی اتفاق بیفتد، کافی است برای اینکه در تاریخ، آن ملت را سر بلند کند. همین مسائلی که در عملیات بیتالمقدس اتفاق افتاد، یا آنچه در عملیات فتحالمبین اتفاق افتاد، یا آنچه بعد از اینها در عملیات خیبر اتفاق افتاد، ذره ذره این عملیات و شخصیتهایی که این فداکاریها از آنها سر زد و حوادث را ساختند، میتواند مجموعهای از افتخارات بزرگ و ماندگار و فراموش نشدنی را برای ملت ایران رقم بزند.
بنده باز هم به ملت ایران عرض میکنم این حرکت راهیان نور را مغتنم بشمرید؛ از شما برادران و خواهران عزیزی که از راههای دور به این نقطه آمدید و بخشی از مجموعه عظیم حرکت راهیان نور را تشکیل دادید هم تقدیر و تشکر میکنم.
(بیانات در یادمان شهدای شرق کارون؛ 1393/1/6)
دستاندرکاران عرصه دفاع مقدس اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف بشود
«فراموشی» و «تحریف» دو آسیب و خطر بزرگی است که در کمین هر حادثه بزرگ تاریخی قرار دارد و نخبگان، فرزانگان و دستاندرکاران عرصه دفاع مقدس، با شناساندن دقیق این ذخیره و گنجینه فرهنگی، اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف بشود.
نباید اجازه داد حادثه عظیم دفاع مقدس نیز دستخوش فراموشی شود. معنی ندارد که برخی از آثار فرهنگی و هنری که به نام دفاع مقدس تولید میشود و یا همایشهایی که برگزار میگردد در تعارض با ماهیت و اصل این حرکت عظیم باشد.
نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است
باید از برخی حوادثی که گاهی در این اردوها پیش میآید جلوگیری کرد اما اینگونه حوادث نباید بهانهای برای زیر سؤال بردن اصل این حرکت بزرگ و مفید شود. نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است.
یک ابزار فراهمکردن زمینه «زیارت با معرفت» را تولید جزوههایی به عنوان شناسنامه مناطق جنگی و عملیاتهای دفاع مقدس است. کتابهای بسیار خوبی در حوزه دفاع مقدس نوشته شده که قابلیت تبدیل شدن به فیلمهای جذاب را دارد و همچنین تمام مناطق جنگی و هر یک از عملیاتهای دفاع مقدس نیز میتواند دستمایه تولید آثاری فاخر قرار گیرد.
«ضرورت فعال نگه داشتن مجموعههای مردمی»، «تداوم سفرهای دسته جمعی» و «انتخاب راویانی که روزهای حساس و سرنوشت ساز دفاع مقدس را از نزدیک درک کرده اند»، توصیههای دیگر رهبر انقلاب به دست اندرکاران برگزاری اردوهای راهیان بود.
(دیدار مسئولان اردوهای راهیان نور با رهبر انقلاب؛1392/12/26)
حرکت راهیان نور را حرکت بسیار با برکتی میدانم/سالهای پرمحنت ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید
قدردانی از شما مسافرانی که از نقاط دور و نزدیکِ کشور به این مناطق آمدهاید، با قدمهای خودتان، با دلهای خودتان، پیوستگی روحی خودتان را با آن جوانانی، با آن مردانی، با آن دلاورانی که این منطقه، شاهد فداکاری آنهاست، نشان دادید؛ چه در این منطقه - منطقه فتحالمبین - چه در سایر مناطق خوزستان و چه در مناطق جنگی استانهای دیگر: مثل استان ایلام، استان کرمانشاه، استان کردستان. مردم، مردم کشور، این سنت بسیار ستودنی را از چند سال پیش در پیش گرفتند که بیایند این مناطق را سالیانه - بخصوص در چنین ایامی در اول سال - زیارت کنند. اینجا زیارتگاه است.
آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس - مقطع دفاع مقدس - را هرگز فراموش نکند و سالهای پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدنها، این اظهار ارادتها، این یادبود گرفتنها، کمک میکند به اینکه این یادها در ذهنها زنده بماند. من از این حرکت راهیان نور - که چند سال است بحمداللَّه روزبهروز هم در کشور توسعه پیدا کرده - بسیار خرسندم و این حرکت را حرکت بسیار بابرکتی میدانم. و معتقدم این مقطع حساس برای ما یک تجربه است.
(بیانات در منطقه عملیاتی فتحالمبین؛ 1389/01/11)
اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی(دوکوهه) تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است
اجتماع عظیمی که در این نقطه برجسته تاریخی تشکیل شده است، نشانه بزرگی از قدرشناسی ملت ایران است. از اطراف کشور، مردان، زنان، پیران و جوانان به این نقطه و دیگر نقاطی که در تاریخِ جنگ تحمیلی، نقاط برجسته و فراموشنشدنی بودهاند، شتافتهاند و در حقیقت، یاد آن جوانان، رزمندگان، دلاوران و مؤمنانی را که کشور و تاریخ و ملت ما همواره مدیون آنهاست، گرامی داشتهاند. البته لازم است با قلب و زبان از مردم عزیزی که امروز از شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش در این جلسه بزرگ شرکت کردهاند و همچنین از بقیه هممیهنان ایرانیمان که از سرتاسر نقاط کشور به اینجا آمدهاند، سپاسگزاری کنم.
مکان هم پادگان دوکوهه است که عاشوراییان زمان ما - جوانان از جان گذشته و دلاور ما - در طی سالهای متمادی دفاع مقدس، در همینجا اجتماع کردند و در همین حال و هوا، عزم و تصمیم مردانه و مؤمنانه خود را بر دفاع از این کشور به مرحله عمل درآوردند. این پادگان و سرزمین، شاهد فداکاریها، اخلاصها، ایمانها و روحیههای مالامال از امواج صفا و طراوتی است که از جوانان مؤمن بسیجی و فداکار بروز کرده است.
(بیانات در جمع دههاهزار نفر از راهیان نور و قشرهای مختلف مردم در پادگان دوکوهه؛ 1381/1/9)
تمام این سرزمین پاک و مظلوم و خونبار، در زیر چکمه متجاوزان بود/جوانان با دست خالی به مقابله با دشمن میرفتند
این بیابانها را نیروهای متجاوز پر کرده بودند. تمام این سرزمین پاک و مظلوم و خونبار، در زیر چکمه متجاوزان بود و نیروهای مسلّح و سازمانهای نظامی ما، همه تلاش خودشان را برای دفع و سرکوب دشمن میکردند. اما این جوانان با دست خالی به مقابله با دشمن میرفتند. آن روز شاید عدّه این جوانان، بیست، سی نفر بیشتر نبود. بیست الی سی جوانان با دست خالی؛ اما با دل استوار از ایمان و توکّل به پروردگار. در اینجا، در این بیابانها، چند هزار تانک و نفربر زرهی از دشمن مستقر بود. آن جمع کوچک، برای مقابله با این جمع علیالظّاهر بزرگ میآمد؛ با ایمان به خدا و با توکل؛ آنگونه که حسینبنعلی علیهالسّلام، با جمع معدود، در مقابل دریای دشمن ایستاد، قلبش نلرزید، ارادهاش سست نشد و تردید در او راه پیدا نکرد. این جوانان، واقعاً همانطور بودند. من در همینجا، از شهید علمالهدی پرسیدم: شما از سلاح و تجهیزات چه دارید که اینگونه مصمّم به جنگ دشمن میروید؟ دیدم اینها دلهایشان آنچنان به نور ایمان و توکّل به خدا محکم است که از خالی بودن دست خود هیچ باکی ندارند. حرکت کردند و رفتند. آنها خواستار جهاد در راه خدا و پذیرای شهادت در این راه بودند؛ چون میدانستند حقّند. شهدای ما در هر نقطه این جبهه عظیم، با همین روحیه و با همین ایمان، جنگیدند.
عزیزان من! برادران و خواهرانی که از منطقه دشت آزادگان، از هویزه، از سوسنگرد، از بُستان و از مناطق دیگرِ عشایرِ مختلف عرب در اینجا هستید و یا کسانی که از نقاط دیگر آمدهاید! این صحنههای زیبا از جوانان رزمنده، یک درس است. یک درس بزرگ برای امروزِ ملتِ ایران و برایِ همیشه تاریخ. در انقلاب هم، ما با دست خالی به میدان آمدیم؛ اما با دلی سرشار از ایمان و عشق، با دستگاهِ تا دندان مسلّحِ دشمن، جنگیدیم و بر او پیروز شدیم. البته، مبارزه زحمت دارد؛ اما حق بر باطل، پیروز است.
(بیانات در گلزار شهدای هویزه؛ 1375/12/20)