زندگینامه و سوابق انقلابی و اجرایی رئیس جدید مجلس خبرگان رهبری را در این خبر میخوانید.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، اعضای مجلس خبرگان رهبری صبح امروز(سهشنبه) در هفدهمین اجلاسیه مجلس خبرگان(دوره چهارم) با اکثریت آرا، آیتالله محمد یزدی را به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری انتخاب کردند.
*** فعالیتهای قبل از انقلاب
آیتالله محمد یزدی همزمان با نهضت امام خمینی(ره) مانند بسیاری از روحانیون با این حرکت همگام و همراه شد. سخنرانیهای او به سال 1343 در مسجد امام حسن عسگری(ع) قم تحت عنوان "زندگی ما، افکار ما" که در آن از اصلاح امور مملکت سخن میگفت.
در آن ایام در عصرهای جمعه، بیشتر جوانان به سینما میرفتند و جو سینماها آکنده از فیلمهای زشت و مبتذل بود. حضرت امام(ره) با توجه به این معضل، از علماء و طلاب خواسته بودند که جلساتی را در عصرهای جمعه برقرار کنند. رساندن این پیام امام (ره) در برخی از شهرها، به عهده آیت الله یزدی بود. یکی از آن جلسات، جلسه معروف مسجد امام حسن عسگری (ع) واقع در قم بود که هر یک از علماء، 10 شب در آنجا به سخنرانی میپرداخت. هنگامی که نوبت به آیت الله یزدی رسید، به جای 10 شب، 20 شب آن جلسه را اداره کرد.
عنوان بحثهای آیتالله یزدی در آن 20 شب، "انقلابهای تاریک و روشن" بود که امام (ره) نیز یک شب به آن محفل آمد و تا پایان جلسه هم حضور داشت.
وی پس از فوت "آیتالله بروجردی" برای مرجعیت امام (ره) فعالیت کرد و این امر را در سخنرانیهای خود ترویج کرد تا اینکه در سال 1344 ساواک از سخنرانی وی در مسجد "بروجردی" کرمانشاه که آیت الله اشرفی اصفهانی امام جماعت آن بود، جلوگیری به عمل آورد و در سال 1345 به علت اینگونه فعالیتها ممنوعالمنبر شد.
آیتالله یزدی پس از تبعید امام(ره)، به توصیهٔ ایشان به همراه آیتالله محمد محمدی گیلانی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، آیت الله حسین مظاهری و آیت الله سید یحیی موسوی یزدی بحثهای فقهی و تفسیری راجع به مسائلی همچون خمس، حکومت و ولایت داشتند که مباحث مربوط به ولایت به صورت کتابی تحت عنوان "امامت در شیعه" به چاپ رسید.
آیتالله یزدی نخستین مقالههای خود را در نشریه "حکمت" تحت عنوان "انسان شناسی" چاپ و منتشر میکرد. از جمله کتبی که در زمان طاغوت به چاپ رسید، کتاب "گمشدهٔ شما" در سال 1348 بود که توسط آیت الله یزدی منتشر شد و چاپ آن باعث شد فردی به نام "مردوخ" به بهانه آن، تهمتهای ناروایی را به ساحت تشیع ابراز دارد. این مسئله باعث شد که آیتالله یزدی تهمتهای او را در کتابی با عنوان "پاسخ به تهمتهای مردوخ" پاسخ دهد که هر دو کتاب "گمشدهٔ شما" و "پاسخ به تهمتهای مردوخ" مورد عنایت حضرت امام خمینی(ره) قرار گرفت.
در سال 1350، آیت الله یزدی، در مدرسهٔ "فیضیه" قم جلسات درس اخلاق برپا میکرد و تحت پوشش این جلسات مباحث سیاسی را مطرح کرد. این فعالیتها عاقبت منجر به دستگیری و تبعید او به بندر "کنگان" شد.
ویژگی سخنرانیهای آیتالله یزدی این بود که در سخنرانی خود ضمن بیان مکتب و روش اهل بیت و نیز خط مشی دشمنان آنها، واقعیات مبارزه و مصداقهای کنونی دشمنی با اهل بیت را بیان میکرد؛ مثلاً درباره نهضت امام حسین(ع) سخن میگفت و بدی و پلیدی یزید و پیروانش را به مردم گوشزد میکرد. سپس حسینیان زمان و یزیدیان این دوره را با ویژگیهای آنها و با انطباق با صدر اسلام بیان میفرمود. کتاب "حسین بن علی را بهتر بشناسیم" حاصل این سخنرانیها بود که در سال 1360 منتشر شد و چند بار، ساواک آن را از بازار جمعآوری کرد.
ساواک که این گونه افشاگریها را برنمیتافت، آیت الله یزدی را بارها دستگیر و ممنوع المنبر کرد. از جمله دستگیری بعد از 21 رمضان در مسجد جامع قم و پس از سخنرانی در منزل "آیت الله گلپایگانی" را میتوان نام برد.
*** فعالیتهای بعد از انقلاب
امامخمینی(ره) پس از بازگشت از تبعید چهارده ساله به کشور در تاریخ 12 بهمنماه 1357 تا دوازدهم اسفند همان سال در تهران حضور داشتند و سپس به شهر قم عزیمت کردند.
منزل شخصی امامخمینی(ره) برای انجام ملاقاتها کوچک بود و نیاز به خانه بزرگتری برای رفع و رجوع مسائل و پذیرش مردم و انجام دیدارهای مختلف بود. این مسئله موجب شد تا در منزل آیت الله محمد یزدی اقامت کنند.
در اولین سخنرانی امام(ره) در مدرسه فیضیه که شور و شوق فراوان و کثرت جمعیت مانع از انجام این سخنرانی بود؛ حضرت امام(ره) به ایشان دستور میفرمایند برای آرام کردن مردم ایراد سخن کنند و ایشان نیز امر امام(ره) را اطاعت نمودند که خاطرهٔ آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ، باقی مانده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمی بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانی را به مبارزات ملت ایران برای دست یابی به انقلاب اسلامی انجام داده است. آیت الله محمد یزدی، از آغازین روزهای تأسیس این مرکز، با آن همکاری داشته است.
ریاست دفتر امام(ره) در قم
گفتنی است دفتر حضرت امام(ره) در قم به صورت شورایی اداره میشد و حاج احمد آقا خمینی، آیت الله محمد یزدی، آیت الله محمد تقی اشراقی، آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی و سید محمد غرضی از اعضای آن بودند و هر شب جلساتی را برگزار میکردند.
حضور در هیئت سه نفره حل اختلاف بین شهید رجایی و بنی صدر
اولین انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ 5 اسفندماه 1358، در سراسر کشور برگزار شد و ابوالحسن بنیصدر توانست با 10747345 رأی و در واقع با 75.7% آرا به عنوان اولین رییس جمهور انتخاب شود.
جبههبندی ایجاد شده در فضای انتخابات البته جبهه میان مدافعان خط امام و ولایت فقیه از یک سو و مخالفان نظام از سوی دیگر بود. کسانی که به بنیصدر رأی دادند، در واقع آرای خود را به واسطه ذهنیتی که از ارتباط نزدیک بنیصدر با امام(ره) داشتند، به صندوقها ریختند. بنیصدر در نگاه عمومی یک مدافع خط امام(ره) شناخته میشد. علاوه بر اینکه به واسطه سخنرانیهای مکرر در شهرها و استانها شخصیتی معروف به شمار میآمد. این انتخاب زمینهای شد برای بر ملا شدن هویت کسانی که نسبتی با انقلاب نداشتند و برای کسب موقعیت همراه آن شده بودند. بنیصدر که گمان میکرد 11 میلیون رأی، چکی سفید امضا به شخص اوست، جایگاه خود را خیلی بالا میدید و تلاش خود را برای گرفتن مجلس شورای اسلامی هم آغاز کرد.
بعد از انتخاب رئیسجمهور نوبت به انتخاب نخست وزیر رسید. پس از آنکه بنی صدر احتمال رأی ندادن مجلس به گزینهٔ پیشنهادی خود را دید، طی نامهای از مجلس خواست افرادی را معرفی کند و رییس جمهوری از میان آنان نخستوزیر را انتخاب کند. پس از بررسیهای انجام شده شهید محمد علی رجایی به عنوان نخستوزیر برگزیده شد.
در این بازه زمانی اختلافات زیادی بین شهید رجایی و بنیصدر در گرفت و عملاً همکاری لازم با نخستوزیر نمیشد. آیت الله یزدی در کتاب خاطرات خود با نام "خاطرات آیت الله محمد یزدی" و در صفحه 506 آن، در این خصوص میگوید: «مدتی بعد قضیه بنیصدر و رجایی به وجود آمد و اختلافات این دو بالا گرفت.
بنیصدر همواره درصدد آزار نخستوزیر بود و مصوبات او را در وقت قانونی خود به تصویب نمیرساند و ایرادهای بیهوده میگرفت. اختلاف آن دو به مرحله یا رسید که قرار شد یک هیئت سه نفره حل اختلاف تشکیل شود و مشخص کند که حق با کیست تا بلکه اوضاع آرام شود. بنیصدر در روزنامهای که برای خود به نام "انقلاب اسلامی" منتشر کرده بود و دیدگاههایش را در آن بیان میکرد، همواره و در هر شماره از آن افکار عمومی را علیه روندی که به اصطلاح آن روز خط امام و انقلاب خوانده میشد، تحریک مینمود و در اهانتهای گوناگون به شهید رجایی که کمترینش این بود که "ایشان متخصص نیست" فروگذار نمیکرد. در طرف مقابل هم روزنامه جمهوری اسلامی قرار داشت و مشغول خنثی سازی توطئه تبلیغاتی بنیصدر بود.»
با گذشت بیشتر زمان، اختلافات بیشتر و مشخصتر شده و به نقطه اوج خود نزدیک میشود؛ در تاریخ 25 اسفند 1359، پیام 10 مادهای امام خطاب به مسئولین کشور صادر میگردد. اختلافات بنیصدر با دولت، مجلس و قوه قضاییه که از زمان انتخاب وی به ریاست جمهوری شروع شده بود، بعد از ماجرای 14 اسفند 1359 به اوج خود رسید.
طبق بند 6 این بیانیه، هیأت سه نفره حل اختلاف شکل گرفت. بنیصدر، حجتالاسلام اشراقی را به عنوان نماینده خود معرفی کرد؛ آیتالله مهدوی کنی، نماینده امام و آیت الله یزدی، نماینده حزب جمهوری اسلامی بود. هیأت حل اختلاف از 24 فروردین 60، جلسات متعددی را برای رسیدگی به اختلافات مسئولین برگزار کرد؛ و همواره با انتشار بیانیه، مقامات و روزنامهها را به دست بر داشتن از اختلاف و حفظ آرامش دعوت میکرد.
بالاخره هیأت 3 نفره در تاریخ 12 خردادماه 1360 اعلام کرد که مصاحبهها و سخنان رئیسجمهور، تخلف از بیانیه 10 مادهای امام(ره) و قانون اساسی میباشد و هیأت 3 نفره حل اختلاف که به خاطر اوجگیری اختلافات سران نظام، مطابق فرمان امام تشکیل شده بود، در نهایت رئیسجمهور را متخلف اعلام کرد و در تاریخ 1 تیر 1360 و در پی اعلام نظر مجلس که طی روزهای 30 و 31 خرداد بنی صدر که بر عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور رأی داده بود- امام بنی صدر را از سمت ریاست جمهوری عزل کردند.»
*** برخی از سوابق اجرایی و فعالیتهای سیاسی
رئیس دفتر حضرت امام(ره) در قم
عضو مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358
امام جمعه موقت تهران در سال 1360
رئیس قوه قضاییه از سال 1368 تا 1378
عضو مجلس خبرگان رهبری از سال 1369
نمایندگی مجلس شورای اسلامی از سال 1361 تا سال 1368 در دو دوره متوالی از قم و تهران
نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در ادوار اول و دوم
عضویت در شورای نگهبان در ادوار دوم، چهارم، پنجم و ششم
نمایندگی رؤسای سه قوه در هیأت سه نفره حل اختلاف بین شهید رجایی و بنیصدر
رئیس دادگاه انقلاب اسلامی قم و باختران
عضو مؤسس و دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
عضو و از مؤسسین جامعه روحانیت مبارز
عضو هیأت امنای حوزه علمیه شهید شاه آبادی و عضو هیأت امنای دانشگاه فاطمیه قم
*** فعالیتهای قبل از انقلاب
آیتالله محمد یزدی همزمان با نهضت امام خمینی(ره) مانند بسیاری از روحانیون با این حرکت همگام و همراه شد. سخنرانیهای او به سال 1343 در مسجد امام حسن عسگری(ع) قم تحت عنوان "زندگی ما، افکار ما" که در آن از اصلاح امور مملکت سخن میگفت.
در آن ایام در عصرهای جمعه، بیشتر جوانان به سینما میرفتند و جو سینماها آکنده از فیلمهای زشت و مبتذل بود. حضرت امام(ره) با توجه به این معضل، از علماء و طلاب خواسته بودند که جلساتی را در عصرهای جمعه برقرار کنند. رساندن این پیام امام (ره) در برخی از شهرها، به عهده آیت الله یزدی بود. یکی از آن جلسات، جلسه معروف مسجد امام حسن عسگری (ع) واقع در قم بود که هر یک از علماء، 10 شب در آنجا به سخنرانی میپرداخت. هنگامی که نوبت به آیت الله یزدی رسید، به جای 10 شب، 20 شب آن جلسه را اداره کرد.
عنوان بحثهای آیتالله یزدی در آن 20 شب، "انقلابهای تاریک و روشن" بود که امام (ره) نیز یک شب به آن محفل آمد و تا پایان جلسه هم حضور داشت.
وی پس از فوت "آیتالله بروجردی" برای مرجعیت امام (ره) فعالیت کرد و این امر را در سخنرانیهای خود ترویج کرد تا اینکه در سال 1344 ساواک از سخنرانی وی در مسجد "بروجردی" کرمانشاه که آیت الله اشرفی اصفهانی امام جماعت آن بود، جلوگیری به عمل آورد و در سال 1345 به علت اینگونه فعالیتها ممنوعالمنبر شد.
آیتالله یزدی پس از تبعید امام(ره)، به توصیهٔ ایشان به همراه آیتالله محمد محمدی گیلانی، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، آیت الله حسین مظاهری و آیت الله سید یحیی موسوی یزدی بحثهای فقهی و تفسیری راجع به مسائلی همچون خمس، حکومت و ولایت داشتند که مباحث مربوط به ولایت به صورت کتابی تحت عنوان "امامت در شیعه" به چاپ رسید.
آیتالله یزدی نخستین مقالههای خود را در نشریه "حکمت" تحت عنوان "انسان شناسی" چاپ و منتشر میکرد. از جمله کتبی که در زمان طاغوت به چاپ رسید، کتاب "گمشدهٔ شما" در سال 1348 بود که توسط آیت الله یزدی منتشر شد و چاپ آن باعث شد فردی به نام "مردوخ" به بهانه آن، تهمتهای ناروایی را به ساحت تشیع ابراز دارد. این مسئله باعث شد که آیتالله یزدی تهمتهای او را در کتابی با عنوان "پاسخ به تهمتهای مردوخ" پاسخ دهد که هر دو کتاب "گمشدهٔ شما" و "پاسخ به تهمتهای مردوخ" مورد عنایت حضرت امام خمینی(ره) قرار گرفت.
در سال 1350، آیت الله یزدی، در مدرسهٔ "فیضیه" قم جلسات درس اخلاق برپا میکرد و تحت پوشش این جلسات مباحث سیاسی را مطرح کرد. این فعالیتها عاقبت منجر به دستگیری و تبعید او به بندر "کنگان" شد.
ویژگی سخنرانیهای آیتالله یزدی این بود که در سخنرانی خود ضمن بیان مکتب و روش اهل بیت و نیز خط مشی دشمنان آنها، واقعیات مبارزه و مصداقهای کنونی دشمنی با اهل بیت را بیان میکرد؛ مثلاً درباره نهضت امام حسین(ع) سخن میگفت و بدی و پلیدی یزید و پیروانش را به مردم گوشزد میکرد. سپس حسینیان زمان و یزیدیان این دوره را با ویژگیهای آنها و با انطباق با صدر اسلام بیان میفرمود. کتاب "حسین بن علی را بهتر بشناسیم" حاصل این سخنرانیها بود که در سال 1360 منتشر شد و چند بار، ساواک آن را از بازار جمعآوری کرد.
ساواک که این گونه افشاگریها را برنمیتافت، آیت الله یزدی را بارها دستگیر و ممنوع المنبر کرد. از جمله دستگیری بعد از 21 رمضان در مسجد جامع قم و پس از سخنرانی در منزل "آیت الله گلپایگانی" را میتوان نام برد.
*** فعالیتهای بعد از انقلاب
امامخمینی(ره) پس از بازگشت از تبعید چهارده ساله به کشور در تاریخ 12 بهمنماه 1357 تا دوازدهم اسفند همان سال در تهران حضور داشتند و سپس به شهر قم عزیمت کردند.
منزل شخصی امامخمینی(ره) برای انجام ملاقاتها کوچک بود و نیاز به خانه بزرگتری برای رفع و رجوع مسائل و پذیرش مردم و انجام دیدارهای مختلف بود. این مسئله موجب شد تا در منزل آیت الله محمد یزدی اقامت کنند.
در اولین سخنرانی امام(ره) در مدرسه فیضیه که شور و شوق فراوان و کثرت جمعیت مانع از انجام این سخنرانی بود؛ حضرت امام(ره) به ایشان دستور میفرمایند برای آرام کردن مردم ایراد سخن کنند و ایشان نیز امر امام(ره) را اطاعت نمودند که خاطرهٔ آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ، باقی مانده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمی بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانی را به مبارزات ملت ایران برای دست یابی به انقلاب اسلامی انجام داده است. آیت الله محمد یزدی، از آغازین روزهای تأسیس این مرکز، با آن همکاری داشته است.
ریاست دفتر امام(ره) در قم
گفتنی است دفتر حضرت امام(ره) در قم به صورت شورایی اداره میشد و حاج احمد آقا خمینی، آیت الله محمد یزدی، آیت الله محمد تقی اشراقی، آیت الله سید هاشم رسولی محلاتی و سید محمد غرضی از اعضای آن بودند و هر شب جلساتی را برگزار میکردند.
حضور در هیئت سه نفره حل اختلاف بین شهید رجایی و بنی صدر
اولین انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ 5 اسفندماه 1358، در سراسر کشور برگزار شد و ابوالحسن بنیصدر توانست با 10747345 رأی و در واقع با 75.7% آرا به عنوان اولین رییس جمهور انتخاب شود.
جبههبندی ایجاد شده در فضای انتخابات البته جبهه میان مدافعان خط امام و ولایت فقیه از یک سو و مخالفان نظام از سوی دیگر بود. کسانی که به بنیصدر رأی دادند، در واقع آرای خود را به واسطه ذهنیتی که از ارتباط نزدیک بنیصدر با امام(ره) داشتند، به صندوقها ریختند. بنیصدر در نگاه عمومی یک مدافع خط امام(ره) شناخته میشد. علاوه بر اینکه به واسطه سخنرانیهای مکرر در شهرها و استانها شخصیتی معروف به شمار میآمد. این انتخاب زمینهای شد برای بر ملا شدن هویت کسانی که نسبتی با انقلاب نداشتند و برای کسب موقعیت همراه آن شده بودند. بنیصدر که گمان میکرد 11 میلیون رأی، چکی سفید امضا به شخص اوست، جایگاه خود را خیلی بالا میدید و تلاش خود را برای گرفتن مجلس شورای اسلامی هم آغاز کرد.
بعد از انتخاب رئیسجمهور نوبت به انتخاب نخست وزیر رسید. پس از آنکه بنی صدر احتمال رأی ندادن مجلس به گزینهٔ پیشنهادی خود را دید، طی نامهای از مجلس خواست افرادی را معرفی کند و رییس جمهوری از میان آنان نخستوزیر را انتخاب کند. پس از بررسیهای انجام شده شهید محمد علی رجایی به عنوان نخستوزیر برگزیده شد.
در این بازه زمانی اختلافات زیادی بین شهید رجایی و بنیصدر در گرفت و عملاً همکاری لازم با نخستوزیر نمیشد. آیت الله یزدی در کتاب خاطرات خود با نام "خاطرات آیت الله محمد یزدی" و در صفحه 506 آن، در این خصوص میگوید: «مدتی بعد قضیه بنیصدر و رجایی به وجود آمد و اختلافات این دو بالا گرفت.
بنیصدر همواره درصدد آزار نخستوزیر بود و مصوبات او را در وقت قانونی خود به تصویب نمیرساند و ایرادهای بیهوده میگرفت. اختلاف آن دو به مرحله یا رسید که قرار شد یک هیئت سه نفره حل اختلاف تشکیل شود و مشخص کند که حق با کیست تا بلکه اوضاع آرام شود. بنیصدر در روزنامهای که برای خود به نام "انقلاب اسلامی" منتشر کرده بود و دیدگاههایش را در آن بیان میکرد، همواره و در هر شماره از آن افکار عمومی را علیه روندی که به اصطلاح آن روز خط امام و انقلاب خوانده میشد، تحریک مینمود و در اهانتهای گوناگون به شهید رجایی که کمترینش این بود که "ایشان متخصص نیست" فروگذار نمیکرد. در طرف مقابل هم روزنامه جمهوری اسلامی قرار داشت و مشغول خنثی سازی توطئه تبلیغاتی بنیصدر بود.»
با گذشت بیشتر زمان، اختلافات بیشتر و مشخصتر شده و به نقطه اوج خود نزدیک میشود؛ در تاریخ 25 اسفند 1359، پیام 10 مادهای امام خطاب به مسئولین کشور صادر میگردد. اختلافات بنیصدر با دولت، مجلس و قوه قضاییه که از زمان انتخاب وی به ریاست جمهوری شروع شده بود، بعد از ماجرای 14 اسفند 1359 به اوج خود رسید.
طبق بند 6 این بیانیه، هیأت سه نفره حل اختلاف شکل گرفت. بنیصدر، حجتالاسلام اشراقی را به عنوان نماینده خود معرفی کرد؛ آیتالله مهدوی کنی، نماینده امام و آیت الله یزدی، نماینده حزب جمهوری اسلامی بود. هیأت حل اختلاف از 24 فروردین 60، جلسات متعددی را برای رسیدگی به اختلافات مسئولین برگزار کرد؛ و همواره با انتشار بیانیه، مقامات و روزنامهها را به دست بر داشتن از اختلاف و حفظ آرامش دعوت میکرد.
بالاخره هیأت 3 نفره در تاریخ 12 خردادماه 1360 اعلام کرد که مصاحبهها و سخنان رئیسجمهور، تخلف از بیانیه 10 مادهای امام(ره) و قانون اساسی میباشد و هیأت 3 نفره حل اختلاف که به خاطر اوجگیری اختلافات سران نظام، مطابق فرمان امام تشکیل شده بود، در نهایت رئیسجمهور را متخلف اعلام کرد و در تاریخ 1 تیر 1360 و در پی اعلام نظر مجلس که طی روزهای 30 و 31 خرداد بنی صدر که بر عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور رأی داده بود- امام بنی صدر را از سمت ریاست جمهوری عزل کردند.»
*** برخی از سوابق اجرایی و فعالیتهای سیاسی
رئیس دفتر حضرت امام(ره) در قم
عضو مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358
امام جمعه موقت تهران در سال 1360
رئیس قوه قضاییه از سال 1368 تا 1378
عضو مجلس خبرگان رهبری از سال 1369
نمایندگی مجلس شورای اسلامی از سال 1361 تا سال 1368 در دو دوره متوالی از قم و تهران
نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در ادوار اول و دوم
عضویت در شورای نگهبان در ادوار دوم، چهارم، پنجم و ششم
نمایندگی رؤسای سه قوه در هیأت سه نفره حل اختلاف بین شهید رجایی و بنیصدر
رئیس دادگاه انقلاب اسلامی قم و باختران
عضو مؤسس و دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
عضو و از مؤسسین جامعه روحانیت مبارز
عضو هیأت امنای حوزه علمیه شهید شاه آبادی و عضو هیأت امنای دانشگاه فاطمیه قم