«ابوالحسن بنیصدر»، رئیس جمهور مخلوع ایران در مقاله درباره فیلم «آرگو» که در روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» منتشر شد، این فیلم را تحریف تاریخ و یادآور کودتای ۲۸ مرداد خواند.
بخشهایی از این مقاله به شرح زیر است:
قصد ندارم که درباره فیلم «آرگو» بنویسم، من در ابتدا این فیلم را به عنوان یکی از دیگر از پروژههای سینمایی هالیوود دیدم که قصد دارد مخاطب را با ترکیب حقیقت و تخیل همچنان مسخ خود نگاه دارد و از این طریق در گیشه خوب بفروشد.
در حقیقت، «آرگو»، یک فیلم خوش ساخت است، به هر حال زمانیکه خانم «میشل اوباما»، جایزه اسکار بهترین فیلم را برای این فیلم و کارگردانش «بن افلک» اعلام کرد، در حقیقت پیام «میشل اوباما» که بیشتر جنبه سیاسی داشت، در حقیقت تائیدکننده این مطلب بود که این فیلم مورد تأیید رئیس جمهور «اوباما» نیز هست، همانموقع بود که احساس کردم که من هم باید نظراتم را درباره این فیلم به طور واضح و شفاف بیان کنم به خصوص که در این فیلم از من هم اسم برده شده است.
همان دقایق اولیه فیلم، به نقل از من عنوان میشود که آمریکاییهایی که در سفارتخانه بودهاند، به زودی آزاد خواهند شد، آن اطلاعات براساس گفتگویی بود که من با «آیتالله خمینی» داشتم، ایشان به من گفته بودند که این افراد طی سه، چهار روز آینده آزاد خواهند شد.
به هرحال، این بیانیه در فضایی منتشر شد که قضاوتها بر این اساس بود که دولت ایران از تصرف سفارتخانه حمایت میکند و من تنها کسی هستم که با این قضیه مخالفم، البته این مطلب چندان هم دور از حقیقت نیست.
برای یک شروع، بلافاصله پس از تصرف سفارت آمریکا، «ابراهیم یزدی»، وزیر امور خارجه ایران، به شورای انقلاب نامهای نوشت که به نظر او تسخیر سفارت آمریکا، کودتای مشترک اسرائیل و سازمان سیا بوده است، «مهدی بازرگان»، نخستوزیر وقت نیز به طور کلی با این قضیه مخالف بود.
در واقع، در همان روزهای نخست، حرفی از گروگانگیری نبود، این مسئله به عنوان اعتراضی کوتاه مدت به سرسپردگی رژیم شاه به آمریکا و همچنین کودتای آمریکا علیه دولت مصدق که همچنان خاطرهاش در اذهان مردم به خوبی باقی بود، انگاشته میشد.
ولی زمانیکه قضیه در روابط میان ایرانیان و سیاستمداران خارجی آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شد، این اعتراض تبدیل به یک گروگانگیری ۴۴۴ روزه و آن شرایط بحرانی در روابط دیپلماسی ایران و آمریکا شد.
بلافاصله پس از اشغال سفارت، «بازرگان» استعفاء داد و من مسئولیت وزرات امور خارجه را برای مدت کوتاهی به عهده گرفتم، در طول این مدت، من تمام سفرای اروپایی و کشورهای آمریکای شمالی را فرا خواندم و به آنها متذکر شدم که اشغال سفارتخانه در حقیقت یک جور اعتصاب علیه دولت ایران است و از آنها خواستم که برای پایان داد به این موضوع به ما کمک کنند.
کمی پس از این دیدار، ایران انتخابات ریاست جمهوری برگزار کرد، و من به طور آشکار در ستادهای انتخاباتی، با قضیه گروگانگیری مخالفت کردم و خطاب به دانشجویان اعلام کردم تصرف یک سفارتخانه در قلب تهران بیش از آنکه نشانه شجاعت باشد، نشانه ترس است.
در این زمان، روحانیونی که در تلاش بودند که کنترل حکومت را به عهده بگیرند، شروع کردند به حمایت کردن از جریان تصرف سفارت، یکی از کسانی که در رأس این جریان بود، «حسن آیت» بود که به خاطر آنکه قضیه «گروگانگیری» را غیرقانونی، غیرانسانی و غیرشرعی دانسته بودم، به شدت از من انتقاد کرد، با همه این وجود من با ۷۶ درصد آراء در انتخابات ریاستجمهوری انتخاب شدم.
بنابراین به این نتیجه میرسیم که فیلم «آرگو» ایستادگی دولت ایران علیه قضیه گروگانگیری را کاملا نادیده گرفته و همچنین ما ایرانیها را در مقایسه با آمریکاییهای غربی، مردمی بیمنطق و اسیر احساسات خشونتآمیز تصویر میکند.
آنچه که در رابطه با این فیلم مطرح میشود یکی برخی تحریفهاست و جوابگویی به ضرورتی سیاسی است که ایرانیها را اینچنین بد معرفی میکند.
از این مسئله که بگذریم، نگرانی اصلی من به خاطر روشی است که در فیلم «آرگو» با استفاده از آن، به عملیات مخفی سازمان سیا مشروعیت بخشیده شده، امتناع مامور سیا (تونی مندز با بازی «بن افلک») از نیمه کاره رها کردن نقشه آزادسازی آمریکاییهایی است که در سفارت کانادا پنهان شدهاند، این صحنهها به نوعی یادآور کودتا علیه رژیم دموکرات مصدق در سال ۱۹۵۳ میلادی است.
«بنیصدر» در ادامه این مقاله میافزاید: «آرگو» بار دیگر توجه عموم مردم را به سمت یکی از وحشتناکترین برهههای زمانی تاریخ ایران و آمریکا جلب میکند. به هر حال این فیلم با غلطنمایی، جعل کردن حقایق، به قیمت تاریخ ایران و مردم این کشور، پیام سازمان سیا را به مخاطب منتقل میکند.