شاکله اصلی سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بحث حمایت از تولید داخلی است و دولت و مجلس هم در سال گذشته در این راستا گامهایی برداشتند که این رویکرد دو نمود عملی یعنی تصویب لایحه تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و همچنین لایحه خروج غیرتورمی و ارتقای نظام مالی را به دنبال داشته است.تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند اقدامات و برنامههای کوتاه،میان و بلند مدت است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ائتلاف فراگیر ایرانی آباد، شاکله اصلی سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری بحث حمایت از تولید داخلی است و دولت و مجلس هم در سال گذشته در این راستا گامهایی برداشتند که این رویکرد دو نمود عملی یعنی تصویب لایحه تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت و همچنین لایحه خروج غیرتورمی و ارتقای نظام مالی را به دنبال داشته است.تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند اقدامات و برنامههای کوتاه،میان و بلند مدت است.
فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در جمع مردم استان آذربایجان شرقی هم در راستای استمرار این رویکرد است. تحت هیچ شرایطی نباید از ادامه تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولیدداخلی دست برداشت و باید حواس همه مسئولان و مردم نسبت به این دو امر مهم جمع باشد.تقریبا تمام کارشناسان معتقدند با عنایت به اینکه سهم مالیات در تولید ناخالص داخلی ما با توجه به ظرفیتهای بالقوه اقتصاد ایران بسیار پایین است،حداقل باید این سهم را به ۲۰ درصد برسانیم.
رویکرد حاکم بر دنیا، افزایش نرخهای مالیاتی در زمان رکود یا رکود تورمی را توصیه نمیکند و همانطور که اشاره شده رویکرد فعلی وزارت اقتصاد و دارایی برهمین مبنا بوده و باید به سمت گسترش پایههای مالیاتی حرکت و سازوکاری را درست کنیم که فرار مالیاتی را به حداقل یا صفر برسانیم. کاهش فرارمالیاتی به حداقل یا صفر یک کار پیچیده ای است و نیاز به این دارد که دولت تلاش بیشتری داشته باشد و به شکل نهادی سامانههای اطلاعاتی سازمان امور مالیاتی گسترش یابد و دولت بتواند در این مسیر حرکت کند.
با یک تحرک کوچک، اقتصاد ما این ظرفیت را دارد که بدون اینکه بر نرخها و معیشت مردم فشار بیاوریم، به راحتی تا ۱۰۰ هزار تومان هم میتوان از محل مالیاتها درآمد ایجاد کنیم.
ساختار مالیاتی کشور ما به گونه ای طراحی شده که عملا به دریافت مالیات از آنهایی که در تور گرفتار شده اند، اتکا داریم، در صورتی که در کشورهای دارای سازوکار مالیاتی مناسب نظامهای شفاف رصد اطلاعات به خصوص اطلاعات معاملاتی و مبادلاتی وجود دارد و این تور اخذ مالیات به صورت فراگیر شامل حال همه میشود.
قرار بود در دولت گذشته همگام با اصلاح نظام یارانه ای،نظام مالیاتی کشور هم اصلاح شود اما این اتفاق نیفتاد و امیدواریم دولت فعلی با توجه به ضرورت ایجاد شده به دنبال اصلاح مکانیسم مالیاتی باشد.
بر این اساس اولا گام به گام میتوانیم افراد با دستمزد پایین را شامل معافیت مالیاتی کنیم و چتر مالیاتی را بیشتر روی افرادی گسترش دهیم که درآمدهای بالایی دارند.
در خصوص دریافت مالیات باید بیشتر بر بخشهای غیرمولد اقتصاد که زایش مالی بالا و از سوی دیگر فرار مالیاتی قابل توجهی هم دارند تاکید شود.
متاسفانه در حال حاضر در سیاستهای تجاری هم ضعف داریم. سیاستهای تجاری عمدتا در سلسله اقداماتی است که هم اقدامات تعرفهای و هم اقدامات غیره تعرفه ای را شامل میشود، برای مثال اقدامات غیره تعرفهای از جمله بازاریابی ،رایزنی اقتصادی و کارکردن در بازارهای هدف و شناخت رقبای تجاریف در واقع عواملی هستند که میتواند سیاستهای تجاری دولت را تشکیل دهد، اما به هرحال بحث سیاستهای تعرفه ای اهمیت خاص خودش را دارد .
سیاستهای تعرفهای زمانی مفید واقع میشود که دولت در بخش خارجی اقتصاد تجاری موفق عمل کرده باشد، هدف و مزیتهای داخلی را شناسایی و بازاریابیهای لازم را انجام بدهد. بعد به سیاستهای تعرفه ای ورود پیدا کند که میتواند در مواقعی موثر، در مواقعی بازدارنده و در برخی مواقع هم تایید کننده باشد، اما در مجموع در اقتصاد ایران در مورد سیاستهای تجاری به دلیل عدم ثبات در فضای کسب و کار و فقدان یک استراتژی موفق داخلی در سالهای اخیر، متاسفانه ثبات لازمی در بحث های تعرفه ای نداشته ایم.
تعرفههای ترجیحی ما تعرفه ای نبود که بخواهد اهداف اقتصاد ایران را به شکلی موزون دنبال کند و سیاستهای درون نگر داشته باشد، طوری که در سالهای اخیر برون گرایی را به عنوان هدف اصلی در اقتصاد دنبال کنیم، در مقاطعی که باید سیاست جایگزینی واردات را میداشتیم. عملا آمده ایم تعرفههایی را وضع کردهایم که تقویت کننده واردات بوده و جاهایی که باید سیاستهای توسعه صادرات میداشتیم، عملا تعرفه هایی وضع کرده ایم که مانع صادرات شده است .
بی ثباتی در وضع قوانین و مقررات و یا عدم توانایی در وضع تعرفههای کار آمد براساس شرایط تجاری خودمان و رقبایمان باعث شده از مزیتهای موجود استفاده نکنیم و مجموعه اینها باعث شده بخش خارجی اقتصاد نتواند متناسب با بخشهای داخلی و حتی متناسب با رشد بخشهای خارجی سایر کشورهای رقیب در منطقه حرکت کند و علت اصلی آن این بوده که هم سیاست تجاری مناسب و هم مکانیزم دقیق تعرفه گذاری نداشتیم که اولا مزیتهای موجود را خوب شناسایی کنیم و هم تعرفههای ترجیحی بگذاریم و به شکل کارآمد با ابزار تعرفه ای بخش خارجی اقتصاد را کنترل و مدیریت کنیم. در نهایت باید گفت برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی راه درازی در پیش داریم و باید برای تحقق آن تلاش مضتعفی را داشته باشم.
هر جامعه ای در هر مقطعی قطعا از دانش موجود به طور نسبی استفاده کرده است، شاید ما در واقع کم استفاده کرده ایم یا دانش را داشته ایم اما در عمل نخواستیم استفاده کنیم این بحث ،بحث متفاوتی است تا اینکه بگویم کلا اقتصاد ایران غیر علمی بوده است بسیاری از نهادهای اقتصادی کشور مثل بانک مرکزی ،نظام مالیاتی کشور نهاد هستند و شکل گیری و رشد تدریجی آنها بر پایه علمی رایج دنیا بوده است.
شاید در برخی مواقع باید یک سیاستی رو انتخاب میکردیم و این سیاست در یک چهار چوب نظریه اقتصادی پیروی میکرد، اما متاسفانه دولت مردان از آن استفاده نکرده اند و به جای اینکه در چارچوبهای علمی حرکت کنند، سلایق خود را اعمال کرده اند. در واقع مقصر علمی بودن یا نبودن اقتصاد کشور نبوده مقصر نوع نگاه و دیدگاهی بوده که به جای اینکه چارچوبهای علمی را مد نظر قرار دهد، سلایق خود را مدنظر قرار داده است.
فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در جمع مردم استان آذربایجان شرقی هم در راستای استمرار این رویکرد است. تحت هیچ شرایطی نباید از ادامه تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولیدداخلی دست برداشت و باید حواس همه مسئولان و مردم نسبت به این دو امر مهم جمع باشد.تقریبا تمام کارشناسان معتقدند با عنایت به اینکه سهم مالیات در تولید ناخالص داخلی ما با توجه به ظرفیتهای بالقوه اقتصاد ایران بسیار پایین است،حداقل باید این سهم را به ۲۰ درصد برسانیم.
رویکرد حاکم بر دنیا، افزایش نرخهای مالیاتی در زمان رکود یا رکود تورمی را توصیه نمیکند و همانطور که اشاره شده رویکرد فعلی وزارت اقتصاد و دارایی برهمین مبنا بوده و باید به سمت گسترش پایههای مالیاتی حرکت و سازوکاری را درست کنیم که فرار مالیاتی را به حداقل یا صفر برسانیم. کاهش فرارمالیاتی به حداقل یا صفر یک کار پیچیده ای است و نیاز به این دارد که دولت تلاش بیشتری داشته باشد و به شکل نهادی سامانههای اطلاعاتی سازمان امور مالیاتی گسترش یابد و دولت بتواند در این مسیر حرکت کند.
با یک تحرک کوچک، اقتصاد ما این ظرفیت را دارد که بدون اینکه بر نرخها و معیشت مردم فشار بیاوریم، به راحتی تا ۱۰۰ هزار تومان هم میتوان از محل مالیاتها درآمد ایجاد کنیم.
ساختار مالیاتی کشور ما به گونه ای طراحی شده که عملا به دریافت مالیات از آنهایی که در تور گرفتار شده اند، اتکا داریم، در صورتی که در کشورهای دارای سازوکار مالیاتی مناسب نظامهای شفاف رصد اطلاعات به خصوص اطلاعات معاملاتی و مبادلاتی وجود دارد و این تور اخذ مالیات به صورت فراگیر شامل حال همه میشود.
قرار بود در دولت گذشته همگام با اصلاح نظام یارانه ای،نظام مالیاتی کشور هم اصلاح شود اما این اتفاق نیفتاد و امیدواریم دولت فعلی با توجه به ضرورت ایجاد شده به دنبال اصلاح مکانیسم مالیاتی باشد.
بر این اساس اولا گام به گام میتوانیم افراد با دستمزد پایین را شامل معافیت مالیاتی کنیم و چتر مالیاتی را بیشتر روی افرادی گسترش دهیم که درآمدهای بالایی دارند.
در خصوص دریافت مالیات باید بیشتر بر بخشهای غیرمولد اقتصاد که زایش مالی بالا و از سوی دیگر فرار مالیاتی قابل توجهی هم دارند تاکید شود.
متاسفانه در حال حاضر در سیاستهای تجاری هم ضعف داریم. سیاستهای تجاری عمدتا در سلسله اقداماتی است که هم اقدامات تعرفهای و هم اقدامات غیره تعرفه ای را شامل میشود، برای مثال اقدامات غیره تعرفهای از جمله بازاریابی ،رایزنی اقتصادی و کارکردن در بازارهای هدف و شناخت رقبای تجاریف در واقع عواملی هستند که میتواند سیاستهای تجاری دولت را تشکیل دهد، اما به هرحال بحث سیاستهای تعرفه ای اهمیت خاص خودش را دارد .
سیاستهای تعرفهای زمانی مفید واقع میشود که دولت در بخش خارجی اقتصاد تجاری موفق عمل کرده باشد، هدف و مزیتهای داخلی را شناسایی و بازاریابیهای لازم را انجام بدهد. بعد به سیاستهای تعرفه ای ورود پیدا کند که میتواند در مواقعی موثر، در مواقعی بازدارنده و در برخی مواقع هم تایید کننده باشد، اما در مجموع در اقتصاد ایران در مورد سیاستهای تجاری به دلیل عدم ثبات در فضای کسب و کار و فقدان یک استراتژی موفق داخلی در سالهای اخیر، متاسفانه ثبات لازمی در بحث های تعرفه ای نداشته ایم.
تعرفههای ترجیحی ما تعرفه ای نبود که بخواهد اهداف اقتصاد ایران را به شکلی موزون دنبال کند و سیاستهای درون نگر داشته باشد، طوری که در سالهای اخیر برون گرایی را به عنوان هدف اصلی در اقتصاد دنبال کنیم، در مقاطعی که باید سیاست جایگزینی واردات را میداشتیم. عملا آمده ایم تعرفههایی را وضع کردهایم که تقویت کننده واردات بوده و جاهایی که باید سیاستهای توسعه صادرات میداشتیم، عملا تعرفه هایی وضع کرده ایم که مانع صادرات شده است .
بی ثباتی در وضع قوانین و مقررات و یا عدم توانایی در وضع تعرفههای کار آمد براساس شرایط تجاری خودمان و رقبایمان باعث شده از مزیتهای موجود استفاده نکنیم و مجموعه اینها باعث شده بخش خارجی اقتصاد نتواند متناسب با بخشهای داخلی و حتی متناسب با رشد بخشهای خارجی سایر کشورهای رقیب در منطقه حرکت کند و علت اصلی آن این بوده که هم سیاست تجاری مناسب و هم مکانیزم دقیق تعرفه گذاری نداشتیم که اولا مزیتهای موجود را خوب شناسایی کنیم و هم تعرفههای ترجیحی بگذاریم و به شکل کارآمد با ابزار تعرفه ای بخش خارجی اقتصاد را کنترل و مدیریت کنیم. در نهایت باید گفت برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی راه درازی در پیش داریم و باید برای تحقق آن تلاش مضتعفی را داشته باشم.
هر جامعه ای در هر مقطعی قطعا از دانش موجود به طور نسبی استفاده کرده است، شاید ما در واقع کم استفاده کرده ایم یا دانش را داشته ایم اما در عمل نخواستیم استفاده کنیم این بحث ،بحث متفاوتی است تا اینکه بگویم کلا اقتصاد ایران غیر علمی بوده است بسیاری از نهادهای اقتصادی کشور مثل بانک مرکزی ،نظام مالیاتی کشور نهاد هستند و شکل گیری و رشد تدریجی آنها بر پایه علمی رایج دنیا بوده است.
شاید در برخی مواقع باید یک سیاستی رو انتخاب میکردیم و این سیاست در یک چهار چوب نظریه اقتصادی پیروی میکرد، اما متاسفانه دولت مردان از آن استفاده نکرده اند و به جای اینکه در چارچوبهای علمی حرکت کنند، سلایق خود را اعمال کرده اند. در واقع مقصر علمی بودن یا نبودن اقتصاد کشور نبوده مقصر نوع نگاه و دیدگاهی بوده که به جای اینکه چارچوبهای علمی را مد نظر قرار دهد، سلایق خود را مدنظر قرار داده است.