پرسپولیس چگونه متحول شد که در آسیا با 6 امتیاز از دو دیدار مدعی اول صعود شده است؟ پاسخ این پرسش به درخشان کمک می کند تا پرسپولیس بهتری بسازد و آبروی از دست رفته در لیگ برتر را برگرداند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از مهر، برای پرسپولیس چه اتفاقی رخ داد که این تیم متحول شد؟این اولین و مهمترین پرسش هواداران فوتبال است که از دیدن زلزله اخیر سرخها در تهران و تاشکند شگفت زده شده اند و متوجه نمی شوند تیمی که ملوان را در تهران نمی تواند ببرد و به دروازه بی دروازه بان از روی نقطه پنالتی نمی تواند گل بزند چگونه در تاشکند می برد و 6 امتیازی می شود؟ دواتفاق برای این مهم می توان متصور بود، اول فنی و دوم روحی.
فنی: گابریل ناظم
پرسپولیس را باید به قبل و بعد از گابریل تقسیم کرد .این به معنا آن نیست که بگوییم گابریل «سوپر من» است و یک تنه این تیم را متحول کرده اما او گمشده ای بود که به پرسپولیس نظم داد. درواقع همه حلقهها بود جز همین بازیکن که با پاسهای کوتاه و دقیق تحت فشار حریف را عقب براند و منطقه حمله را مشخص کند، او نظم دهنده به پرسپولیس است کسی که پرسپولیس را نه با حرکات اعجاب آور بلکه با تقه زدن های مداوم و پاسهای لقمه اما ساده به نقطه بهتری رسانده است.
از سوی دیگر حضور گابریل در این تیم پیام صادقیان را هم به خود آورده و اویی را که ادعای فیکس بودن داشت، به یک نیمکت نشین منتظر فرصت تبدیل کرده است .حضور این بازیکن روی نیمکت حتی نیمکت پرسپولیس را هم از آن فضای سرد و بی روح بیرون آورده است
روحی: پرسپولیس بی انگیزه
پرسپولیس در لیگ ایران هیچ دلیل کافی برای مبارزه بیشتر ندارد. شاید برخی دیدارها مثل داربی یا بازی باسپاهان و تراکتور انگیزه های خاص خودش را داشته باشد اما دیگر دیدار ها برای پرسپولیس معنای خاصی ندارد و همین موضوع آنها را در لیگ به بن بست رسانده است و هرگز پرسپولیسی را که در آسیا می بینیم را در لیگ نشانمان نمی دهد.
فوتبال مبارزه است و البته که مبارزه دلیل محکمی لازم دارد که به خودی خود نمی تواند برای سرخها در لیگ ایجاد شود و برای این اتفاق باید حمید درخشان راهکاری پیدا کند و البته شاید حضور هواداران هم می تواند به این نیاز پاسخ مثبت بدهد تا پرسپولیسی که امروز از نظر فنی شرایط بهتری پیدا کرده از نظر روحی هم وضعیت خوبی پیدا کند.
کار سخت درخشان
پیدا کردن دلیلی برای جنگیدن کار ساده ای نیست . البته برخی مربیان هستند که این کار را به سادگی انجام می دهند مربیانی مثل علی دایی یا امیر قلعه نویی یا کی روش این مهم را به سادگی انجام می دهند و ذاتا این روانشناسی و دیریت را بلدند و طوری دشمن سازی می کنند که هوادار و بازیکن برای پیروزی سرش را هم می دهد اما درخشان با وجود آنکه کارش از نظر فنی حتی شاید بهتر از این مربیان باشد که نام بردیم اما از این منظر خوب کار نمی کند.
به عنوان مثال همین حالا حمید درخشان می تواند فشردگی بازی های پرسپولیس را چنان در بوق و کرنا کند که سازمان لیگ را با جایش متهم به دشمنی با پرسپولیس کند (به عنوان مثال) و بگوید آنها نمیخواهند پرسپولیس نتیجه بگیرد و از این دست حرفهای مرسوم و معمول در میان مربیان برون گرا! باید دید درخشان در این رابطه این مشکل را چگونه حل می کند.
فنی: گابریل ناظم
پرسپولیس را باید به قبل و بعد از گابریل تقسیم کرد .این به معنا آن نیست که بگوییم گابریل «سوپر من» است و یک تنه این تیم را متحول کرده اما او گمشده ای بود که به پرسپولیس نظم داد. درواقع همه حلقهها بود جز همین بازیکن که با پاسهای کوتاه و دقیق تحت فشار حریف را عقب براند و منطقه حمله را مشخص کند، او نظم دهنده به پرسپولیس است کسی که پرسپولیس را نه با حرکات اعجاب آور بلکه با تقه زدن های مداوم و پاسهای لقمه اما ساده به نقطه بهتری رسانده است.
از سوی دیگر حضور گابریل در این تیم پیام صادقیان را هم به خود آورده و اویی را که ادعای فیکس بودن داشت، به یک نیمکت نشین منتظر فرصت تبدیل کرده است .حضور این بازیکن روی نیمکت حتی نیمکت پرسپولیس را هم از آن فضای سرد و بی روح بیرون آورده است
روحی: پرسپولیس بی انگیزه
پرسپولیس در لیگ ایران هیچ دلیل کافی برای مبارزه بیشتر ندارد. شاید برخی دیدارها مثل داربی یا بازی باسپاهان و تراکتور انگیزه های خاص خودش را داشته باشد اما دیگر دیدار ها برای پرسپولیس معنای خاصی ندارد و همین موضوع آنها را در لیگ به بن بست رسانده است و هرگز پرسپولیسی را که در آسیا می بینیم را در لیگ نشانمان نمی دهد.
فوتبال مبارزه است و البته که مبارزه دلیل محکمی لازم دارد که به خودی خود نمی تواند برای سرخها در لیگ ایجاد شود و برای این اتفاق باید حمید درخشان راهکاری پیدا کند و البته شاید حضور هواداران هم می تواند به این نیاز پاسخ مثبت بدهد تا پرسپولیسی که امروز از نظر فنی شرایط بهتری پیدا کرده از نظر روحی هم وضعیت خوبی پیدا کند.
کار سخت درخشان
پیدا کردن دلیلی برای جنگیدن کار ساده ای نیست . البته برخی مربیان هستند که این کار را به سادگی انجام می دهند مربیانی مثل علی دایی یا امیر قلعه نویی یا کی روش این مهم را به سادگی انجام می دهند و ذاتا این روانشناسی و دیریت را بلدند و طوری دشمن سازی می کنند که هوادار و بازیکن برای پیروزی سرش را هم می دهد اما درخشان با وجود آنکه کارش از نظر فنی حتی شاید بهتر از این مربیان باشد که نام بردیم اما از این منظر خوب کار نمی کند.
به عنوان مثال همین حالا حمید درخشان می تواند فشردگی بازی های پرسپولیس را چنان در بوق و کرنا کند که سازمان لیگ را با جایش متهم به دشمنی با پرسپولیس کند (به عنوان مثال) و بگوید آنها نمیخواهند پرسپولیس نتیجه بگیرد و از این دست حرفهای مرسوم و معمول در میان مربیان برون گرا! باید دید درخشان در این رابطه این مشکل را چگونه حل می کند.