آقای هاشمی، هنوز در مورد کسانی که با دروغ تقلب در انتخابات ۸۸، کشور را با انواع و اقسام تهدیدهای امنیتی مواجه کرده و مسبب تحریمهای بیشتر علیه مردم شدند، صحبتی به میان نیاورده است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، روز سهشنبه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش ملی توسعه پایدار و متوازن منطقهای، کسانی که نگران نتایج توافق هستهای با آمریکا هستند را کسانی دانست که به فکر افشای اسرار گفت و گوهای هسته ای هستند.
هاشمی رفسنجانی همچنین در این جلسه گفته است: در مهمترین پروژه دولت که تلاش میشود به سرانجام برسد و تیم مذاکره کننده هستهای نیز مورد حمایت رهبری است، باز این دلواپسان با نتانیاهو همزبان شدهاند.
وی در ادامه با لحنی تندتر ادامه میدهد: نتانیاهو آنجا اوباما را تهدید میکند و اینجا هم دلواپسان میگویند که ما اسرار را میگوییم. البته ما نمیدانیم این چه سری است؟ تا تیم مذاکره کننده با طرف مقابل که آنها هم شیطنت میکنند به نتایجی میرسد، بعضی از این دلواپسان به جای استقبال در فرودگاه میآیند و حرفهایی میزنند. تریبون مجلس هم که باز است و هر چه بخواهند میگویند و میلیونها نفر از مردم میشنوند و بعضی از دروغها نیز باور میشود.
همین دو پاراگراف از صحبت های رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که نمایندگان مجلس را متهم به افشای اسرار نظام، تکرار حرفهای نتانیاهو و دروغگویی میکند، سوالات و نکته های زیادی را درباره عملکرد هاشمی به ذهن متبادر میکند. به عنوان مثال باید از هاشمی پرسید در شرایطی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی از هیچ کدام از محتویات گفتگوهای هستهای خبر ندارند و یکی از اعتراضات همیشگی شان به وزارت امور خارجه و محمد جواد ظریف وزیر خارجه نیز همین نکته بوده است، ادعای هاشمی درباره افشای اسرار مذاکرات توسط نمایندگان چه وجهی دارد؟
کار تا آنجا پیش رفت که وزیر امور خارجه کشورمان در برابر اصرار نمایندگان برای بیان جزییات این گفت و گوها تاکید کرد که « حتی اگر استیضاح شوم، جزئیات را بیان نمی کنم». در واقع اگرقرار باشد اسراری از مذاکرات فاش شود، کسی جز اطرافیان رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده از این اسرار اطلاع ندارند و قائدتا این جزئیات یا باید توسط همین افراد افشا شود و یا در آن سوی مرزها توسط تیم مذاکره کننده آمریکایی.
از این گذشته، بررسی سوابق هاشمی که خود در قامت مخالفت با افشای اسرار نظام، از نمایندگان مجلس و یا به تعبیر خود او "دلواپسان" انتقاد میکند، نشان میدهد که خود وی اعتقاد چندانی به حفظ اسرار نظام ندارد و در مواقع ضرورت، از منتشر کردن هر سندی که صلاح بداند! ابایی ندارد.
نمونه ای از «بگم بگم»های هاشمی
در سال 85، دفتر هاشمی رفسنجانی نامه ای از محسن رضایی به حضرت امام در سال 67 را منتشر ساخت که به گفته بسیاری از مسئولین وقت، این نامه ، از مستندات محرمانه جنگ بود. هاشمی رفسنجانی پیش از اینکه نامه را در سایت خود منتشر سازد، در گفت و گوهای مختلف اشاره کرده بود که با توجه به اختلافاتی که بین روایت او از پایان جنگ با روایت محسن رضایی وجود دارد، به زودی مستندات خود را در این زمینه منتشر خواهد کرد.
انتشار نامه در ابتدا با شگفتی مسئولین قدیمی و حاضر در نظام جمهوری اسلامی روبهرو شد، اما دفتر هاشمی بعد از انتشار، در ادعایی جالب تاکید کرد که این نامه هیچ گاه محرمانه نبوده و امام خمینی (ره) به هاشمی اجازه داده بودند که هرگاه صلاح دانست، این نامه را منتشر سازد! و هاشمی هم صلاح دید که نامه را 18 سال بعد یعنی در سال 85 منتشر کند!
یکی دیگر از به اصطلاح «بگمبگم» های هاشمی در زمان رد صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم رخ داد. او بعد از این اتفاق، در دیدار جمعی از اعضای شورای مرکزی جمعیت فدائیان اسلام گفت: تا جایی که مکلف به صبر و بردباری باشم، تحمل میکنم. مسائل و اسرار زیادی وجود دارد که اسرار نظام است و باید حفظ شود. بسیاری از رسانهها در آن زمان، لحن هاشمی را تعبیر به "تهدید به افشاگری" کردند.
دومین مورد از تهدید به افشاگری، همزمان با برگزاری دادگاه مهدی هاشمی روی داد و بسیاری بر این عقیده بودند که نوع بیان این جملات نشان دهنده تهدید هاشمی و نزدیکانش به اجرای «بگم، بگم» درباره اسرار نظام جمهوری اسلامی بوده است .
چه کسانی حرفهای نتانیاهو را تکرار میکنند؟
گذر زمان معمولا بسیاری از اسرار مخفی را عیان کرده و در عین حال بسیاری از مسایل که در ذهن تاریخی مردم ثبت شده است، از یاد آنها می زداید. با این حال ماجرای سخنان سال 92 هاشمی رفسنجانی هنوز تازه است و فیلم آن در فضای مجازی کماکان دست به دست میچرخد. حجتالاسلام هاشمی در سفر استانی خود به مازندران در شهریور سال 92 سخنانی را درباره اتفاقات سوریه بر زبان آورد که به تایید مواضع اسرائیل بیشتر شباهت داشت تا مواضع یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی.
هاشمی در مراسم سالگرد ارتحال آیتاللهصالحی مازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه شمالی در بخشی از سخنان خود به مسائل و مشکلات اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت: «ما در محاصره، تحریم و بایکوتیم و نمیتوانیم از منابع استفاده کنیم، باید گران بخریم و در دریافت پول هم با مشکلات فراوان روبرو هستیم، اما اخیراً شاهد خطر بزرگتری هستیم. مردم سوریه بیش از 100 هزار کشته و 8 میلیون آواره دادند. در داخل و خارج، زندان ها پر از مردم است. زندانها جا ندارد. بعضی از ورزشگاه ها را گرفتند و آنها را پر کردند. شرایط بدی بر مردم حاکم است. مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند».
ادعاهای باورنکردنی هاشمی درباره استفاده از سلاح های شیمیایی در سوریه، پیش از این نیز از سوی سران کاخ سفید و تل آویو و با هدف کمک به جریان سلفی - تکفیری حاضر در سوریه بصورت گسترده ای در رسانه های غربی منعکس و به بهانه ای برای حمله نظامی به این کشور مبدل شده بود.
نکته جالب در این خصوص این بود که بعد از انتشار اظهارات اعجاب آور هاشمی رفسنجانی درباره سوریه و در تایید ادعای آمریکا و رژیم صهیونیستی و فراگیر شدن اعتراضات به این اظهارات، دفتر هاشمی چاره را در تکذیب سخنان غیر قابل دفاع وی جستوجو کرد. اقدامی که هرچند با تاخیر، اما بازهم جای امیدواری داشت.
حمایت و سکوت هاشمی از "دروغ بزرگ تقلب"
تا نام دروغ و دروغ گفتن به میان می آید، خاطرات فتنه 88 به ذهن متبادر می شود. همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز بارها فرمودند، "دروغ بزرگ تقلب" بزرگترین گناهی بود که فتنه گران در سال 88 مرتکب شدند و در این میان کسانی که از آنها حمایت می کردند و یا با سکوت خود به شبهات پیرامون این دروغ بزرگ دامن میزدند، باید در مورد این مسئله پاسخ مناسبی داشته باشند.
آیتالله هاشمی که برخی نمایندگان مجلس را "دروغگو" میداند، هنوز در مورد کسانی که با دروغ تقلب در انتخابات 88، کشور را با انواع و اقسام تهدیدهای امنیتی مواجه کرده و مسبب تحریم های بیشتر علیه مردم شدند، صحبتی به میان نیاورده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تلویحا مردم را نیز سادهلوحانی توصیف میکند که "بعضی از دروغها را باور میکنند." حال باید پرسید سادهلوحان مورد ادعای آیتالله، چگونه سادهلوحانی هستند که علیرغم 8 ماه تلاش فتنهگران برای اثبات دروغ تقلب و حمایت همه جانبه رسانههای بیگانه از این دروغ، سندسازیها و اردوکشیهای خیابانی باز هم دروغ فتنهگران را باور نکردند و نهم دی ماه همان سال، هم آرزوهای فتنهگران را نقش بر آب کردند و هم نشان دادند که بر خلاف تصور آیتالله، توانایی بینظیری در تمییز دروغگویان از راستگویان دارند.
هاشمی رفسنجانی همچنین در این جلسه گفته است: در مهمترین پروژه دولت که تلاش میشود به سرانجام برسد و تیم مذاکره کننده هستهای نیز مورد حمایت رهبری است، باز این دلواپسان با نتانیاهو همزبان شدهاند.
وی در ادامه با لحنی تندتر ادامه میدهد: نتانیاهو آنجا اوباما را تهدید میکند و اینجا هم دلواپسان میگویند که ما اسرار را میگوییم. البته ما نمیدانیم این چه سری است؟ تا تیم مذاکره کننده با طرف مقابل که آنها هم شیطنت میکنند به نتایجی میرسد، بعضی از این دلواپسان به جای استقبال در فرودگاه میآیند و حرفهایی میزنند. تریبون مجلس هم که باز است و هر چه بخواهند میگویند و میلیونها نفر از مردم میشنوند و بعضی از دروغها نیز باور میشود.
همین دو پاراگراف از صحبت های رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که نمایندگان مجلس را متهم به افشای اسرار نظام، تکرار حرفهای نتانیاهو و دروغگویی میکند، سوالات و نکته های زیادی را درباره عملکرد هاشمی به ذهن متبادر میکند. به عنوان مثال باید از هاشمی پرسید در شرایطی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی از هیچ کدام از محتویات گفتگوهای هستهای خبر ندارند و یکی از اعتراضات همیشگی شان به وزارت امور خارجه و محمد جواد ظریف وزیر خارجه نیز همین نکته بوده است، ادعای هاشمی درباره افشای اسرار مذاکرات توسط نمایندگان چه وجهی دارد؟
کار تا آنجا پیش رفت که وزیر امور خارجه کشورمان در برابر اصرار نمایندگان برای بیان جزییات این گفت و گوها تاکید کرد که « حتی اگر استیضاح شوم، جزئیات را بیان نمی کنم». در واقع اگرقرار باشد اسراری از مذاکرات فاش شود، کسی جز اطرافیان رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده از این اسرار اطلاع ندارند و قائدتا این جزئیات یا باید توسط همین افراد افشا شود و یا در آن سوی مرزها توسط تیم مذاکره کننده آمریکایی.
از این گذشته، بررسی سوابق هاشمی که خود در قامت مخالفت با افشای اسرار نظام، از نمایندگان مجلس و یا به تعبیر خود او "دلواپسان" انتقاد میکند، نشان میدهد که خود وی اعتقاد چندانی به حفظ اسرار نظام ندارد و در مواقع ضرورت، از منتشر کردن هر سندی که صلاح بداند! ابایی ندارد.
نمونه ای از «بگم بگم»های هاشمی
در سال 85، دفتر هاشمی رفسنجانی نامه ای از محسن رضایی به حضرت امام در سال 67 را منتشر ساخت که به گفته بسیاری از مسئولین وقت، این نامه ، از مستندات محرمانه جنگ بود. هاشمی رفسنجانی پیش از اینکه نامه را در سایت خود منتشر سازد، در گفت و گوهای مختلف اشاره کرده بود که با توجه به اختلافاتی که بین روایت او از پایان جنگ با روایت محسن رضایی وجود دارد، به زودی مستندات خود را در این زمینه منتشر خواهد کرد.
انتشار نامه در ابتدا با شگفتی مسئولین قدیمی و حاضر در نظام جمهوری اسلامی روبهرو شد، اما دفتر هاشمی بعد از انتشار، در ادعایی جالب تاکید کرد که این نامه هیچ گاه محرمانه نبوده و امام خمینی (ره) به هاشمی اجازه داده بودند که هرگاه صلاح دانست، این نامه را منتشر سازد! و هاشمی هم صلاح دید که نامه را 18 سال بعد یعنی در سال 85 منتشر کند!
یکی دیگر از به اصطلاح «بگمبگم» های هاشمی در زمان رد صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم رخ داد. او بعد از این اتفاق، در دیدار جمعی از اعضای شورای مرکزی جمعیت فدائیان اسلام گفت: تا جایی که مکلف به صبر و بردباری باشم، تحمل میکنم. مسائل و اسرار زیادی وجود دارد که اسرار نظام است و باید حفظ شود. بسیاری از رسانهها در آن زمان، لحن هاشمی را تعبیر به "تهدید به افشاگری" کردند.
دومین مورد از تهدید به افشاگری، همزمان با برگزاری دادگاه مهدی هاشمی روی داد و بسیاری بر این عقیده بودند که نوع بیان این جملات نشان دهنده تهدید هاشمی و نزدیکانش به اجرای «بگم، بگم» درباره اسرار نظام جمهوری اسلامی بوده است .
چه کسانی حرفهای نتانیاهو را تکرار میکنند؟
گذر زمان معمولا بسیاری از اسرار مخفی را عیان کرده و در عین حال بسیاری از مسایل که در ذهن تاریخی مردم ثبت شده است، از یاد آنها می زداید. با این حال ماجرای سخنان سال 92 هاشمی رفسنجانی هنوز تازه است و فیلم آن در فضای مجازی کماکان دست به دست میچرخد. حجتالاسلام هاشمی در سفر استانی خود به مازندران در شهریور سال 92 سخنانی را درباره اتفاقات سوریه بر زبان آورد که به تایید مواضع اسرائیل بیشتر شباهت داشت تا مواضع یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی.
هاشمی در مراسم سالگرد ارتحال آیتاللهصالحی مازندرانی در شهر شیرگاه سوادکوه شمالی در بخشی از سخنان خود به مسائل و مشکلات اقتصادی ایران اشاره کرد و گفت: «ما در محاصره، تحریم و بایکوتیم و نمیتوانیم از منابع استفاده کنیم، باید گران بخریم و در دریافت پول هم با مشکلات فراوان روبرو هستیم، اما اخیراً شاهد خطر بزرگتری هستیم. مردم سوریه بیش از 100 هزار کشته و 8 میلیون آواره دادند. در داخل و خارج، زندان ها پر از مردم است. زندانها جا ندارد. بعضی از ورزشگاه ها را گرفتند و آنها را پر کردند. شرایط بدی بر مردم حاکم است. مردم از یک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمبهای آمریکا باید بمانند».
ادعاهای باورنکردنی هاشمی درباره استفاده از سلاح های شیمیایی در سوریه، پیش از این نیز از سوی سران کاخ سفید و تل آویو و با هدف کمک به جریان سلفی - تکفیری حاضر در سوریه بصورت گسترده ای در رسانه های غربی منعکس و به بهانه ای برای حمله نظامی به این کشور مبدل شده بود.
نکته جالب در این خصوص این بود که بعد از انتشار اظهارات اعجاب آور هاشمی رفسنجانی درباره سوریه و در تایید ادعای آمریکا و رژیم صهیونیستی و فراگیر شدن اعتراضات به این اظهارات، دفتر هاشمی چاره را در تکذیب سخنان غیر قابل دفاع وی جستوجو کرد. اقدامی که هرچند با تاخیر، اما بازهم جای امیدواری داشت.
حمایت و سکوت هاشمی از "دروغ بزرگ تقلب"
تا نام دروغ و دروغ گفتن به میان می آید، خاطرات فتنه 88 به ذهن متبادر می شود. همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز بارها فرمودند، "دروغ بزرگ تقلب" بزرگترین گناهی بود که فتنه گران در سال 88 مرتکب شدند و در این میان کسانی که از آنها حمایت می کردند و یا با سکوت خود به شبهات پیرامون این دروغ بزرگ دامن میزدند، باید در مورد این مسئله پاسخ مناسبی داشته باشند.
آیتالله هاشمی که برخی نمایندگان مجلس را "دروغگو" میداند، هنوز در مورد کسانی که با دروغ تقلب در انتخابات 88، کشور را با انواع و اقسام تهدیدهای امنیتی مواجه کرده و مسبب تحریم های بیشتر علیه مردم شدند، صحبتی به میان نیاورده است.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تلویحا مردم را نیز سادهلوحانی توصیف میکند که "بعضی از دروغها را باور میکنند." حال باید پرسید سادهلوحان مورد ادعای آیتالله، چگونه سادهلوحانی هستند که علیرغم 8 ماه تلاش فتنهگران برای اثبات دروغ تقلب و حمایت همه جانبه رسانههای بیگانه از این دروغ، سندسازیها و اردوکشیهای خیابانی باز هم دروغ فتنهگران را باور نکردند و نهم دی ماه همان سال، هم آرزوهای فتنهگران را نقش بر آب کردند و هم نشان دادند که بر خلاف تصور آیتالله، توانایی بینظیری در تمییز دروغگویان از راستگویان دارند.