فیلم «مجرد 40ساله» که هماکنون بر پرده سینماها نمایش داده میشود از آن دست آلاتی است که آب به آسیاب ارزشهای اسلامی و انسانی میریزد.
به گزارش شهدای ایران؛ در طول تاریخ همواره تفاوتهایی میان مردان و زنان وجود داشته و هزاران سال است که این تفاوت پذیرفته شده است. نگرش زنها نسبت به خودشان برای اولین بار در اواسط قرن بیستم تغییر کرد. آنها نقشهای مادران و مادربزرگان خود را نپذیرفتند و خواهان برابری با مردها شدند؛ برابری که خداوند متعال بارها در آیات متعدد قرآن کریم به آن اشاره نموده و حقیقت وجودی زن را همانند مرد دانسته است. با وجود این زیاده خواهی این گروه از زنان همچنان ادامه داشته و به انحاء مختلف بیان میشود تا با این حربه خانواده و تربیت نسل به حاشیه رفته و بیعفتی و فساد متن جامعه شود. فیلم «مجرد 40ساله» که هماکنون بر پرده سینماها نمایش داده میشود از این دست آلاتی است که آب به آسیاب ارزشهای اسلامی و انسانی میریزد.
فیلم «مجرد 40 ساله» زندگی نرگس (ماهایا پطروسیان) پزشک 40 سالهای را روایت میکند که مدیر یک بیمارستان خصوصی است. نرگس که همچنان مجرد است به شدت تفکرات فمینیستی دارد و جلسات هم اندیشی زنان و دنیای بدون مردان را در بیمارستانش برگزار میکند. ناصر (سیروس گرجستانی) پدر نرگس تلاش میکند تا دخترش ازدواج کند، اما او همچنان منتظر مردی با لباس سپید پزشکی و البته با ویژگیهای خاص است. نرگس ارتباط با مردان را برای کارکنان زن بیمارستانش ممنوع کرده و به آنها اجازه داشتن یک چهره زنانه را نیز نمیدهد. ناصر به طور تصادفی با رضا (مجید صالحی) آشنا میشود. رضا مکانیک است اما ناصر از او میخواهد خودش را پزشک مغز و اعصاب نشان داده تا بتواند با نرگس ازدواج کند.
اینکه فیلم مذکور فیلمنامه ضعیفی دارد و حتی پیشپا افتادهترین مفاهیم فیلمنامه نویسی همچون علت و معلول در حوادث و اتفاقات را نادیده میگیرد، یا اینکه توهینی به جامعه پزشکی هست یا نه، موضوع این سیاهه نیست. در اینجا فقط به نشر مهملاتی که در این فیلم به نمایش در آمده است، میپردازیم.
حیرانی و سرگردانی هویت زنانه
شخصیت زن فیلم از یک سو از مردان احترام گدایی میکند (زمانی که از سرباز انتظار دارد به صورت تمام قد و رسمی به او احترام نظامی بگذارد) و از سوی دیگر علیه آنها جلسه گذاشته، به آنها توهین کرده و مراودات معمول با مردان را نیز ممنوع میکند. شرط استخدام و همکاری در بیمارستان برای خانمها، عدم اصلاح و آرایش و داشتن شمایلی مردانه است؛ البته زمانی که یک مرد در ظاهری محترمانه به نرگس ابراز علاقه میکند همه این شرط و شروط ها برداشته میشود.
ترویج تجرد و تضعیف خانواده
فیلم، زندگی زنی را روایت می کند که بعد از 40 سال هنوز مجرد است؛ البته این تجرد باعث موفقیت های کنونی او شده است. کسب مدرک پزشکی، مدیریت بیمارستان، ثروت و استقلال مالی و خیلی چیزهای دیگر از حسنهای ازدواج نکردن و تن ندادن به همسرداری و تربیت فرزند است.
صرف نظر از اینکه ازدواج دیر هنگام و عدم تشکیل خانواده، خود عواقب بسیاری را برای شخص و اجتماع به همراه خواهد داشت، تنها با تقوای الهی و دینداری میتوان تا این سن مجرد بود و به گناه آلوده نشد و یا زمینههای گناه را فراهم نکرد. تقوایی که نشانههایش به هیچ عنوان در شخصیت زن فیلم مشاهده نمیشود.
فحاشی برای خنداندن
گفتوگوهایی که بین شخصیتهای فیلم واقع میشود مملو از فحشهای زشت و زنندهای است که شاید ناتمام بیان شوند اما کاملاً معنی و مفهوم خود را منتقل میکنند؛ البته اگر به صورت کامل بیان میشدند شاید آثار تخریبی کمتری داشتند. فرزندان در پی عکس العمل تماشاچیان حاضر و عدم اطلاع خود از والدین و بزرگتر ها سوال میکردند و والدین نیز نا خودآگاه، بی عفتی کلام را به فرزندان خود آموزش میدادند.
معرفی بازیگر هالیوودی به عنوان مرد ایده آل
تصویر «جورج کولنی» (بازیگر و سیاستمدار فاسدالاخلاق هالیوودی که تا سنین پیری ازدواج نکرد) زمانی که شخصیت زن فیلم با شکست عاطفی مواجه شده است، در راستای عدم ارتباط با مردان به نمایش در میآید. این تصویر به مخاطب القا میکند که مرد ایدهآل زنان، این دست از مردان هستند که نباید به آنها نیز فکر کرد. مردانی که از نظر فساد اخلاقی شهره جهانیان شدهاند چگونه میتوانند برای یک زن مسلمان ایدهآل باشند.
مجرد 40 ساله از آن دست فیلمهایی است که لمپنیسم، فقدان هویت اخلاقی، ترویج سبک زندگی غیردینی و بلکه ضددینی(!) و ... از شاخصههای کلیدی آن است. فیلمی که از آرایش غیراسلامی زنان تا ترویج پیامهای لیبرالیستی و فمینیستی تار و پود آن را تشکیل داده است. در این میان پرسشی که بیپاسخ باقی میماند؛ چرایی و چگونگی صدور مجوز ساخت و اکران چنین فیلمی توسط وزارت ارشاد جمهوری اسلامی است! آیا حقیقتا چیزی به اسم نظارت و ارزشیابی اسلامی در وزارت ارشاد وجود خارجی دارد؟!...
فیلم «مجرد 40 ساله» زندگی نرگس (ماهایا پطروسیان) پزشک 40 سالهای را روایت میکند که مدیر یک بیمارستان خصوصی است. نرگس که همچنان مجرد است به شدت تفکرات فمینیستی دارد و جلسات هم اندیشی زنان و دنیای بدون مردان را در بیمارستانش برگزار میکند. ناصر (سیروس گرجستانی) پدر نرگس تلاش میکند تا دخترش ازدواج کند، اما او همچنان منتظر مردی با لباس سپید پزشکی و البته با ویژگیهای خاص است. نرگس ارتباط با مردان را برای کارکنان زن بیمارستانش ممنوع کرده و به آنها اجازه داشتن یک چهره زنانه را نیز نمیدهد. ناصر به طور تصادفی با رضا (مجید صالحی) آشنا میشود. رضا مکانیک است اما ناصر از او میخواهد خودش را پزشک مغز و اعصاب نشان داده تا بتواند با نرگس ازدواج کند.
اینکه فیلم مذکور فیلمنامه ضعیفی دارد و حتی پیشپا افتادهترین مفاهیم فیلمنامه نویسی همچون علت و معلول در حوادث و اتفاقات را نادیده میگیرد، یا اینکه توهینی به جامعه پزشکی هست یا نه، موضوع این سیاهه نیست. در اینجا فقط به نشر مهملاتی که در این فیلم به نمایش در آمده است، میپردازیم.
حیرانی و سرگردانی هویت زنانه
شخصیت زن فیلم از یک سو از مردان احترام گدایی میکند (زمانی که از سرباز انتظار دارد به صورت تمام قد و رسمی به او احترام نظامی بگذارد) و از سوی دیگر علیه آنها جلسه گذاشته، به آنها توهین کرده و مراودات معمول با مردان را نیز ممنوع میکند. شرط استخدام و همکاری در بیمارستان برای خانمها، عدم اصلاح و آرایش و داشتن شمایلی مردانه است؛ البته زمانی که یک مرد در ظاهری محترمانه به نرگس ابراز علاقه میکند همه این شرط و شروط ها برداشته میشود.
ترویج تجرد و تضعیف خانواده
فیلم، زندگی زنی را روایت می کند که بعد از 40 سال هنوز مجرد است؛ البته این تجرد باعث موفقیت های کنونی او شده است. کسب مدرک پزشکی، مدیریت بیمارستان، ثروت و استقلال مالی و خیلی چیزهای دیگر از حسنهای ازدواج نکردن و تن ندادن به همسرداری و تربیت فرزند است.
صرف نظر از اینکه ازدواج دیر هنگام و عدم تشکیل خانواده، خود عواقب بسیاری را برای شخص و اجتماع به همراه خواهد داشت، تنها با تقوای الهی و دینداری میتوان تا این سن مجرد بود و به گناه آلوده نشد و یا زمینههای گناه را فراهم نکرد. تقوایی که نشانههایش به هیچ عنوان در شخصیت زن فیلم مشاهده نمیشود.
فحاشی برای خنداندن
گفتوگوهایی که بین شخصیتهای فیلم واقع میشود مملو از فحشهای زشت و زنندهای است که شاید ناتمام بیان شوند اما کاملاً معنی و مفهوم خود را منتقل میکنند؛ البته اگر به صورت کامل بیان میشدند شاید آثار تخریبی کمتری داشتند. فرزندان در پی عکس العمل تماشاچیان حاضر و عدم اطلاع خود از والدین و بزرگتر ها سوال میکردند و والدین نیز نا خودآگاه، بی عفتی کلام را به فرزندان خود آموزش میدادند.
معرفی بازیگر هالیوودی به عنوان مرد ایده آل
تصویر «جورج کولنی» (بازیگر و سیاستمدار فاسدالاخلاق هالیوودی که تا سنین پیری ازدواج نکرد) زمانی که شخصیت زن فیلم با شکست عاطفی مواجه شده است، در راستای عدم ارتباط با مردان به نمایش در میآید. این تصویر به مخاطب القا میکند که مرد ایدهآل زنان، این دست از مردان هستند که نباید به آنها نیز فکر کرد. مردانی که از نظر فساد اخلاقی شهره جهانیان شدهاند چگونه میتوانند برای یک زن مسلمان ایدهآل باشند.
مجرد 40 ساله از آن دست فیلمهایی است که لمپنیسم، فقدان هویت اخلاقی، ترویج سبک زندگی غیردینی و بلکه ضددینی(!) و ... از شاخصههای کلیدی آن است. فیلمی که از آرایش غیراسلامی زنان تا ترویج پیامهای لیبرالیستی و فمینیستی تار و پود آن را تشکیل داده است. در این میان پرسشی که بیپاسخ باقی میماند؛ چرایی و چگونگی صدور مجوز ساخت و اکران چنین فیلمی توسط وزارت ارشاد جمهوری اسلامی است! آیا حقیقتا چیزی به اسم نظارت و ارزشیابی اسلامی در وزارت ارشاد وجود خارجی دارد؟!...