به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ دکتر میثم شیروانی در گفتوگو با «باهر» ضمن اشاره به جنبشهای جهان اسلام اظهار داشت: «یکی از نگرانیهای اخیر تحلیلگران نسبت به انقلابهای منطقه آن است که هر جنبش اجتماعی نیازمند یک رهبر و لیدر است که در حال حاضر چون مصر و تونس رهبر ندارند با مشکل جدی مواجه شدهاند و این خلأ تا حدودی به وسیلهی شبکههای اجتماعی پر میشود.»
به گفتهی وی، انقلاب مصر تا حدود زیادی محصول شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک و توئیتر بود که نقش تعیین کنندهای در این انقلابها داشت یا در بحرین اگر صفحات توئیتر «نبیل رجب» یا خانم «مریم خواجه» نبود، جنبش بحرین تا این مرحله پیش نمیرفت و در واقع باید منتظر میشدند تا ببینند جنبش اخوان المسلمین یا حزب العمل یا حزبهای دیگر چه بیانیهای را صادر میکنند. اگر حضور جوانان در شبکههای اجتماعی نبود، اخوان المسلمین هم انقلاب را میفروخت، همان طور که در خبرهای پیش از این آمده بود اخوان المسلمین دارد با مسؤول دولت مذاکره میکند.
نقش شبکههای اجتماعی در انقلابهای عربی
این کارشناس مسائل بینالملل عنوان کرد: «فعالیتها و آثار جهان اسلام در انقلابها تأثیر بسیاری داشت اما در مقایسه با حرکت جوانان در شبکههای اجتماعی ناچیز بود بنابراین اهمیت شبکههای اجتماعی اهمیت ذاتی نیست و اهمیت ابزاری است که در عصر جدید شبکههای اجتماعی همافزایی خوبی را با هم ایجاد کرده و تأثیر زیادی بر تحولات داشتند.»
دکتر میثم شیروانی با اشاره به مستند خبرنگار «بی.بی.سی» در خصوص گفتوگو با اعضای شبکهی اجتماعی فیسبوک تصریح کرد: «شبکهی اولیهی انقلاب مصر در فضای فیسبوک بود که حول فردی به نام «قاند هنید» شکل گرفت یا در شبکههای دیگر اسلامیها، سلفیها، چپها و فمینیستهای عربی در این حوزه فعالیت داشتند؛ البته این مستند در نهایت علیه حکومت بحرین است که تأثیر شبکههای اجتماعی را در ۳ انقلاب مصر، تونس و بحرین بررسی کرده است.»
وی با اشاره به این که افرادی مرکزیت یا مرکزیت مجاور را در شبکههای اجتماعی به دست میگیرند، گفت: «خانم «نوار نجم» ۲۵ ساله قبل از انقلاب مصر یک وبلاگ داشت که مورد توجه بود یا «تمیم البرقوسی» که در خلال انقلاب تأثیر بسیار بالایی در تحولات مصر داشت نیز از فعالان شبکههای اجتماعی بوده است.»
سیدجمال الدین اسدآبادی رهبر جنبشهای اسلامی
این پژوهشگر حوزهی انقلابهای عربی با اشاره به این که باید ببینیم ما تا چه اندازه با فضای شبکههای اجتماعی مرتبط هستیم، بیان داشت: «خوشبختانه ذهن دانشجویان ما جهانی شده اما نرفتیم تا ابزارهای لازم مانند زبان را برای ارتباط با مخاطبین خارج از کشور مهیا کرده و به دست آوریم.»
دکتر میثم شیروانی ادامه داد: «یکی از آسیبهای جدی فعالیتهای مجازی در حوزهی جهان اسلام آن است که به طور سوری به آن موضوع میپردازیم بدون آن که نسبت به آن معرفت داشته باشیم. مسألهی جنبشهای اسلامی برای امروز نیست بلکه برای ۱۵۰ سال پیش است که توسط سیدجمال الدین اسدآبادی یا افغانی شاگرد محمد و حسن عبدو و کواکبی که هر کدام صاحب مدرسه بودند، برای گسترش فکر احیاگر دینی به وجود آمد.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «بخشی از شاگردان سیدجمال اعتدال خود را در اندیشه حفظ کردند و تبدیل به جنبشهای اسلامی شدند مانند حسن بنا که کارش را از قهوه خانهها و مساجد عرب در مصر شرو ع کرد یا ابوالعماد عقروبی که در سمت غربی جهان اسلام، جدایی شبه قاره هند از پاکستان را با هدف ایجاد حکومت اسلامی به وجود آورد که در این جریانها افرادی همچون سیدقطب تربیت شدند که مدیون افکار اخوان المسلمین بود و خود او نیز شاگردانی را تربیت کرد که بخشی به جریانهای تکفیری روی آورده و بخشی به جریانهای احیاگر تمایل پیدا کردند.»
هدف القاعده تشکیل حکومت اسلامی است!
وی افزود: «اواخر دههی ۷۰م. اولین جنبش سلفی مصر توسط شکری مصطفی که تحت تأثیر سیدقطب بود به وجود آمد که معتقد بودند جامعهی مصر طاغوتی است و ما باید هجرت کنیم و از شهرها خارج شده و سپس با یک هستهای از مردم که آمادگی کامل دارند، وارد مصر شویم و با زور و اسلحه مردم را به دین دعوت کنیم که این افراد قبل از انقلاب مصر به اعدام محکوم شدند.»
دکتر شیروانی با اشاره به تشکیل القاعده نیز عنوان کرد: «هدف نهایی القاعده طبق نظریهی خودشان تشکیل حکومت اسلامی است. به عنوان نمونه ملاعمر حتی در بیانیهای که به مناسبت عیدقربان داد به وحدت، جهاد و شهادت توصیه کرده و میگوید چیزی به تشکیل حکومت اسلامی نمانده است.»
وی افزود: «در حال حاضر نیز بخشی از سکولارهای مصر این طور نیست که اسلام گرا نباشند اما قائل به جدایی دین از سیاست هستند اما سلفی که به معنای بازگشت به عقب است معتقدند که باید به دین صدر اسلام بی کم و کاست برگشت و مسائل جدید را در آن دخالت ندهیم.»