شکلى از زندگى مشترک غربی که نام آن را بهدلیل ثبت نشدن اسامى دو نفر در شناسنامههایشان، «ازدواج سفید» یا «همباشى» گذاشتهاند. در بسیارى از این موارد، حتى خطبهى عقدى بین زن و مرد جارى نمىشود.
به گزارش شهدای ایران،شیعه نیوز نوشت: زمزمه ها و شایعات حکایت از رواج یک نوع زندگی بیگانه با فرهنگ و تمدن اسلامی– ایرانی دارد؛ پدیده ی هم خانگی بدون ازدواج که برخی رسانه ها به اشتباه آن را «ازدواج سفید» می خوانند.
شکلى از زندگى مشترک غربی که نام آن را بهدلیل ثبت نشدن اسامى دو نفر در شناسنامههایشان و نیز جاری نشدن عقد، «ازدواج سفید» یا «همباشى» گذاشتهاند.
ازدواج سفید یک رفتار نامشروع تلقى مىگردد که با زیر پا گذاشتن چارچوبهاى شرعی و عرفی، مسئولیتپذیرى مشترک را کاملا نادیده گرفته و البته زنان اصلی ترین بازنده های این سبک غربى از زندگى هستند.
بحران زمانی به نقطه اوج خود نزدیک می شود که از این رابطه ویرانگر حاصلی به نام بچه های نامشروع زاده شود و بر بار تبعات منفی آن در اجتماع بیفزاید.
بسیارى از مردان به این بهانه که خانهاى دارند، از دخترانى که براى ادامهى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمدهاند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مىدهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مىگردد.
چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مىکند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مىگیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.
در اینکه انتخاب عنوان جذاب و فریبنده ازدواج سفید، هیچ وقت نمی تواند قبح و زشتی این مساله را کمرنگ کند شکی نیست، آن هم در جامعه ای اسلامی که پایبند به اصول و ارزشهای اخلاقی و دینی هستند، اما نکته قابل توجه است این است که در ماهها و روزهای اخیر رسانههای فارسی زبان بیگانه در خطی مشترک در خبرها و گزارشهای خود از موضوعی به نام «ازدواج سفید» سخن میگویند.
تجزیه کلمات زیباست؛ "ازدواج” و "سپید”. برای کسی که معنی ترکیبش را نداند جذاب است و یک ازدواج ساده، صمیمی و زیبا را به ذهن متبادر میکند و مخاطبِ ناآگاه با خواندن تیترهای پیرامون آن دچار یک تناقض میشود "هشدار برای رواج ازدواج سفید”!.
اما چطور شده لغت فرنگی «همباشی» به فرهنگ ایران که آمده "ازدواج سفید” نام گرفته است؟! ریشه کلمه "«ازدواج سفید» را که جستجو میکنید نخست توسط رسانههای بیگانه، معاند و ضددین از آن استفاده شده و خبر از رواج آن دادهاند و معلوم نیست از آن سر دنیا از کجا فهمیدهاند اینگونه ازدواج در ایران رواج یافته است!
البته دلیل این کار رسانههای بیگانه نیز مشخص است؛ تابوشکنی و حرمتزدایی در جامعه و رواج و عادیسازی نوعی رابطه نامشروع و نامتناست با فرهنگ ایران و ترویج انحرافات اخلاقی. بعد از آن نیز متاسفانه رسانههای داخلی از روی غفلت برای اینکه از قافله عقب نمانند و به آسیبشناسی آن بپردازند و یا برای فروش خود یا کلیک مخاطبان خود خوراک تهیه کنند، از این واژه استفاده کردهاند و متاسفانه برخی کارشناسان، روانشناسان و مسئولان نیز با استفاده از آن به فراگیری واژه دامن زدهاند.
نکته ای که باید از رسانه ها و برخی از شخصیت های مختلف کشور که سهوا واژه ی ازدواج سفید را به کار می برند پرسید چرا واژه ی مقدس ازدواج را با لابالی گری جنسی اشتباه گرفته اند؟ به یقین این اشتباه لغوی کارشناسان در تعریف هم خانگی با نامحرم بدون اصول و قواعد، می تواند به ترویج تدریجی آن در جامعه بینجامد. رواج تدریجی بی بندباری جنسی با نام ازدواج سفید تبعات زیادی برای جامعه و خانواده دارد .
و سوال اساسی این است که چرا باید چنین روشی از زندگی بدون ضمانت های اجرایی، قواعد عرفی و شرعی را ازدواج خطاب کنیم؟ به نظر می رسد نخست این واژه از طرف کسانی وارد ادبیات کشور شد که قصد دارند با رواج چنین پدیده ی زشتی بنیان خانواده را در ایران هدف قرار دهند، زیرا این افراد با نام گذاری «آزادی های جنسی» به نام «ازدواج سفید» قصد دارند به این سبک زندگی حیوانی مشروعیت دهند. استفاده از دو واژه «ازدواج» و «سفید» خود مشروعیت خاصی به این سبک زندگی می دهد. از یک سو آن را ازدواج خطاب می کنند در حالی که ازدواج دارای شرایطی خاص است؛ از سوی دیگر واژه ی سفید برای آن انتخاب کرده اند که تداعی کننده نوعی امیدواری است و نقطه مقابل سیاهی است.
اما در این راستا چند نکته به نظر میرسد:
یکی از مهمترین پیامدهای زیستن با نامحرم، فروپاشی بنیان خانواده است. در کشوری که از جوانان آن به عنوان بنیان گذاران خانواده های اسلامی یاد می شود، رواج زیست مشترک بدون قید و شرط می تواند این کانون را از هم بپاشد زیرا تا زمانی که فرد برای رهایی از بار مسوولیت و تنها برای تامین نیازهای جنسی خود تن به زندگی با نامحرم دهد نمی توان انتظار داشت به فکر تشکیل خانواده باشد.
از جمله پیامدهای ادامه ی این مساله ی غیراخلاقی در جامعه، رواج سبک زندگی غربی و آزادی های جنسی است از آنجا که رسانه های غربی با پخش فیلم و سریال هایی در جهت تضعیف نهاد خانواده سعی دارند ریشه های دینی و عرفی خانواده را در جامعه هدف قرار دهند با ترویج این سبک زندگی سعی دارند بنیان های ارزشی را در جامعه ما را از بین ببرند.
رواج بی بند وباری در جامعه، از بین رفتن پیوند های عاطفی در بین فرزندان و والدین، آسیب های روحی روانی، نبود هدف برای زندگی، تنوع خواهی جنسی در جامعه، پایبند نبودن به ارزش های اجتماعی و سنت ها و … از دیگر تبعات رواج هم خانگی بدون قید و شرط است.
افزایش زندگی مجردی جوانان در شهرهای بزرگ ایران که در سال های اخیر به علت مهاجرت برای تحصیل و کار و یا افزایش سن ازدواج و تمکن مالی برخی پیش از ازدواج پیش آمده، دلیل بر رواج این نوع "همباشی” نیست. همچنین ممکن است افراد بسیار معدودی که تقیدات دینی و اخلاقی ندارند به قصد ایجاد رابطه جنسی نامشروع مدت محدودی با هم زیر یک سقف باشند اما این را نمیتوان یک نوع زندگی مشترک و "همباشی” با قواعد غربی آن نامید، بلکه فقط یک رابطه نامشروع و غیرعرفی است.
جنجالسازی برای رخداد منکراتی که در جامعه رواج نیافته و فراگیر نشده، خود نوعی اشاعه فحشا، تابو شکنی، دامن زدن و تشدید آن خواهد بود. به همین دلیل در اسلام خواسته شده از عادیسازی و بیان اینگونه مسائل مخفی و غیر علنی پرهیز شود و حتی بازگو کردن فحشای مخفی را برابر با انجام آن دانستهاند. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «من اذاع فاحشه کان کمبتدئها»؛ هرکسی کار زشتی را که در خفا انجام شده فاش و منتشر کند مثل این است که خود آن گناه را انجام داده است.( الکافی، ج۲، ص۳۵۶)
در اینکه سالهای اخیر با تهاجم فرهنگی برخی منکرات تا حدی رشد داشته شکی نیست، اما اینکه "رواج” پیدا کرده مسالهای نیست که با حدس و گمان یک خبرنگار یا روانشناس یا جامعهشناس به آن رسید بلکه احتیاج به آمار رسمی دارد و شایعه رواج آن نیز سر در آخور رسانههای بیگانه به دلایل عنوان شده دارد. حداقل شاهد این مطلب مشاهده خود اصحاب رسانه میتواند باشد که از این همه جوان مجرد تاکنون چند زوج را دیدهاند که اینگونه بدون طی مراسم قانونی و عرفی و شرعی با هم زیر یک سقف شروع به زندگی مشترک کردهاند؟
شکلى از زندگى مشترک غربی که نام آن را بهدلیل ثبت نشدن اسامى دو نفر در شناسنامههایشان و نیز جاری نشدن عقد، «ازدواج سفید» یا «همباشى» گذاشتهاند.
ازدواج سفید یک رفتار نامشروع تلقى مىگردد که با زیر پا گذاشتن چارچوبهاى شرعی و عرفی، مسئولیتپذیرى مشترک را کاملا نادیده گرفته و البته زنان اصلی ترین بازنده های این سبک غربى از زندگى هستند.
بحران زمانی به نقطه اوج خود نزدیک می شود که از این رابطه ویرانگر حاصلی به نام بچه های نامشروع زاده شود و بر بار تبعات منفی آن در اجتماع بیفزاید.
بسیارى از مردان به این بهانه که خانهاى دارند، از دخترانى که براى ادامهى تحصیل یا اشتغال به شهرهاى بزرگ آمدهاند و شرایط ازدواج هم برایشان فراهم نیست و از لحاظ روحى و جسمى زیر فشار شدید قرار دارند، پیشنهاد چند ماه زندگى با هم براى آشنایى بیشتر تا رسیدن به ازدواج مىدهند که البته این موضوع به پایانى تلخ بدل مىگردد.
چنین وضعیتى بیشترین آسیب را به دختر وارد مىکند، چراکه مورد سوءاستفاده قرار مىگیرد و پس از آن ممکن است از طرف خانواده طرد شود و تنهاتر از همیشه به جامعه باز گردد.
در اینکه انتخاب عنوان جذاب و فریبنده ازدواج سفید، هیچ وقت نمی تواند قبح و زشتی این مساله را کمرنگ کند شکی نیست، آن هم در جامعه ای اسلامی که پایبند به اصول و ارزشهای اخلاقی و دینی هستند، اما نکته قابل توجه است این است که در ماهها و روزهای اخیر رسانههای فارسی زبان بیگانه در خطی مشترک در خبرها و گزارشهای خود از موضوعی به نام «ازدواج سفید» سخن میگویند.
تجزیه کلمات زیباست؛ "ازدواج” و "سپید”. برای کسی که معنی ترکیبش را نداند جذاب است و یک ازدواج ساده، صمیمی و زیبا را به ذهن متبادر میکند و مخاطبِ ناآگاه با خواندن تیترهای پیرامون آن دچار یک تناقض میشود "هشدار برای رواج ازدواج سفید”!.
اما چطور شده لغت فرنگی «همباشی» به فرهنگ ایران که آمده "ازدواج سفید” نام گرفته است؟! ریشه کلمه "«ازدواج سفید» را که جستجو میکنید نخست توسط رسانههای بیگانه، معاند و ضددین از آن استفاده شده و خبر از رواج آن دادهاند و معلوم نیست از آن سر دنیا از کجا فهمیدهاند اینگونه ازدواج در ایران رواج یافته است!
البته دلیل این کار رسانههای بیگانه نیز مشخص است؛ تابوشکنی و حرمتزدایی در جامعه و رواج و عادیسازی نوعی رابطه نامشروع و نامتناست با فرهنگ ایران و ترویج انحرافات اخلاقی. بعد از آن نیز متاسفانه رسانههای داخلی از روی غفلت برای اینکه از قافله عقب نمانند و به آسیبشناسی آن بپردازند و یا برای فروش خود یا کلیک مخاطبان خود خوراک تهیه کنند، از این واژه استفاده کردهاند و متاسفانه برخی کارشناسان، روانشناسان و مسئولان نیز با استفاده از آن به فراگیری واژه دامن زدهاند.
نکته ای که باید از رسانه ها و برخی از شخصیت های مختلف کشور که سهوا واژه ی ازدواج سفید را به کار می برند پرسید چرا واژه ی مقدس ازدواج را با لابالی گری جنسی اشتباه گرفته اند؟ به یقین این اشتباه لغوی کارشناسان در تعریف هم خانگی با نامحرم بدون اصول و قواعد، می تواند به ترویج تدریجی آن در جامعه بینجامد. رواج تدریجی بی بندباری جنسی با نام ازدواج سفید تبعات زیادی برای جامعه و خانواده دارد .
و سوال اساسی این است که چرا باید چنین روشی از زندگی بدون ضمانت های اجرایی، قواعد عرفی و شرعی را ازدواج خطاب کنیم؟ به نظر می رسد نخست این واژه از طرف کسانی وارد ادبیات کشور شد که قصد دارند با رواج چنین پدیده ی زشتی بنیان خانواده را در ایران هدف قرار دهند، زیرا این افراد با نام گذاری «آزادی های جنسی» به نام «ازدواج سفید» قصد دارند به این سبک زندگی حیوانی مشروعیت دهند. استفاده از دو واژه «ازدواج» و «سفید» خود مشروعیت خاصی به این سبک زندگی می دهد. از یک سو آن را ازدواج خطاب می کنند در حالی که ازدواج دارای شرایطی خاص است؛ از سوی دیگر واژه ی سفید برای آن انتخاب کرده اند که تداعی کننده نوعی امیدواری است و نقطه مقابل سیاهی است.
اما در این راستا چند نکته به نظر میرسد:
یکی از مهمترین پیامدهای زیستن با نامحرم، فروپاشی بنیان خانواده است. در کشوری که از جوانان آن به عنوان بنیان گذاران خانواده های اسلامی یاد می شود، رواج زیست مشترک بدون قید و شرط می تواند این کانون را از هم بپاشد زیرا تا زمانی که فرد برای رهایی از بار مسوولیت و تنها برای تامین نیازهای جنسی خود تن به زندگی با نامحرم دهد نمی توان انتظار داشت به فکر تشکیل خانواده باشد.
از جمله پیامدهای ادامه ی این مساله ی غیراخلاقی در جامعه، رواج سبک زندگی غربی و آزادی های جنسی است از آنجا که رسانه های غربی با پخش فیلم و سریال هایی در جهت تضعیف نهاد خانواده سعی دارند ریشه های دینی و عرفی خانواده را در جامعه هدف قرار دهند با ترویج این سبک زندگی سعی دارند بنیان های ارزشی را در جامعه ما را از بین ببرند.
رواج بی بند وباری در جامعه، از بین رفتن پیوند های عاطفی در بین فرزندان و والدین، آسیب های روحی روانی، نبود هدف برای زندگی، تنوع خواهی جنسی در جامعه، پایبند نبودن به ارزش های اجتماعی و سنت ها و … از دیگر تبعات رواج هم خانگی بدون قید و شرط است.
افزایش زندگی مجردی جوانان در شهرهای بزرگ ایران که در سال های اخیر به علت مهاجرت برای تحصیل و کار و یا افزایش سن ازدواج و تمکن مالی برخی پیش از ازدواج پیش آمده، دلیل بر رواج این نوع "همباشی” نیست. همچنین ممکن است افراد بسیار معدودی که تقیدات دینی و اخلاقی ندارند به قصد ایجاد رابطه جنسی نامشروع مدت محدودی با هم زیر یک سقف باشند اما این را نمیتوان یک نوع زندگی مشترک و "همباشی” با قواعد غربی آن نامید، بلکه فقط یک رابطه نامشروع و غیرعرفی است.
جنجالسازی برای رخداد منکراتی که در جامعه رواج نیافته و فراگیر نشده، خود نوعی اشاعه فحشا، تابو شکنی، دامن زدن و تشدید آن خواهد بود. به همین دلیل در اسلام خواسته شده از عادیسازی و بیان اینگونه مسائل مخفی و غیر علنی پرهیز شود و حتی بازگو کردن فحشای مخفی را برابر با انجام آن دانستهاند. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «من اذاع فاحشه کان کمبتدئها»؛ هرکسی کار زشتی را که در خفا انجام شده فاش و منتشر کند مثل این است که خود آن گناه را انجام داده است.( الکافی، ج۲، ص۳۵۶)
در اینکه سالهای اخیر با تهاجم فرهنگی برخی منکرات تا حدی رشد داشته شکی نیست، اما اینکه "رواج” پیدا کرده مسالهای نیست که با حدس و گمان یک خبرنگار یا روانشناس یا جامعهشناس به آن رسید بلکه احتیاج به آمار رسمی دارد و شایعه رواج آن نیز سر در آخور رسانههای بیگانه به دلایل عنوان شده دارد. حداقل شاهد این مطلب مشاهده خود اصحاب رسانه میتواند باشد که از این همه جوان مجرد تاکنون چند زوج را دیدهاند که اینگونه بدون طی مراسم قانونی و عرفی و شرعی با هم زیر یک سقف شروع به زندگی مشترک کردهاند؟