به گزارش شهدای ایران به نقل از بسیج سازندگی، اینجا روستای شیر بسته از توابع ایذه است، صدای کودک سه ماهه از اعماق این روستا به گوش می‌رسد. کودکی که به واسطه بیماری ژنتیکی در ناحیه لب وبینی نمی‌تواند شیر مادر را بمکد اما امید مادر قطع نشده و چشم انتظار نویدی از سوی خداوند متعال است. همان آیه شریفه که می‌فرماید: ید الله فوق ایدیهم...و دستانی زمینی که نمایندگان خداوند برای نجات جان بشریت هستند. تیم پزشکی جهادی با عنایت پروردگار موفق شدند این کودک سه ماهه را معالجه کنند و یک بار دیگر خدمتی صادقانه و بی ریا برای مردم روستای شیر بسته انجام دهند. گفت‌وگویی با خانم دکتر معصومه پاشایی ترتیب دادیم که از نگاهتان می‌گذرد:

 

بسیج سازندگی: لطفا خودتان را معرفی کنید؟

دکتر معصومه پاشایی پزشک عمومی هستم. مسئول جبهه جهادی گروه شاهد که جمعی از بچه های شهید و ایثارگر هستند و این توفیق را تا به الان داشته ایم که خدماتی را به مردمان روستاها داشته باشیم.

 

بسیج سازندگی: در مورد جراحی موفقیت آمیز کودکی که نیاز به درمان داشته است توضییح بفرمایید؟

اردوی جهادی به روستایی دور افتاده از توابع ایذه به نام روستای شیر بسته در ارتفاعات زاگرس داشتیم و با تیم همراه پزشکی، کودک سه ماهه که بواسطه ازدواج فامیلی به دنیا آمده بود رامعالجه کردیم.

 

بسیج سازندگی: کودک دچار بیماری خاصی بودند؟

همانطور که گفتم کودک بواسطه ازدواج فامیلی منجر به بیماری ژنتیکی شده بود که شکاف کام ولب عمیقی که ایجاد شده بود را توانستیم ابتدا ترمیم کنیم و در مرحله دوم جراحی بستن شکاف کام در یک سالگی مد نظرمان است.

 

بسیج سازندگی: خانواده این کودک چه احساسی داشتند؟

نه تنها خودشان احساس خیلی خوبی داشتند بلکه اهالی کل روستا هم خوشحال و خرسند بودند و کودک که تا آن زمان نمی توانست شیر بخورد، خدارا شکر به راحتی تغذیه می کند.

 

بسیج سازندگی: از اینکه یک روستا را خوشحال کردید چه احساسی داشتید؟

احساس رضایت داشتیم از اینکه توانستیم وظیفه‌مان را به خوبی انجام بدهیم.

 

بسیج سازندگی: از نحوه آشنایی‌تون با بسیج سازندگی بفرمایید؟

من از دوره دانشجوییم با بسیج سازندگی آشنا شدم و اولین سفر هم به سیستان بلوچستان داشتم که برایم بسیار خاطره انگیز شد.

 

بسیج سازندگی: شما سالیان سال درس پزشکی خواندید که تلاش در جهت کسب درآمد و البته خدمت رسانی داشته باشید اما چگونه حاضرید بدون دستمزد و تنها برای رضای خدا کار کنید؟

من در حقیقت پس اندازی معنوی در جای دیگر می کنم که اجر و دستمزد آن قابل مقایسه با این دنیای مادی نیست. من اگر بخواهم می توانم ساعتی ویزیت های خوبی را داشته باشم ولی دوست دارم پس اندازی هم برای فردای خودم داشته باشم.

 

بسیج سازندگی: لطفا خاطره ای از حضور خود در اردوهای جهادی بفرمایید؟

در استان سیستان وبلوچستان که بودیم، آخرهای شب بود که در حال تعطیلی کار بودیم که یک جوانی سمت من آمد وگفت می خواهم با شما صحبت کنم. متوجه شدم اختلافی بین دو روستا به وجود آمده است و این پسر جوان مرتکب اشتباهی شده بود که بعد از آن اتفاق تصمیم به خودکشی گرفته بود. من در آن شرایط نمی توانستم به خوبی درمان کنم. به شخصه وارد منزل خانواده این فرد شدم و صحبت‌هایی کردم که منجر به آشتی بین دو قبیله شد و پس از مدتی از طرف این دوستان برای من کادویی فرستاده بودند که از من تشکر کنند و این خاطره شیرین برای من بود.

 

بسیج سازندگی: با توجه به اردوهای جهادی که داشتید، روحیه و اخلاق مردم روستاهای محروم نشین را چگونه دیدید؟

این عزیزان کارهایشان بکر هست و ما دید مان اشتباه است.ما از یکسری چیزهایی محروم هستیم که اتفاقا آن ها غنی و دارا هستند. اینجا بیمار بعضی اوقات به خاطر یک بیماری سرماخوردگی چنان بی تابی می کند که انگار بیماری سخت دچار شده است ولی در این روستاها من صحنه هایی دیدم که برایم عجیب بود. بیمار با اینکه وضعیت خوبی نداشت خیلی عادی تحمل درد می کرد و در صف انتظار ایستاده بود.

 

بسیج سازندگی: نظرتان راجبه اردوهای جهادی چیست؟

اردوهای جهادی موجب می شود تا تنوعی در زندگی مردم ایجاد شود.ما چند روزی بیش مهمان این عزیزان نیستیم ولی همین مدت کوتاه باعث می شود که تنوعی در زندگی آنها به وجود بیاید.تا آنجایی که دختر خانمی به من گفت اگر از اینجا بروید من دوباره زندگیم شبیه گذشته می شود.اینجا است که تاثیر چنین اردوهایی مشهود است

 

بسیج سازندگی: در پایان چه صحبتی دارید؟ این راه شهداست.