یک بانک خصوصی که در این سالها نامش به عنوان حامی مالی بسیاری فیلمها مطرح شده، بیش از آنکه به فکر ترویج فرهنگ و هنر و اندیشه های اصیل ایران باشد (که مدعی است) رسالت خاصی را برای خود تعریف کرده و آن را در حوزه فرهنگ دنبال میکند.
به گزارش شهدای ایران، پس از داستان تکراری توجه سینماگران به آنچه جشنوارهها در سینمای ایران دنبال میکنند و موفقیت برخی از این فیلم ها در ارایه داستانهای تلخ و بازنمایی مشکلات در نظرگاه این جشنوارهها، در چند سال اخیر شاهد سرمایه گذاری بانکهای خصوصی در فیلمهای سینمایی هستیم که نگاه خاصی را در سینمای ایران دنبال می کنند.
همه به این مهم اذعان داریم که سینما در اکثر کشورهای اروپایی توسط شهرداری مورد حمایت قرار میگیرد و براساس تعاریفی که از این هنر صنعت وجود دارد شهرداری از بخشی از فیلمها حمایت میکند اما در ایران شرایط متفاوت است. مشارکت در فیلمها در سالهای گذشته توسط مراکزی چون مناطق آزاد و تجاری کیش صورت می گرفت نمونهای که می توان از آن نام برد فیلم «برباد رفته» صدرا عبداللهی بود. اکثر فیلم هایی که توسط مناطق آزاد یا ارگان ها و نهادها حمایت میشوند به نوعی اهداف از پیش تعیین شده این نهادها را دنبال میکنند.
اما در سالهای اخیر شاهد مشارکت بانکها از جمله بانک خصوصی پاسارگاد در سینمای ایران بودیم. فیلمهایی که هیچ ارتباطی با موضوع بانک وبانکداری یا اقتصاد درآن دیده نمی شود و تنها مسایل اجتماعی در این فیلمها دنبال می شود.
اگر بخواهیم به کارنامه هنری بانک پاسارگاد دقت کنیم به این نکته مهم خواهیم رسید که این بانک برخلاف آنچه ادعا می کند بنا به وظیفه ملی برای ترویج فرهنگ و هنر و اندیشه های اصیل ایرانیان، در عرصه فرهنگ قدم نگذاشته است. شاهد این مدعا فیلمهایی است که توسط این بانک حمایت و ساخته شده است از جمله می توان به: «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی اشاره کرد. این فیلم با دریافت اسکار نگاه مخاطب خارجی را به سینمای ایران که – پیش از این به عنوان سینمای انسانی و شریف – معرفی شده بود تغییر داد. دراین نوع از سینما تنهابازنمایی مشکلات و توجه به آنچه جشنواره ها دنبال می کنند ملاک قرار می گیرد همین نگاه را در فیلم «طبقه حساس» هم شاهد هستیم. فیلمی که به زبان کمدی ارزشها، غیرت و تعصب یک مرد ایرانی را زیر سوال می برد. این فیلم ساخته کمال تبریزی است که با مشارکت و حمایت بانک پاسارگاد ساخته شد اما نتوانست آنگونه که حمایت کننده انتظار داشت اهداف بانک را در حضور جهانی تامین کند پس بانک پاسارگاد به طمع موفقیت در جشنواره های جهانی در فیلم «ملبورن» (نیما جاویدی) سرمایه گذاری کرد فیلمی که بن مایه هایی از داستان های «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» داشت و همین مهم باعث شد فیلم در جشنواره ونیز و دیگر جشنواره ها مورد توجه قرار گیرد.
دنبال کردن نگاه اجتماعی خاص را باید در حضور مشاوران این بانک جستوجو کرد. یکی از مشاوران اصلی این بانک در حوزه اقتصاد و بانکهای خصوصی عنوان شاه کلید بانکداری کشور را به خود اختصاص داده است.وی از مدیران یکی دیگر از بانکهای خصوصی بود، بانکی که مدعی است در حمایت از سینمای ایران گامهای مؤثری برداشته است. این مدیر بانکی که ازبستگان نزدیک یک فیلمساز ضد ایرانی است بعید به نظر نمیرسد که همان خط فکری را دنبال کند. حضور پررنگ بانکهای خصوصی در سینمای کشور به دلیل حضور این فرد (یکی از اضلاع مثلث موسسین بانک خصوصی در کشور) است که به واسطه نزدیکانش در عرصه سینما به مقوله فرهنگ و هنر علاقمند است و نگاه خاصی را در این عرصه دنبال میکند.
امسال و در جشنواره سی و سوم فیلم فجر هم بانک پاسارگاد در ساخت سه فیلم سینمایی مشارکت کرده است هر سه فیلم با موضوع اجتماعی آماده شده و نگاهی خاص را دنبال می کند.
«مرگ ماهی» روح الله حجازی روابط میان فرزندان یک خانواده و گذشتهشان و بحرانی که در رابطهشان با یکدیگر وجود دارد را مرور می کند این فیلم نقاط تاریکی دارد که قطعا مورد توجه جشنواره ها قرار میگیرد، همچنین حضور بابک کریمی نقطه توجه جشنوارهها به این فیلم خواهد بود.
«بهمن» ساخته مرتضی فرشباف هم دیگر فیلمی است که مورد توجه بانک پاسارگاد قرار گرفته است. این فیلم هم موضوع اجتماعی را در برمیگیرد و از حضور فاطمه معتمدآریا که به واسطه فعالیت های سیاسی اش همیشه مورد توجه جشنوارههای خارجی است بهره برده است.
فیلم سوم که امسال نگاه بانک پاسارگاد را به خود جلب کرد «من دیگو مارادونا هستم» ساخته بهرام توکلی است این فیلم هم نگاهی اجتماعی را دنبال می کند و در فضای طنز به خود اجازه می دهد همه چیز را زیر سوال ببرد. به نظر میرسد این فیلم هم حضور درجشنواره های خارجی را برای سرمایه گذار به ارمغان خواهد آورد.
نکته حایز اهمیت این است که از زمانی که موسسه «کارنامه» با تغییر مدیریت مواجه شد و مدیریت آن را نگار اسکندرفر برعهده گرفت توجه بانک پاسارگاد به فیلمهایی که این موسسه به نوعی از آن حمایت کرده است و افرادی که در دورهای جزء مدرسین این حلقه بودند بیش از دیگر آثار سینمای ایران است.
سوال اینجاست که چه ضوابط و قوانینی در این بانک خصوصی برای مشارکت در فیلم های سینمایی وجود دارد و چه نگاهی توسط این بانک دنبال میشود؟ به نظر میرسد این بانک خصوصی بیش از آنکه به فکر ترویج فرهنگ و هنر و اندیشه های اصیل ایران باشد رسالت خاصی را برای خود تعریف کرده است و همین هدف را در حوزه هنرهای تجسمی نیز دنبال میکند و با تابلوی برخی از هنرمندان در حراج های بزرگ دنیا مثل حراج کریستی حاضر میشود.
*فارس
همه به این مهم اذعان داریم که سینما در اکثر کشورهای اروپایی توسط شهرداری مورد حمایت قرار میگیرد و براساس تعاریفی که از این هنر صنعت وجود دارد شهرداری از بخشی از فیلمها حمایت میکند اما در ایران شرایط متفاوت است. مشارکت در فیلمها در سالهای گذشته توسط مراکزی چون مناطق آزاد و تجاری کیش صورت می گرفت نمونهای که می توان از آن نام برد فیلم «برباد رفته» صدرا عبداللهی بود. اکثر فیلم هایی که توسط مناطق آزاد یا ارگان ها و نهادها حمایت میشوند به نوعی اهداف از پیش تعیین شده این نهادها را دنبال میکنند.
اما در سالهای اخیر شاهد مشارکت بانکها از جمله بانک خصوصی پاسارگاد در سینمای ایران بودیم. فیلمهایی که هیچ ارتباطی با موضوع بانک وبانکداری یا اقتصاد درآن دیده نمی شود و تنها مسایل اجتماعی در این فیلمها دنبال می شود.
اگر بخواهیم به کارنامه هنری بانک پاسارگاد دقت کنیم به این نکته مهم خواهیم رسید که این بانک برخلاف آنچه ادعا می کند بنا به وظیفه ملی برای ترویج فرهنگ و هنر و اندیشه های اصیل ایرانیان، در عرصه فرهنگ قدم نگذاشته است. شاهد این مدعا فیلمهایی است که توسط این بانک حمایت و ساخته شده است از جمله می توان به: «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی اشاره کرد. این فیلم با دریافت اسکار نگاه مخاطب خارجی را به سینمای ایران که – پیش از این به عنوان سینمای انسانی و شریف – معرفی شده بود تغییر داد. دراین نوع از سینما تنهابازنمایی مشکلات و توجه به آنچه جشنواره ها دنبال می کنند ملاک قرار می گیرد همین نگاه را در فیلم «طبقه حساس» هم شاهد هستیم. فیلمی که به زبان کمدی ارزشها، غیرت و تعصب یک مرد ایرانی را زیر سوال می برد. این فیلم ساخته کمال تبریزی است که با مشارکت و حمایت بانک پاسارگاد ساخته شد اما نتوانست آنگونه که حمایت کننده انتظار داشت اهداف بانک را در حضور جهانی تامین کند پس بانک پاسارگاد به طمع موفقیت در جشنواره های جهانی در فیلم «ملبورن» (نیما جاویدی) سرمایه گذاری کرد فیلمی که بن مایه هایی از داستان های «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» داشت و همین مهم باعث شد فیلم در جشنواره ونیز و دیگر جشنواره ها مورد توجه قرار گیرد.
دنبال کردن نگاه اجتماعی خاص را باید در حضور مشاوران این بانک جستوجو کرد. یکی از مشاوران اصلی این بانک در حوزه اقتصاد و بانکهای خصوصی عنوان شاه کلید بانکداری کشور را به خود اختصاص داده است.وی از مدیران یکی دیگر از بانکهای خصوصی بود، بانکی که مدعی است در حمایت از سینمای ایران گامهای مؤثری برداشته است. این مدیر بانکی که ازبستگان نزدیک یک فیلمساز ضد ایرانی است بعید به نظر نمیرسد که همان خط فکری را دنبال کند. حضور پررنگ بانکهای خصوصی در سینمای کشور به دلیل حضور این فرد (یکی از اضلاع مثلث موسسین بانک خصوصی در کشور) است که به واسطه نزدیکانش در عرصه سینما به مقوله فرهنگ و هنر علاقمند است و نگاه خاصی را در این عرصه دنبال میکند.
امسال و در جشنواره سی و سوم فیلم فجر هم بانک پاسارگاد در ساخت سه فیلم سینمایی مشارکت کرده است هر سه فیلم با موضوع اجتماعی آماده شده و نگاهی خاص را دنبال می کند.
«مرگ ماهی» روح الله حجازی روابط میان فرزندان یک خانواده و گذشتهشان و بحرانی که در رابطهشان با یکدیگر وجود دارد را مرور می کند این فیلم نقاط تاریکی دارد که قطعا مورد توجه جشنواره ها قرار میگیرد، همچنین حضور بابک کریمی نقطه توجه جشنوارهها به این فیلم خواهد بود.
«بهمن» ساخته مرتضی فرشباف هم دیگر فیلمی است که مورد توجه بانک پاسارگاد قرار گرفته است. این فیلم هم موضوع اجتماعی را در برمیگیرد و از حضور فاطمه معتمدآریا که به واسطه فعالیت های سیاسی اش همیشه مورد توجه جشنوارههای خارجی است بهره برده است.
فیلم سوم که امسال نگاه بانک پاسارگاد را به خود جلب کرد «من دیگو مارادونا هستم» ساخته بهرام توکلی است این فیلم هم نگاهی اجتماعی را دنبال می کند و در فضای طنز به خود اجازه می دهد همه چیز را زیر سوال ببرد. به نظر میرسد این فیلم هم حضور درجشنواره های خارجی را برای سرمایه گذار به ارمغان خواهد آورد.
نکته حایز اهمیت این است که از زمانی که موسسه «کارنامه» با تغییر مدیریت مواجه شد و مدیریت آن را نگار اسکندرفر برعهده گرفت توجه بانک پاسارگاد به فیلمهایی که این موسسه به نوعی از آن حمایت کرده است و افرادی که در دورهای جزء مدرسین این حلقه بودند بیش از دیگر آثار سینمای ایران است.
سوال اینجاست که چه ضوابط و قوانینی در این بانک خصوصی برای مشارکت در فیلم های سینمایی وجود دارد و چه نگاهی توسط این بانک دنبال میشود؟ به نظر میرسد این بانک خصوصی بیش از آنکه به فکر ترویج فرهنگ و هنر و اندیشه های اصیل ایران باشد رسالت خاصی را برای خود تعریف کرده است و همین هدف را در حوزه هنرهای تجسمی نیز دنبال میکند و با تابلوی برخی از هنرمندان در حراج های بزرگ دنیا مثل حراج کریستی حاضر میشود.
*فارس