"در واقع محمد نوری زاد در زمان قبل از سال ۸۸ برای کاسبی خود نقش یک فرد انقلابی را بازی میکرده تا به اهداف خود یعنی ثروت و شهرت برسد، که فقط توانست با سوء استفاده از بیتالمال برای ساخت فیلم و سریال هایش، ثروت میلیاردی به جیب بزند."
به گزارش شهدای ایران، محمد نوریزاد در اغتشاشات سال ۸۸ پرده از نقاب برداشت و علنا مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد، او که تا پیش از این نقش یک فرد حزب اللهی را بازی میکرد و مطالب بسیاری در حمایت از ولایت فقیه می نوشت اما به قول بعضیها یکباره متحول شد و این بار نقش یک فرد مخالف نظام را بازی میکند.
خسرو فروهر یکی از عناصر سیاسی ضدانقلاب در خارج از کشور درباره ی محمد نوری زاد مینویسد:
"تاکنون گفته میشد محمد نوری زاد صرفا به عنوان یک «روزنامه نگار و مستند ساز» در کنار حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان کار میکرده و فقط کارش مقاله نویسی (در حمایت از ولایت مطلقه فقیه) بوده است، که ناگهان پس از حوادث سال ۱۳۸۸ متحول شده است.
مشکل بزرگ با این توابین یا تواب نمایان اسلامی این است که هنوز دیدگاه ارتجاعی دارند. این بازندگان جنگ قدرت از دید من فقط طوطی وار سخنانی را بر زبان میآورند که آن را از زبان اپوزیسیون شنیده اند. محمد نوری زاد که سال ها از رهبری حمایت کرده نمیتواند یک شبه همه باورهای خود را تغییر داده باشد.
نکته قابل توجه این است که این افراد در آینده نیز محکوم به تکرار اشتباهات و شاید هم جنایات خود خواهند بود زیرا ساختار ذهنی و عقیدتی آنها تغییری نیافته است. این باور اسلامی که با یک توبه شفاهی انسانی تغییر میکند یک خرافه بیش نیست."
خسرو فروهر در ادامه مینویسد: با توجه به اینکه نوری زاد خودش بر مزار ستار بهشتی اعتراف کرده که در پستوهای اطلاعات رفت و آمد دارد میخواهیم چند سوال مطرح نمائیم:
*روزنامه نگار و مستندساز چگونه به پستوهای وزارت اطلاعات راه یافته است؟
*تحت چه عنوانی وارد پستوهای وزارت اطلاعات شده است؟
*آیا وزارت اطلاعات به انسان شریفی همچون نوری زاد که هیچگاه با آنان همراهی نکرده چطور اعتماد میکند؟
این تناقض رفتاری چگونه تعریف میشود و برنده این بازی کیست!؟
در واقع محمد نوری زاد در زمان قبل از سال ۸۸ برای کاسبی خود نقش یک فرد انقلابی را بازی میکرده تا به اهداف خود یعنی ثروت و شهرت برسد، که فقط توانست با سوء استفاده از بیتالمال برای ساخت فیلم و سریال هایش، ثروت میلیاردی به جیب بزند. او هنگامی که متوجه شد دیگر در این طیف جایی ندارد تصمیم گرفت نقش دیگری را بازی کند. این بار نقاب ضدانقلاب را به چهره ی خود زد.
محمد نوری زاد حالا برای کاسبی جدید خود، رو به رسانه های ضدانقلاب خارج نشین آورده و با آنها مصاحبه میکند و برای آنها ویدیو کلیپ هایی ضد نظام می سازد و می فرستد تا هم زمان خالی این شبکه ها را پرکند و نیز شاید بتواند اعتماد آنها را جلب کند و از این راه ثروت و شهرت کسب کند.
اما همه این تلاش ها بیهوده است و فقط ممکن است فقط برخی از افراد که هیچ شناختی از محمد نوری زاد ندارند فریب چنین آدمی را بخورند و طرفدار وی شوند. به عبارت دیگر شرایط اکنون به گونه ای است که محمد نوری زاد نه در داخل و نه در خارج کشور مقبولیت ندارد.
*جهان
خسرو فروهر یکی از عناصر سیاسی ضدانقلاب در خارج از کشور درباره ی محمد نوری زاد مینویسد:
"تاکنون گفته میشد محمد نوری زاد صرفا به عنوان یک «روزنامه نگار و مستند ساز» در کنار حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان کار میکرده و فقط کارش مقاله نویسی (در حمایت از ولایت مطلقه فقیه) بوده است، که ناگهان پس از حوادث سال ۱۳۸۸ متحول شده است.
مشکل بزرگ با این توابین یا تواب نمایان اسلامی این است که هنوز دیدگاه ارتجاعی دارند. این بازندگان جنگ قدرت از دید من فقط طوطی وار سخنانی را بر زبان میآورند که آن را از زبان اپوزیسیون شنیده اند. محمد نوری زاد که سال ها از رهبری حمایت کرده نمیتواند یک شبه همه باورهای خود را تغییر داده باشد.
نکته قابل توجه این است که این افراد در آینده نیز محکوم به تکرار اشتباهات و شاید هم جنایات خود خواهند بود زیرا ساختار ذهنی و عقیدتی آنها تغییری نیافته است. این باور اسلامی که با یک توبه شفاهی انسانی تغییر میکند یک خرافه بیش نیست."
خسرو فروهر در ادامه مینویسد: با توجه به اینکه نوری زاد خودش بر مزار ستار بهشتی اعتراف کرده که در پستوهای اطلاعات رفت و آمد دارد میخواهیم چند سوال مطرح نمائیم:
*روزنامه نگار و مستندساز چگونه به پستوهای وزارت اطلاعات راه یافته است؟
*تحت چه عنوانی وارد پستوهای وزارت اطلاعات شده است؟
*آیا وزارت اطلاعات به انسان شریفی همچون نوری زاد که هیچگاه با آنان همراهی نکرده چطور اعتماد میکند؟
این تناقض رفتاری چگونه تعریف میشود و برنده این بازی کیست!؟
در واقع محمد نوری زاد در زمان قبل از سال ۸۸ برای کاسبی خود نقش یک فرد انقلابی را بازی میکرده تا به اهداف خود یعنی ثروت و شهرت برسد، که فقط توانست با سوء استفاده از بیتالمال برای ساخت فیلم و سریال هایش، ثروت میلیاردی به جیب بزند. او هنگامی که متوجه شد دیگر در این طیف جایی ندارد تصمیم گرفت نقش دیگری را بازی کند. این بار نقاب ضدانقلاب را به چهره ی خود زد.
محمد نوری زاد حالا برای کاسبی جدید خود، رو به رسانه های ضدانقلاب خارج نشین آورده و با آنها مصاحبه میکند و برای آنها ویدیو کلیپ هایی ضد نظام می سازد و می فرستد تا هم زمان خالی این شبکه ها را پرکند و نیز شاید بتواند اعتماد آنها را جلب کند و از این راه ثروت و شهرت کسب کند.
اما همه این تلاش ها بیهوده است و فقط ممکن است فقط برخی از افراد که هیچ شناختی از محمد نوری زاد ندارند فریب چنین آدمی را بخورند و طرفدار وی شوند. به عبارت دیگر شرایط اکنون به گونه ای است که محمد نوری زاد نه در داخل و نه در خارج کشور مقبولیت ندارد.
*جهان