فقط برای شنیدن این که کسی به من بگوید «زیبا هستم» تاوان سنگینی را پرداختم و امروز علاوه بر خسارت های مالی ضربه روحی بزرگی را تحمل می کنم چرا که هیچ گاه فکر نمی کردم روزی برای شنیدن این جمله در دام کلاهبرداری گرفتار شوم که ...
به گزارش شهدای ایران به نقل از هدانا،دختر ۳۳ساله ای که همانند چندین دختر دیگر در دام یک کلاهبردار حرفه ای اینترنتی گرفتار شده بود، پس از آن که به سوالات قاضی رضازاده (قاضی شعبه ۸۲۵ویژه جرایم رایانه ای دادسرای مشهد) پاسخ داد به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و در حالی که عنوان می کرد «دست بالای دست بسیار است!» گفت: با آن که همواره سعی می کردم از بهترین نوع لوازم آرایشی استفاده کنم اما احساس می کردم ظاهر جذابی ندارم به همین دلیل هم همیشه در خرید لباس و نوع پوششم وسواس زیادی به خرج می دادم.
وی ادامه داد: خیلی دوست داشتم هر کس که مرا با این پوشش و یا نوع آرایش می بیند، این جمله بر زبانش جاری شود که «چقدر زیبا شده ای!» شنیدن این جمله از زبان دیگران برایم به یک آرزو تبدیل شده بود. احساس می کردم تنها دلیلی که تا این سن نتوانستم ازدواج کنم فقط نداشتن چهره ای جذاب و زیباست.
دختر جوان افزود: در افکار خودم هر روز نقشه جدیدی را برای زیبا جلوه دادن خودم می کشیدم تا این که به توصیه یکی از دوستانم و برای این که با جوان مناسبی ازدواج کنم در یکی از سایت های همسریابی ثبت نام کردم. برای این کار ابتدا به یک کافی نت رفتم تا با فتوشاپ تغییراتی را در عکسی که قرار بود در سایت همسریابی قرار بدهم، ایجاد کند. آن روز حتی به خنده های تلخ و تمسخرآمیز متصدی کافی نت هم توجهی نداشتم تا این که این تغییرات در عکسم با مهارت خاصی انجام شد.
وی گفت: چند روز بعد از این که تصویر روتوش شده را در سایت همسریابی گذاشتم، جوانی به نام هادی که خود را مدیر مالی کارخانه تولیدی پدرش معرفی می کرد با من تماس گرفت و با اولین جمله ای که بر زبان راند انگار بالی برای پرواز به من بخشید. با شنیدن جمله «چقدر زیبا هستی» در پوست خود نمی گنجیدم.
دختر جوان بیان داشت: آن روز خودم را خوشبخت ترین دختر دنیا تصور می کردم که به همه آرزوهایش رسیده است. با گذشت مدت کوتاهی از این ماجرا، هادی از من خواست برای آن که من نیز ادعای دوست داشتنم را به او اثبات کنم دو میلیون تومان به حسابش واریز کنم. من هم که فکر می کردم او به پول من نیازی ندارد این مبلغ را پرداختم، اما وقتی با درخواست های مکرر او برای واریز پول مواجه شدم فهمیدم که در دام کلاهبردار افتاده ام.
وی خاطر اظهار داشت: این در حالی بود که در شعبه ۸۲۵ متوجه شدم او دختران دیگری را نیز همانند من اغفال کرده و تحت تعقیب است... این جا بود که فهمیدم واقعا دست بالای دست بسیار است