براي يك جناح سياسي در هر كشوري كه باشد سم مهلكي است كه نتواند در قدرت مشاركت و انباز داشته باشد، چراكه ماهيتاً يكي از اهداف عمده و غايي از تشكيل يك حزب يا جناح سياسي مشاركت فعال در قدرت و تأثيرگذاري در تصميمگيريهاي كلان كشورش است.
شهدای ایران:براي يك جناح سياسي در هر كشوري كه باشد سم مهلكي است كه نتواند در قدرت مشاركت و انباز داشته باشد، چراكه ماهيتاً يكي از اهداف عمده و غايي از تشكيل يك حزب يا جناح سياسي مشاركت فعال در قدرت و تأثيرگذاري در تصميمگيريهاي كلان كشورش است.
حال چنانچه اين جريان سياسي در مقاطعي مهم علم مبارزه و نه مخالفت را با حاكميت مركزي بر داشته و مردم را تحريك به قيام عليه حكومت كند، نه تنها نميتواند مشاركتي محسوس در قدرت سياسي داشته باشد بلكه بايد عطاي حضور در حاكميت را براي هميشه به لقايش ببخشد؛ نمونه واقعي چنين موضوعي را ميتوان در داخل كشورمان هم جستوجو كرد. با مرور نوع فعاليت و عملكرد يكي از جريانهاي سياسي در داخل كشور ميتوان به اين نكته رسيد كه آنها نه تنها صلاحيت حضور در قدرت را نداشته بلكه از سوي مردم هم طرد شده و اين جامعه است كه ديگر حضور افراد وابسته به اين جناح را در مراكز حساس و مهم نظام بر نميتابد و وجود آنها در مسئوليتهاي خطير را زنگ خطري براي نظام و كشور به حساب ميآورد چراكه آنها در طول سالهاي اخير علم مبارزه با نظام و جنگ با منافع جامعه را برافراشتهاند.
حرف از جريان موسوم به اصلاحات است كه از سال 76 به بعد تلاش كرده فعاليتهاي سياسي خود را به اهدافي مانند براندازي تغيير حالت داده و نقش يك جريان داخلي مقابل و رودرروي حاكميت را بازي كند كه نمونه بارز آن را ميتوان اتفاقات پيچيده بعد از انتخابات سال 88 دانست.
در آن كارزار رهبران اين گروه سياسي تلاش كردند با كمك كشورهاي غربي نظام اسلامي را ساقط كرده و براي پيشبرد اين هدف از مبارزه مسلحانه عليه نظام گرفته تا پروژه كشتهسازي و اردوكشيهاي خياباني را در دستور كار قرار دادند كه البته بعد از هشت ماه نبرد همهجانبه عليه حاكميت هيچ توفيقي را هم به دست نياوردند.
بعد از خاتمه فتنه آن سال، رهبران و افراد معروف اين جريان تلاش كردند با پردهپوشي اقدامات گذشته خود، براندازي نظام را در قالبهاي جديدتري كه در سطح استانداري و فرمانداريهاست به جلو هدايت كنند چراكه اين جريان كه از سوي مردم طرد شده بود توانسته تعداد قابلتوجهي از نيروهاي تندرو و ساختارشكن خود را در لايههايي از دولت نفوذ دهد تا بلكه بتواند بازهم در بالاترين سطح حاكميت ايفاي نقش كرده و طرح فروپاشي نظام را با كيفيتي بهتر از گذشته صورت دهد.
هشدار دلسوزان از نفوذ فتنهگران در دولت
اما رخنه فتنهگران در لايههاي دولت يازدهم كه هدف نهايي آنها برچيده شدن نظام اسلامي است هر روز شكل گستردهاي به خود گرفته تا آنجايي كه بسياري از دلسوزان انقلاب اسلامي در سخنراني و مصاحبههاي مختلف نسبت به اين كار هشدار دادهاند، غلامعلي حدادعادل يكي از افرادي كه مورد قبول هر دو جريان اصولگرايي و اصلاحطلبي است بارها در طول يك سال ونيم اخير نسبت به اين موضوع هشدار داده است. وي در نطق مياندستور خود خطاب به رئيسجمهور بيان كرد: ما نگرانيم بعضي فعالان فتنه ۸۸ با شعار اعتدال، به دولت شما راه پيدا كنند، آنها ميخواهند زبان منتقدان دولت را با انگ و رنگ «افراطگرا» ببندند؛ عدهاي كه خود به علت افراطگرايي، مولد بحران و فتنه بودهاند، با انتخاب شعار دوقطبي «اعتدالگرا ـ افراطگرا» از هماكنون براي تصرف مجلس آينده برنامهريزي كردهاند.
3 مركز مهمي كه فتنهگران براي نفوذ انتخاب كردهاند
اگرچه حوزه نفوذ جريان فتنه را در دولت يازدهم نميتوان تنها به يك يا چند وزارتخانه خلاصه كرد اما ميتوان از سه وزارتخانه نام برد كه نقشي حياتي و مهمي را براي رهبران اين جريان بازي ميكنند.
اين سه وزارتخانه را ميتوان (وزارت آموزش و پرورش)، (وزارت علوم، تحقيقات و فناوري) و (وزارت كشور) دانست. به عنوان نمونه وزارت آموزش و پرورش كه نيروهاي وابسته به اصلاحطلب بهخوبي توانسته در آن نفوذ پيدا كند، در طول ماههاي اخير با چاپ ماهنامه و هفتهنامههايي صرفاً سياسي تلاش كرده تا اهداف رهبران اين جريان را در اين وزارتخانه دنبال كنند.
به عنوان مثال معاونت پرورشي اين وزارتخانه در ماههاي مهر و آبان امسال اقدام به انتشار ضميمه سياسي، اجتماعي تربيت نموده كه هدف آن به ظاهر ارتقاي بينش سياسي دانشآموزان و معلمان بود و به رغم اينكه تلاش كردهاند مشي بيطرفي را به ظاهر رعايت كنند اما دم خروس فتنهگري در آن كاملاً مشهود بود، از جمله چاپ عكس يكي از سران فتنه در آن موجود و مسائل چالشي- جناحي كشور را مورد بررسي قرار داده است.
يا در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري كه يكي از پايگاههاي مهم اين جريان به شمار ميآيد خبرهاي فراواني بود كه ثابت ميكرد شوراي شش نفره و متشكل از چهرههاي تندروي اصلاحطلبي در اين وزارتخانه وجود دارد كه نه تنها بسياري از اهداف را به وزير مربوطه بلكه به معاونين و رؤساي دانشگاه براي پيشبرد اهداف رهبران اين گروه سياسي دنبال ميكنند كه وجود چنين رويكردي نهايت موجب استيضاح فرجيدانا و رأي نياوردن چند نفز از گزينههاي پيشنهادي رئيسجمهور در مجلس شد.
اما وزارت كشور يكي از مراكز مهم ديگري است كه به شدت مورد توجه رهبران اين جريان قرار دارد، چراكه وزارت كشور قدرت تصميمگيري در موضوعات مهمي مانند «صدور مجوز براي احزاب»، «برگزاري انتخابات»، «انتخاب استاندارها و فرماندارها كه نقش مهمي در پياده كردن اهداف سياسي در مراكز استانها و شهرستانها دارد» و همچنين «صدور مجوز برگزاري همايش و ميتينگهاي سياسي» را داراست و ميتواند باعث تغيير معادلات به نفع يك جريان سياسي خاص شود.
برگزاري همايشهاي ضدامنيتي در طول سه ماه اخير كه مجوز آن توسط وزارت كشور صادر شده بود كه نمونه آن همايش «امتداد اعتماد» توسط تندروهاي اصلاحطلب در ماه گذشته برگزار شد و در آن سخنان تندي توسط شخصيتهاي اصلاحطلبي عليه نظام و انقلاب صورت گرفت.
شبكهسازي در استانها
يكي ديگر از مهمترين برنامههاي اصلاحطلبان كه به كمك نيروهاي نفوذي خود در وزارت كشور و به تبع آن استانداريها و فرمانداريها درصدد پيشبرد آن هستند، تشكيل جلسات و همايشهاي مدون استاني است كه عموماً با حضور يا سخنراني افراد افراطي و نشانهدار اين جريان برگزار ميشود كه هدف اصلي آن «شبكهسازي اجتماعي براي انتخابات پيش رو»، «ايجاد روحيه اميد و خودباوري در بين قشر جوان وابسته به اين جرگه در شهرستانهاي مهمي مانند تبريز و حومه» و«تقويت ساختار حزبي و سازماني و زنده كردن دوباره اصلاحات در نزد افكار عمومي» است كه به شدت توسط عناصر آنها در شهرستانها و استانها دنبال ميشود.
«همايش سراسري ستاد ملي جوانان اصلاحطلب شهركرد» در شهريورماه كه با پيام محمد خاتمي و اكبر هاشميرفسنجاني به پاس قدرداني از جوانان و حضور شخصيتهاي نشانهداري نظير محمدرضا خاتمي، حسين مرعشي، حسين كمالي، محمدعلي سبحاني، قربان جاويد اغلو و غلامعلي رجايي برگزار شد، يكي از همين نمونههاست. يا در استاني مانند تبريز و شهرستانهاي اطراف آن مهرههاي وابسته به فتنهگران توانسته از يك بعد، دايره فعاليتهاي خود را گسترش داده و با جلوگيري از برگزاري نشستهاي بصيرتافزايي، فعاليت نيروهاي ارزشي اين شهرستانها را محدود كرده و از بعد ديگر مقدمات موفقيت حزب سياسي خود در انتخابات سال 94 و 96 را فراهم كنند.
بنا بر آنچه گفته شد بايد منتظر ماند و ديد كه دولت يازدهم ميتواند فعاليتهاي فتنهگران در برخي وزارتخانهها و همچنين استان و شهرستانها را كه با هدف ايجاد فتنهاي ديگر صورت ميگيرد، متوقف كند يا خير.
*جوان
حال چنانچه اين جريان سياسي در مقاطعي مهم علم مبارزه و نه مخالفت را با حاكميت مركزي بر داشته و مردم را تحريك به قيام عليه حكومت كند، نه تنها نميتواند مشاركتي محسوس در قدرت سياسي داشته باشد بلكه بايد عطاي حضور در حاكميت را براي هميشه به لقايش ببخشد؛ نمونه واقعي چنين موضوعي را ميتوان در داخل كشورمان هم جستوجو كرد. با مرور نوع فعاليت و عملكرد يكي از جريانهاي سياسي در داخل كشور ميتوان به اين نكته رسيد كه آنها نه تنها صلاحيت حضور در قدرت را نداشته بلكه از سوي مردم هم طرد شده و اين جامعه است كه ديگر حضور افراد وابسته به اين جناح را در مراكز حساس و مهم نظام بر نميتابد و وجود آنها در مسئوليتهاي خطير را زنگ خطري براي نظام و كشور به حساب ميآورد چراكه آنها در طول سالهاي اخير علم مبارزه با نظام و جنگ با منافع جامعه را برافراشتهاند.
حرف از جريان موسوم به اصلاحات است كه از سال 76 به بعد تلاش كرده فعاليتهاي سياسي خود را به اهدافي مانند براندازي تغيير حالت داده و نقش يك جريان داخلي مقابل و رودرروي حاكميت را بازي كند كه نمونه بارز آن را ميتوان اتفاقات پيچيده بعد از انتخابات سال 88 دانست.
در آن كارزار رهبران اين گروه سياسي تلاش كردند با كمك كشورهاي غربي نظام اسلامي را ساقط كرده و براي پيشبرد اين هدف از مبارزه مسلحانه عليه نظام گرفته تا پروژه كشتهسازي و اردوكشيهاي خياباني را در دستور كار قرار دادند كه البته بعد از هشت ماه نبرد همهجانبه عليه حاكميت هيچ توفيقي را هم به دست نياوردند.
بعد از خاتمه فتنه آن سال، رهبران و افراد معروف اين جريان تلاش كردند با پردهپوشي اقدامات گذشته خود، براندازي نظام را در قالبهاي جديدتري كه در سطح استانداري و فرمانداريهاست به جلو هدايت كنند چراكه اين جريان كه از سوي مردم طرد شده بود توانسته تعداد قابلتوجهي از نيروهاي تندرو و ساختارشكن خود را در لايههايي از دولت نفوذ دهد تا بلكه بتواند بازهم در بالاترين سطح حاكميت ايفاي نقش كرده و طرح فروپاشي نظام را با كيفيتي بهتر از گذشته صورت دهد.
هشدار دلسوزان از نفوذ فتنهگران در دولت
اما رخنه فتنهگران در لايههاي دولت يازدهم كه هدف نهايي آنها برچيده شدن نظام اسلامي است هر روز شكل گستردهاي به خود گرفته تا آنجايي كه بسياري از دلسوزان انقلاب اسلامي در سخنراني و مصاحبههاي مختلف نسبت به اين كار هشدار دادهاند، غلامعلي حدادعادل يكي از افرادي كه مورد قبول هر دو جريان اصولگرايي و اصلاحطلبي است بارها در طول يك سال ونيم اخير نسبت به اين موضوع هشدار داده است. وي در نطق مياندستور خود خطاب به رئيسجمهور بيان كرد: ما نگرانيم بعضي فعالان فتنه ۸۸ با شعار اعتدال، به دولت شما راه پيدا كنند، آنها ميخواهند زبان منتقدان دولت را با انگ و رنگ «افراطگرا» ببندند؛ عدهاي كه خود به علت افراطگرايي، مولد بحران و فتنه بودهاند، با انتخاب شعار دوقطبي «اعتدالگرا ـ افراطگرا» از هماكنون براي تصرف مجلس آينده برنامهريزي كردهاند.
3 مركز مهمي كه فتنهگران براي نفوذ انتخاب كردهاند
اگرچه حوزه نفوذ جريان فتنه را در دولت يازدهم نميتوان تنها به يك يا چند وزارتخانه خلاصه كرد اما ميتوان از سه وزارتخانه نام برد كه نقشي حياتي و مهمي را براي رهبران اين جريان بازي ميكنند.
اين سه وزارتخانه را ميتوان (وزارت آموزش و پرورش)، (وزارت علوم، تحقيقات و فناوري) و (وزارت كشور) دانست. به عنوان نمونه وزارت آموزش و پرورش كه نيروهاي وابسته به اصلاحطلب بهخوبي توانسته در آن نفوذ پيدا كند، در طول ماههاي اخير با چاپ ماهنامه و هفتهنامههايي صرفاً سياسي تلاش كرده تا اهداف رهبران اين جريان را در اين وزارتخانه دنبال كنند.
به عنوان مثال معاونت پرورشي اين وزارتخانه در ماههاي مهر و آبان امسال اقدام به انتشار ضميمه سياسي، اجتماعي تربيت نموده كه هدف آن به ظاهر ارتقاي بينش سياسي دانشآموزان و معلمان بود و به رغم اينكه تلاش كردهاند مشي بيطرفي را به ظاهر رعايت كنند اما دم خروس فتنهگري در آن كاملاً مشهود بود، از جمله چاپ عكس يكي از سران فتنه در آن موجود و مسائل چالشي- جناحي كشور را مورد بررسي قرار داده است.
يا در وزارت علوم، تحقيقات و فناوري كه يكي از پايگاههاي مهم اين جريان به شمار ميآيد خبرهاي فراواني بود كه ثابت ميكرد شوراي شش نفره و متشكل از چهرههاي تندروي اصلاحطلبي در اين وزارتخانه وجود دارد كه نه تنها بسياري از اهداف را به وزير مربوطه بلكه به معاونين و رؤساي دانشگاه براي پيشبرد اهداف رهبران اين گروه سياسي دنبال ميكنند كه وجود چنين رويكردي نهايت موجب استيضاح فرجيدانا و رأي نياوردن چند نفز از گزينههاي پيشنهادي رئيسجمهور در مجلس شد.
اما وزارت كشور يكي از مراكز مهم ديگري است كه به شدت مورد توجه رهبران اين جريان قرار دارد، چراكه وزارت كشور قدرت تصميمگيري در موضوعات مهمي مانند «صدور مجوز براي احزاب»، «برگزاري انتخابات»، «انتخاب استاندارها و فرماندارها كه نقش مهمي در پياده كردن اهداف سياسي در مراكز استانها و شهرستانها دارد» و همچنين «صدور مجوز برگزاري همايش و ميتينگهاي سياسي» را داراست و ميتواند باعث تغيير معادلات به نفع يك جريان سياسي خاص شود.
برگزاري همايشهاي ضدامنيتي در طول سه ماه اخير كه مجوز آن توسط وزارت كشور صادر شده بود كه نمونه آن همايش «امتداد اعتماد» توسط تندروهاي اصلاحطلب در ماه گذشته برگزار شد و در آن سخنان تندي توسط شخصيتهاي اصلاحطلبي عليه نظام و انقلاب صورت گرفت.
شبكهسازي در استانها
يكي ديگر از مهمترين برنامههاي اصلاحطلبان كه به كمك نيروهاي نفوذي خود در وزارت كشور و به تبع آن استانداريها و فرمانداريها درصدد پيشبرد آن هستند، تشكيل جلسات و همايشهاي مدون استاني است كه عموماً با حضور يا سخنراني افراد افراطي و نشانهدار اين جريان برگزار ميشود كه هدف اصلي آن «شبكهسازي اجتماعي براي انتخابات پيش رو»، «ايجاد روحيه اميد و خودباوري در بين قشر جوان وابسته به اين جرگه در شهرستانهاي مهمي مانند تبريز و حومه» و«تقويت ساختار حزبي و سازماني و زنده كردن دوباره اصلاحات در نزد افكار عمومي» است كه به شدت توسط عناصر آنها در شهرستانها و استانها دنبال ميشود.
«همايش سراسري ستاد ملي جوانان اصلاحطلب شهركرد» در شهريورماه كه با پيام محمد خاتمي و اكبر هاشميرفسنجاني به پاس قدرداني از جوانان و حضور شخصيتهاي نشانهداري نظير محمدرضا خاتمي، حسين مرعشي، حسين كمالي، محمدعلي سبحاني، قربان جاويد اغلو و غلامعلي رجايي برگزار شد، يكي از همين نمونههاست. يا در استاني مانند تبريز و شهرستانهاي اطراف آن مهرههاي وابسته به فتنهگران توانسته از يك بعد، دايره فعاليتهاي خود را گسترش داده و با جلوگيري از برگزاري نشستهاي بصيرتافزايي، فعاليت نيروهاي ارزشي اين شهرستانها را محدود كرده و از بعد ديگر مقدمات موفقيت حزب سياسي خود در انتخابات سال 94 و 96 را فراهم كنند.
بنا بر آنچه گفته شد بايد منتظر ماند و ديد كه دولت يازدهم ميتواند فعاليتهاي فتنهگران در برخي وزارتخانهها و همچنين استان و شهرستانها را كه با هدف ايجاد فتنهاي ديگر صورت ميگيرد، متوقف كند يا خير.
*جوان