با گذر ایام، انسان ها و نوع زندگیشان و به عبارت بهتر نوع نگاهشان به زندگی تغییر می کند و این تغییر در نوع نگاه، تغییر و تبدل در شیوه زندگی را با خود به همراه دارد. با به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی، انقلابی نیز در شیوه و سبک زندگی مردم به وقوع پیوست که ریشه در علل و عوامل خاص دارد.
شهدای ایران: آیت الله امینی رحمه الله درباره شیوه زندگی مردم در دوره رضاخان می گوید: وضع اقتصادی مردم در آن زمان غالباً خوب نبود، درآمدها كم بود، اجناس ارزان بود ولی پول هم كم بود. زندگی اكثر مردم ساده و بدون تجملات بود. خانه های مسكونی غالباً با خشت و گل و سقفهای چوبی یا طاقهای ضربی تهیه میشد، و چندان از آجر استفاده نمیكردند، مگر در بناهای مهم مثل مساجد و مدارس. درب منازل و اتاقها از چوب تهیه میشد و درب آهنی اصلاً مرسوم نبود. موزائیک مرسوم نبود، كف اتاقها با گچ و خاک صاف میشد. حیاط منازل یا با آجر مفروش میشد یا سنگفرش گاهی هم شن میریختند. فرش اتاقها غالباً گلیم بود یا نمد یا حصیر، و البته افراد متمكن از قالیهای دستباف نیز استفاده میكردند. ظرفها یا مسی بود یا سرامیك و كوزههای گلی. در منازل حمام نبود و از حمامهای عمومی و خزینه دار استفاده میكردند. خوراك مردم بسیار ساده و طبیعی بود و غالباً از نان، كره، ماست، كشک، روغن حیوانی، تخم مرغ و از گوشت گاو و گوسفند استفاده میشد. حبوبات بیشتر ولی برنج كمتر مصرف میشد. در هر ماه یک یا دو مرتبه از برنج استفاده میكردند ولی غالباً با بلغور یا رشتهپلو مخلوط میشد. لباس مردم نیز بسیار ساده بود. گرچه وضع اقتصادی و معیشتی مردم در آن زمان غالباً خوب نبود ولی شاداب، سالم و خوش میزیستند و گرفتاریهای مردم این زمان را نداشتند. چهره ها باز، لبها خندان، بدنها سالم و دلها شاد و آرام بود.( کتاب خاطرات آیت الله امینی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی) تا اینکه به تدریج اوضاع دگرگون شد.
انقلاب اسلامی و انقلاب ارزش ها
انقلاب اسلامی در ایران به عنوان تغییر و دگرگونی اجتماعی مطرح است؛ امری که موجب تغییر ساختارها شد. در این شرایط ساختارهای ارزشی نوینی مطرح شد که از مذهب وام می گرفت. در واقع با توجه به حاکم شدن مذهب بر فضای جامعه، عاملان به دایره مفاهیم ارزشی ساده زیستی توسل جستند و بازتاب این امر در سبک زندگی نمود یافت که بر مبنای ارزش ها و نگرش های مذهبی ایجاد شده بود.
در این شرایط، سبک زندگی غربی به عنوان نمادی از غربگرایی، معنایی منفی گرفت و طرد شد. به خصوص با آغاز جنگ اگرچه سبک زندگی غربی، که بقایای دوران پیش از انقلاب بود، وجود داشت، امّا در حاشیه قرار گرفته و جنگ باعث شده بود تا فضایی یک نواخت و متناسب با جنگ بر کشور حاکم شود، دراین دوران نوعی یک دستی در سبک زندگی ایرانی وجود داشت، امّا پایان جنگ آغازی برای ورود به دنیایی جدید بود.
پایان جنگ و تغییر ساختارها
جنگ پایان یافت. جامعه ایرانی در حال جنگ و با روحیه حماسی، به جامعه ای توسعه نگر با روحیه ای میانه رو و مصرفی تغییر کرد. که بازتاب این تحولات را می توان به راحتی در شاخص هایی؛ چون سن ازدواج و نوع پوشش دریافت. به عنوان مثال امروزه الگوی مسكن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است. در این فرایند، انقلاب اسلامی به برجستگی ارزش ها و نگرش های اسلامی تأکید داشت، اما پایان جنگ و آغاز شرایط نوین سیاسی و اقتصادی و هم چنین برنامه های توسعه، تحولی دیگر در ارزش ها را پدید آورد، که بر اساس آن و تغییر فضای حاکم بر کشور، سبک زندگی غربی، که در مقابل سبک زندگی اسلامی به حاشیه رفته بود، دوباره به متن جامعه برگشت. از همین روست که رهبر معظم انقلاب بر آسیب شناسی این که چرا در طول دوران پس از انقلاب پیشرفت ما در سبک زندگی اسلامی چشمگیر نبوده، تأکید داشتند.(پگاه حوزه،شهریور ماه سال ۱۳۹۰، شماره ۳۰۹)
امروزه ما از الگو های دینی روش زندگی فاصله گرفتهایم، اسلام به عنوان کامل ترین مکتب زندگی، جامع ترین و در عین حال زیباترین سبک زندگی را که مطابق با خواست فطری بشر نیز میباشد، مطرح کرده و برای تمامی جزئیات زندگی فردی و اجتماعی براساس زیر بنای فطری و وجودی انسان دستورالعمل ارائه نموده است. از جمله این ساخت ها میتوان به موارد سیمای ظاهر، نحوه سکونت و محل آن، کار، خودرو، کالاهای مصرفی، خوراک، ارتباط زن و مرد، روابط اجتماعی اشاره کرد که همگی در یک مسیر هماهنگ شکل گرفته اند. از آنجا كه اسلام بر فطرت الهی انسان استوار است لذا این سبک زندگی نیز فطرت، پایه است.
زندگی اسلامی، زندگی بر اساس ارزش ها
آیات و روایات اسلامى با روش هاى گوناگون ضمن تبیین ارزش ها و ضدارزش ها، به طـور مـكـرّر از مخاطبان خود مى خواهند كه در حدّ توان و در تمام زندگى، خود را ملتزم به ارزش ها بدانند و روز به روز بر خوبى هاى خود بیفزایند و تلاش کنند از ضد ارزش ها فـاصـله بـگیرند در قرآن مجید مى خوانیم :«اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ اَتْقیكُمْ» (حجرات/۲۶) همانا با ارزش ترین شما پیش خداوند، باتقواترین شماست.(اخلاق بسیج و آداب معاشرت، الهامی نیا)
و انسان نمىتواند از یک زندگى انسانى سالم و منزّه از طغیان و ستمگرى و آزمندى بهرهمند شود، مگر اینكه به زندگى خود همچون پلى بنگرد كه باید از آن بگذرد و به مقصدى عالى برسد. چنان كه امام على «علیه السلام» مىفرماید: باید بهره تو از دنیا به همین اندازه باشد كه بدنت بر سر پا ماند و جانت حفظ شود و براى آخرتت توشهاى فراهم آید».(الحیاة/ترجمه احمد آرام؛ج۳؛ ص۵۰۵)
و این در حالی است که امروزه شاهد مصرف گرایی و توسعه هر چه بیشتر تجمل گرایی در سطح جامعه از هر نوع قشر کم درآمد و پر درآمد آن هستیم و این خود حکایت گر فراموشی انسان و غفلت او از فلسفه حیات است چرا که در سبک زندگی اسلامی، زندگی که رو به تعامل و پیشرفت است هدف از حیات امر دیگری است مسلمان مومن به رسالت محمّدى، زندگى این گونه خواهد داشت، یعنى تلاش وى براى كسب مال به این منظور است كه نیاز خویش برآورده سازد، و به دیگران انفاق كند، و بار دوش دیگران نباشد، و به كفاف اكتفا كند، و از تنعّمپرستى و غرورورزى و ستمگرى و اسراف یا خسّت و بخل دورى گزیند،
و در لباس آرامش و وقار حاصل از چنین زندگی بخرامد، و به برادران خویش نیكى كند، و با دوستان پیوند محكم داشته باشد، و به اجتماع خود سود برساند، و در امور مردم اهتمام ورزد، «و آسانگیر و ملایم و با عفّت و معتقد و پرهیزگار و پاكیزه و نیكوكار و پاک و پاک كردار و راستگو و خالص و سلیم و صحیح و عاقل و صالح و شكیبا و سپاسگزار و پارسا و عابد و زاهد و مهربان و دانا و دین فهم باشد» ؛ و این است نشانه هایى از زندگى اسلامى و صورت زیباى آن.(همان) و متأسفانه این در حالی است که میان ما که مسلمانیم و سبک زندگی اسلامی فاصله بسیار است.
* تبیان