ما خانوادههای شهدا، انتظار خاصی از مردم نداریم جز این که در عمل، راه شهدا را ادامه دهند و به خصوص در زمینه حجاب و عفاف نگذارند که خدای ناکرده جامعه ما به سمت اهدافی که دشمن میخواهد، گرایش پیدا کند.
شهدای ایران: سخن از یاد پدر که به میان آمد و غم هجرانش، نُقل محفل شد، بغضی کرد و برای چند دقیقهای به اتاق کناری رفت. وقتی برگشت چهره و سرخی چشمانش گواهی میکرد که چشمانش نمناک شده و با این حال اِبا دارد از این که در جمع، اشکهایش را نظارهگر باشیم.
«زینب»، تنها دختر به یادگار مانده از شهید بزرگوار، محمد محبی فردویی است که سال ۶۱ در عملیات محرم مفقودالاثر شده و پس از ۱۶ سال یعنی در سال ۷۶ ، پیکر مطهرش به دامان شهر و خانواده بازگشته است.
اصرار پدر بر رعایت حجاب حتی در ۳ سالگی
زینب همچون برادر بزرگش مهدی، در کسوت دندانپزشک مشغول خدمت به مردم است، تنها چهار سالش بوده که پدر با عروج عارفانه و عاشقانه، او، مادر و برادرانش را تنها گذاشته است.
البته خودش میگوید که یاد پدر و عطر حضورش را همواره احساس میکند. از دوران کودکی خاطرات چندانی به یاد ندارد، اما یکی را خوب به خاطرسپرده و با علاقه از آن سخن میگوید: «خیلی کوچک بودم. حول و حوش ۳ ساله. یادم هست که با بابا بیرون رفتیم. در مسیر بر اساس عادت بچگی می دویدم و باد به چادرم می خورد و آن را به هوا میبُرد.
در آن حال خوش پدر میخواست از من عکس بگیرد، اما مُدام تاکید میکرد که باید با حجاب باشی تا از تو عکس بگیرم. از همان سنین، تاکید ایشان موجب شد که هیچ وقت نسبت به مسئله حجاب بی توجه و کم توجه نباشم».
حفظ عفاف و حجاب؛ وصیت محوری شهیدان
وی با اشاره به اینکه اگر توجه به مسایل فرهنگی و به خصوص حجاب و عفاف، وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات جامعه برطرف میشود میافزاید: «یکی از مهمترین وصیتهای شهدا، همین توجه به رعایت حجاب از سوی بانوان و دختران است که متاسفانه گاهی عدهای از این دستور دینی غافل میشوند و به نوعی خواسته یا ناخواسته، وصیت شهدا را نادیده میگیرند.»
به آرمانهای امام (ره) و شهدا ، جفا نکنیم
این دختر شهید عمل به دستورات اسلام و اطاعت از ولی فقیه را مهمترین خواسته شهیدان از مردم و مسئولان عنوان کرده و میگوید: «اگر میخواهیم که جامعهای آرام، سعادتمند و موفق داشته باشیم، چارهاش جز عمل صادقانه و باورمندانه به تکالیف و آموزههای دینی نیست و اینکه مردم و به خصوص مسئولان در این امر، جدیت داشته باشند تا خدای ناکرده به آرمانهای امام راحل و شهدای والامقام جفایی صورت نگیرد.»
دلم از زخم زبانها گرفته اما ...
در ادامه صحبت از شرایط امروز شد. دلش از طعنهها و زخم زبانهای دیگران نسبت به خانوادههای شهدا، پُر است و میگوید: «سالها قبل در دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شدم و به دلیل بافت خاص جمعیتی و طبقه اجتماعی دانشجویان آن، با طعنهها و کنایههای زیادی از سوی برخی همکلاسیهایم روبهرو میشدم که به عنوان مثال میگفتند فلانی با سهمیه وارد دانشگاه شده و از این جور بحثها و حال آن که آنها هیچ وقت احساس نبود پدر را درک نکردهاند و وقتی به آنها میگفتم آیا حاضرید همه جور امکانات به شما بدهند؛ اما از نعمت پدر محروم باشید، میگفتند نه، خدا نکند!!»
شیار ۱۴۳و تداعی داستان انتظار برای آغوش پیکر پدر
۱۶ سال بیخبری از پدر برای این خانواده، بیشباهت به داستان فیلم تحسین برانگیز شیار ۱۴۳ نیست. زینب محبی در این باره اظهار میکند: «شیار ۱۴۳ را در سینما دیدم. خیلی سرراست مرا بُرد به سالهایی که چشم انتظار آمدن خبری از بابا بودیم. خود من تهران که درس میخواندم، همه تشییع جنازههای شهدا را میرفتم تا شاید خبری از پدر بگیرم. همان سالی (سال ۷۶) که جنازه بابا را پیدا کردند، خوب یادم هست که شب امتحانم بود و حال عجیبی داشتم و اصلاً نمیدانم چطور شب را به صبح رساندم.»
یادمان نرود شهدا برای چه رفتند
پس از شنیدن صحبتهای دختر خانواده، توجه خود را معطوف به سخنان همسر شهید کردیم که بعد از گذشت بیش از ۳۲ سال از شهادت همسر، با وجود همه سختیها در تربیت و بزرگ کردن سه فرزند، همچنان استوار و سرزنده از لزوم پایبندی به آرمانهای شهدا میگوید و ادامه میدهد: «شهدا رفتند تا دین و آیین ما باقی بماند و در کشور صاحب الزمان(عج) با عزت و آبرو و شرف زندگی کنیم.»
۶ شهید از یک خانواده مقاوم و صبور
زهرا جابری فردویی که همچنین خواهر دو شهید گرانقدر دفاع مقدس است، ادامه می دهد:« علاوه بر دو برادرم، دو دایی و پسرداییام نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمدهاند و خدا را شاکریم که از خاندان و فامیل ما، این قربانیها را پذیرفته است.»
آرزویی که با یک خواب برآورده میشود
او درباره نحوه شهادت شهید محبی میگوید که با چشمانی بارانی لب به سخن گشوده و اظهار میکند: «خودم هم خیلی دلم میخواهد بدانم ایشان چطور شهید شده است؛ گویا کسی ندیده که ایشان چطور شهید و مفقودالاثر شده. خیلی دوست دارم یک شب به خوابم بیاید و از ماجرای پرکشیدنش برایم حرف بزند.»
در عمل ادامه دهنده راه شهدا باشیم
وی با بیان اینکه خونهای مطهر زیادی برای حفظ این انقلاب و نظام بر زمین ریخته شده است، میگوید: «ما خانوادههای شهدا، انتظار خاصی از مردم نداریم؛ جز این که در عمل، راه شهدا را ادامه دهند و به خصوص در زمینه حجاب و عفاف نگذارند که خدای ناکرده جامعه ما به سمت اهدافی که دشمن می خواهد، گرایش پیدا کند.»
جابری خاطر نشان کرد: «خبر شهادت برادران، همسر و دیگر اقوام پشت سر هم به ما میرسید و من برای نگه داشتن و تربیت بچهها، واقعاً دست تنها بودم؛ اما خدا کمک کرد که یک دختر و یک پسرم، دندانپزشک شدند و دیگری در صنایع دفاع مشغول خدمت است. سختیها زیاد بود؛ اما راضیام به رضای خدا و انشاءالله شهدا و امام بزرگوار در آن دنیا، دستگیر همه ما باشند.»
«زینب»، تنها دختر به یادگار مانده از شهید بزرگوار، محمد محبی فردویی است که سال ۶۱ در عملیات محرم مفقودالاثر شده و پس از ۱۶ سال یعنی در سال ۷۶ ، پیکر مطهرش به دامان شهر و خانواده بازگشته است.
اصرار پدر بر رعایت حجاب حتی در ۳ سالگی
زینب همچون برادر بزرگش مهدی، در کسوت دندانپزشک مشغول خدمت به مردم است، تنها چهار سالش بوده که پدر با عروج عارفانه و عاشقانه، او، مادر و برادرانش را تنها گذاشته است.
البته خودش میگوید که یاد پدر و عطر حضورش را همواره احساس میکند. از دوران کودکی خاطرات چندانی به یاد ندارد، اما یکی را خوب به خاطرسپرده و با علاقه از آن سخن میگوید: «خیلی کوچک بودم. حول و حوش ۳ ساله. یادم هست که با بابا بیرون رفتیم. در مسیر بر اساس عادت بچگی می دویدم و باد به چادرم می خورد و آن را به هوا میبُرد.
حفظ عفاف و حجاب؛ وصیت محوری شهیدان
وی با اشاره به اینکه اگر توجه به مسایل فرهنگی و به خصوص حجاب و عفاف، وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات جامعه برطرف میشود میافزاید: «یکی از مهمترین وصیتهای شهدا، همین توجه به رعایت حجاب از سوی بانوان و دختران است که متاسفانه گاهی عدهای از این دستور دینی غافل میشوند و به نوعی خواسته یا ناخواسته، وصیت شهدا را نادیده میگیرند.»
به آرمانهای امام (ره) و شهدا ، جفا نکنیم
این دختر شهید عمل به دستورات اسلام و اطاعت از ولی فقیه را مهمترین خواسته شهیدان از مردم و مسئولان عنوان کرده و میگوید: «اگر میخواهیم که جامعهای آرام، سعادتمند و موفق داشته باشیم، چارهاش جز عمل صادقانه و باورمندانه به تکالیف و آموزههای دینی نیست و اینکه مردم و به خصوص مسئولان در این امر، جدیت داشته باشند تا خدای ناکرده به آرمانهای امام راحل و شهدای والامقام جفایی صورت نگیرد.»
دلم از زخم زبانها گرفته اما ...
در ادامه صحبت از شرایط امروز شد. دلش از طعنهها و زخم زبانهای دیگران نسبت به خانوادههای شهدا، پُر است و میگوید: «سالها قبل در دانشگاه شهید بهشتی تهران پذیرفته شدم و به دلیل بافت خاص جمعیتی و طبقه اجتماعی دانشجویان آن، با طعنهها و کنایههای زیادی از سوی برخی همکلاسیهایم روبهرو میشدم که به عنوان مثال میگفتند فلانی با سهمیه وارد دانشگاه شده و از این جور بحثها و حال آن که آنها هیچ وقت احساس نبود پدر را درک نکردهاند و وقتی به آنها میگفتم آیا حاضرید همه جور امکانات به شما بدهند؛ اما از نعمت پدر محروم باشید، میگفتند نه، خدا نکند!!»
شیار ۱۴۳و تداعی داستان انتظار برای آغوش پیکر پدر
۱۶ سال بیخبری از پدر برای این خانواده، بیشباهت به داستان فیلم تحسین برانگیز شیار ۱۴۳ نیست. زینب محبی در این باره اظهار میکند: «شیار ۱۴۳ را در سینما دیدم. خیلی سرراست مرا بُرد به سالهایی که چشم انتظار آمدن خبری از بابا بودیم. خود من تهران که درس میخواندم، همه تشییع جنازههای شهدا را میرفتم تا شاید خبری از پدر بگیرم. همان سالی (سال ۷۶) که جنازه بابا را پیدا کردند، خوب یادم هست که شب امتحانم بود و حال عجیبی داشتم و اصلاً نمیدانم چطور شب را به صبح رساندم.»
یادمان نرود شهدا برای چه رفتند
پس از شنیدن صحبتهای دختر خانواده، توجه خود را معطوف به سخنان همسر شهید کردیم که بعد از گذشت بیش از ۳۲ سال از شهادت همسر، با وجود همه سختیها در تربیت و بزرگ کردن سه فرزند، همچنان استوار و سرزنده از لزوم پایبندی به آرمانهای شهدا میگوید و ادامه میدهد: «شهدا رفتند تا دین و آیین ما باقی بماند و در کشور صاحب الزمان(عج) با عزت و آبرو و شرف زندگی کنیم.»
۶ شهید از یک خانواده مقاوم و صبور
زهرا جابری فردویی که همچنین خواهر دو شهید گرانقدر دفاع مقدس است، ادامه می دهد:« علاوه بر دو برادرم، دو دایی و پسرداییام نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمدهاند و خدا را شاکریم که از خاندان و فامیل ما، این قربانیها را پذیرفته است.»
آرزویی که با یک خواب برآورده میشود
او درباره نحوه شهادت شهید محبی میگوید که با چشمانی بارانی لب به سخن گشوده و اظهار میکند: «خودم هم خیلی دلم میخواهد بدانم ایشان چطور شهید شده است؛ گویا کسی ندیده که ایشان چطور شهید و مفقودالاثر شده. خیلی دوست دارم یک شب به خوابم بیاید و از ماجرای پرکشیدنش برایم حرف بزند.»
در عمل ادامه دهنده راه شهدا باشیم
وی با بیان اینکه خونهای مطهر زیادی برای حفظ این انقلاب و نظام بر زمین ریخته شده است، میگوید: «ما خانوادههای شهدا، انتظار خاصی از مردم نداریم؛ جز این که در عمل، راه شهدا را ادامه دهند و به خصوص در زمینه حجاب و عفاف نگذارند که خدای ناکرده جامعه ما به سمت اهدافی که دشمن می خواهد، گرایش پیدا کند.»
جابری خاطر نشان کرد: «خبر شهادت برادران، همسر و دیگر اقوام پشت سر هم به ما میرسید و من برای نگه داشتن و تربیت بچهها، واقعاً دست تنها بودم؛ اما خدا کمک کرد که یک دختر و یک پسرم، دندانپزشک شدند و دیگری در صنایع دفاع مشغول خدمت است. سختیها زیاد بود؛ اما راضیام به رضای خدا و انشاءالله شهدا و امام بزرگوار در آن دنیا، دستگیر همه ما باشند.»