این فعال جبهه فرهنگی انقلاب گفت: غرب زدگان و "حزبالهیهای غربزده" در یک مقوله با هم فصل مشترک دارند، و آن غفلت و بی اعتنایی به گنجینه های عظیم و معنوی ایرانی است
نسیم - چهارمین روز از سیزدهمین اردوی آموزشی- تشکیلاتی جهاد اکبر با حضور دانشجویان انجمن های اسلامی مستقل سراسر کشور در مشهد مقدس برگزار شد.
به گزارش شهدای ایران، وحید جلیلی فعال فرهنگی جبهه فکری انقلاب اسلامی در اردوی جهاد اکبر در مشهد مقدس حضور پیدا کرد و در حوزه راهبردهای فرهنگی جمهوری اسلامی برای دانشجویان صحبت و به پاسخ پرسش های دانشجویان پرداخت.
وحید جلیلی در ابتدا با اشاره به یادداشت های خود به نام های دشمن شناسان دوست فراموش و غرب زدگی حزب اللهی صحبت های خود را با ذکر خاطره ای آغاز و بیان کرد، چند سال پیش برای یادواره شهیدی به برازجان بوشهر رفتم و در آنجا با تعدادی جوان بسیجی که مشغول کارفرهنگی بودند مواجه شدم، آنها کار فرهنگی خود را دانلود کلیپ های شیطان شناسی و مسلط شدن بر مبحث شیطان پرستی و فرقه های آن بیان کردند. از آنها پرسیدم که شما فردی به نام نادر مهدوی و بیژن گرد را می شناسید؟ پاسخ آنها خیر بود و من شروع کردم به معرفی این دو نفر و گفتم اینها از بچه های برازجان بوشهر هستند که هلیکوپتر آمریکا را در خلیج فارس زدند و ناو آن در تنگه هرمز منفجر کرده و آبروی آمریکا را بردند و در یکی از عملیات ها هم اسیر و زیر شکنجه آمریکایی ها شهید شدند و جنازه آن ها به ایران تحویل داده شد.
جلیلی ادامه داد از آن ها پرسیدند چرا تا به حال حتی اسم این دو شهید اهل برازجان بوشهر را نشنیده بودیم؟ و خود پاسخ دادم چون مشغول کار فرهنگی ای بودید که اولویت نداشت و باز پرسیدم شما تا حالا یک شیطان پرست را خودتان دیده اید؟ پاسخ دادند نه ندیدیم اما می گویند که شیطان پرستان ایران را گرفته اند! و باز پرسیدم شما چند بار دیدید که رهبر انقلاب در سخنرانی خود به جوانان بگویند که با شیطان پرستان مواجهه کنید؟ چطور می شود مسئله اول ذهنی شما که تمام وقتتان را پر کرده است و اولویت اول شماست اما اولویت صدم رهبر که ادعای جان فدایی او را دارید نباشد؟ تعیین اولویت ها جز وظایف رهبر انقلاب است.
جلیلی در مورد کارهای فرهنگی انجام شده در کشور بیان کرد، ما می بینیم که هزارن کار فرهنگی در سراسر کشور با خرج هزینه های زیاد انجام می شود و شبکه سازی و برگزاری اردوهای مختلف انجام می پذیرد و بودجه ها و ساعت های زیادی صرف کار فرهنگی و آموزشی می شود اما باز وضعیت فرهنگی در کشور ما این گونه است که ما از آن راضی نیستیم پس این گونه نیست که کار انجام نشده باشد پس این کارها در جایی عیب دارند؛ مشکل ما یک مشکل راهبردی است.
وی در توضیح مشکل راهبردی بیان کرد، اگر راهبرد را غلط اتخاذ کنید، کار می کنید ولی نتیجه نمی گیرید و من اسم خطای راهبردی را تهدید محوری گذاشتم و آن را توضیح داده ام که می توانید دریادداشت های من مطالعه کنید.
جلیلی از دانشجویان پرسید که تعریف فعال فرهنگی در ذهنشان چیست و همچنین فعال فرهنگی در جمهوری اسلامی چطور تعریف می شود؟ و خود پاسخ داد آنچه از فعال فرهنگی در ذهن تداعی می شود این است که فعال فرهنگی فردیست که تهدید های فرهنگی جمهوری اسلامی را می شناسد و با ده ها شخصیت و اثر ضد فرهنگی و ضد دینی و روشن فکری آشناست و ذهنش در اثر اردوها و دوره های آموزشی مختلفی که شرکت کرده است نسبت به تهدیدهای تئوری، فکری، فرهنگی و اجتماعی حساس شده است.
این فعال فرهنگی از دانشجویان پرسید شما اسم اکبر گنجی و رحیم مخدومی را شنیده اید؟ و ادامه داد این یکی از مشکلات ما است که دشمنان و افرادی که بر ضد جمهوری اسلامی حرف زده اند را می شناسیم اما اسم دوستانمان را که برای حزب اللهی ها کار کرده است و رهبری بارها و بارها از ایشان تقدیر کردند و آثارشان را خوانده و تایید کرده اند را نمی شناسیم.
وحید جلیلی ماجرای شکست استراتژی جمهوری اسلامی را که در بسیاری از سطوح بداهتش خیلی آشکار را عدم توازن بین دشمن شناسی و دوست شناسی دانست و بیان کرد توازنی بین تهدید شناسی و فرصت شناسی برقرار نیست.
وی افزود اگر رسانه های حزب اللهی را پیگیری کرده باشید با ده ها استاد دانشگاه و شاعر و نخبه ضدانقلاب آشنا می شوید ولی با یک دهم همین تعداد نخبه حزب اللهی آشنا نمی شوید چون کمتر به آن می پردازند. روزنامه کیهان در طول ۱۰ سال گذشته یک تیتر دو از رحیم پور ازغدی نرفته است. زمانی که روزنامه ایران ۶ یا ۸ سال دست اصول گرایان بود و فقط یک تیتر سه از سعید قاسمی آوردند اما روزنامه شرق تیتر یک خود را به دیزی خوردن بازیگر فرانسوی با کیارستمی اختصاص داده بود.
جلیلی با اشاره به اینکه بیشتر اخبار پخش شده بین افراد منفی است بیان کرد، سال ۱۳۷۱ مقام معظم رهبری یادداشتی برای کتاب زنده باد کمیل نوشتند و بیان کردند: "خوب است اگر به زبان های عربی و انگلیسی ترجمه شود." با وجود اینکه این کتاب ۱۰۰ صفحه بیشتر نیست اما ۲۲ سال هنوز کتابی منتشر نشده حداقل تا پارسال که منتشر نشده بود. این کتاب یک بحث پیچیده ایدئولوژیک نبوده که سخت باشد که قابل فهم برای افراد نباشد بلکه یک مصداق بوده اما با گذشت سال ها اتفاقی نمی افتد.
وحید جلیلی با ذکر این نکته که فعال فرهنگی باید یک فرصت شناس باشد بیان کرد اگر این آسیب شناسی را قبول داشته باشیم اتفاقا مسیر خیلی روشن است و برگ برنده دست ماست فقط باید یک تلنگر به ذهن ما بخورد تا این توازن در دل و بیان و رفتارهایمان برقرار شود.
وی ادامه داد پدر یا مادر شهیدی از دنیا می روند بدون اینکه کاغذ و کلیپی از آن ها بماند درحالی که اطراف خانه آنها پر از موسسه فرهنگی و پایگاه است. فعالیت و تشکیلات و پول هست اما کار فرهنگی مفیدی صورت نمی گیرد. یعنی در ظاهر فعالیت و تشکیلات است و پول خرج می شود اما کاری صورت نمی گیرد. سردار قاسم سلیمانی سه سال پیش به کرمان می روند و می بینند که پدر و مادرهای شهدا طبق آمار هفته ای دو یا سه نفر از آن ها از بین می روند و ایشان افرادی را جمع می کنند و در عرض یک سال و نیم سه هزار مصاحبه انجام می دهند که از دل آنها سبک تربیتی شهید پرورانه در آمده است و همچنین از این مصاحبه ها می شود داستان و نمایش نامه نوشت و فیلم سینمایی و سریال دفاع مقدس ساخت و کار رسانه ای انجام داد و همچنین می شود از روی آن مصاحبه ها، پایان نامه و یادداشت در حوزه جامعه شناسی و علوم تربیتی نوشت. هم خروجی آکادمیک دارد و هم دراماتیک و هم رسانه ای.
وحید جلیلی در ادامه تعبیر غرب زدگی حزب اللهی را دو نوع برشمرد و توضیح داد نوع اول آن افرادی هستند که روبروی غرب ایستاده و آن را ستایش می کنند و آه می کشند که کاش جامعه آنها مثل غرب شود.
و نوع دوم غرب زدگی افرادی هستند که رو به غرب ایستاده و فحش و ناسزا می دهند و آن ها را شیطان پرست و فاسد می خوانند.
وی ادامه داد این دو گروه های غرب زده با یکدیگرهم پیمان هستند و یک فصل مشترک دارند، این ها در غافل شدن از نخبه های کشور با یکدیگر هم پیمان شده اند و در رو برگرداندن از داشته های جامعه خودی و بی اعتنایی به گنجینه های عظیم و معنوی ایرانی با هم همدست هستند و می گویند فقط و فقط باید به غرب فکر کرد، یکی از آن ها می گوید باید به غرب نگاه کرد فحش داد و دیگری می گوید باید ستایش کرد ولی هردو این ها در بی اعتنایی به این گنجینه ها یکسان هستند.
وحید جلیلی خاطر نشان کرد اتفاقی که باید بیفتد این است که ما باید به داشته های جامعه خود اعتنا کنیم و بیان کرد اگر نادر مهدوی برای آمریکایی ها یا کمونیست ها بود وضعیتش این گونه بود؟ اگر نادرمهدوی برای آن ها بود امروز به اندازه چگوآرا مطرح بود و در سراسر کشور عکسش به دیوار ها بود ولی مشکلش این است که دوستانش ما هستیم و این گنجینه ها در کشور بسیار هستند.
این کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به این که در برخی کشورها هیچ تاریخی ندارند ولی از افسانه برای خودشان تاریخ می سازند افزود، ما این همه واقعیت های باشکوه برانگیزاننده، تاثیر گزار و دل نشین داریم . هر کدام از ما یک دقیقه تمرکز کنیم می بینیم چندتا اوشین اطراف ما است و پای این ها به رسانه و سینما باز نمی شود.
وحید جلیلی با انتقاد از عدم ساخت فیلم در ۲۰ سال گذشته راجع به تاریخ انقلاب خاطر نشان کرد، در سینمایی که ۹۰ درصد آن دولتی است و پولش را دولت می دهد در زمینه تاریخ انقلابی فعالیت چندانی ندارد.
وی شهدا را گنجینه های معنوی ای برای کشور خواند و به لزوم شناخته شدن بیشتر شهدا تاکید کرد و افزود، همین شهید عبدالحسین برونسی که حضرت آقا هم چند بار از ایشان یاد کردند ، اهل مشهد بود. کتاب خاک های نرم کوشک داستان زندگانی ایشان است. ولی تا زمانی که آقا اسم ایشان را در دیدار با کارگردان ها نیاورد شناخته نشد. بحث بحث ظرفیت ها و فعلیت ها است. چقدر پتانسیل داریم و چقدر از آن استفاده می کنیم. کارهای خوبی شده است و لی حتما کم کاری هایی داریم که شهدا در کشورهای ونزوئلا و و یونان و اندونزی شناخته شده نیست.
وحید جلیلی در ادامه به پرسش های دانشجویان پیرامون مسایل فرهنگی پاسخ داد.
وی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان برای ارائه راهکار فرهنگی در دانشگاه افزود، باید محتوای خود را در زمینه مسائل فرهنگی بالا ببرید و نگاهتان به صحبت های رهبری باشد.
این کارشناس مسائل فرهنگی ضمن بیان خاطره ای از دیدار با مقام معظم رهبری تمرکز آقا بر مسایل فرهنگی را نقطه قوت دانست و افزد، اگر از شماسوال کنم که چه کسی سه تا داستان نویس انقلابی یا شاعر انقلابی می شناسد شاید نتوانید جواب دهید. اما اگر این سوال را از آقا بکنم حداقل ۳۰ نفر را پشت سر هم نام می برد. به طور مثال هادی فردوسی ۱۹ شاعر ۱۹ ساله اهل روستا در دیدار با آقا جلو رفت و خودش را معرفی کرد. آقا گفتند می شناسند و یک رباعی هم از او خواندند.
وحید جلیلی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در رابطه با مختصات فضای فعلی دانشگاه هر دوره را دارای یک مختصات منحصر به فرد دانست و افزود، اما اصول و قاعده مختصات دانشگاه ها یکسان است و حتی تهدید ها و فرصت ها هم خیلی تفاوت جدی نکرده است. ما اگر اصول را بدانم می توانیم کار کنیم.
وی با اشاره به این که باید در دانشگاه فرصت محور باشیم تا تهدید محور افزود، خیلی جای کار در دانشگاه وجود دارد. دست ما امروز پر است. انواع و اقسام کتاب ها و فیلم های جذاب در اختیار شما هست. به حوزه هایی که پرداخته نشده بپردازید. محصولاتفکری هنری و رسانه ای متعددی برای استفاده وجود دارد. ولی وقتی ما خودمان نمیبینیم و نمی خواهیم نمی توانیم به بقیه برسانیم.
وحید جلیلی در جواب به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر این که چرا در عرصه فرهنگی کم کاری شده گفت: مثلا افتخار آقای دولت آبادی این است که من یک کار راجع به جنگ ننوشتم، فکر کنید چه تفکر خلاقی می خواست که رزمندگان را بشناسند.مشکل هنرمندان واهالی رسانه این است که از مشکلات جامعه ی خود عقب تر اند. چرا دا بیشتر از هر کتابی فروش می کند ،پایی که جا ماند همین طور. بخاطر اینکه روشنفکران در جامعه خود نبودند. ملت می گوید چیز تخیلی تو را من دراماتیک تر و واقعی تر از تو تجربه کردم.گنجینه انقلاب اسلامی این است در کار فرهنگی. امثال شهدا کم کاری از جانب کسانی نبوده که این ها می دانستند و در جامعه ارایه ندادند؟ رحیم مخدومی می گوید من که از همان سال ۶۷ کتاب نوشتم. شما مواقعی می توانی یقه ی آنهایی را بگیری که در مقابل آن ها حق آن ها را ادا کرده باشی و قدر آن ها را دانسته باشی. ده ها اثر نه فقط در حوزه کتاب که در حوزه های دیگر می شناسیم که وجود دارند اما ظهور ندارد.اگر استراتؤیک تهدید محور را به فرصت محور تغییر دهیم.
وی در پاسخ به سوال درمورد راهبر فرهنگی پیشهادی و اینکه مشکل اصلی فرهنگی چیست؟ کفت: هنر باید مسئله داشته باشد. مسئله یعنی چه؟ مسئله یعنی یک ترکیبی از مجهولات و معلومات کمک می گیری برای حل مجهولات که هنر باید طرح ر کند برای مجهولات. باید داشته ها در کنار داشته ها قرار گیرند. بدین معنا حزب اللهی ها به دنبال طرح مسئله هستند ولی روشنفکر ها می گویند مسئله ما حل شده و داشته ای نداریم وجامعه ما چیزی ندارد که با آن مسئله خود را حل کند. اتفاقا ما دنبال طرح مسئله هستیم.متقدترین جریان،جریان حزب الله است اما در کارش داشته ها را هم می بیند راهکار این است که خلا ها را ببینیم اما بیشتر از آن داشته ها را ببینیم. آقا می دانید چقدر امیدوار صحبت می کند.ب ا این که کلی خبر منفی می رسد ، اما ایشان باز هم امیدوارانه صحبت می کند چون که نگاه عمیقی دارند.
وی در پاسخ به سوالی در مورد این که جشنواره فجر فقط برای خواص است و فعالان فرهنگی خوب کار نمی کنند گفت: بسیاری از کارهایی که می خواهیم بکنیم می گوییم موانع وجود دارد.من می گویم اگر نود و پنج درصد مانع وجود دارد شما در همان پنج درصد کار کن.اگر مرا می شناختید این را نمی گفتید، یکی را پیدا کنید که بیشتر از من به مدیریت فرهنگی نقد کرده باشد.مثلا دلیل اخراج من از سازمان سوره نقد صدا و سیما بود. اما حواستان باشد به شما باج نمی دهند. جامعه ای که راهکار برای مسئله پیدا می کند رشد می کند.در بحث سینمای حرفه ای این که چگونه به سمت سینمای حرفه ای برویم باید گفت در بحث سینمای داستانی راه را خوب پیموده ایم. اگر اینگونه پیش برویم می توانیم موفق شویم.
جلیلی در پاسخ به سوال درمورد اینکه چرا به یک عده مجوز داده می شود اما به عده ای دیگر نه گفت: نمی دانم دلیل این که مجوز کتاب به برخی داده می شود و به برخی نه، چیست اما مشکل کار فرهنگی مجوز نداشتن نیست.
جلیلی در پاسخ به سوالی درمورد کار هایی که در معاونت فرهنگی مشهد کرده است گفت: فعالیت های فرهنگی به صورت محسوس امور فرهنگی در مشهد انجام شده است که کارهای زیادی صورت گرفته اما یکی از آن ها نام نهادن کوچه ای به نام شهدای گوهرشاد است. مظلومیت آن ها و تلخی آن واقعه هنوز در ذهن مردم وجود دارد.
*رجا
وحید جلیلی در ابتدا با اشاره به یادداشت های خود به نام های دشمن شناسان دوست فراموش و غرب زدگی حزب اللهی صحبت های خود را با ذکر خاطره ای آغاز و بیان کرد، چند سال پیش برای یادواره شهیدی به برازجان بوشهر رفتم و در آنجا با تعدادی جوان بسیجی که مشغول کارفرهنگی بودند مواجه شدم، آنها کار فرهنگی خود را دانلود کلیپ های شیطان شناسی و مسلط شدن بر مبحث شیطان پرستی و فرقه های آن بیان کردند. از آنها پرسیدم که شما فردی به نام نادر مهدوی و بیژن گرد را می شناسید؟ پاسخ آنها خیر بود و من شروع کردم به معرفی این دو نفر و گفتم اینها از بچه های برازجان بوشهر هستند که هلیکوپتر آمریکا را در خلیج فارس زدند و ناو آن در تنگه هرمز منفجر کرده و آبروی آمریکا را بردند و در یکی از عملیات ها هم اسیر و زیر شکنجه آمریکایی ها شهید شدند و جنازه آن ها به ایران تحویل داده شد.
جلیلی ادامه داد از آن ها پرسیدند چرا تا به حال حتی اسم این دو شهید اهل برازجان بوشهر را نشنیده بودیم؟ و خود پاسخ دادم چون مشغول کار فرهنگی ای بودید که اولویت نداشت و باز پرسیدم شما تا حالا یک شیطان پرست را خودتان دیده اید؟ پاسخ دادند نه ندیدیم اما می گویند که شیطان پرستان ایران را گرفته اند! و باز پرسیدم شما چند بار دیدید که رهبر انقلاب در سخنرانی خود به جوانان بگویند که با شیطان پرستان مواجهه کنید؟ چطور می شود مسئله اول ذهنی شما که تمام وقتتان را پر کرده است و اولویت اول شماست اما اولویت صدم رهبر که ادعای جان فدایی او را دارید نباشد؟ تعیین اولویت ها جز وظایف رهبر انقلاب است.
جلیلی در مورد کارهای فرهنگی انجام شده در کشور بیان کرد، ما می بینیم که هزارن کار فرهنگی در سراسر کشور با خرج هزینه های زیاد انجام می شود و شبکه سازی و برگزاری اردوهای مختلف انجام می پذیرد و بودجه ها و ساعت های زیادی صرف کار فرهنگی و آموزشی می شود اما باز وضعیت فرهنگی در کشور ما این گونه است که ما از آن راضی نیستیم پس این گونه نیست که کار انجام نشده باشد پس این کارها در جایی عیب دارند؛ مشکل ما یک مشکل راهبردی است.
وی در توضیح مشکل راهبردی بیان کرد، اگر راهبرد را غلط اتخاذ کنید، کار می کنید ولی نتیجه نمی گیرید و من اسم خطای راهبردی را تهدید محوری گذاشتم و آن را توضیح داده ام که می توانید دریادداشت های من مطالعه کنید.
جلیلی از دانشجویان پرسید که تعریف فعال فرهنگی در ذهنشان چیست و همچنین فعال فرهنگی در جمهوری اسلامی چطور تعریف می شود؟ و خود پاسخ داد آنچه از فعال فرهنگی در ذهن تداعی می شود این است که فعال فرهنگی فردیست که تهدید های فرهنگی جمهوری اسلامی را می شناسد و با ده ها شخصیت و اثر ضد فرهنگی و ضد دینی و روشن فکری آشناست و ذهنش در اثر اردوها و دوره های آموزشی مختلفی که شرکت کرده است نسبت به تهدیدهای تئوری، فکری، فرهنگی و اجتماعی حساس شده است.
این فعال فرهنگی از دانشجویان پرسید شما اسم اکبر گنجی و رحیم مخدومی را شنیده اید؟ و ادامه داد این یکی از مشکلات ما است که دشمنان و افرادی که بر ضد جمهوری اسلامی حرف زده اند را می شناسیم اما اسم دوستانمان را که برای حزب اللهی ها کار کرده است و رهبری بارها و بارها از ایشان تقدیر کردند و آثارشان را خوانده و تایید کرده اند را نمی شناسیم.
وحید جلیلی ماجرای شکست استراتژی جمهوری اسلامی را که در بسیاری از سطوح بداهتش خیلی آشکار را عدم توازن بین دشمن شناسی و دوست شناسی دانست و بیان کرد توازنی بین تهدید شناسی و فرصت شناسی برقرار نیست.
وی افزود اگر رسانه های حزب اللهی را پیگیری کرده باشید با ده ها استاد دانشگاه و شاعر و نخبه ضدانقلاب آشنا می شوید ولی با یک دهم همین تعداد نخبه حزب اللهی آشنا نمی شوید چون کمتر به آن می پردازند. روزنامه کیهان در طول ۱۰ سال گذشته یک تیتر دو از رحیم پور ازغدی نرفته است. زمانی که روزنامه ایران ۶ یا ۸ سال دست اصول گرایان بود و فقط یک تیتر سه از سعید قاسمی آوردند اما روزنامه شرق تیتر یک خود را به دیزی خوردن بازیگر فرانسوی با کیارستمی اختصاص داده بود.
جلیلی با اشاره به اینکه بیشتر اخبار پخش شده بین افراد منفی است بیان کرد، سال ۱۳۷۱ مقام معظم رهبری یادداشتی برای کتاب زنده باد کمیل نوشتند و بیان کردند: "خوب است اگر به زبان های عربی و انگلیسی ترجمه شود." با وجود اینکه این کتاب ۱۰۰ صفحه بیشتر نیست اما ۲۲ سال هنوز کتابی منتشر نشده حداقل تا پارسال که منتشر نشده بود. این کتاب یک بحث پیچیده ایدئولوژیک نبوده که سخت باشد که قابل فهم برای افراد نباشد بلکه یک مصداق بوده اما با گذشت سال ها اتفاقی نمی افتد.
وحید جلیلی با ذکر این نکته که فعال فرهنگی باید یک فرصت شناس باشد بیان کرد اگر این آسیب شناسی را قبول داشته باشیم اتفاقا مسیر خیلی روشن است و برگ برنده دست ماست فقط باید یک تلنگر به ذهن ما بخورد تا این توازن در دل و بیان و رفتارهایمان برقرار شود.
وی ادامه داد پدر یا مادر شهیدی از دنیا می روند بدون اینکه کاغذ و کلیپی از آن ها بماند درحالی که اطراف خانه آنها پر از موسسه فرهنگی و پایگاه است. فعالیت و تشکیلات و پول هست اما کار فرهنگی مفیدی صورت نمی گیرد. یعنی در ظاهر فعالیت و تشکیلات است و پول خرج می شود اما کاری صورت نمی گیرد. سردار قاسم سلیمانی سه سال پیش به کرمان می روند و می بینند که پدر و مادرهای شهدا طبق آمار هفته ای دو یا سه نفر از آن ها از بین می روند و ایشان افرادی را جمع می کنند و در عرض یک سال و نیم سه هزار مصاحبه انجام می دهند که از دل آنها سبک تربیتی شهید پرورانه در آمده است و همچنین از این مصاحبه ها می شود داستان و نمایش نامه نوشت و فیلم سینمایی و سریال دفاع مقدس ساخت و کار رسانه ای انجام داد و همچنین می شود از روی آن مصاحبه ها، پایان نامه و یادداشت در حوزه جامعه شناسی و علوم تربیتی نوشت. هم خروجی آکادمیک دارد و هم دراماتیک و هم رسانه ای.
وحید جلیلی در ادامه تعبیر غرب زدگی حزب اللهی را دو نوع برشمرد و توضیح داد نوع اول آن افرادی هستند که روبروی غرب ایستاده و آن را ستایش می کنند و آه می کشند که کاش جامعه آنها مثل غرب شود.
و نوع دوم غرب زدگی افرادی هستند که رو به غرب ایستاده و فحش و ناسزا می دهند و آن ها را شیطان پرست و فاسد می خوانند.
وی ادامه داد این دو گروه های غرب زده با یکدیگرهم پیمان هستند و یک فصل مشترک دارند، این ها در غافل شدن از نخبه های کشور با یکدیگر هم پیمان شده اند و در رو برگرداندن از داشته های جامعه خودی و بی اعتنایی به گنجینه های عظیم و معنوی ایرانی با هم همدست هستند و می گویند فقط و فقط باید به غرب فکر کرد، یکی از آن ها می گوید باید به غرب نگاه کرد فحش داد و دیگری می گوید باید ستایش کرد ولی هردو این ها در بی اعتنایی به این گنجینه ها یکسان هستند.
وحید جلیلی خاطر نشان کرد اتفاقی که باید بیفتد این است که ما باید به داشته های جامعه خود اعتنا کنیم و بیان کرد اگر نادر مهدوی برای آمریکایی ها یا کمونیست ها بود وضعیتش این گونه بود؟ اگر نادرمهدوی برای آن ها بود امروز به اندازه چگوآرا مطرح بود و در سراسر کشور عکسش به دیوار ها بود ولی مشکلش این است که دوستانش ما هستیم و این گنجینه ها در کشور بسیار هستند.
این کارشناس مسائل فرهنگی با اشاره به این که در برخی کشورها هیچ تاریخی ندارند ولی از افسانه برای خودشان تاریخ می سازند افزود، ما این همه واقعیت های باشکوه برانگیزاننده، تاثیر گزار و دل نشین داریم . هر کدام از ما یک دقیقه تمرکز کنیم می بینیم چندتا اوشین اطراف ما است و پای این ها به رسانه و سینما باز نمی شود.
وحید جلیلی با انتقاد از عدم ساخت فیلم در ۲۰ سال گذشته راجع به تاریخ انقلاب خاطر نشان کرد، در سینمایی که ۹۰ درصد آن دولتی است و پولش را دولت می دهد در زمینه تاریخ انقلابی فعالیت چندانی ندارد.
وی شهدا را گنجینه های معنوی ای برای کشور خواند و به لزوم شناخته شدن بیشتر شهدا تاکید کرد و افزود، همین شهید عبدالحسین برونسی که حضرت آقا هم چند بار از ایشان یاد کردند ، اهل مشهد بود. کتاب خاک های نرم کوشک داستان زندگانی ایشان است. ولی تا زمانی که آقا اسم ایشان را در دیدار با کارگردان ها نیاورد شناخته نشد. بحث بحث ظرفیت ها و فعلیت ها است. چقدر پتانسیل داریم و چقدر از آن استفاده می کنیم. کارهای خوبی شده است و لی حتما کم کاری هایی داریم که شهدا در کشورهای ونزوئلا و و یونان و اندونزی شناخته شده نیست.
وحید جلیلی در ادامه به پرسش های دانشجویان پیرامون مسایل فرهنگی پاسخ داد.
وی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان برای ارائه راهکار فرهنگی در دانشگاه افزود، باید محتوای خود را در زمینه مسائل فرهنگی بالا ببرید و نگاهتان به صحبت های رهبری باشد.
این کارشناس مسائل فرهنگی ضمن بیان خاطره ای از دیدار با مقام معظم رهبری تمرکز آقا بر مسایل فرهنگی را نقطه قوت دانست و افزد، اگر از شماسوال کنم که چه کسی سه تا داستان نویس انقلابی یا شاعر انقلابی می شناسد شاید نتوانید جواب دهید. اما اگر این سوال را از آقا بکنم حداقل ۳۰ نفر را پشت سر هم نام می برد. به طور مثال هادی فردوسی ۱۹ شاعر ۱۹ ساله اهل روستا در دیدار با آقا جلو رفت و خودش را معرفی کرد. آقا گفتند می شناسند و یک رباعی هم از او خواندند.
وحید جلیلی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در رابطه با مختصات فضای فعلی دانشگاه هر دوره را دارای یک مختصات منحصر به فرد دانست و افزود، اما اصول و قاعده مختصات دانشگاه ها یکسان است و حتی تهدید ها و فرصت ها هم خیلی تفاوت جدی نکرده است. ما اگر اصول را بدانم می توانیم کار کنیم.
وی با اشاره به این که باید در دانشگاه فرصت محور باشیم تا تهدید محور افزود، خیلی جای کار در دانشگاه وجود دارد. دست ما امروز پر است. انواع و اقسام کتاب ها و فیلم های جذاب در اختیار شما هست. به حوزه هایی که پرداخته نشده بپردازید. محصولاتفکری هنری و رسانه ای متعددی برای استفاده وجود دارد. ولی وقتی ما خودمان نمیبینیم و نمی خواهیم نمی توانیم به بقیه برسانیم.
وحید جلیلی در جواب به پرسش یکی از دانشجویان مبنی بر این که چرا در عرصه فرهنگی کم کاری شده گفت: مثلا افتخار آقای دولت آبادی این است که من یک کار راجع به جنگ ننوشتم، فکر کنید چه تفکر خلاقی می خواست که رزمندگان را بشناسند.مشکل هنرمندان واهالی رسانه این است که از مشکلات جامعه ی خود عقب تر اند. چرا دا بیشتر از هر کتابی فروش می کند ،پایی که جا ماند همین طور. بخاطر اینکه روشنفکران در جامعه خود نبودند. ملت می گوید چیز تخیلی تو را من دراماتیک تر و واقعی تر از تو تجربه کردم.گنجینه انقلاب اسلامی این است در کار فرهنگی. امثال شهدا کم کاری از جانب کسانی نبوده که این ها می دانستند و در جامعه ارایه ندادند؟ رحیم مخدومی می گوید من که از همان سال ۶۷ کتاب نوشتم. شما مواقعی می توانی یقه ی آنهایی را بگیری که در مقابل آن ها حق آن ها را ادا کرده باشی و قدر آن ها را دانسته باشی. ده ها اثر نه فقط در حوزه کتاب که در حوزه های دیگر می شناسیم که وجود دارند اما ظهور ندارد.اگر استراتؤیک تهدید محور را به فرصت محور تغییر دهیم.
وی در پاسخ به سوال درمورد راهبر فرهنگی پیشهادی و اینکه مشکل اصلی فرهنگی چیست؟ کفت: هنر باید مسئله داشته باشد. مسئله یعنی چه؟ مسئله یعنی یک ترکیبی از مجهولات و معلومات کمک می گیری برای حل مجهولات که هنر باید طرح ر کند برای مجهولات. باید داشته ها در کنار داشته ها قرار گیرند. بدین معنا حزب اللهی ها به دنبال طرح مسئله هستند ولی روشنفکر ها می گویند مسئله ما حل شده و داشته ای نداریم وجامعه ما چیزی ندارد که با آن مسئله خود را حل کند. اتفاقا ما دنبال طرح مسئله هستیم.متقدترین جریان،جریان حزب الله است اما در کارش داشته ها را هم می بیند راهکار این است که خلا ها را ببینیم اما بیشتر از آن داشته ها را ببینیم. آقا می دانید چقدر امیدوار صحبت می کند.ب ا این که کلی خبر منفی می رسد ، اما ایشان باز هم امیدوارانه صحبت می کند چون که نگاه عمیقی دارند.
وی در پاسخ به سوالی در مورد این که جشنواره فجر فقط برای خواص است و فعالان فرهنگی خوب کار نمی کنند گفت: بسیاری از کارهایی که می خواهیم بکنیم می گوییم موانع وجود دارد.من می گویم اگر نود و پنج درصد مانع وجود دارد شما در همان پنج درصد کار کن.اگر مرا می شناختید این را نمی گفتید، یکی را پیدا کنید که بیشتر از من به مدیریت فرهنگی نقد کرده باشد.مثلا دلیل اخراج من از سازمان سوره نقد صدا و سیما بود. اما حواستان باشد به شما باج نمی دهند. جامعه ای که راهکار برای مسئله پیدا می کند رشد می کند.در بحث سینمای حرفه ای این که چگونه به سمت سینمای حرفه ای برویم باید گفت در بحث سینمای داستانی راه را خوب پیموده ایم. اگر اینگونه پیش برویم می توانیم موفق شویم.
جلیلی در پاسخ به سوال درمورد اینکه چرا به یک عده مجوز داده می شود اما به عده ای دیگر نه گفت: نمی دانم دلیل این که مجوز کتاب به برخی داده می شود و به برخی نه، چیست اما مشکل کار فرهنگی مجوز نداشتن نیست.
جلیلی در پاسخ به سوالی درمورد کار هایی که در معاونت فرهنگی مشهد کرده است گفت: فعالیت های فرهنگی به صورت محسوس امور فرهنگی در مشهد انجام شده است که کارهای زیادی صورت گرفته اما یکی از آن ها نام نهادن کوچه ای به نام شهدای گوهرشاد است. مظلومیت آن ها و تلخی آن واقعه هنوز در ذهن مردم وجود دارد.
*رجا
و همان جور هستند؟ آنروز شعار با عمل بود امروز چطور ؟ آیا آن روزها امام اجازه می داد به تیم مذاکره کنده در درخصوص پایان جنگ کسی اتهامی بزند و هرروز هیاهیوئئ برپاشود؟ امروز چطور ؟ وووووووو های فراوان که ازحوصله خارج است والسلام