شهید محمد جعفری منش مینویسد: وقتی همه حرکت میکنند و به بن بست میرسند ناگهان راه باز میشود. فقط این را میفهمند که لطف خدا شامل شده حالا به چه طریق نمیدانند. لطف خدا دائم است ولی آنها مقداری را که میفهمند امداد غیبی میدانند.

« امدادهای غیبی در کل دو صورت پیدا میکند، بعضی فردی است و فقط یک رزمنده خود از آن مطلع میشود و به دیگران نمیگوید و بعضی را دیگران هم آگاه میشوند. روح رزمنده رشد پیدا میکند و آنقدر آن مسئله را در خود بزرگ میبیند که احساس میکند که با دیگران قبول نمیکند و یا خودش بداند بهتر است. وقتی همه حرکت میکنند و به بن بست میرسند ناگهان راه باز میشود. فقط این را میفهمد که لطف خدا شامل شده حالا به چه طریق نمیدانند.
لطف خدا دائم است ولی آنها مقداری را که میفهمند امداد غیبی میدانند. در بدو جنگ که نه نیروی منظم و نه سلاح داشتیم اگر اتکای ما به خدا نبود چه میشد؟ خدا گناهان ما را نادیده گرفت و آنها را پوشاند. خدا ناشکریهای ما را نادیده گرفت و آنها را پوشاند ولی باز هم به ما نعمت داد و هر لحظه فیض خود را میرساند و امدادهای غیبی هر کدام نشانگر یکی یا چند صفات خدا است تا چقدر انسان بفهمد. اگر بخواهیم تک تک امدادهای غیبی را جمع آوری کنیم و به تحریر درآوریم خود کتابها میشود.»
*تسنیم