یک فعال سیاسی آمریکایی در نشست مطبوعاتی در خبرگزاری فارس ضمن اشاره به سنتهای مادیگرایانه در غرب، از مذاکرات هستهای ایران و 1+5 به عنوان حربهای برای گشودن درهای ایران به روی غرب نام برد.
به گزارش شهدای ایران، «مارک گلن» یکی از فعالان سیاسی و فرهنگی آمریکایی که مطالب خود را صریحاً در مجله «هلال و صلیب» به چاپ میرساند روز سهشنبه به همراه «نادر طالبزاده» در نشست خبرگزاری فارس تحت عنوان «تحولات غرب آسیا و لابی صهیونیستی در آمریکا» حاضر شدند. خبرنگارانی از رسانههای داخلی ایران در این نشست حاضر شدند و درباره نقش لابی صهیونیستی در آمریکا و تأثیرگذاری آن بر سیاستهای دولت آمریکا بحث و گفتوگو شد. *آمریکا یک کشور اشغال شده است که رفتار درستی با خبرنگاران این کشور نمیشود گلن در ابتدای نشست به تفاوت برخورد دولتمردان آمریکا و ایران اشاره کرد و گفت: در ابتدا میخواهم به خاطر برخورد مهربانانه و مطبوعی که در ایران با من شد تشکر کنم زیرا با من بعنوان یک خبرنگار در کشور خودم رفتار درستی نمیشود. من مجبورم در خصوص نظام غیرقانونی که ما را تحت پیگرد قرار میدهد، نگران باشم. من در کشوری زندگی میکنم که اشغالگری در آن بیش از غزه یا کرانه باختری است. درست است که سربازان و مسلسلها ما را احاطه نکردهاند اما یک کشور اشغال شده هستیم. خوشحال هستم که حداقل یک کشور در جهان وجود دارد که حقیقت در آن هنوز زنده است. *بعد از دیدن ایران پی بردم که تا چه اندازه اوضاع کشور آمریکا بد است وی ادامه داد: این دومین باری است که به ایران سفر داشتم و بار اول در ماه نوامبر بود. من از خانوادهای هستم که نیمی از آنها لبنانی هستند و به همین دلیل تا حدودی با خاورمیانه و نوع تفکر آنها آشنایی دارم. من میدانستم که وضع امور در کشور من بد است اما تا قبل از اینکه به ایران سفر کنم نمیدانستم که اوضاع تا چه اندازه در کشور من بد است. من در ماه نوامبر به ایران سفر کردم و نجابت جامعه ایران و مردم این کشور را مشاهده کرد و دیدم که تا چه اندازه امور هم از نظر اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی مرتب و منظم است. تمامی این چیزها برای من ناراحت کننده بود. به یاد دارم که وقتی وارد ایران شدم با همسرم تماس گرفتم و او درباره ایران و سفرم از من سوال پرسید و به او گفتم قبلاً میدانستم که تا چه اندازه اوضاع در آمریکا بد است اما با سفر به ایران و مقایسه امور در داخل ایران و آمریکا به بد بودن اوضاع و شرایط در آمریکا پی بردم. *غرب در تلاش برای نابودی ایران است گلن در ارتباط با هدف غرب از تحمیل تحریم علیه ایران گفت: از ماه نوامبر تا هماکنون که به ایران آمدم سه ماه فرصت داشتم تا درباره واقعیت ناخوشایندی که درباره بد بودن اوضاع غرب به آن رسیده بودم، تأمل کنم. آنها به این سو حرکت میکنند تا کشور شما را نابود کنند. *تحریم های غرب هیچ ربطی به مسئله هستهای ندارد همانطور که در مصاحبههای قبلی خود گفتم، تحریمهایی که غرب علیه ایران تحمیل کرده است هیچ ارتباطی به مسئله هستهای این کشور و اقدام آنها برای نابودی کشور شما ندارد. چیزی که من به آن رسیدم این است که به طوری کلی جهان اسلام و به طور خاص ایران بخشی از یک سیستم امنی در مقابل نظام حاکم سرمایهداری، مادیگرایی و صهیونیسم به وجود آورده است و به همین دلیل این ویروسی که کشور و تمدن من و غرب را تخریب کرده است، سعی دارد کشور شما را نیز تخریب کند. در عین حال ما باید به این آگاهی برسیم که تا چه اندازه این خرابکاران و مکاتب میخواهند شاهد تخریب کشور ایران باشند. وی ادامه داد: من بعنوان یک مسیحی، اسلام و آموزههای آن را تحسین میکنم و برای آن حرمت قائل هستم. من معتقدم که خدا نظر ویژهای به ایران دارد. فرضیه شخصی من این است که ایران اولین کشوری بود که یک هیأت ویژه برای ارائه هدایایی به مناسبت بزرگداشت تولد مسیح فرستاد. این رومیها و یونانیها نبودند که برای این نوزاد تازه متولد شده هدایایی بردند بلکه ایرانیان آن زمان بودند. *جایی برای ترسیدن از اسلام و مسلمانان وجود ندارد این فعال و روزنامهنگار آمریکایی ادامه داد: وظیفه من بعنوان یک خبرنگار مسیحی که میخواهد به هموطنان خود آگاهیهایی درباره اسلام بدهد این است که به بقیه بگویم که جایی برای ترسیدن از اسلام و مسلمانان وجود ندارد. من میدانم در اسلام یک پیشگویی شده است که در زمان ظهور «دجال» گروهی از مسیحیان و مسلمانان با یکدیگر متحد میشوند و من بعنوان روزنامهنگار تمام تلاش خودم را میکنم تا این پیشگویی محقق شود. نادر طالب زاده نیز در تکمیل سخنان گلن تصریح کرد: اولین قومی که قبل از تولد حضرت مسیح برای حضرت مریم هدایایی آوردند، از عالمان و ستارهشناسان ایرانی بودند که حقیقت را شناختند و گروهی از رومیها که اشغالگر بودند و یا یهودیان نبودند که برای حضرت مریم هدیه آوردند. *باعث امیدواری بود که رهبر ایران جوانان را مورد خطاب قرار داد/جوانان قشری هستند که باید بیشترین هزینه نظام وحشتناک غرب را بپردازند گلن در پاسخ به سوالی درباره تأثیر ژئوپالتیک نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی گفت: «من بعد از خواندن نامه رهبر ایران به جوانان غربی بسیار مشعوف شدم و تحت تأثیر قرار گرفتم، به ویژه آنکه این نامه مستقیماً جوانان غربی را مورد خطاب قرار داده بود. من از آن جهت که مستقیماً جوانان مورد خطاب قرار گرفتم، دلگرم شدم زیرا جوانان قشری هستند که بیشترین هزینه نظام وحشتناک غرب را باید بپردازند. این حقیقت که رهبر ایران تصمیم گرفتند بعد از حادثهای که در پاریس رخ داد، این پیام را ابلاغ کنند، بسیار حائز اهمیت است زیرا جوانان قشری هستند که بیشترین آسیب را از آنچه که صهیونیستها طراحی و برنامهریزی کردهاند، متحمل میشوند. آنها افرادی هستند که بعدها جان خود را در این جنگها (که صهیونیستها عامل آن هستند) از دست میدهند. با پرداخت مالیاتهایی مجبورند هزینه این حملات و جنگها را بپردازند و مجبورند فرزندان خود را به این جنگها بفرستند و فرزندانشان را در این جنگهایی که به هیچ عنوان ضروری نیست، از دست بدهند. اسلام به هیچ عنوان دشمن کسی جز شر و بدی نیست و بههمین دلیل است که اشرار و شیاطین تلاش میکنند تا اسلام را تخریب کنند. *اعتیاد به مادیگرایی در غرب وی درباره تأثیر نامه رهبری بر جوانان غربی به ویژه جوانان آمریکایی اینگونه گفت که احترام زیادی برای پیامی که رهبر ایران برای جوانان غرب ابلاغ کردند قائل است و ادامه داد: اطلاعی درباره کودکان غرب ندارم اما در آمریکا بچهها هیچ دین و هیچ خدایی ندارند. آنها به مادیگرایی معتاد شدهاند. وضعیت هولناکی در اطراف فرزندان ما به وجود آمده است. علیرغم آنکه احترام زیادی برای نامه رهبر ایران قائل هستم اما واقعاً اگر بخواهم بگویم که این نامه چه تأثیری خواهد داشت، حقیقتاً باید بگویم که تأثیر زیادی نخواهد داشت. بچههایی که در آمریکا دین دارند، دین آنها مسیحیت صهیونیستی است. اگر به کلیسا بروید، کلیساها به کنیسه تبدیل شدهاند که صهیونیستها در آن موعظه میکنند و نصایحی مطرح میشود که مسلمانان را هدف قرار میدهد و گفته میشود که از اسلام و مسلمین بترسند و من خود در کلیساهایی که آنجا میروم چنین مطالبی را شنیدهام و متأسفانه به همین دلایل چندان خوشبین نیستم که نامه رهبری تأثیر زیادی داشته باشد. *مسیحیت صهیونیستی جامعه آمریکا را دربرگرفته است و در کلیساها افراد به ترس از اسلام موعظه میشوند گلن در پاسخ به اینکه پیام رهبری ایران تا چه اندازه در بین جوانان غربی توزیع شده است، گفت: متأسفانه به اعتقاد من تنها چیزی که افکار غرب در قبال اسلام، سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه و وابستگی سمی ما به اسرائیل تغییر میدهد، وقتی است که متحمل آسیب شدیدی از این موضوعات شوند. دشمن طوری عمل کرده است که زخم و نیش درد در جامعه آمریکا احساس نشود و جامعه آمریکا نداند در چه وضعیتی قرار گرفته است. دشمن در دور کردن ما از هرگونه رنج و عذاب بسیار موفق عمل کرده است. آنها موفق شدهاند که جامعه آمریکا را از آسیبهایی که این جنگها و سیاستها به همراه دارند، دور نگه دارند و سیستم طوری است که زخم درد احساس نشود. جامعه آمریکا وضعیتی همچون یک معتاد دارند که هرچه قدر به او از مضرات مواد مخدر گفته میشود، توجهی نمیکند مگر اینکه به بیمارستان منتقل شود و لحظه قبل از مرگش فرابرسد که بخواهد تصمیم بگیرد که خود را از این وضعیت نجات دهد و جامعه آمریکا نیز باید به آن درجه برسد که درباره نجات خود تصمیم بگیرد. *جامعه آمریکا را در انزوا نگه میدارند تا حقایق رخدادهای جهان را درک نکند این کارشناس آمریکایی تأکید کرد که آمریکاییها وقتی به این درجه از درک و فهم خواهند رسید که شخصاً از اینگونه سیاستها متحمل آسیب شوند و پی ببرند که این سیاستها به آنها آسیب وارد میکند و گفت: آمریکاییها انسانهایی بسیار مادیگرایی هستند و هر ساله یک سیستم مشابه در آمریکا اجرا میشود زیرا ما همچنان در حال جنگ هستیم و در جنگهایی که تاکنون بوده مشارکت میکنیم، البته نشانههای امیدوارکنندهای وجود دارد و ما برای اولین بار در 50 سال اخیر شاهد آن بودیم که یک رئیسجمهور آمریکا مقابل نخستوزیر اسرائیل ایستاده است و به او میگوید آن راهی که آنها میروند را نمیرود. وقتی طبقه سیاسی به نقطهای برسند که مشاهده کنند چیزی از وابستگی و ارتباط سمی با اسرائیل برجای نمیماند و ادامه رابطه با اسرائیل فایدهای ندارد، شاید آن موقع به این فهم و درک برسند اما بگذارید بگویم که برای نجات از سقوط خیلی دیر شده است. *احتمالاً زمانی فرامیرسد که آمریکا با اسرائیل در جنگ خواهد بود وی تأکید کرد: من معتقدم ممکن است روزی برسد که آمریکا با اسرائیل در جنگ باشد. اگر روزی برسد که بنیامین نتانیاهو به یک ساختمان دیگر آمریکا حمله کند و آن را منفجر سازد یا اینکه یک کشتی آمریکایی را همانطور که به کشتی امدادرسان به غزه حمله کرد، مورد حمله قرار دهد و یک رئیسجمهور دیگر آمریکا را به قتل برساند همانطور که اسرائیل جان اف کندی را به قتل رساند، به اعتقاد من زمانی است که حادثه بعدی یک نقطه عطف خواهد بود که طبقه سیاسی، پنتاگون و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا به زبان بیایند و بگویند که اسرائیل دیگر از حد گذرانده است و دیگر بس است. *مسیحیت صهیونیستی از حق رأی بالایی در آمریکا برخوردار است گلن در ارتباط با مسائل عجیب و غریبی که در مسیحیت وجود دارد اینگونه گفت که عقاید عجیبی در مسیحیت وجود دارد، فرقههای عجیبی وجود دارد و تصریح کرد: یک بلوک جدید بزرگ رأی در آمریکا هست که سیاسی است و آنها مسیحیت صهیونیسم هستند که قبلاً نبودند که این گروه بعد از حضرت مسیح نتانیاهو را به عنوان یک شخصیت بزرگ قبول دارند. با آنها نمیتوان با منطق صحبت کرد زیرا هیچ منطقی ندارند و نمیتوان برای آنها دلیل آورد و این یک وضع جدید آمریکا است. وی در ارتباط با تأثیر صهیونیستها در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) گفت: آنچه که در حال حاضر در آمریکا شاهد آن هستیم جنگ بین طرفداران راستگرا و چپگرای اسرائیل است. در دنیای جرایم دو نوع مجرم وجود دارد، یکی از آنها مجرمان هوشمند هستند و دیگری مجرمان کودن هستند. جنایتکار هوشمند همه جوانب را بررسی میکند تا به دام نیفتد اما جنایتکار کودن در مقابل چشمان عموم و مأموران پلیس، کارهایش را پیش میبرد و به همین دلیل دستگیر میشود و به زندان میافتد. این دقیقاً چیزی است که در آمریکا در حال رخ دادن است. چپگرایان، هوشمندانه عمل میکنند و راستگرایان همچون جنایتکاران کودن عمل میکنند که این گروه در واقع تابع نتانیاهو هستند. هر بار که نتانیاهو صحبت میکند به طور طبیعی یک تمایلی به سمت چپگرایان به وجود میآید. جنایتکاران چپگرایی که هم اکنون در کاخ سفید هستند میخواهند همه چیز را آرام کنترل کنند. *اوباما به شیوهای هوشمندانه به دنبال تخریب ایران است گلن تأکید کرد: فراموش نکنید که اوباما و طرفداران صهیونیستی که پشت او قرار دارند و موجب انتخاب او بعنوان رئیسجمهور آمریکا شدند تلاش میکنند تا ایران را تخریب کنند، همانطور که بوش میخواست چنین کاری بکند اما اوباما مثل نتانیاهو میخواهند این کار را به شیوه دیگری انجام دهد. اوباما به جای آنکه به سمت ایران بمب پرتاب کرد، همانطور که بوش عراق را بمباران کرد. *آمریکا میخواهد با ایجاد یک بهار فارسی دوباره به ایران بازگردد وی تأکید کرد: ایران در سال 1979 صهیونیسم و غرب را از ایران بیرون کرد و آنها هماکنون به دنبال آن هستند که با ایجاد یک بهار فارسی بتوانند دوباره به ایران بازگردند. بنابراین تمامی این مذاکرات هستهای و تحریمها یک حیله است و طعمهای است تا به هدف خود برسد. آنها به دنبال این هستند که ایران نظام مالی خود را همراستا با غرب قرار دهد. رسانههایش را به روی هالیوود باز کند و در نهایت سرویسهای اطلاعاتی ایران جایگزین شود و در نهایت ایران به کشوری تبدیل خواهد شد که توسط آمریکا و صهیونیستها کنترل میشود. من فکر میکنم که تمام موضوع هستهای ایران برای این است که این کشور درهای خود را به سوی غرب بگشاید و نوع دیگری از تهاجمی به ایران صورت بگیرد. *آمریکا عادت دارد انگشت اتهام را به سوی کشورهای دیگر نشانه برود گلن در خصوص نقض حقوق بشر در آمریکا و استانداردهای دوگانه این کشور در قبال رویارویی با مسئله حقوق بشر تصریح کرد: مشکلات زیادی در آمریکا در زمینه نژادها وجود دارد. اقلیتها در آمریکا وضعیت چندان مناسبی ندارند. مسئله کمبود شغل و مشکلات اقتصادی این شرایط را سختتر میکند و شرایط پرتنشی را ایجاد میکند که من از اول زندگی تا بحال ندیده بودم. مسائلی همچون تبعیض نژادی در آمریکا و رفتار پلیس با سیاهپوستان واقعاً وجود دارد اما مسئلهای که باید در خصوص ادعاهای حقوق بشری آمریکا درباره ایران و کره شمالی مورد توجه قرار داد رفتاری است که خود آمریکا با کشورهای دیگری چون عراق، سوریه و لیبی و کشورهای دیگر دارد. مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که این رویه آمریکا است که همیشه انگشت اتهام خود را به سوی کشورهای دیگر نشانه بگیرد و به آنها بگوید شما حقوق بشر را نقض میکنید و این یک رفتار ریاکارانه است. *سیاهپوستان را عامدانه در وضعیت بد قرار میدهند تا از آنها بهرهجویی سیاسی کنند وی تأکید کرد: وضعیتی که سیاهپوستان در آن زندگی میکنند کاملاً عامدانه است و طبقه سیاسی آمریکا به صورت عامدانه آنها را در وضعیت فقر قرار میدهند تا در موارد لازم از آنها بهرهجویی سیاسی و اجتماعی کنند. آقای طالبزاده نیز در پاسخ به اینکه چه حادثهای بود که باعث این بیداری در جوامع غربی و به پاخاستن برخی کارشناسان آمریکایی شد، تصریح کرد که حوادث زیادی رخ داده است که آمریکا همه آنها را مخفی کرده است و بر روی آنها سرپوش قرار داده است اما حادثه 11 سپتامبر بیداری بزرگی بود زیرا آمریکا بعد از آن حادثه دیگر با قدرت و تکبر جواب نمیدهد. وی تصریح کرد: حادثه 11 سپتامبر که بهانهای برای حضور آمریکا در خاورمیانه شد، حادثهای است که قابل هضم نیست و یک بیداری بزرگ در غرب به حساب میآید و موجب شد کارشناسان آمریکایی و غربی بیدار شوند و دیدگاه خود را تغییر دهند. *قرآن نشان داد آنچه در غرب درباره مسلمانان و اسلام گفته میشد، دروغ است گلن نیز در پاسخ به این سوال تصریح کرد: برای من شخصاً دو رخداد پیش آمد که موجب شد عقیدهام تغییر کند و اولین آن موارد این بود که یک نسخه از قرآن را خواندم و متوجه شدم تمام آنچه که درباره اسلام به من گفته شده است، دروغ است. وقتی که دیدم که یکسری از یهودیان که در کاخ سفید در زمان جرج بوش تلاش میکردند که این جنگ را مهندسی کنند متوجه شدم این جنگی است که برای اسرائیل طراحی شده است. دیدن چهره کودکان عراقی که مثل بچههای خودم بودند، من را تحت تأثیر قرار داد و متوجه شدم که من هم ممکن است مثل یکی از آن پدر و مادرها باشم و خودم را جای آنها تصور کردم و فهمیدم که باید کاری انجام دهم و شغل معلمی را رها کردم و شروع به نوشتن کردم. من نمیگویم که تعداد بیشماری از آمریکاییها هستند که مخالف این جنگ هستند و در این مسیر قرار گرفتند. نمیگویم برای همه آمریکاییها چنین اتفاقی افتاده است. موجی از تبلیغات در حمایت از جنگ که دقیقه به دقیقه در آمریکا مطرح میشود همچون سیلی است که از یک اقیانوس راه افتاده باشد. این مسئله را میتوان از این طریق به اثبات رساند که ما هرساله در جامعه آمریکا همان سیاستمدارانی را انتخاب میکنیم که برای ما این جنگها را به ارمغان آوردند. اینکه اوباما در حال انجام کارهایی است که شما تصور کنید جریان طور دیگری است، اینطور نیست او دارد سحر میکند. *اوباما هرگز نمیتواند ایران را به عنوان یک کشور مستقل بپذیرد وی در خصوص اظهارات «باراک اوباما» رئیسجمهور آمریکا که در عین حال که از توافق هستهای حمایت میکند و از طرف دیگر ایران را تهدید می کند، گفت: اوباما هرگز نمیتواند ایران را بعنوان یک کشور مستقل بپذیرد. تمام اقداماتی را که برای رسیدن به توافق انجام میگیرد این هدف را دارد که ایران همانطور که گفتید درهای خود را باز کند و از نظر سیاسی و اقتصادی و دیگر زمینههای تجدید ساختار شود. گلن رویکردی که آمریکا در قبال ایران اتخاذ کرده است را با داستان اسب تروا مقایسه کرد کرد و گفت: رویکردی که هماکنون آمریکا اتخاذ کرده است، راهبرد اسب تروا است. آنها میخواهند که ایران دربهای خود را از داخل باز کند و نیروی دشمن به داخل کشور یورش ببرد به همین دلیل آمریکا وانمود میکند که تسلیم ایران میشود. *آمریکا و صهیونیستها تحمل تکرار انقلاب ایران در کشورهای دیگر خاورمیانه را ندارند وی ادامه داد: آمریکا و صهیونیستها نمیتوانند تاب آن بیاورند که انقلاب ایران در کشورهای دیگر خاورمیانه همچون اردن و مصر تکرار شود. آنها این احتمال را میدهند که انقلاب ایران در دیگر کشورهای خاورمیانه گسترش پیدا کند و این کشورها آمریکا را از کشورهای خود بیرون کنند و به آن بگویند که از اینجا گم شو و بیرون برو به همین دلیل است که اوباما وانمود میکند که تسلیم ایران شده است و به ایران میگوید بیا با یکدیگر وارد گفتوگو شویم و با هم باشیم. گلن درباره انگیزهاش از فعالیتهایی که دارد در شرایطی که رسانههای جریان اصلی اجازه نمایان شدن را به آنها نمیدهد گفت: همانطور که گفتم من زمانی قرآن را خواندم و زندگی من به طور کلی تغییر یافت. در قرآن آیهای است که در خصوص کشته شدن مسیح توسط یهودیان است که این آیه بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد. در قرآن آمده است که مکرو و مکرالله ان الله خیرالماکرین. بنابراین نشریاتی مثل جروزالم پست، لس آنجلس تایمز و...هر چه میخواهند میتوانند منتشر کنند و توطئه کنند اما خدایی وجود دارد که بالاتر از همه است و حرف آخر را میزند. من میدانم که اگر کاری نکنم، طرف مقابل متوقف شدنی نیست و همان بلایی که بر سرکودکان عراقی و دیگر کودکان درآوردند میتوانند بر سر فرزندان من درآورند و بنابراین فکر میکنم فرزندان من در خانهای هستند که در حال سوختن است و باید کاری بکنم. آشنا شدن با جامعه اسلامی باعث میشود که احساس کنم که هنوز جایی در دنیا هست که انسانیت در آن زنده است. *آتش انقلاب ایران باید روشن باقی بماند/انقلاب ایران نجات انسانیت درمقابل شیاطینی است که آن را احاطه کردند وی در پایان در خصوص سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: انقلابی محبوب من، حضرت مسیح است، همانطور که حضرت محمد (ص) نیز یک انقلابی بود، همانطور که دانشجویان ایران در سال 1979 انقلابی بودند. من انقلاب را خیلی دوست دارم. اولین کتابی که در کودکی خواندم کتابی درباره انقلاب آمریکا بود و باعث افتخار من به کشورم شد. بودن در بین انقلابیون ایرانی در سی و ششمین سالگرد انقلاب ایران این حس را در من به وجود میآورد که انگار در خانه خود هستم و همان هیجانی که در 8 سالگی درباره انقلاب کشورم داشتم، تکرار شود. من فکر میکنم که آتش این انقلاب باید حفظ شود و این یک وظیفه است زیرا این انقلاب تنها به ایران مربوط نمیشود بلکه این انقلاب مربوط به زنده نگه داشتن و نجات انسانیت در مقابل شیاطینی است که آن را احاطه کردهاند.