هادی محمدی- گروه بین الملل پایگاه خبری شهدای ایران؛ از دیرباز و شاید قبل از تأسیس رژیم صهیونیستی، یک اصل نظامی ـ روانی بسیارمهم در دستور کار سازمانهای صهیونیستی قرار داشت مبنی بر اینکه با نشاندادن رفتار خشن و بینهایت وحشیانه و تخریبگر، باور و احساسی را به ساکنان فلسطین و بعدها به همه کسانی که در مقابل این اشغالگران ایستادند، منتقل میکردند که بخشی از توان بازدارندگی صهیونیستها ترجمه میشد.
در طول سه دهه از تولد مقاومت اسلامی در لبنان و یا فلسطین نیز همواره این اصل نظامی برای ارعاب و عقبراندن اراده مقاومت و یا برای مردد ساختن اراده مردمی بهکار گرفتهشده و حتی قبل از هرگونه اقدام نظامی در مواضع مقامات رسمی و خطاب به رهبران و مردم حامی مقاومت، بیان شده است.
آنچه در جنگ 33 روزه اتفاق افتاد، این بود که ارتش صهیونیستی با ویرانسازی همه زیرساختها و حتی حمله وحشیانه به مراکز سازمان ملل که محل پناهآوردن مردم بود و با ناتوانسازی و فرسایش پایگاه اجتماعی مقاومت در قبال این این ویرانهها و خسارتها، به دنبال انتقال همین پیام بود ولی با یک پاسخ راهبردی از سوی مقاومت لبنان مواجه شد.
با اینکه از گذشته نیز حزبالله لبنان در قبال خسارتهای مادی مردم در صحنههای مقاومت از طریق جهاد سازندگی به ترمیم و بازسازی میپرداخت ولی حجم سازندگی و سرعت پاسخگویی به جنگزدگان و تدابیر موقت اسکان و مدیریت بازسازی خسارتهای جنگ به یک راهبرد جدید برای مقاومت تبدیل شد.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، در پایان جنگ 33 روزه اعلام کرد «همه چیز را بهتر از قبل و زیباتر از قبل خواهیم ساخت» و این راهبرد به اجرا در آمد و نقش شهید "حسن شاطری خوشنویس" در مدیریت اجرایی این راهبرد، اهمیتی برجسته دارد.
شخصیت شهید "شاطری خوشنویس" و کارنامه اخلاقی و خدماتی در دفاع مقدس و پس از آن، جایگاهی ویژه دارد ولی این تلاش در عرصه مقابله با راهبردها و اصول نظامی رژیم صهیونیستی، بهتنهایی، شخصیت شهید شاطری خوشنویس را منحصر بهفرد میکند.
آنچه توسط این شهید و مجموعه اجرایی وی تحقق یافت این است که راهبرد بازدارندگی رژیم صهیونیستی، نهتنها در بعد نظامی فاقد کارآمدی است و حتی به حالت وارونه تبدیل شده و امروز صهیونیستها را برای حمله به لبنان، ناچار به حسابگری کرده، بلکه در بعد دندان نشاندادن و آثار روانی ـ نظامی در افکار عمومی و یا در محاسبات رهبران مقاومت، تهیسازی شده و ارزش کارکردی ندارد.
تهیسازی راهبردی و اصول جنگی صهیونیستها به سطحی رسیده که مقامات صهیونیست و حامیان غربی آنها را واردار به اتخاذ رویکردهای جدید برای جنگهای نیابتی، فرسایشی و محدودیتساز در عرصههای دیگر کرده است. این در حالی است که قابلیت جبران خسارتهای جنگی که همواره بر دوش حامیان غربی رژیم صهیونیستی بوده، به مرز ناتوانی نزدیک میشود و رژیم صهیونیستی که در دهههای قبل، عنصر فرصتساز برای سیاستهای استعماری غربی محسوب میشد، امروز به عنصر هزینهساز و غیر قابلتحمل تبدیل کرده است بهنحوی که آمریکا و برخی حکومتهای غربی با اولویتهای دیگری که همسو با اراده صهیونیستهاست حرکت نمیکنند و یا در مسیرهایی متفاوت از برآورد و ارزیابیهای استراتژیک و حتی عملیاتی در قبال تحولات پیرامونی و معادلات منطقهای قرار گرفتهاند.
اگر برخی مقامات صهیونیست از منزویشدن این رژیم در عرصه جهانی سخن میگویند، معطوف به فاصلهگرفتن حکومتهای غربی از سیاستهای پیشنهادی صهیونیست هاست چرا که این رژیم در افکار عمومی جهانی و علیالخصوص در افکار عمومی غربی، نهتنها منزوی است بلکه همواره به عنوان یک پدیده ناهنجار، غیر قابل تحمل، وحشی و اشغالگر ثبت شده است.