"شیخ ﺟﺎﺑﺮ" ، امیر کویت ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ می نویسد: زمانی که ﺟﻨﮓ ﺍیران ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺑﺮﺍی ﺗﺠﻠیل ﺍﺯ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖﺻﺪّﺍﻡ ﺑﻪ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﻓﺘم ؛ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺻﺪّﺍﻡ ﺷﺨﺼﺎً ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﺗﻮﻣﺒیل ﺑﻨﺰ ﺗﺸﺮیفاﺕ ﻧﺸﺴﺖ کﻪ ﻣﺮﺍ ﺗﺎ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺑﻐﺪﺍﺩ برساند.
به گزارش شهدای ایران، امیر کویت می نویسد: ﺻﺪّﺍﻡ ﺣﺴیﻦ ﺩﺭ حالی کﻪ ﺳیگار ﺑﺮﮒ کوبایی ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ؛ ﻣﺘکبرﺍﻧﻪ کنارم ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ :ان شاء اﻟﻠﻪ ﺳﻔﺮی ﺑﻪ کویت ﺑیایید ﻣﻨﺘﻈﺮﺗﺎﻥ ﻫﺴﺘیم ، ﺻﺪّﺍﻡ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻦ ﻣﺘکبرﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ : کویت ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﺣﺘﻤﺎً می آیم...
ﻭ ﻣﻦ ﺳﺎل ۱۹۹۰ زمانی کﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧیرﻭﻫﺎی نظامی بعثی ﺑﻮﺩﻡ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﺷﺪﻡ... ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻋﺮﺍﻕ ﺑﺎ کویت ﺻﺪّﺍﻡ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻥ که ﭼﺮﺍ ﺩیگر ﻟﺒﺎﺱ نظامی نمی پوشید؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺩﺭ کویت ﻣﺮﺩی ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺧﻮﺩ نمی بینیم، ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍیرﺍﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻧﻈﺎمی می پوﺷیدﻡ ﺑﻪ ﺍیﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﻮﺩ کﻪ ایرانی ها ﻣﺮﺩ ﺟﻨﮓ ﻫﺴﺘﻨﺪ...
صدّام ﺩﺭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍیرﺍﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﻟﺒﺎس نظامی بود.
صدّام ﺩﺭ ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺍیرﺍﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﻟﺒﺎس نظامی بود.
ما در بند احمدی کویت زندگی می کردیم و قطب اقتصاد این بندر بودین الان خانه های ما به مصری های مهاجر تقسیم شده