مساله روابط بین ایران و عربستان به عوامل متعددی گره خورده که بعید است با تغییرات حاکمیت در آنجا این عوامل بتواند به سمتی حرکت کند که این گرهها را به سرعت باز کند اما در عین حال تغییر فضا و تغییر جوی که ایجاد شده میتواند عامل روانی مثبتی را ایجاد کند که این عامل روانی بتواندگامهای بهتری را برای توسعه روابط بردارد
به گزارش شهدای ایران،محمد ایرانی درباره تحولات اخیر عربستان و انتخاب ملک سلمان به عنوان پادشاه جدید این کشور گفت: با توجه به تحولی که ما در جایگزینی پادشاه جدید داشتیم و ملک سلمان به جای ملک عبدالله انتخاب شد و با توجه به تحولات بعدی که شکل گرفت، به نظر میرسد سعودیها توانستند تا حدود زیادی بر بحران جانشینی که از ابتدا خیلی بر آن تکیه شده بود و احتمال به هم ریختن اوضاع امنیتی داخلی عربستان را محتمل کرده بود، فائق بیایند و اوضاع داخلی کشور را کنترل کنند.
وی ادامه داد: درواقع روند موجود به سمت یک سازش درون خانواده حرکت کرده است که لااقل ظاهر قضیه این است که شرایطی که مد نظر شورای بیعت و ریش سفیدان خانواده آل سعود بود، محقق شده است اما ملک سلمان بلافاصله بعد از روی کار آمدن اقداماتی را انجام داد که این مساله میتواند مایه تنش و مشکلاتی برای آینده عربستان باشد که به نظر نمیرسد این وضعیت بحران داخل عربستان را به نمایش بگذارد بلکه شاید در آینده، تغییراتی که اعمال شده، موجب برخی مشکلات در داخل حاکمیت شود. این تغییرات همان تغییراتی است که با انتخاب محمد بن نایف به عنوان اولین فرد نسل دومی فرزندان عبدالعزیز انجام شده است. از این رو احتمال دارد که در آینده تحولاتی توام با تنش در این کشور شکل بگیرد ولی در حال حاضر به نظر میرسد که این بحران جایگزینی به خوبی از سوی سعودیها مدیریت شده و آنها توانستند از این مرحله عبور کنند به ویژه اینکه نوعی حمایت بینالمللی هم از این روند در حال انجام است و با حضور بسیاری از مقامات کشورهای دنیا این وضعیت در داخل عربستان تثبیت شده است و فکر میکنم که ملک سلمان مرحله اول را پشت سر گذاشته است.
ایرانی درباره روابط ایران و عربستان در برهه فعلی گفت: تصورم این است که با توجه به تغییری که در عربستان شکل گرفت ما نباید منتظر باشیم تحول فوری و سریعی در روابط دو کشور را شاهد باشیم چون علاوه بر خاندان حاکم موجود، ساختارهای پنهانی و سنتی در داخل عربستان وجود دارند که حتی در دورهای که ملک عبدالله حاکم بود، این ساختارها مانع از شکلگیری صحیح این روابط بودند.
وی افزود: ملک عبدالله در روزهای اول پادشاهی با حرارت زیادی برای توسعه و گشایش روابط با ایران اظهاراتی را بیان داشت اما به تدریج که جلوتر رفتیم این مساله اتفاق نیفتاد. به نظر میرسد که این شرایط هم چنان حاکم است یعنی مساله روابط بین ایران و عربستان به عوامل متعددی گره خورده که بعید است با تغییرات حاکمیت در آنجا این عوامل بتواند به سمتی حرکت کند که این گرهها را به سرعت باز کند اما در عین حال تغییر فضا و تغییر جوی که ایجاد شده میتواند عامل روانی مثبتی را ایجاد کند که بتوانیم در این عامل روانی گامهای بهتری را برای توسعه روابط برداریم و به نظر میرسد که این مساله هم چنان نیازمند به زمان باشد.
این کارشناس مسایل خاورمیانه درباره عوامل متعددی که روابط ایران و عربستان به آن گره خورده، اظهار کرد: بخشی از این عوامل به مسائل جهان اسلام و دیدگاههای متفاوت ایران و عربستان نسبت به آینده جهان اسلام برمیگردد و بخش دیگری از آن هم به مسائل منطقهای و تحولات سیاسی منطقه بر میگردد که منافع دو کشور در بسیاری از حوزههای سیاسی در لبنان، سوریه، یمن و عراق در تقابل قرار گرفته است. اینها مسائلی هستند که طی سه چهار سال گذشته شکل گرفته است و وضعیت را پیچیدهتر کرده است اگر بخواهیم واقع بینانه، به مسائل مربوط به روابط دو کشور اشاره کنیم بایستی همه این تحولات را بررسی کنیم تا بتوانیم تحلیل درستی را برای این که واقعا میتواند این روابط به پیش برود، ارائه کرد.
وی در پاسخ به این سوال که چه فرصتهایی در ایجاد روابط بین ایران و عربستان وجود دارد، گفت: اگر به گذشته برگردیم میبینیم هر زمان که دو کشور توانستند در کنار هم قرار بگیرند خیلی از مشکلات جهان اسلام حل شده است و قطعا تاثیر بسیار زیادی را در عدم پیدایش جریانهای افراطی مثل القاعده و داعش دارند. در بسیاری از حوزهها اینها ( پیدایش گروههای افراطی) ناشی از آن است که در درون صفوف کشورهای اسلامی وحدت نظر وجود ندارد و این اختلافات موجب میشود که افراط گرایان تروریستی در این حوزه فضای مناسبی را برای فعالیت خود پیدا کنند.
ایرانی بیان کرد: یکی دیگر از این فرصتها این است که اگر ما به گذشته رجوع کنیم پیوند مستحکم کشورهای اسلامی - که در راس آنها ایران و عربستان هستند- با یکدیگر میتواند عامل بسیار مهمی برای جلوگیری از رشد جریانات افراطی در حوزه کشورهای اسلامی باشد. از طرف دیگر پیوندهای مردمی است که این دو کشور را به هم گره میزند که این امر بسیار مهمی است چون فضای مداخله بسیاری از طرفهای خارجی را که به نظر میرسد شاید اسراییل بیشترین بهره را از این وضعیت میبرد، از بین میبرد.پیوند دو کشور این فرصت را میتواند ایجاد کند که حتی دشمنان در داخل و خارج منطقه، زیاد امیدی به بهره برداری نداشته باشند. بحث روابط دو جانبه نیز مطرح است و ما در این بحث فرصتهای خوبی را در گذشته در زمینههای روابط اجتماعی، مردمی، اقتصادی و غیره شاهد بودیم. فائق آمدن به بحرانهای اقتصادی منطقهای و بینالمللی مثل مساله نفت و انرژی نکاتی است که میتواند فرصتهای خوبی را برای دو کشور فراهم کند.
* ایسنا