نشست نقد و بررسی کتاب «نامه سفید» در سرای اهل قلم سخن برگزار شد.
به گزارش شهدای ایران؛ حجتالاسلام مهدی جهان در این نشست گفت:کتاب «نامه سفید» یک قطعه واقعهگرای اجتماعی با رویکرد روانشناختی دارد و به خوبی توانسته است مسئله زن و جنگ را به تصویر بکشد. متأسفانه زنان قربانیان خاموش جنگها هستند و کمتر در رابطه با آنها سخن به میان آمده است.
وی با خوانش بخشهایی از کتاب گفت:«نامه سفید» ویژگیهای مثبتی همچون سادگی و بیپیرایگی نوشتاری دارد و نویسنده با اینکه یک مرد است به خوبی توانسته است احساسات زنانه را در رابطه با مواردی همچون جنگ و دوران دفاعمقدس و تصمیمهایی که در آن زمان گرفته است، بیان کند. از نظر من این کتاب میتواند با بازنویسی به یک نمایشنامه تبدیل شود.
وی افزود:در این کتاب شاهد هستیم که پروانه شخصیت داستان سه دوره را با افرادی همچون شهید رحمت سلمانپور، سهیل و نادر میگذراند،اما با اینکه در آستانه 40 سالگی قرار دارد از شش مسئله ترس دارد و گریزان است. نخستین مسئله این است که او دیگر نمیتواند بچه بیاورد. دوم اینکه شمایل جوانیاش را از دست داده است و دیگر آنکه آرمان خوبی ندارد. علاوه بر اینکه دل یک شهید را هم شکسته است. همچنین از مرگ نیز گریزان است و میان جنب و جوش کودکی با بزرگسالیاش وقفهای ایجاد شده است. پروانه در این داستان سه بار نیز ابراز امید میکند. اولین بار آن، زمانی است که با رحمت نامزد شده است و دیگری نیز زمانی است که با سهیل دوران آشناییاش را میگذراند و همچنین با مرگ سهیل و ازدواج با نادر نیز خوشحال است.
این منتقد یادآور شد: پروانه زنی بیسواد است و از شعور اجتماعی بالایی برخوردار نیست و به نوعی تجدد او را به جبر کشیده و دچار دوگانگی شده است. به دنبال این میگردد که یک ازدواج آرمانی داشته باشد،با شهید رحمت سلمانپور عقد بوده اما معتقد است که رحمت آدمی فقیر است و خانوادهای محجبه دارد و باید به اجبار در حالی که میخواهد آزاد باشد مقنعه و چادر سر کند. رحمت او را به بهشت زهرا میبرد.
وی یادآور شد: با توجه به روند داستان، درمییابیم که با یک داستان روایی که ساختاری همچون خاطرهنگاری دارد مواجه هستیم چرا که روایتها از زبان یک نفر بیان میشود و کشمکش زیادی درون داستان به چشم نمیخورد که بخواهد به آن ساختاری نمایشی و داستانی بدهد.اگرچه داستان حدود 16 شخصیت دارد اما شاهد حذف حوادث غیرضروری و به تصویر کشیدن مستندات به صورت یکی یکی هستیم و دیالوگ ضعیفی دارد.در حقیقت میشود اینطور عنوان کرد که این کتاب زاویه دید مستکبرانه دارد چون فقط راوی خودش حکم میکند،نتیجه میگیرد و در حق شهید رحمت سلمانپور نیز ظلم شده است. این در حالی است که او یکی از فوق قهرمانهای این داستان است.
حجتالاسلام جهان در رابطه با در رابطه با روایتی این داستان گفت: چون راوی خودش داستان را بیان میکند ما شاهد بیاثر بودن و خوانش روایت خشکی از شهید رحمت سلمانپور هستیم و بیشتر وارد واگویههای زنانه شدهایم.اما با این وجود به لحاظ روایت داستان قابل تأمل است و پروانه یکی از زنهای استثنایی دهه 60 است که برخی از اصول معرفتی و اخلاقی آن دوران را ندارد. اگر داستان بار دیگر بازنویسی شود بسیار خوب است چرا که متن آن گیرا است.
در ادامه محمدجواد جزینی منتقد و نویسنده در رابطه با کتاب «نامه سفید» گفت: به نظر من این کتاب یک قطعه واقعگرای اجتماعی با رویکرد روانشناختی دارد و به خوبی توانسته است مسئله زن و جنگ را به تصویر بکشد. متأسفانه زنان قربانیان خاموش جنگها هستند و کمتر در رابطه با آنها سخن به میان آمده است.
وی با اشاره به شجاعت نویسنده کتاب گفت: با اینکه نویسنده کتاب مرد است اما به خوبی توانسته است نقش یک راوی غیرهمجنس را بازی کند و جنگ را از دیدگاه یک زن معمولی دیده است که در آستانه 40 سالگی قرار دارد. معمولا از این دوره زندگی به عنوان بلوغ دوم نام برده میشود. این زن میخواهد مانند همه زنان دیگر زندگی کند و شوهرش نیز در کنار او باشد. اما او ذهن آشفتهای دارد. منظور من از آشفته بودن زن سیال بودن داستان نیست. اگرچه داستان کوتاه و کم کنش است و نمایشی دراماتیک در متن حال را به تصویر نکشیده است ولی به خوبی گذشته را به دست راوی سپرده است و این فرمت و استراتژی داستان است.
در پایان،سیدهاشم حسینی نویسنده کتاب «نامه سفید» در سخنانی گفت: این کتاب را انتشارات سروش در 500 نسخه به چاپ رسانده است. از یک جهت تأسف آور است چرا آمار تیراژ این کتاب پایین است اما از جهتی جای شکر دارد به این خاطر که نویسنده را ناامید نکرده است. برخلاف داستانهایی که معمولا به نگارش درمی آورم طرح این داستان به سرعت به ذهن من رسید و بعد از آن منتشر شد. یک سال و نیم از چاپ آن گذشته است و این مراسم نخستین جلسه نقد و بررسی کتاب است و اکنون شاهد بیان مسائل خوبی از جانب منتقدان هستم.
وی افزود: این داستان دائما در فضای شک و تردید به سر میبرد و تا آخر نیز مشخص نمیشود که آیا سنگ مزاری که پروانه با آن در بهشت زهرا برخورد کرده است برای شهید رحمت سلمانپور است یا نه. پروانه یک زن معمولی است و میخواهد مانند همه زندگی کند. آرمانگرا نیست و ممکن است از نظر خودش کار وقیحانهای انجام ندهد. در پایان نیز هنگامی که شهید رحمت برای او یک نامه سفید میفرستد برای او جواب میفرستد که تو مدارج بالایی از عرفان و حالات قدسی را طی میکنی و من به همین دلیل نمیتوانم با تو زندگی کنم.
وی با خوانش بخشهایی از کتاب گفت:«نامه سفید» ویژگیهای مثبتی همچون سادگی و بیپیرایگی نوشتاری دارد و نویسنده با اینکه یک مرد است به خوبی توانسته است احساسات زنانه را در رابطه با مواردی همچون جنگ و دوران دفاعمقدس و تصمیمهایی که در آن زمان گرفته است، بیان کند. از نظر من این کتاب میتواند با بازنویسی به یک نمایشنامه تبدیل شود.
وی افزود:در این کتاب شاهد هستیم که پروانه شخصیت داستان سه دوره را با افرادی همچون شهید رحمت سلمانپور، سهیل و نادر میگذراند،اما با اینکه در آستانه 40 سالگی قرار دارد از شش مسئله ترس دارد و گریزان است. نخستین مسئله این است که او دیگر نمیتواند بچه بیاورد. دوم اینکه شمایل جوانیاش را از دست داده است و دیگر آنکه آرمان خوبی ندارد. علاوه بر اینکه دل یک شهید را هم شکسته است. همچنین از مرگ نیز گریزان است و میان جنب و جوش کودکی با بزرگسالیاش وقفهای ایجاد شده است. پروانه در این داستان سه بار نیز ابراز امید میکند. اولین بار آن، زمانی است که با رحمت نامزد شده است و دیگری نیز زمانی است که با سهیل دوران آشناییاش را میگذراند و همچنین با مرگ سهیل و ازدواج با نادر نیز خوشحال است.
این منتقد یادآور شد: پروانه زنی بیسواد است و از شعور اجتماعی بالایی برخوردار نیست و به نوعی تجدد او را به جبر کشیده و دچار دوگانگی شده است. به دنبال این میگردد که یک ازدواج آرمانی داشته باشد،با شهید رحمت سلمانپور عقد بوده اما معتقد است که رحمت آدمی فقیر است و خانوادهای محجبه دارد و باید به اجبار در حالی که میخواهد آزاد باشد مقنعه و چادر سر کند. رحمت او را به بهشت زهرا میبرد.
وی یادآور شد: با توجه به روند داستان، درمییابیم که با یک داستان روایی که ساختاری همچون خاطرهنگاری دارد مواجه هستیم چرا که روایتها از زبان یک نفر بیان میشود و کشمکش زیادی درون داستان به چشم نمیخورد که بخواهد به آن ساختاری نمایشی و داستانی بدهد.اگرچه داستان حدود 16 شخصیت دارد اما شاهد حذف حوادث غیرضروری و به تصویر کشیدن مستندات به صورت یکی یکی هستیم و دیالوگ ضعیفی دارد.در حقیقت میشود اینطور عنوان کرد که این کتاب زاویه دید مستکبرانه دارد چون فقط راوی خودش حکم میکند،نتیجه میگیرد و در حق شهید رحمت سلمانپور نیز ظلم شده است. این در حالی است که او یکی از فوق قهرمانهای این داستان است.
حجتالاسلام جهان در رابطه با در رابطه با روایتی این داستان گفت: چون راوی خودش داستان را بیان میکند ما شاهد بیاثر بودن و خوانش روایت خشکی از شهید رحمت سلمانپور هستیم و بیشتر وارد واگویههای زنانه شدهایم.اما با این وجود به لحاظ روایت داستان قابل تأمل است و پروانه یکی از زنهای استثنایی دهه 60 است که برخی از اصول معرفتی و اخلاقی آن دوران را ندارد. اگر داستان بار دیگر بازنویسی شود بسیار خوب است چرا که متن آن گیرا است.
در ادامه محمدجواد جزینی منتقد و نویسنده در رابطه با کتاب «نامه سفید» گفت: به نظر من این کتاب یک قطعه واقعگرای اجتماعی با رویکرد روانشناختی دارد و به خوبی توانسته است مسئله زن و جنگ را به تصویر بکشد. متأسفانه زنان قربانیان خاموش جنگها هستند و کمتر در رابطه با آنها سخن به میان آمده است.
وی با اشاره به شجاعت نویسنده کتاب گفت: با اینکه نویسنده کتاب مرد است اما به خوبی توانسته است نقش یک راوی غیرهمجنس را بازی کند و جنگ را از دیدگاه یک زن معمولی دیده است که در آستانه 40 سالگی قرار دارد. معمولا از این دوره زندگی به عنوان بلوغ دوم نام برده میشود. این زن میخواهد مانند همه زنان دیگر زندگی کند و شوهرش نیز در کنار او باشد. اما او ذهن آشفتهای دارد. منظور من از آشفته بودن زن سیال بودن داستان نیست. اگرچه داستان کوتاه و کم کنش است و نمایشی دراماتیک در متن حال را به تصویر نکشیده است ولی به خوبی گذشته را به دست راوی سپرده است و این فرمت و استراتژی داستان است.
در پایان،سیدهاشم حسینی نویسنده کتاب «نامه سفید» در سخنانی گفت: این کتاب را انتشارات سروش در 500 نسخه به چاپ رسانده است. از یک جهت تأسف آور است چرا آمار تیراژ این کتاب پایین است اما از جهتی جای شکر دارد به این خاطر که نویسنده را ناامید نکرده است. برخلاف داستانهایی که معمولا به نگارش درمی آورم طرح این داستان به سرعت به ذهن من رسید و بعد از آن منتشر شد. یک سال و نیم از چاپ آن گذشته است و این مراسم نخستین جلسه نقد و بررسی کتاب است و اکنون شاهد بیان مسائل خوبی از جانب منتقدان هستم.
وی افزود: این داستان دائما در فضای شک و تردید به سر میبرد و تا آخر نیز مشخص نمیشود که آیا سنگ مزاری که پروانه با آن در بهشت زهرا برخورد کرده است برای شهید رحمت سلمانپور است یا نه. پروانه یک زن معمولی است و میخواهد مانند همه زندگی کند. آرمانگرا نیست و ممکن است از نظر خودش کار وقیحانهای انجام ندهد. در پایان نیز هنگامی که شهید رحمت برای او یک نامه سفید میفرستد برای او جواب میفرستد که تو مدارج بالایی از عرفان و حالات قدسی را طی میکنی و من به همین دلیل نمیتوانم با تو زندگی کنم.