هنوز فرصت برای اجابت نظر رهبر بزرگوار انقلاب دیر نشده است. چه خوب است شما که الگوی ولایتمداری و قانون مداری و ارتباط و دلداگی با مردم هستید با افتخار از اقدام غلط خود در استفاده از اقای رحیمی در پست معاونت اولی ریاست جمهوری عذرخواهی نموده و نسبت به نامه سال 88 رهبری در مورد مصلحت اندیشی و رعایت اهم و مهم در اطرافیانتان تجدید نظر نمایید. شاید امروز وقت و زمان بودن برخی افراد در عین شایستگی و صلاحیت در کنار شما نباشد.
شهدای ایران: هنوز فرصت برای اجابت نظر رهبر بزرگوار انقلاب دیر نشده است. چه خوب است شما که الگوی ولایتمداری و قانون مداری و ارتباط و دلداگی با مردم هستید با افتخار از اقدام غلط خود در استفاده از اقای رحیمی در پست معاونت اولی ریاست جمهوری عذرخواهی نموده و نسبت به نامه سال 88 رهبری در مورد مصلحت اندیشی و رعایت اهم و مهم در اطرافیانتان تجدید نظر نمایید. شاید امروز وقت و زمان بودن برخی افراد در عین شایستگی و صلاحیت در کنار شما نباشد. فراموش نکنید که دشمنان این انقلاب و حضرتعالی بهانه ای برای تخریب شما نداشته و ندارند و امروز همه آنچه که دستمایه سیاه نمایی و توهین به حضرتعالی و دولت های مظلوم حضرتعالی است بخاطر برخی از این اطرافیان است. خواه همچون رحیمی محکوم شده باشند و یا همچون مشایی هیچ سند و مدرکی نداشته و یا فعلا ندارند و اتهامات مطرح شده ساخته و پرداخته رسانه ها باشد... /•••••/ در پایان ضمن حمایت قاطع از قوه قضاییه ، محاکمه اقای محمدرضا رحیمی را که در یکی از عالی ترین سطوح مدیریتی نظام مقدس اسلامی بوده است را به فال نیک میگیریم و امیدواریم این محاکمه به تسهیل دیگر محاکمه دانه درشت های مفسد در عرصه های سیاسی و اقتصادی و امنیتی و... بخصوص پرونده آقازاده معروف و پرونده کرسنت و مسئولین آن بینجامد. همچنین از عصبانیت همیشگی جریان فتنه و ضدانقلاب و برخی عناصر دوم خردادی با دکتر احمدی نژاد خرسندیم و خدا را شاکریم که دکتر احمدی نژاد و دولت هایشان بعد از 2 سال هنوز مورد تخریب این جریان بوده و هستند و همچنین خدا را شاکریم که روز به روز هویت واقعی عناصر مدعی اصولگرایی حزبی نیز برای همگان عیان شده و سخن دکتر احمدی نژاد در بازی بودن این جریانات برای به حاشیه بردن حریان امام و امت در انقلاب اسلامی اثبات شده است.
بنابر این گزارش، سایت حامی محمود احمدینژاد(جوان انقلابی) در این زمینه نوشت: پایگاه جوان انقلابی از زمان فعالیت خود تا امروز همواره بر حمایت از جریان «امامت و امت» در انقلاب اسلامی حمایت نموده است و از سربازان راستین انقلاب اسلامی و نظام مقدس اسلامی به نسبت پایبندی و انقلابی بودنشان حمایت نموده است که در صدر آن حمایت از دکتر احمدی نژاد و دولت های ایشان و بر حسب فرمایشات صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولویت کاری خود قرار داده است.
همچنین جوان انقلابی در این مدت کوشیده است که تصویر واقعی از اطرافیان دکتر احمدی نژاد نشان دهد و ثابت کند برخی تهمت های بزرگ و ناروایی همچون انحراف ، عدم ولایت مداری و جاسوسی ، بهایی بودن و فراماسونری و… به برخی از آنان مربوط به پروژه برخی از فتنه گران و دشمنان انقلاب برای زمین گیر نمودن ، ناکارآمد جلوه دادن و حاشیه سازی برای ایشان و دولت هایشان می باشد که متاسفانه برخی از دوستان انقلابی نیز آگاهانه یا ناآگاهانه با این جریان همراه شدند ؛ گرچه در این بین از برخی اشتباهات و حاشیه سازی ها دکتر احمدی نژاد و اطرافیان ایشان نیز نمیتوان چشم پوشی نمود.
ـ
در این جا نیز در عین حمایت از رویکرد کلی و مثبت دولت های نهم و دهم و گفتمان حاکم بر آن و شخص دکتر احمدی نژاد ، انتقاداتی دلسوزانه را نسبت به ایشان و برخی تصمیمات گذشته و حالشان مطرح می نماییم و امیدواریم این سخنان از طرفی عده ای از جوانان حامی و دوستدار گفتمان ایشان گره گشا برای آینده سیاسی این شخصیت عزیز باشد.
ان شاالله
ـ
پرده اول:
دولت دهم با دولت نهم تفاوت های زیادی داشت و به نظر میرسید دکتر احمدی نژاد به دور از فشارهای سیاسی سال ۸۴ در راستای انتخاب یاران و همراهان خود در کابینه دوم در تلاش است ؛ اما در اوج این انتخابات و انتصابات ایشان نوبت به جایگاه معاونت اولی رئیس جمهور رسید که با انتشار نام مهندس اسفندیار رحیم مشایی برای این سمت ، موجی از اعتراضات سیاسی را به این انتصاب به وجود آمد که البته دور از انتظار نیز نبود چرا که دلیل این اعتراضات و فریادها مربوط به برخی اخبار صحیح و بعضا غلطی بود که از مسئولیت مشایی در دوران مسئولیتش در سازمان میراث فرهنگی منتشر گشته بود ؛ همچنین برخی اقدامات و حواشی هایی که به دست وی رخ داده بود و حتی بعضا موجب ورود علنی رهبری نیز گشته بود کار را برای احمدی نژاد و دولت وی در اوج فتنه ۸۸ دشوار نمود.
ولی رهبر حکیم انقلاب اسلامی این بار نیز مثل همیشه دولت و ملت را تنها نگذاشــتند وایشان نامه خصوصی و محرمانه ای را «فقط برای رئیس جمهور وقت» ارسال فرمودند و از ایشان خواستند که انتصاب آقای مشایی را کان لم یکن تلقی و ملغی نمایند ؛ نامه ای که خصوصی بوده و حکم حکومتی از جانب ایشان نبود ولی بصورت عجیبی توسط برخی افراد منتشر شد.
بسمه تعالی / جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران / با سلام و تحیت / انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور «بر خلاف مصلحت جنابعالی» و «دولت» و «موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما» است. / «لازم است» انتصاب مزبور«ملغی و کان لم یکن» اعلام گردد. /
سیدعلی خامنهای ۲۷ /۴/ ۸۸
ـ
ـ
نکته حائز اهمیت در این نامه این بود که رهبری از "انحراف” و "خطر بهایی بودن” و "بزرگ ترین خطر پس از صدر اسلام” و… مهندس مشایی نفرمودند و حتی در سخنرانی چند روز بعد خود نیز تذکراتی را بصورت غیرمستقیم نسبت به بداخلاقی های رخ داده در کشور پس از آن وقایع ذکر فرمودند ولی در این نامه وجود مشایی و تفکرات خاص وی و تیم اطراف وی را "برای دکتر احمدی نژاد” ، "دولت ایشان” و "دوستداران ایشان” به مصلحت نداسته و ایشان را منع فرمودند.
در مباحث اسلامی فرقی اساسی بین «اطاعت» و «تبعیت» وجود دارد که بصورت بسیار ساده و پیش پا افتاده باید بگوییم: اطاعت یعنی انجام یک دستور، خواه بر مراد باشد یا نباشد ولی تبعیت یعنی اطاعت بی چون و چرا و محض از دستوری فردی که به او اعتماد کاملی داریم. از دکتر احمدی نژاد بعنوان علمدار گفتمان انقلاب اسلامی و کسی که به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی مدال برگرداندن قطار انقلاب به ریل اصلی را داشته است و مدال برجسته کردن ارزش های انقلاب و سخت کوشی و… را بر سینه دارد در برابر این حکم صادر شده از رهبر معظم انقلاب اسلامی انتظار «تبعیت» بی چون و چرا وجود داشت نه «اطاعت»…
احمدی نژاد با بسیاری افرادی که نام رهبری و اطاعت از ایشان لغلغه زبانشان است و در عمل مسیری دیگری را میروند و یا رهبری را در حد قانون اساسی قبول دارند تفاوت بسیار وجود دارد و شاید بتوان این «ترک اولی» دکتر احمدی نژاد را مقدمه سقوط بزرگ و رسیدن به وضعیت فعلی ایشان و اطرافیان ایشان دانست. مطلبی که رهبر معظم انقلاب اسلامی و نائب بر حق امام عصر(عج) در سال ۸۸ می دیدند ، دکتر احمدی نژاد تیزبین و ولایی و هوشمند که همچنان شاگرد اول ولایتمداری و انقلابی گری بین خواص و سیاسیون است گویا هنوز ندیده است…
ـ
قابل عرض است که در اینجا به هیچ وجه قصد بیان انحراف و دیگر تهمت ها و سیاه نمایی ها علیه مهندس مشایی را نداشته و نداریم و نگارنده در همان ایام غبارآلود فتنه ۸۸ و مساله «جریان موهوم انحرافی» با تحقیق دقیق بر مواضع اسفندیار رحیم مشایی و شنیدن بی واسطه سخنان و تفکرات وی عمیقا باور دارد که وی فردی متفکر و هوشمند و انقلابی است و بسیاری از تفکرات ایشان به دلیل بزرگ و ژرف بودن برای بسیاری قابل درک نیست و نبوده وسالهای بعد شاید عده ای به آن برسند ؛ کما اینکه رهبری نیز هیچگاه سخن از انحراف و جریان انحرافی نفرمودن و این مسایل را درجه دوم اولویت بندی فرمودند…
البته قابل ذکر است در این بین افراد مدعی «اصولگرایی حزبی» هم مدعی برکناری مشایی با جنجال بسیار بودند اما در اصل ، غرض بسیاری از آنان نه رفتن و برکناری مشایی و اجابت سخن رهبری بلکه برای مسایل و زد و بندهای سیاسی خویش برای اینده سیاسی کشور بود ؛ امری که ۴ سال بعد و در انتخابات ۹۲ به روشنی مشهود بود و شکست مفتضحانه آنان گواه این مدعا است…
ـ
متاسفانه دکتر احمدی نژاد برخلاف نصحیت دلسوزانه و پدرانه رهبری اقدامی به مثابه «خوب» را برگزید و از مشایی و دیگر همفکران و یاران وی در جایگاهی دیگر استفاده نمود و متاسفانه از «عمل احسن و عالی» دوری نمود و همه حیثیت و اعتبار خود را برای برخی حواشی و وقایع تلخ پیرامون اطرافیان خود خرج نمود.
در این بین هم بی تقوایی رسانه ای و رواج شایعات و سیاه نمایی و دروغ وهم بعضا برخی اشتباهات و سخنان و اقدامات بی ارزش ، باعث گسترش خطر جریان موهوم انحرافی شد ؛ جریانی انحرافی که پدر اصلی فتنه ۸۸ مبدع اصلی آن بود و آن را برای تخریب و زمین گیر نمودن دولت و رئیس جمهور وقت ، هدایت و رهبری می نمود و آخر نیز با یاری رسانه های ضداانقلاب و فتنه گر و پادویی برخی مدعیان انقلابی گری و اصولگرایی به هدف خود رسید.
ـ
ـ
پرده دوم
اما محمدرضا رحیمی نیز یکی از اعضا اصلی این حلقه خاص یا جریان موهوم و معروف و خیالی انحرافی بود که بعد از مشایی به سمت معاونت اولی دولت دهم رسید. در پرونده وی بعضا مواضع سینوسی زیادی در عرصه سیاست مشاهده میشود ؛ وی که در کارنامه اش سه دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را داشته و حتی به استانداری کردستان در دولت سازندگی در سال ۷۲ نیز منصوب میگردد که در زمان حضور وی در عالی ترین منصب استانی کردستان حواشی زیادی در مورد عملکرد وی گزارش شده است.
ـ
ـ
شیفته هاشمی
یکی از برجسته ترین مواضع سیاسی ایشان در دوران استانداری کردستان مربوط به هاشمی رفسنجانی و علاقه وافر وی به ایشان است به گونه ای که رحیمی دستاوردهای دولت سازندگی را غیرقابل شمارش میخواند و از همینرو در جریان سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان دستور داد ترتیبی اتخاذ شود که کشاورزان با تراکتورهایشان آرایشی بگیرند که از بالا جمله «درود بر هاشمی» به تصویر درآید!
ـ
در حاشیه سفر هاشمی رفسنجانی کتابی تحت عنوان «دیدار سردار سازندگی از کردستان، سرزمین عشق و دوستی» منتشر شد که مقدمه این کتاب را محمدرضا رحیمی نوشت. رحیمی در این کتاب از سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان با واژههایی همچون «اعجازآفرین» و «اعجاببرانگیز» یاده کرد و حتی او را «یوسف انقلاب اسلامی» خواند. این کتاب در سه هزار نسخه و از سوی روابط عمومی وقت استانداری کردستان منتشر شده بود.
ـ
ـ
خدمت در ستاد انتخاباتی هاشمی
البته طبق برخی اخبار و گزارشات رحیمی در سال ۸۴ در حالیکه از سوی مجلس اصولگرای هفتم به ریاست دیوان محاسبات منصوب شده بود، به ستاد انتخاباتی رییس دولت سازندگی پیوست و در حالی در پرونده خود چهار سال حضور در استانداری کردستان و البته پس از آن در دانشگاه آزاد و جایگاه ریاست دانشکده حقوق را از دولت هاشمی بهره مند گشته بود به فعالیت چشمگری تبلیغاتی در مناظق کرد نشین پرداخت. رایزنی با بزرگان استان که بهدلیل ویژگیهای خاص منطقه از جایگاه برجستهای هم در میان مردم برخوردار هستند، از جمله این تلاشها بود. بهعنوان نمونه او در نامهای که به شهید ماموستا شیخالاسلام نماینده کردستان در مجلس خبرگان رهبری مینویسد، از او میخواهد برای اعتلای استان و نیکبختی مردم آن از هاشمی رفسنجانی حمایت کند و در این میان از گرمای وجود و فیض کلام خود سایر فعالین انتخاباتی حامی هاشمی را هم بهرهمند سازد. اگرچه او در هنگام نگارش آن نامه نمیدانست تقدیر به گونهای رقم خواهد خورد که چهار سال بعد در مقام معاون اولی دولتی که رییسش رقیب هاشمی است، به کردستان سفر خواهد کرد تا به نمایندگی از رییسجمهور به جریان ترور و شهادت شیخالاسلام رسیدگی کند.
ـ
ـ
مدح و تملق عجیب دکتر احمدی نژاد
اما مواضع سینوسی رحیمی پس از روی کار امدن دکتر احمدی نژاد تغییر نمود و وی در سال ۱۳۸۵ در اجلاس سالانه مدیران دیوان محاسبات جملاتی را در مدح احمدینژاد بر زبان آورد که جنجال زیادی آفرید. او گفته بود: «در سوریه یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری دیگر بیاید، آن احمدی نژاد بود. این ابراز احساسات برای ما افتخار بزرگی است و به برکت وجود شما، ما را مورد نوازش و احترام قرار میدادند»
در پی این سخنان ۷۰ نماینده مجلس خواستار عزل رحیمی شدند.
ـ
ـ
مدرک جعلی؟
اما نکته مهم دیگر در مورد پرونده رحیمی در مورد صحت پرونده مدرک تحصیلی وی بود که پس از مرحوم کردان مورد جنجال برخی نمایندگان مجلس همچون احمد توکلی و الیاس نادران و علیرضا زاکانی قرار گرفت.
ـ
گفتنی است مدرک لیسانس حقوق وی از دانشگاه تهران مورد تأیید همه بوده است، اما بسیاری ها راجع به مدرک کارشناسی ارشد و بسیاری از نمایندگان راجع به مدرک دکترای او سؤال دارند. علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران در مجلس در جریان جلسه استیضاح کردان و در واکنش به شکایت رحیمی از رسانههایی که درباره مدرک کردان خبر منتشر کردهبودند، مدرک رحیمی را قُلِ دوم مدرک کردان توصیف کرد. در شهریور ۱۳۸۸ هم الیاس نادران، دیگر نماینده مردم تهران در مجلس خواستار بررسی مدرک دکترای رحیمی شد.
ـ
احمد توکلی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس مدرک رحیمی را قطعاً مدرکی قلابی و مشابه مدرک کردان دانست. او همچنین از دروغگویی رحیمی در جریان مدرک کردان انتقاد کرده و از احمدینژاد هم به دلیل انتخاب کسی که به گفته او «سوابق دروغگویی و سوء استفاده از قدرت و سوء استفاده از مدرک جعلی دارد» انتقاد کرد. خود رحیمی یکبار در پاسخ به خبرنگاران در مورد مدرک دکترایش گفته بود: «مگر در مملکت هیچ مشکلی وجود ندارد که نمایندهها به دنبال اثبات جعلی بودن مدرک دکترای او هستند.»
ـ
ـ
اختلاس از بیمه ایران
رحیمی در سال ۸۸ در زمانی به عنوان معاون اول رییس جمهور انتخاب شد که برخی از نمایندگان مجلس با پیگیری شکایت خود از وی بر این اعتقاد بودند که تخلفات وی در فساد مالی سر به فلک کشیدهاست و تمامی اسناد آن هم موجود است. رحیمی در دیوان محاسبات کشور، یکی از مسئولان اخراج شده شرکت بیمه ایران را که با توصیه یک نهاد امنیتی اخراج شده بود، به عنوان بازرس همان شرکت بیمه تعیین کرد و در نتیجه گزارشی غلط وی به احمدی نژاد، وی دستور برکناری مدیرعامل و تمام هیات مدیره اعضای شرکت بیمه ایران را داد.
ـ
ـ
واریز چکهای چند میلیارد تومانی به حساب رحیمی
اما از سوی دیگر الیاس نادران نماینده مجلس شورای اسلامی در نامهای که رونوشت متن آن را برای نمایندگان مجلس، مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور (جهت اطلاع احمدی نژاد)، زریبافان معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و ایثارگران، آقامحمدی معاون اقتصادی معاون اول رئیس جمهور و وزرای کشور و اطلاعات فرستاد خطاب به رحیمی نوشت: «لابد اطلاع دارید آقایان جابر الف، حمزه.ن و م در چه شرایطی هستند. از اینکه تا به حال چه گفتهاند بنده بی اطلاعم، لکن بعنوان نماینده مردم شریف ایران انتظار دارم توضیح بفرمائید که چکهای چند میلیارد تومانی و چند صد میلیون تومانی که به حساب شما واریز شده است از چه حسابهایی و مربوط به چه افرادی است؟»
ـ
در ادامه، دو نامهای که نمایندگان مجلس در اسفند ۱۳۸۸ (۲۱۶ نفر) و فروردین ۱۳۸۹ (۲۳۳ نفر) خطاب به رییس قوه قضائیه در مورد پیگیری فساد اقتصادی نوشتند هم از سوی رسانهها اشارهای آشکار به رحیمی تعبیر شد. الیاس نادران در حاشیه جلسهٔ علنی مجلس ۱۷ فروردین ۸۹ در مورد این نامه گفت: «آقای رحیمی رئیس حلقه فساد در خیابان فاطمی است که نسبت به جمعآوری منابع از محل منابع فاسد و توزیع آن تصمیمگیری میکردهاست و اکنون تقریباً همهٔ اعضای این شبکه فاسد اقتصادی در خیابان فاطمی دستگیر شدهاند الا معاون اول فعلی رئیسجمهور.» و مدعی بود که نمایندگان حامی رحیمی از میزان دخالت وی در این شبکه فساد باخبر نیستند.
ـ
همچنین، اوایل آذرماه سال ۱۳۸۹، آیت الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، بدون نام بردن از افراد خاص، گفت که در پشت یک پرونده مربوط به یک اختلاس کلان، افراد مهمی قرار دارند. غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور نیز در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۹ گفت: «در مورد معاون اول اتهام متوجه ایشان است ولی این اتهام باید رسیدگی شود تا ببینیم منجر به محکومیت یا تبرئه ایشان میشود. هم اکنون با توجه به اظهارات سایر متهمان، اتهام متوجه ایشان هست ولی اینکه این اتهام ثابت بشود یا نه باید در جریان دفاعیات ایشان قرار بگیریم.»
ـ
ـ
توضیحات رحیمی درباره برخی اتهامات
اما دکتر رحیمی در نامه برائت خود از دکتر احمدی نژاد در مورد برخی بندهای اتهامی بالا توضیحاتی میدهد :
همواره در آستانه برگزاری انتخابات مجلس، کمیتههایی برای برنامهریزی و راهبری امر انتخابات توسط جریانات سیاسی تشکیل میگردد. در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیتهای متشکل از برخی چهرههای اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمکهای غیردولتی پشتیبانی مالی شود. در میان افراد کمک کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود. بنده نیز به واسطة حساسیت و اطمینان خاطر از سالم بودن کمکهای نامبرده همچون سایر موارد در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمة پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید. در نهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیة اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب ۱۷۰نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید. بنابراین کل این مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده و عینا به حساب نامزدها پرداخت گردیده است.
ـ
ـ
واکنش رحیمی و مشایی
اما با این حال محمود احمدی نژاد، این اتهامات در خصوص معاون اول خود را رد کرد و خود رحیمی نیز اظهارات اژهای را غیر قانونی خواند و گفت: «تا احمدی نژاد رییس جمهور است، من هم معاون اول ایشان خواهم ماند.» اسفندیار رحیم مشایی هم در حاشیه نشست تخصصی دستاوردهای همایش ایرانیان خارج از کشور در پاسخ به این سئوال که با توجه به اعلام نام محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور به عنوان متهم از سوی حجت الاسلام اژهای آیا تغییری در این راستا از سوی رئیس جمهور صورت خواهد گرفت یا خیر، گفت: «من فکر می کنم آقای رئیس جمهور خیلی سفتتر شدند که در این کار، ایشان باشند.»
ـ
الیاس نادران در ۷ دیماه ۱۳۸۹ عنوان کرد که محمدرضا رحیمی در اواخر دورهٔ مجلس هفتم در حالی که رییس وقت دیوان محاسبات اداری بوده است صدها میلیون تومان پول بدون داشتن منبع مالی توزیع کرده است.
ـ
ـ
بحران ارزی و جمشید بسم الله
اما ماجرا به اینجا ختم نشد. پس از بحران ارزی گسترده در ایران در سال ۱۳۹۰ و افزایش شدید نرخ ارز رسانهها از یکی از سرمایه داران بزرگ کردستانی با عنوان «ی.ر.چ» که پیش ازاین صاحب کارخانه تولید یک نوشیدنی در ایران بوده و با تایید مقامات بانک مرکزی صرافی «ز» را در دبی و تهران تاسیس کرده بود بعنوان یکی از عوامل اصلی نام بردند.
ـ
در یکی از گزارشات رسانههای داخلی آمده بود: «اوج رونق فعالیت این برادران در دوران دولتهای نهم و دهم بوده است که با ایجاد صرافی در دبی و تهران به انتقال و قاچاق ارز میپرداختند و سپس برخی فعالیتهای اقتصادی از جمله شرکت الف را برای پوشش فعالیتهای پنهان خود خریداری کردند.»
ـ
با اوج گرفتن بحران ارزی «ی.ر.چ» مدتی از سوی دستگاههای امنیتی بازداشت شد دقیقا همان زمانی که رحیمی مقصر اصلی بازار ارز را جمشید بسم الله معرفی کرده بود. جمشید بسم الله مدتی بعد دستگیر شد.
ـ
محمد رضا رحیمی در سخنانی پس از بازداشت «ی.ر.چ» گفت: «در بازجوییها به او گفتهاند باید اعتراف کنی با رحیمی چه ارتباطی داری. من امروز از آقای استاندار در مورد وضعیت وی پرسیدم که وی اعلام کرد این فرد همچنان بازداشت است و این برای کردستان خیلی بد است و همه باید به این موضوع اعتراض کنند و من انتظار دارم که نماینده ولی فقیه در کردستان و نمایندگان مردم در این استان به این موضوع اعتراض کرده تا زمینه برای آزادی وی فراهم شود.»
ـ
ـ
خط قرمز دولت
این یار جنجالی محمود احمدینژاد در حالی که توسط نمایندگان مجلس به فساد اقتصادی متهم شده بود، توسط محمود احمدینژاد به عنوان رئیس کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی، پرچم دار مبارزه با فساد اقتصادی در دولت دهم شد تا انتقادات زیادی را روانه دولتی کند که شعارش مبارزه با فساد در همه ابعاد بود.
ـ
در هر حال، در زمان حیات دولت دهم، احمدینژاد صریحا اعلام کرد که کابینه دولت خط قرمز اوست و اگر بخواهند بر علیه افرادی همانند مشایی و رحیمی اقدامی کنند خود وی شخصا وارد میدان خواهد شد! شاید همین حمایتهای عجیب و احمدینژاد بود که باعث شد رحیمی حتی حاضر نباشد درباره اتهامات خود توضیح دهد و آنگونه که الیاس نادران از اعضای مجلس نهم شورای اسلامی گفته بود حتی قاضی برای برخی از پرسشها در دفتر رحیمی حاضر شده بود و رحیمی حتی حاضر نبود در دادسرا برای رسیدگی به پروندهاش حضور پیدا کند.
به این ترتیب بود که معاون اول رئیس جمهور سابق، پس از اعلام نامش به عنوان یکی از متهمان پرونده اختلاس بیمه ایران در دادگاه، جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برگزار میکرد.
ـ
ـ
گام نهایی
سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری ۱۲ اسفند ۹۲ در پاسخ به سوالی درباره صدور قرار مجرمیت یکی از مسوولان دولت سابق در پروندههای بیمه و ارز و وجود ۲۵ یا ۲۹ عنوان اتهامی برای او گفت که اصل موضوع صحیح است و قرار مجرمیت برای این فرد صادر شده است.
پرونده وی پیرامون تخلفات در شرکت بیمه ایران، بدواً در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد که هیات قضایی این شعبه او را به ۱۵ سال حبس، پرداخت دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم کرده بودند.
ـ
با اعتراض وی پرونده به دیوان عالی کشور رفت که دیوان ضمن تایید محکومیت او، مجازات حبس وی را به ۵ سال و ۹۱ روز کاهش داد و مجازات نقدی وی را نیز تعیین کرد و همچنین حکم انفصال از خدمت را نیز برای او داد. خبر تایید محکومیت وی در دیوان عالی کشور در روز ۱ بهمن ۱۳۹۳ منتشر شد. بر اساس قانون زمانی که یک حکم قطعی میشود لازم الاجراست، به همین جهت در پرونده محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور سابق هم تشریفات قانونی طی شده و هیچ بهانهای برای عدم اجرای حکم وجود ندارد. این پرونده هفته گذشته به دادستانی تهران ارجاع و حکم ابلاغ شده و تنها کاری که دادستانی باید انجام دهد احضار معاون اول رئیس جمهور سابق برای اجرای حکم و ورود به زندان است.
ـ
ـ
شمارش معکوس زندانی شدن رحیمی
در این پرونده بحث استیذان معنایی ندارد و در صورتی که دادستانی تهران در اجرای حکم تعلل کند کاری خلاف قانون انجام داده است. در این پرونده موضوع اصلی ورود رحیمی به زندان است و رد مال و پرداخت جریمه در مراحل بعدی قرار دارد و در صورتی که وی از پرداخت مبالغ تعیین شده به عنوان جریمه و ردمال عاجز باشد در زندان ماندگار میشود. به این ترتیب دادستانی زمانی برای تعلل ندارد و باید در این هفته منتظر ورود معاون اول رئیس جمهور سابق به زندان باشیم.
ـ
تصویر انتخابی اکثریت سایت ها و رسانه ها برای خبر محکومیت رحیمی
ـ
اما در مورد مسایل اخیر و هجمه گسترده رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب و حامی فتنه و ضدانقلاب به دولت های نهم و دهم ذکر شده و محکومیت محمدرضا رحیمی ذکر چند نکته ضروری است :
ـ
۱- عده ای از حامیان گفتمان انقلاب اسلامی و دکتر احمدی نژاد که طبیعتا از این حکم صادره معترض و دلگیر بودند و بعضا اظهار نظراتی را درباره قوه قضاییه بیان نموده اند و تلاش در مخدوش جلوه دادن این حکم را داشته اند! در مورد این جریان باید گفت که :
ـ
اولا این واکنـش طبیعی است و همیشه و در اقامه ی هر دادگاه و محکمه ای طرفی راضی و طرف مقابل ممکن است ناراضی باشد ؛
دوما همگان باید به خاطر داشته باشند که دکتر احمدی نژاد و دولت های ایشان که به قانون گرایی و حرکت در مسیر قانـون «اظهر من الشمس» می باشند ، از این گونه برخوردها و تضعیف جایگاه قانونی قوه قضـاییه و دادگاه های صالحه نظام مقدس اسلامی نه به دست ذکتر احمدی نژاد و نه توسط حامیان ایشان نباید صورت گیرد امری که متاسفانه در بیانیه اخیر دفتر رئیس جمهور سابق بصورت تلویحی موجود بود. بی شک تنها راه صحیح و معقول برای همگان و بخصوص برای جریان انقلابی و قانون گرای گفتمان انقلاب اسلامی و دکتر احمدی نژاد راه قانون و اعترض قانونی با حفظ شان و جایگاه قوه قضاییه مورد قبول است.
ـ
فراموش نکنیم با توجه به شناختی که همگان از دکتر احمدی نژاد و اطرافیان شان داریم ، مهم ترین دغدغه ایشان حفظ انقلاب اسلامی و نهادهای مربوط به آن است و ایشان در طول خدماتشان به نظام بخصوص در دوران ۸۴ تا ۹۲ و از ۹۲ تا امروز این سخن و ادعا را اثبات نموده اند و اکنون و در این برهه حساس نیز این نتظار از ایشان بیشتر خواهد بود.
ـ
این نکته زمانی حائز اهمیت است که بدانیم قوه قضـائیه از زمان مسئولیت آیت الله آملی لاریجانی عزم جدی برای برخورد با مفاسد سیاسی و اقتصادی و امنیتی داشته است ، گرچه ممکن است در این راه عیب و ایراداتی نیز وجود داشته باشد که طبیعت هر نهاد و جایگاه انسانی است و قوه قضاییه نیز از این اشتباهات مصون نیست لکن روند کلی این حرکت مثبت و ارزشمند است و باید مورد تقدیر و حمایت قرار گـیرد و در صورت صدور حکم نهایی همه به آن تمکین نموده و احترام گزارند.
ـ
به خاطر داشته باشیم که قوه قضاییه از چندین جهت مورد حمله و تخریب و فشار است و این وظیفه نیروهای معتقد به انقلاب و آرمان های امام و رهبری است که در صحنه دفاع از این ارزش ها باشد.
ـ
قوه قضائیه از طرفی با دشمنان کشورمان و ضدانقلاب در مسائل حقوق بشر و دفاع از احکام اسلامی روبروست و از طرفی با مساله حصر سران فتنه و تخریب های اصحاب فتنه در مورد برخورد با آنان است و از طرفی دیگر محاکمه برخی آقازاده معروف همچون «م.ه» وبرخی افراد مفسد اقتصادی فشار زیادی را براین دستگاه وارد می نماید که باید مورد نظر و حمایت قرار گیرد.
ـ
از طرفی انصافا قوه قضائیه می تواسنت بررسی حکم معاون اول دولت دهم را در زمان مسئولیت ایشان بررسی نماید ولی با توجه به جایگاه ریاست جمهوری و معاونت اولی آن و شان نظام ، این پرونده را به تعویق انداخته و امروز در جوی ارام رسیدگی کرده است.
ـ
متاسفانه در این بین نیز برخی رسانه ها و سایت های حامی دکتر احمدی نژاد و برخی حامیان ایشان در شبکه های اجتماعی تلاش در مخدوش نمایاندن حکم اقای رحیمی و یا به فراموشی سپردن اصل مساله و ماجرای جرم ایشان که منجر به صدور حکمی به این سنگینی است شد! همچنین این جریان نامه سرگشاده رحیمی به رئیس جمهور سابق را مصلحتی و از سر ناچاری و استیصال برشمرده اند و گویی قصد دیدن واقعیت ها را ندارند و درصدد پاک کردن اصل قصه و ماجرا هستند!
ـ
ـ
۲- رسانه های اصلاح طلب و بعضا حامی فتنه و در کنار آنان رسانه های ضدانقلاب با تییر یک و برجسته نمودن آن نه شخص محمدرضا رحیمی بلکه شخص دکتر احمدی نژاد و دولت های پاک دست ایشان را مورد هجمه قرار دهند و نشان دادند هنوز پس از ۲ سال از پایان ریاست ایشان، عقده ها و دشمنی های خویش را با ایشان حفظ نموده اند ؛ گرچه این برخورد خصمانه آنان برای دوستداران انقلاب اسلامی در عین تلخ بودن دارای شیرینی و حلاوت است که احمدی نژاد هنوز مورد انتقاد و کینه این جماعت است و اگر خدایی ناکرده روزی آنان ایشان را مدح و تشویق کنند باید به دکتر احمدی نژاد شک و تردید نماییم….
ـ
همانگونه که در تیتر رسانه های دوم خردادی و حامی دولت مشاهده میکنید گویی اصلا محکومیت رحیمی برای آنان اهمینی ندارد و آنها تلاش دارند تا شخص احمدی نژاد و دولت های نهم و دهم را مورد تخریب و سیاه نمایی قرار دهند. البته این رویه در رسانه های به ظاهر اصولگرا (که دکتر احمدی نژاد بارها اعلام برائت از این جریانات خودساخته سیاسی را اعلام نموده است) نیز همینگونه بود و اکثریت انان تصویر زیر را برای تخریب شخص دکتر احمدی نژاد مورد استفاده قرار دادند.
به طور مثال یکی از سایت های بدنام و از حامیان جدی فتنه و سران فتنه در این مرود می نویسد : احمدی نژاد، بارها و بارها دولت خود را پاکدست ترین دولت تاریخ نامید و کسانی که اتهامی متوجه اطرافیانش می کردند را توطئه گرانی می خواند که قصد تضعیف دولت را دارند. این حمایت های عجیب و غریب وی، آن هم در شرایطی که معاون اول خودش در یک قدمی اش، درگیر فساد اقتصادی بود، می تواند بسیار معنی دار باشد و لذا جا دارد پرونده خود احمدی نژاد از دوران استانداری اش در اردبیل تا شهرداری اش در تهران و نهایتاً ریاست جمهوری اش، به طور جدی و بدون اغماض بررسی شود.
ـ
ـ
سخن آخر با دکتر احمدی نژاد
ما دوستداران گفتمان انقلاب اسلامی همچنان و باوجود همه تخریب ها و تهمت ها و دروغ ها در کنار شما ایستاده ایم و به راه و فکر و هدف شما در خدمت به اسلام و انقلاب و خط امام و رهبری آگاه هستیم اما گله و درد ودلی کوچکی نیز با شما داریم. درد و دلی که همزمان با تخریب شما در سال های پایانی دولت محترمتان فشار بیشتری بر حامیان شما وارد میشد و شاید بعد از گذشت ۲ سال زمان مناسبی برای مطرح نمودن آن است.
ـ
آقای دکتر احمدی نژاد عزیز
در این که شما از افراد مظلوم و کسانی به خاطر همکاری و قرابت فکری با شما مورد تهمت و حملات بودند واقف هستیم و میدانیم برخی از آنان نه منحرف هستند و نه مفسد اقتصادی و… و اگر مساله ای نیز باشد مربوط به زمان قبل از همکاری باشماست ، ولی باید قبول کنیم امروز اکثر تخریب ها و سیاه نمایی ها علیه حضرتعالی و دولت هایتان نه بخاطر شخص شما و عملکردتان بلکه بخاطر همین اطرافیان می باشد. افراد و حامیانی که متاسفانه یا خوشبختانه با برخی اشتباهات خود یا بخاطر برخی شیطنت های رسانه ای پیرامون انان شما را مورد اماج حملات قرار دادند. ما بر پاک بودن و صداقت رفتار و اندیشه های والا انها واقف هستیم ولی امروز احساس میکنیم درصورتی که پافشاری های بی مورد برای ابقای آنان یا حداقل در ویترین قرار دادن آنان نبود امروز شاهد این تخریب ها و سیاه نمایی ها نبودیم.
ـ
ای کاش از انان در پشت صحنه استفاده می نمودید حداقل این اقدام این بود که در سال ۹۲ و در جریان کاندیداتوری نماینده شما شاهد رد صلاحیت وی نبودیم و بی شک مسیر انتخابات به کلی تغییر می نمود البته میدانیم که در صورت نبودن مشایی ها و رحیمی ها برخی منتقدان و دشمنان دولت های شما افراد دیگر را برای تخریب شما علم میکردند ولی باید قبول کرد که شما نیز در این سوژه دادن به آنها بی تقصیر نبودید و بعضا طعمه های خوبی برای تخریب و شانتاژ انان فراهم می کردید.
ـ
خادم عزیز ملت ایران
باید قبول کنید در زمان مسئولیت خویش حمایت های ویژه و بی جایی از آقای رحیمی انجام داده اید و با وجودی که زمزمه های جدی پیرامنون فساد وی موجود بود وی را برای دولت خویش انتخاب نمودید و خود را بیش از دیگران در معرض اتهام قرار دادید.
شما حتی در برخی موارد پا را فراتر نهاده اید و ادعاهایی کرده اید که بسیار عجیب و از فردی زیرک و هوشمندی چون شما بعید است. مثلا در جلسه آبان ۹۰ با حامیان دولت اسلامی فرمودید: من به رهبری هم گفته ام که اگر ثابت شود که رحیمی حتی یک ریال هم اختلاس کرده من به تلویزیون آمده و ضمن عذرخواهی اعلام می کنم که شایستگی این سمت را ندارم.
ـ
یا شما با چه توجیهی زمانی که مسئولان ارشد قوه قضائیه از جمله دادستان وقت کشور از جرم سنگین شخصی سخن میگویند با اطمینان از وی دفاع میکنید!؟ آیا فکر نمیکردید دیر یا زود شخص خاطی محاکمه میشود و ضرر بیشتر ان متوجه شما و دولت تان میشود؟
به این مصاحبه اقای توکلی در سال ۹۰ توجه کنید: سه قاضی با سابقه آقایان اژه ای، رئیسی و خلفی که قضات با سابقه و خوشنام کشورمان هستند پرونده رحیمی را مطالعه کردند و یک سال پیش به نزد احمدی نژاد رفتند و به وی گفتند ما سه قاضی به اتفاق آرا تایید می کنیم که توجه اتهام به آقای رحیمی قطعی است و باید تعقیب شود اما احمدی نژاد ۱۰۰ دقیقه برای این ۳ نفر سخنرانی کرد و از توطئه علیه دولت یاد کرد و به صورت قاطع از معاون اول خود حمایت کرد.
ـ
آیا واقعا این برخورد ها در شان شما بود؟ ایا این حمایت های قاطع در دنیای سیاست محلی از اعراب دارد؟ آیا امروز با نامه سرگشاده رحیمی خطاب به خود پاسخ آن اعتماد و ریختن ابروی خود و دولت تان را به پای دیگران و نزدیکانتان چشیدید؟
ـ
ـ
آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محبوب و خدوم و انقلابی سابق
شاید امروز بیش از پیش به حکمت نامه سال ۸۸ رهبر معظم انقلاب اسلامی ما و شما رسیده باشیم و چه بسا اگر تیم خاص دولت دهم حضرتعالی بر روی کار نبود بسیاری از مسایل در سال های ۹۰ تا ۹۲ رخ نمیداد و امروز شرایط کشور به گونه دیگری نبود. فراموش نکنیم که ما باید در عین آرمانگرایی و روشن نمودن خط نفاق و… ، واقع بین نیز باشیم و شرایط را درک کنیم. چه بسا سیاسیون و مردم و رسانه ها در برخی مقاطع حساس به دلیل کم بودن ظرفیت یا بی اطلاعی یا فضای مسموم رسانه ای قادر به همراهی شما نبودند ولی جا داشت شما کمی خود را همراه می ساختید.
ـ
از نامه بی ادبانه و سرگشاده دکتر رحیمی خطاب به حضرتعالی که خوراک ماه ها و چه بسا سالها برای کوباندن حضرتعالی و دولت های مظلوم شماست درس بگیرید و اطرافیان خویش و مسیر حرکت خود را بازبینی کنید. شاید نیاز باشد برای مدتی عده ای در پشت صحنه باشند یا اصلا در مسیر کار و فعالیت و اطراف شما نباشند و بصورت دیگری از آنان خدمت بگیرید.
ـ
فراموش نکنید دشمنان همچنان برای زهر چشم گرفتن از خط امام و رهبری و انقلاب اسلامی شما را سپر آن آرمان ها می بینند و درصدد کوباندن شما و شعارهای دینی و انقلابی شما هستند.
شما محمود احمدی نژاد برای خود و شخصی نیستید بلکه شما و عملکرد شما و دولت های شما متعلق به انقلاب و نیروهای اصیل حزب اللهی هستید…
ـ
هنوز فرصت برای اجابت نظر رهبر بزرگوار انقلاب دیر نشده است. چه خوب است شما که الگوی ولایتمداری و قانون مداری و ارتباط و دلداگی با مردم هستید با افتخار از اقدام غلط خود در استفاده از اقای رحیمی در پست معاونت اولی ریاست جمهوری عذرخواهی نموده و نسبت به نامه سال ۸۸ رهبری در مورد مصلحت اندیشی و رعایت اهم و مهم در اطرافیانتان تجدید نظر نمایید. شاید امروز وقت و زمان بودن برخی افراد در عین شایستگی و صلاحیت در کنار شما نباشد. فراموش نکنید که دشمنان این انقلاب و حضرتعالی بهانه ای برای تخریب شما نداشته و ندارند و امروز همه آنچه که دستمایه سیاه نمایی و توهین به حضرتعالی و دولت های مظلوم حضرتعالی است بخاطر برخی از این اطرافیان است. خواه همچون رحیمی محکوم شده باشند و یا همچون مشایی هیچ سند و مدرکی نداشته و یا فعلا ندارند و اتهامات مطرح شده ساخته و پرداخته رسانه ها باشد…
ـ
ـ
در پایان ضمن حمایت قاطع از قوه قضاییه ، محاکمه اقای محمدرضا رحیمی را که در یکی از عالی ترین سطوح مدیریتی نظام مقدس اسلامی بوده است را به فال نیک میگیریم و امیدواریم این محاکمه به تسهیل دیگر محاکمه دانه درشت های مفسد در عرصه های سیاسی و اقتصادی و امنیتی و… بخصوص پرونده آقازاده معروف و پرونده کرسنت و مسئولین آن بینجامد. همچنین از عصبانیت همیشگی جریان فتنه و ضدانقلاب و برخی عناصر دوم خردادی با دکتر احمدی نژاد خرسندیم و خدا را شاکریم که دکتر احمدی نژاد و دولت هایشان بعد از ۲ سال هنوز مورد تخریب این جریان بوده و هستند و همچنین خدا را شاکریم که روز به روز هویت واقعی عناصر مدعی اصولگرایی حزبی نیز برای همگان عیان شده و سخن دکتر احمدی نژاد در بازی بودن این جریانات برای به حاشیه بردن حریان امام و امت در انقلاب اسلامی اثبات شده است.
همچنین جوان انقلابی در این مدت کوشیده است که تصویر واقعی از اطرافیان دکتر احمدی نژاد نشان دهد و ثابت کند برخی تهمت های بزرگ و ناروایی همچون انحراف ، عدم ولایت مداری و جاسوسی ، بهایی بودن و فراماسونری و… به برخی از آنان مربوط به پروژه برخی از فتنه گران و دشمنان انقلاب برای زمین گیر نمودن ، ناکارآمد جلوه دادن و حاشیه سازی برای ایشان و دولت هایشان می باشد که متاسفانه برخی از دوستان انقلابی نیز آگاهانه یا ناآگاهانه با این جریان همراه شدند ؛ گرچه در این بین از برخی اشتباهات و حاشیه سازی ها دکتر احمدی نژاد و اطرافیان ایشان نیز نمیتوان چشم پوشی نمود.
ـ
در این جا نیز در عین حمایت از رویکرد کلی و مثبت دولت های نهم و دهم و گفتمان حاکم بر آن و شخص دکتر احمدی نژاد ، انتقاداتی دلسوزانه را نسبت به ایشان و برخی تصمیمات گذشته و حالشان مطرح می نماییم و امیدواریم این سخنان از طرفی عده ای از جوانان حامی و دوستدار گفتمان ایشان گره گشا برای آینده سیاسی این شخصیت عزیز باشد.
ان شاالله
ـ
پرده اول:
دولت دهم با دولت نهم تفاوت های زیادی داشت و به نظر میرسید دکتر احمدی نژاد به دور از فشارهای سیاسی سال ۸۴ در راستای انتخاب یاران و همراهان خود در کابینه دوم در تلاش است ؛ اما در اوج این انتخابات و انتصابات ایشان نوبت به جایگاه معاونت اولی رئیس جمهور رسید که با انتشار نام مهندس اسفندیار رحیم مشایی برای این سمت ، موجی از اعتراضات سیاسی را به این انتصاب به وجود آمد که البته دور از انتظار نیز نبود چرا که دلیل این اعتراضات و فریادها مربوط به برخی اخبار صحیح و بعضا غلطی بود که از مسئولیت مشایی در دوران مسئولیتش در سازمان میراث فرهنگی منتشر گشته بود ؛ همچنین برخی اقدامات و حواشی هایی که به دست وی رخ داده بود و حتی بعضا موجب ورود علنی رهبری نیز گشته بود کار را برای احمدی نژاد و دولت وی در اوج فتنه ۸۸ دشوار نمود.
ـ
ولی رهبر حکیم انقلاب اسلامی این بار نیز مثل همیشه دولت و ملت را تنها نگذاشــتند وایشان نامه خصوصی و محرمانه ای را «فقط برای رئیس جمهور وقت» ارسال فرمودند و از ایشان خواستند که انتصاب آقای مشایی را کان لم یکن تلقی و ملغی نمایند ؛ نامه ای که خصوصی بوده و حکم حکومتی از جانب ایشان نبود ولی بصورت عجیبی توسط برخی افراد منتشر شد.
ـ
ـبسمه تعالی / جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران / با سلام و تحیت / انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور «بر خلاف مصلحت جنابعالی» و «دولت» و «موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما» است. / «لازم است» انتصاب مزبور«ملغی و کان لم یکن» اعلام گردد. /
سیدعلی خامنهای ۲۷ /۴/ ۸۸
ـ
ـ
نکته حائز اهمیت در این نامه این بود که رهبری از "انحراف” و "خطر بهایی بودن” و "بزرگ ترین خطر پس از صدر اسلام” و… مهندس مشایی نفرمودند و حتی در سخنرانی چند روز بعد خود نیز تذکراتی را بصورت غیرمستقیم نسبت به بداخلاقی های رخ داده در کشور پس از آن وقایع ذکر فرمودند ولی در این نامه وجود مشایی و تفکرات خاص وی و تیم اطراف وی را "برای دکتر احمدی نژاد” ، "دولت ایشان” و "دوستداران ایشان” به مصلحت نداسته و ایشان را منع فرمودند.
ـ
در مباحث اسلامی فرقی اساسی بین «اطاعت» و «تبعیت» وجود دارد که بصورت بسیار ساده و پیش پا افتاده باید بگوییم: اطاعت یعنی انجام یک دستور، خواه بر مراد باشد یا نباشد ولی تبعیت یعنی اطاعت بی چون و چرا و محض از دستوری فردی که به او اعتماد کاملی داریم. از دکتر احمدی نژاد بعنوان علمدار گفتمان انقلاب اسلامی و کسی که به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی مدال برگرداندن قطار انقلاب به ریل اصلی را داشته است و مدال برجسته کردن ارزش های انقلاب و سخت کوشی و… را بر سینه دارد در برابر این حکم صادر شده از رهبر معظم انقلاب اسلامی انتظار «تبعیت» بی چون و چرا وجود داشت نه «اطاعت»…
ـ
احمدی نژاد با بسیاری افرادی که نام رهبری و اطاعت از ایشان لغلغه زبانشان است و در عمل مسیری دیگری را میروند و یا رهبری را در حد قانون اساسی قبول دارند تفاوت بسیار وجود دارد و شاید بتوان این «ترک اولی» دکتر احمدی نژاد را مقدمه سقوط بزرگ و رسیدن به وضعیت فعلی ایشان و اطرافیان ایشان دانست. مطلبی که رهبر معظم انقلاب اسلامی و نائب بر حق امام عصر(عج) در سال ۸۸ می دیدند ، دکتر احمدی نژاد تیزبین و ولایی و هوشمند که همچنان شاگرد اول ولایتمداری و انقلابی گری بین خواص و سیاسیون است گویا هنوز ندیده است…
ـ
ـ
قابل عرض است که در اینجا به هیچ وجه قصد بیان انحراف و دیگر تهمت ها و سیاه نمایی ها علیه مهندس مشایی را نداشته و نداریم و نگارنده در همان ایام غبارآلود فتنه ۸۸ و مساله «جریان موهوم انحرافی» با تحقیق دقیق بر مواضع اسفندیار رحیم مشایی و شنیدن بی واسطه سخنان و تفکرات وی عمیقا باور دارد که وی فردی متفکر و هوشمند و انقلابی است و بسیاری از تفکرات ایشان به دلیل بزرگ و ژرف بودن برای بسیاری قابل درک نیست و نبوده وسالهای بعد شاید عده ای به آن برسند ؛ کما اینکه رهبری نیز هیچگاه سخن از انحراف و جریان انحرافی نفرمودن و این مسایل را درجه دوم اولویت بندی فرمودند…
ـ
البته قابل ذکر است در این بین افراد مدعی «اصولگرایی حزبی» هم مدعی برکناری مشایی با جنجال بسیار بودند اما در اصل ، غرض بسیاری از آنان نه رفتن و برکناری مشایی و اجابت سخن رهبری بلکه برای مسایل و زد و بندهای سیاسی خویش برای اینده سیاسی کشور بود ؛ امری که ۴ سال بعد و در انتخابات ۹۲ به روشنی مشهود بود و شکست مفتضحانه آنان گواه این مدعا است…
ـ
ـ
متاسفانه دکتر احمدی نژاد برخلاف نصحیت دلسوزانه و پدرانه رهبری اقدامی به مثابه «خوب» را برگزید و از مشایی و دیگر همفکران و یاران وی در جایگاهی دیگر استفاده نمود و متاسفانه از «عمل احسن و عالی» دوری نمود و همه حیثیت و اعتبار خود را برای برخی حواشی و وقایع تلخ پیرامون اطرافیان خود خرج نمود.
ـ
در این بین هم بی تقوایی رسانه ای و رواج شایعات و سیاه نمایی و دروغ وهم بعضا برخی اشتباهات و سخنان و اقدامات بی ارزش ، باعث گسترش خطر جریان موهوم انحرافی شد ؛ جریانی انحرافی که پدر اصلی فتنه ۸۸ مبدع اصلی آن بود و آن را برای تخریب و زمین گیر نمودن دولت و رئیس جمهور وقت ، هدایت و رهبری می نمود و آخر نیز با یاری رسانه های ضداانقلاب و فتنه گر و پادویی برخی مدعیان انقلابی گری و اصولگرایی به هدف خود رسید.
ـ
ـ
پرده دوم
اما محمدرضا رحیمی نیز یکی از اعضا اصلی این حلقه خاص یا جریان موهوم و معروف و خیالی انحرافی بود که بعد از مشایی به سمت معاونت اولی دولت دهم رسید. در پرونده وی بعضا مواضع سینوسی زیادی در عرصه سیاست مشاهده میشود ؛ وی که در کارنامه اش سه دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را داشته و حتی به استانداری کردستان در دولت سازندگی در سال ۷۲ نیز منصوب میگردد که در زمان حضور وی در عالی ترین منصب استانی کردستان حواشی زیادی در مورد عملکرد وی گزارش شده است.
ـ
ـ
شیفته هاشمی
یکی از برجسته ترین مواضع سیاسی ایشان در دوران استانداری کردستان مربوط به هاشمی رفسنجانی و علاقه وافر وی به ایشان است به گونه ای که رحیمی دستاوردهای دولت سازندگی را غیرقابل شمارش میخواند و از همینرو در جریان سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان دستور داد ترتیبی اتخاذ شود که کشاورزان با تراکتورهایشان آرایشی بگیرند که از بالا جمله «درود بر هاشمی» به تصویر درآید!
ـ
در حاشیه سفر هاشمی رفسنجانی کتابی تحت عنوان «دیدار سردار سازندگی از کردستان، سرزمین عشق و دوستی» منتشر شد که مقدمه این کتاب را محمدرضا رحیمی نوشت. رحیمی در این کتاب از سفر هاشمی رفسنجانی به کردستان با واژههایی همچون «اعجازآفرین» و «اعجاببرانگیز» یاده کرد و حتی او را «یوسف انقلاب اسلامی» خواند. این کتاب در سه هزار نسخه و از سوی روابط عمومی وقت استانداری کردستان منتشر شده بود.
ـ
ـ
خدمت در ستاد انتخاباتی هاشمی
البته طبق برخی اخبار و گزارشات رحیمی در سال ۸۴ در حالیکه از سوی مجلس اصولگرای هفتم به ریاست دیوان محاسبات منصوب شده بود، به ستاد انتخاباتی رییس دولت سازندگی پیوست و در حالی در پرونده خود چهار سال حضور در استانداری کردستان و البته پس از آن در دانشگاه آزاد و جایگاه ریاست دانشکده حقوق را از دولت هاشمی بهره مند گشته بود به فعالیت چشمگری تبلیغاتی در مناظق کرد نشین پرداخت. رایزنی با بزرگان استان که بهدلیل ویژگیهای خاص منطقه از جایگاه برجستهای هم در میان مردم برخوردار هستند، از جمله این تلاشها بود. بهعنوان نمونه او در نامهای که به شهید ماموستا شیخالاسلام نماینده کردستان در مجلس خبرگان رهبری مینویسد، از او میخواهد برای اعتلای استان و نیکبختی مردم آن از هاشمی رفسنجانی حمایت کند و در این میان از گرمای وجود و فیض کلام خود سایر فعالین انتخاباتی حامی هاشمی را هم بهرهمند سازد. اگرچه او در هنگام نگارش آن نامه نمیدانست تقدیر به گونهای رقم خواهد خورد که چهار سال بعد در مقام معاون اولی دولتی که رییسش رقیب هاشمی است، به کردستان سفر خواهد کرد تا به نمایندگی از رییسجمهور به جریان ترور و شهادت شیخالاسلام رسیدگی کند.
ـ
ـ
مدح و تملق عجیب دکتر احمدی نژاد
اما مواضع سینوسی رحیمی پس از روی کار امدن دکتر احمدی نژاد تغییر نمود و وی در سال ۱۳۸۵ در اجلاس سالانه مدیران دیوان محاسبات جملاتی را در مدح احمدینژاد بر زبان آورد که جنجال زیادی آفرید. او گفته بود: «در سوریه یکی از مسلمانان به من گفت که من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری دیگر بیاید، آن احمدی نژاد بود. این ابراز احساسات برای ما افتخار بزرگی است و به برکت وجود شما، ما را مورد نوازش و احترام قرار میدادند»
در پی این سخنان ۷۰ نماینده مجلس خواستار عزل رحیمی شدند.
ـ
ـ
مدرک جعلی؟
اما نکته مهم دیگر در مورد پرونده رحیمی در مورد صحت پرونده مدرک تحصیلی وی بود که پس از مرحوم کردان مورد جنجال برخی نمایندگان مجلس همچون احمد توکلی و الیاس نادران و علیرضا زاکانی قرار گرفت.
ـ
گفتنی است مدرک لیسانس حقوق وی از دانشگاه تهران مورد تأیید همه بوده است، اما بسیاری ها راجع به مدرک کارشناسی ارشد و بسیاری از نمایندگان راجع به مدرک دکترای او سؤال دارند. علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران در مجلس در جریان جلسه استیضاح کردان و در واکنش به شکایت رحیمی از رسانههایی که درباره مدرک کردان خبر منتشر کردهبودند، مدرک رحیمی را قُلِ دوم مدرک کردان توصیف کرد. در شهریور ۱۳۸۸ هم الیاس نادران، دیگر نماینده مردم تهران در مجلس خواستار بررسی مدرک دکترای رحیمی شد.
ـ
احمد توکلی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس مدرک رحیمی را قطعاً مدرکی قلابی و مشابه مدرک کردان دانست. او همچنین از دروغگویی رحیمی در جریان مدرک کردان انتقاد کرده و از احمدینژاد هم به دلیل انتخاب کسی که به گفته او «سوابق دروغگویی و سوء استفاده از قدرت و سوء استفاده از مدرک جعلی دارد» انتقاد کرد. خود رحیمی یکبار در پاسخ به خبرنگاران در مورد مدرک دکترایش گفته بود: «مگر در مملکت هیچ مشکلی وجود ندارد که نمایندهها به دنبال اثبات جعلی بودن مدرک دکترای او هستند.»
ـ
ـ
اختلاس از بیمه ایران
رحیمی در سال ۸۸ در زمانی به عنوان معاون اول رییس جمهور انتخاب شد که برخی از نمایندگان مجلس با پیگیری شکایت خود از وی بر این اعتقاد بودند که تخلفات وی در فساد مالی سر به فلک کشیدهاست و تمامی اسناد آن هم موجود است. رحیمی در دیوان محاسبات کشور، یکی از مسئولان اخراج شده شرکت بیمه ایران را که با توصیه یک نهاد امنیتی اخراج شده بود، به عنوان بازرس همان شرکت بیمه تعیین کرد و در نتیجه گزارشی غلط وی به احمدی نژاد، وی دستور برکناری مدیرعامل و تمام هیات مدیره اعضای شرکت بیمه ایران را داد.
ـ
ـ
واریز چکهای چند میلیارد تومانی به حساب رحیمی
اما از سوی دیگر الیاس نادران نماینده مجلس شورای اسلامی در نامهای که رونوشت متن آن را برای نمایندگان مجلس، مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور (جهت اطلاع احمدی نژاد)، زریبافان معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و ایثارگران، آقامحمدی معاون اقتصادی معاون اول رئیس جمهور و وزرای کشور و اطلاعات فرستاد خطاب به رحیمی نوشت: «لابد اطلاع دارید آقایان جابر الف، حمزه.ن و م در چه شرایطی هستند. از اینکه تا به حال چه گفتهاند بنده بی اطلاعم، لکن بعنوان نماینده مردم شریف ایران انتظار دارم توضیح بفرمائید که چکهای چند میلیارد تومانی و چند صد میلیون تومانی که به حساب شما واریز شده است از چه حسابهایی و مربوط به چه افرادی است؟»
ـ
در ادامه، دو نامهای که نمایندگان مجلس در اسفند ۱۳۸۸ (۲۱۶ نفر) و فروردین ۱۳۸۹ (۲۳۳ نفر) خطاب به رییس قوه قضائیه در مورد پیگیری فساد اقتصادی نوشتند هم از سوی رسانهها اشارهای آشکار به رحیمی تعبیر شد. الیاس نادران در حاشیه جلسهٔ علنی مجلس ۱۷ فروردین ۸۹ در مورد این نامه گفت: «آقای رحیمی رئیس حلقه فساد در خیابان فاطمی است که نسبت به جمعآوری منابع از محل منابع فاسد و توزیع آن تصمیمگیری میکردهاست و اکنون تقریباً همهٔ اعضای این شبکه فاسد اقتصادی در خیابان فاطمی دستگیر شدهاند الا معاون اول فعلی رئیسجمهور.» و مدعی بود که نمایندگان حامی رحیمی از میزان دخالت وی در این شبکه فساد باخبر نیستند.
ـ
همچنین، اوایل آذرماه سال ۱۳۸۹، آیت الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضاییه، بدون نام بردن از افراد خاص، گفت که در پشت یک پرونده مربوط به یک اختلاس کلان، افراد مهمی قرار دارند. غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور نیز در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۹ گفت: «در مورد معاون اول اتهام متوجه ایشان است ولی این اتهام باید رسیدگی شود تا ببینیم منجر به محکومیت یا تبرئه ایشان میشود. هم اکنون با توجه به اظهارات سایر متهمان، اتهام متوجه ایشان هست ولی اینکه این اتهام ثابت بشود یا نه باید در جریان دفاعیات ایشان قرار بگیریم.»
ـ
ـ
توضیحات رحیمی درباره برخی اتهامات
اما دکتر رحیمی در نامه برائت خود از دکتر احمدی نژاد در مورد برخی بندهای اتهامی بالا توضیحاتی میدهد :
همواره در آستانه برگزاری انتخابات مجلس، کمیتههایی برای برنامهریزی و راهبری امر انتخابات توسط جریانات سیاسی تشکیل میگردد. در این راستا برای انتخابات مجلس هشتم نیز کمیتهای متشکل از برخی چهرههای اصولگرا برگزار و بنا شد از کاندیداهای اصولگرا در سطح کشور از طریق کمکهای غیردولتی پشتیبانی مالی شود. در میان افراد کمک کننده فردی به نام جابر ابدالی که از سوی برخی نمایندگان مجلس و مقامات قضایی و اجرایی به اینجانب معرفی شده بود، برای کمک اعلام آمادگی نمود. بنده نیز به واسطة حساسیت و اطمینان خاطر از سالم بودن کمکهای نامبرده همچون سایر موارد در خصوص ایشان از طریق حراست دیوان محاسبات از مجاری ذیصلاح، در خصوص وی استعلام کردم که پس از اطمینان و پاسخ مثبت که اسناد آن ضمیمة پرونده است، برای دریافت کمک از وی اعلام آمادگی نمودیم و از وی خواستیم که به کاندیداهایی که ما معرفی میکنیم از محل حساب شخصی و با چک بانکی خودش کمک نماید. در نهایت نامبرده مجموعاً یک میلیارد و دویست میلیون تومان را به این امر اختصاص داد و البته کلیة اسناد و کپی چکهای صادره که به قریب ۱۷۰نفر از کاندیداهای مجلس هشتم پرداخت شده است در پرونده ثبت و ضبط است و همه آن به مصرف انتخابات رسید. بنابراین کل این مبلغ یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده و عینا به حساب نامزدها پرداخت گردیده است.
ـ
ـ
واکنش رحیمی و مشایی
اما با این حال محمود احمدی نژاد، این اتهامات در خصوص معاون اول خود را رد کرد و خود رحیمی نیز اظهارات اژهای را غیر قانونی خواند و گفت: «تا احمدی نژاد رییس جمهور است، من هم معاون اول ایشان خواهم ماند.» اسفندیار رحیم مشایی هم در حاشیه نشست تخصصی دستاوردهای همایش ایرانیان خارج از کشور در پاسخ به این سئوال که با توجه به اعلام نام محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور به عنوان متهم از سوی حجت الاسلام اژهای آیا تغییری در این راستا از سوی رئیس جمهور صورت خواهد گرفت یا خیر، گفت: «من فکر می کنم آقای رئیس جمهور خیلی سفتتر شدند که در این کار، ایشان باشند.»
ـ
الیاس نادران در ۷ دیماه ۱۳۸۹ عنوان کرد که محمدرضا رحیمی در اواخر دورهٔ مجلس هفتم در حالی که رییس وقت دیوان محاسبات اداری بوده است صدها میلیون تومان پول بدون داشتن منبع مالی توزیع کرده است.
ـ
ـ
بحران ارزی و جمشید بسم الله
اما ماجرا به اینجا ختم نشد. پس از بحران ارزی گسترده در ایران در سال ۱۳۹۰ و افزایش شدید نرخ ارز رسانهها از یکی از سرمایه داران بزرگ کردستانی با عنوان «ی.ر.چ» که پیش ازاین صاحب کارخانه تولید یک نوشیدنی در ایران بوده و با تایید مقامات بانک مرکزی صرافی «ز» را در دبی و تهران تاسیس کرده بود بعنوان یکی از عوامل اصلی نام بردند.
ـ
در یکی از گزارشات رسانههای داخلی آمده بود: «اوج رونق فعالیت این برادران در دوران دولتهای نهم و دهم بوده است که با ایجاد صرافی در دبی و تهران به انتقال و قاچاق ارز میپرداختند و سپس برخی فعالیتهای اقتصادی از جمله شرکت الف را برای پوشش فعالیتهای پنهان خود خریداری کردند.»
ـ
با اوج گرفتن بحران ارزی «ی.ر.چ» مدتی از سوی دستگاههای امنیتی بازداشت شد دقیقا همان زمانی که رحیمی مقصر اصلی بازار ارز را جمشید بسم الله معرفی کرده بود. جمشید بسم الله مدتی بعد دستگیر شد.
ـ
محمد رضا رحیمی در سخنانی پس از بازداشت «ی.ر.چ» گفت: «در بازجوییها به او گفتهاند باید اعتراف کنی با رحیمی چه ارتباطی داری. من امروز از آقای استاندار در مورد وضعیت وی پرسیدم که وی اعلام کرد این فرد همچنان بازداشت است و این برای کردستان خیلی بد است و همه باید به این موضوع اعتراض کنند و من انتظار دارم که نماینده ولی فقیه در کردستان و نمایندگان مردم در این استان به این موضوع اعتراض کرده تا زمینه برای آزادی وی فراهم شود.»
ـ
ـ
خط قرمز دولت
این یار جنجالی محمود احمدینژاد در حالی که توسط نمایندگان مجلس به فساد اقتصادی متهم شده بود، توسط محمود احمدینژاد به عنوان رئیس کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی، پرچم دار مبارزه با فساد اقتصادی در دولت دهم شد تا انتقادات زیادی را روانه دولتی کند که شعارش مبارزه با فساد در همه ابعاد بود.
ـ
در هر حال، در زمان حیات دولت دهم، احمدینژاد صریحا اعلام کرد که کابینه دولت خط قرمز اوست و اگر بخواهند بر علیه افرادی همانند مشایی و رحیمی اقدامی کنند خود وی شخصا وارد میدان خواهد شد! شاید همین حمایتهای عجیب و احمدینژاد بود که باعث شد رحیمی حتی حاضر نباشد درباره اتهامات خود توضیح دهد و آنگونه که الیاس نادران از اعضای مجلس نهم شورای اسلامی گفته بود حتی قاضی برای برخی از پرسشها در دفتر رحیمی حاضر شده بود و رحیمی حتی حاضر نبود در دادسرا برای رسیدگی به پروندهاش حضور پیدا کند.
به این ترتیب بود که معاون اول رئیس جمهور سابق، پس از اعلام نامش به عنوان یکی از متهمان پرونده اختلاس بیمه ایران در دادگاه، جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی را برگزار میکرد.
ـ
ـ
گام نهایی
سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری ۱۲ اسفند ۹۲ در پاسخ به سوالی درباره صدور قرار مجرمیت یکی از مسوولان دولت سابق در پروندههای بیمه و ارز و وجود ۲۵ یا ۲۹ عنوان اتهامی برای او گفت که اصل موضوع صحیح است و قرار مجرمیت برای این فرد صادر شده است.
پرونده وی پیرامون تخلفات در شرکت بیمه ایران، بدواً در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد که هیات قضایی این شعبه او را به ۱۵ سال حبس، پرداخت دو میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان رد مال و یک میلیارد تومان جزای نقدی محکوم کرده بودند.
ـ
با اعتراض وی پرونده به دیوان عالی کشور رفت که دیوان ضمن تایید محکومیت او، مجازات حبس وی را به ۵ سال و ۹۱ روز کاهش داد و مجازات نقدی وی را نیز تعیین کرد و همچنین حکم انفصال از خدمت را نیز برای او داد. خبر تایید محکومیت وی در دیوان عالی کشور در روز ۱ بهمن ۱۳۹۳ منتشر شد. بر اساس قانون زمانی که یک حکم قطعی میشود لازم الاجراست، به همین جهت در پرونده محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور سابق هم تشریفات قانونی طی شده و هیچ بهانهای برای عدم اجرای حکم وجود ندارد. این پرونده هفته گذشته به دادستانی تهران ارجاع و حکم ابلاغ شده و تنها کاری که دادستانی باید انجام دهد احضار معاون اول رئیس جمهور سابق برای اجرای حکم و ورود به زندان است.
ـ
ـ
شمارش معکوس زندانی شدن رحیمی
در این پرونده بحث استیذان معنایی ندارد و در صورتی که دادستانی تهران در اجرای حکم تعلل کند کاری خلاف قانون انجام داده است. در این پرونده موضوع اصلی ورود رحیمی به زندان است و رد مال و پرداخت جریمه در مراحل بعدی قرار دارد و در صورتی که وی از پرداخت مبالغ تعیین شده به عنوان جریمه و ردمال عاجز باشد در زندان ماندگار میشود. به این ترتیب دادستانی زمانی برای تعلل ندارد و باید در این هفته منتظر ورود معاون اول رئیس جمهور سابق به زندان باشیم.
ـ
تصویر انتخابی اکثریت سایت ها و رسانه ها برای خبر محکومیت رحیمی
ـ
اما در مورد مسایل اخیر و هجمه گسترده رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب و حامی فتنه و ضدانقلاب به دولت های نهم و دهم ذکر شده و محکومیت محمدرضا رحیمی ذکر چند نکته ضروری است :
ـ
۱- عده ای از حامیان گفتمان انقلاب اسلامی و دکتر احمدی نژاد که طبیعتا از این حکم صادره معترض و دلگیر بودند و بعضا اظهار نظراتی را درباره قوه قضاییه بیان نموده اند و تلاش در مخدوش جلوه دادن این حکم را داشته اند! در مورد این جریان باید گفت که :
ـ
اولا این واکنـش طبیعی است و همیشه و در اقامه ی هر دادگاه و محکمه ای طرفی راضی و طرف مقابل ممکن است ناراضی باشد ؛
دوما همگان باید به خاطر داشته باشند که دکتر احمدی نژاد و دولت های ایشان که به قانون گرایی و حرکت در مسیر قانـون «اظهر من الشمس» می باشند ، از این گونه برخوردها و تضعیف جایگاه قانونی قوه قضـاییه و دادگاه های صالحه نظام مقدس اسلامی نه به دست ذکتر احمدی نژاد و نه توسط حامیان ایشان نباید صورت گیرد امری که متاسفانه در بیانیه اخیر دفتر رئیس جمهور سابق بصورت تلویحی موجود بود. بی شک تنها راه صحیح و معقول برای همگان و بخصوص برای جریان انقلابی و قانون گرای گفتمان انقلاب اسلامی و دکتر احمدی نژاد راه قانون و اعترض قانونی با حفظ شان و جایگاه قوه قضاییه مورد قبول است.
ـ
فراموش نکنیم با توجه به شناختی که همگان از دکتر احمدی نژاد و اطرافیان شان داریم ، مهم ترین دغدغه ایشان حفظ انقلاب اسلامی و نهادهای مربوط به آن است و ایشان در طول خدماتشان به نظام بخصوص در دوران ۸۴ تا ۹۲ و از ۹۲ تا امروز این سخن و ادعا را اثبات نموده اند و اکنون و در این برهه حساس نیز این نتظار از ایشان بیشتر خواهد بود.
ـ
این نکته زمانی حائز اهمیت است که بدانیم قوه قضـائیه از زمان مسئولیت آیت الله آملی لاریجانی عزم جدی برای برخورد با مفاسد سیاسی و اقتصادی و امنیتی داشته است ، گرچه ممکن است در این راه عیب و ایراداتی نیز وجود داشته باشد که طبیعت هر نهاد و جایگاه انسانی است و قوه قضاییه نیز از این اشتباهات مصون نیست لکن روند کلی این حرکت مثبت و ارزشمند است و باید مورد تقدیر و حمایت قرار گـیرد و در صورت صدور حکم نهایی همه به آن تمکین نموده و احترام گزارند.
ـ
به خاطر داشته باشیم که قوه قضاییه از چندین جهت مورد حمله و تخریب و فشار است و این وظیفه نیروهای معتقد به انقلاب و آرمان های امام و رهبری است که در صحنه دفاع از این ارزش ها باشد.
ـ
قوه قضائیه از طرفی با دشمنان کشورمان و ضدانقلاب در مسائل حقوق بشر و دفاع از احکام اسلامی روبروست و از طرفی با مساله حصر سران فتنه و تخریب های اصحاب فتنه در مورد برخورد با آنان است و از طرفی دیگر محاکمه برخی آقازاده معروف همچون «م.ه» وبرخی افراد مفسد اقتصادی فشار زیادی را براین دستگاه وارد می نماید که باید مورد نظر و حمایت قرار گیرد.
ـ
از طرفی انصافا قوه قضائیه می تواسنت بررسی حکم معاون اول دولت دهم را در زمان مسئولیت ایشان بررسی نماید ولی با توجه به جایگاه ریاست جمهوری و معاونت اولی آن و شان نظام ، این پرونده را به تعویق انداخته و امروز در جوی ارام رسیدگی کرده است.
ـ
متاسفانه در این بین نیز برخی رسانه ها و سایت های حامی دکتر احمدی نژاد و برخی حامیان ایشان در شبکه های اجتماعی تلاش در مخدوش نمایاندن حکم اقای رحیمی و یا به فراموشی سپردن اصل مساله و ماجرای جرم ایشان که منجر به صدور حکمی به این سنگینی است شد! همچنین این جریان نامه سرگشاده رحیمی به رئیس جمهور سابق را مصلحتی و از سر ناچاری و استیصال برشمرده اند و گویی قصد دیدن واقعیت ها را ندارند و درصدد پاک کردن اصل قصه و ماجرا هستند!
ـ
ـ
۲- رسانه های اصلاح طلب و بعضا حامی فتنه و در کنار آنان رسانه های ضدانقلاب با تییر یک و برجسته نمودن آن نه شخص محمدرضا رحیمی بلکه شخص دکتر احمدی نژاد و دولت های پاک دست ایشان را مورد هجمه قرار دهند و نشان دادند هنوز پس از ۲ سال از پایان ریاست ایشان، عقده ها و دشمنی های خویش را با ایشان حفظ نموده اند ؛ گرچه این برخورد خصمانه آنان برای دوستداران انقلاب اسلامی در عین تلخ بودن دارای شیرینی و حلاوت است که احمدی نژاد هنوز مورد انتقاد و کینه این جماعت است و اگر خدایی ناکرده روزی آنان ایشان را مدح و تشویق کنند باید به دکتر احمدی نژاد شک و تردید نماییم….
ـ
ـ
همانگونه که در تیتر رسانه های دوم خردادی و حامی دولت مشاهده میکنید گویی اصلا محکومیت رحیمی برای آنان اهمینی ندارد و آنها تلاش دارند تا شخص احمدی نژاد و دولت های نهم و دهم را مورد تخریب و سیاه نمایی قرار دهند. البته این رویه در رسانه های به ظاهر اصولگرا (که دکتر احمدی نژاد بارها اعلام برائت از این جریانات خودساخته سیاسی را اعلام نموده است) نیز همینگونه بود و اکثریت انان تصویر زیر را برای تخریب شخص دکتر احمدی نژاد مورد استفاده قرار دادند.
ـ
ـ
ـ
سخن آخر با دکتر احمدی نژاد
ما دوستداران گفتمان انقلاب اسلامی همچنان و باوجود همه تخریب ها و تهمت ها و دروغ ها در کنار شما ایستاده ایم و به راه و فکر و هدف شما در خدمت به اسلام و انقلاب و خط امام و رهبری آگاه هستیم اما گله و درد ودلی کوچکی نیز با شما داریم. درد و دلی که همزمان با تخریب شما در سال های پایانی دولت محترمتان فشار بیشتری بر حامیان شما وارد میشد و شاید بعد از گذشت ۲ سال زمان مناسبی برای مطرح نمودن آن است.
ـ
آقای دکتر احمدی نژاد عزیز
در این که شما از افراد مظلوم و کسانی به خاطر همکاری و قرابت فکری با شما مورد تهمت و حملات بودند واقف هستیم و میدانیم برخی از آنان نه منحرف هستند و نه مفسد اقتصادی و… و اگر مساله ای نیز باشد مربوط به زمان قبل از همکاری باشماست ، ولی باید قبول کنیم امروز اکثر تخریب ها و سیاه نمایی ها علیه حضرتعالی و دولت هایتان نه بخاطر شخص شما و عملکردتان بلکه بخاطر همین اطرافیان می باشد. افراد و حامیانی که متاسفانه یا خوشبختانه با برخی اشتباهات خود یا بخاطر برخی شیطنت های رسانه ای پیرامون انان شما را مورد اماج حملات قرار دادند. ما بر پاک بودن و صداقت رفتار و اندیشه های والا انها واقف هستیم ولی امروز احساس میکنیم درصورتی که پافشاری های بی مورد برای ابقای آنان یا حداقل در ویترین قرار دادن آنان نبود امروز شاهد این تخریب ها و سیاه نمایی ها نبودیم.
ـ
ای کاش از انان در پشت صحنه استفاده می نمودید حداقل این اقدام این بود که در سال ۹۲ و در جریان کاندیداتوری نماینده شما شاهد رد صلاحیت وی نبودیم و بی شک مسیر انتخابات به کلی تغییر می نمود البته میدانیم که در صورت نبودن مشایی ها و رحیمی ها برخی منتقدان و دشمنان دولت های شما افراد دیگر را برای تخریب شما علم میکردند ولی باید قبول کرد که شما نیز در این سوژه دادن به آنها بی تقصیر نبودید و بعضا طعمه های خوبی برای تخریب و شانتاژ انان فراهم می کردید.
ـ
خادم عزیز ملت ایران
باید قبول کنید در زمان مسئولیت خویش حمایت های ویژه و بی جایی از آقای رحیمی انجام داده اید و با وجودی که زمزمه های جدی پیرامنون فساد وی موجود بود وی را برای دولت خویش انتخاب نمودید و خود را بیش از دیگران در معرض اتهام قرار دادید.
شما حتی در برخی موارد پا را فراتر نهاده اید و ادعاهایی کرده اید که بسیار عجیب و از فردی زیرک و هوشمندی چون شما بعید است. مثلا در جلسه آبان ۹۰ با حامیان دولت اسلامی فرمودید: من به رهبری هم گفته ام که اگر ثابت شود که رحیمی حتی یک ریال هم اختلاس کرده من به تلویزیون آمده و ضمن عذرخواهی اعلام می کنم که شایستگی این سمت را ندارم.
ـ
یا شما با چه توجیهی زمانی که مسئولان ارشد قوه قضائیه از جمله دادستان وقت کشور از جرم سنگین شخصی سخن میگویند با اطمینان از وی دفاع میکنید!؟ آیا فکر نمیکردید دیر یا زود شخص خاطی محاکمه میشود و ضرر بیشتر ان متوجه شما و دولت تان میشود؟
به این مصاحبه اقای توکلی در سال ۹۰ توجه کنید: سه قاضی با سابقه آقایان اژه ای، رئیسی و خلفی که قضات با سابقه و خوشنام کشورمان هستند پرونده رحیمی را مطالعه کردند و یک سال پیش به نزد احمدی نژاد رفتند و به وی گفتند ما سه قاضی به اتفاق آرا تایید می کنیم که توجه اتهام به آقای رحیمی قطعی است و باید تعقیب شود اما احمدی نژاد ۱۰۰ دقیقه برای این ۳ نفر سخنرانی کرد و از توطئه علیه دولت یاد کرد و به صورت قاطع از معاون اول خود حمایت کرد.
ـ
آیا واقعا این برخورد ها در شان شما بود؟ ایا این حمایت های قاطع در دنیای سیاست محلی از اعراب دارد؟ آیا امروز با نامه سرگشاده رحیمی خطاب به خود پاسخ آن اعتماد و ریختن ابروی خود و دولت تان را به پای دیگران و نزدیکانتان چشیدید؟
ـ
ـ
آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محبوب و خدوم و انقلابی سابق
شاید امروز بیش از پیش به حکمت نامه سال ۸۸ رهبر معظم انقلاب اسلامی ما و شما رسیده باشیم و چه بسا اگر تیم خاص دولت دهم حضرتعالی بر روی کار نبود بسیاری از مسایل در سال های ۹۰ تا ۹۲ رخ نمیداد و امروز شرایط کشور به گونه دیگری نبود. فراموش نکنیم که ما باید در عین آرمانگرایی و روشن نمودن خط نفاق و… ، واقع بین نیز باشیم و شرایط را درک کنیم. چه بسا سیاسیون و مردم و رسانه ها در برخی مقاطع حساس به دلیل کم بودن ظرفیت یا بی اطلاعی یا فضای مسموم رسانه ای قادر به همراهی شما نبودند ولی جا داشت شما کمی خود را همراه می ساختید.
ـ
از نامه بی ادبانه و سرگشاده دکتر رحیمی خطاب به حضرتعالی که خوراک ماه ها و چه بسا سالها برای کوباندن حضرتعالی و دولت های مظلوم شماست درس بگیرید و اطرافیان خویش و مسیر حرکت خود را بازبینی کنید. شاید نیاز باشد برای مدتی عده ای در پشت صحنه باشند یا اصلا در مسیر کار و فعالیت و اطراف شما نباشند و بصورت دیگری از آنان خدمت بگیرید.
ـ
فراموش نکنید دشمنان همچنان برای زهر چشم گرفتن از خط امام و رهبری و انقلاب اسلامی شما را سپر آن آرمان ها می بینند و درصدد کوباندن شما و شعارهای دینی و انقلابی شما هستند.
شما محمود احمدی نژاد برای خود و شخصی نیستید بلکه شما و عملکرد شما و دولت های شما متعلق به انقلاب و نیروهای اصیل حزب اللهی هستید…
ـ
هنوز فرصت برای اجابت نظر رهبر بزرگوار انقلاب دیر نشده است. چه خوب است شما که الگوی ولایتمداری و قانون مداری و ارتباط و دلداگی با مردم هستید با افتخار از اقدام غلط خود در استفاده از اقای رحیمی در پست معاونت اولی ریاست جمهوری عذرخواهی نموده و نسبت به نامه سال ۸۸ رهبری در مورد مصلحت اندیشی و رعایت اهم و مهم در اطرافیانتان تجدید نظر نمایید. شاید امروز وقت و زمان بودن برخی افراد در عین شایستگی و صلاحیت در کنار شما نباشد. فراموش نکنید که دشمنان این انقلاب و حضرتعالی بهانه ای برای تخریب شما نداشته و ندارند و امروز همه آنچه که دستمایه سیاه نمایی و توهین به حضرتعالی و دولت های مظلوم حضرتعالی است بخاطر برخی از این اطرافیان است. خواه همچون رحیمی محکوم شده باشند و یا همچون مشایی هیچ سند و مدرکی نداشته و یا فعلا ندارند و اتهامات مطرح شده ساخته و پرداخته رسانه ها باشد…
ـ
ـ
در پایان ضمن حمایت قاطع از قوه قضاییه ، محاکمه اقای محمدرضا رحیمی را که در یکی از عالی ترین سطوح مدیریتی نظام مقدس اسلامی بوده است را به فال نیک میگیریم و امیدواریم این محاکمه به تسهیل دیگر محاکمه دانه درشت های مفسد در عرصه های سیاسی و اقتصادی و امنیتی و… بخصوص پرونده آقازاده معروف و پرونده کرسنت و مسئولین آن بینجامد. همچنین از عصبانیت همیشگی جریان فتنه و ضدانقلاب و برخی عناصر دوم خردادی با دکتر احمدی نژاد خرسندیم و خدا را شاکریم که دکتر احمدی نژاد و دولت هایشان بعد از ۲ سال هنوز مورد تخریب این جریان بوده و هستند و همچنین خدا را شاکریم که روز به روز هویت واقعی عناصر مدعی اصولگرایی حزبی نیز برای همگان عیان شده و سخن دکتر احمدی نژاد در بازی بودن این جریانات برای به حاشیه بردن حریان امام و امت در انقلاب اسلامی اثبات شده است.
زمستاني و تابستاني دچار قانون بازتاب الهي خواهيد شد.
( بگم بگم - خط قرمز _ ادعاي ارتباط با امام زمان و قهر با نائب امام زمان-استفاده از رمالان با ليدر انحرافي در امورات كشور)و... اصلا" يك ذره هم فكر نميكردي دچار قانون انتقام الهي خواهي شد؟
آن چنان گرم است بازار مكافات
ديده گر بينا شود هر روز روز محشر است.