در روزهای اخیر کتابی در برخی مراکز فرهنگی به صورت رایگان توزیع شده که دربردارنده شبهات و مطالب انحرافی است، کتابی که نه مجوز نشر دارد و نه هویت نویسنده آن مشخص است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رسا، در چند روز گذشته کتابی با نام «بازگشت به اسلام» در برخی از مساجد و مراکز علمی و فرهنگی به شکل رایگان پخش شده که مطالب مطرح شده در این کتاب و همچنین تفکرات نادرست نویسنده، ما را بر آن داشت که شناختی کوتاه از کتاب و مولف آن تدوین کرده و در اختیار اساتید و پژوهشگران و عموم مردمی که آن را مطالعه کرده اند قرار دهیم تا مقدمه ای باشد برای نقد و پاسخ به شبهاتی که توسط نویسنده یا نویسندگان کتاب مذکور مطرح شده است .
این کتاب همانطور که در آن ذکر شده نوشته منصور هاشمی خراسانی است لکن در سایت های رسمی و غیر رسمی و حتی در سایت منسوب به خود این شخص، هیچ گونه تصویر یا بیوگرافی از وی منتشر نشده است .
البته این احتمال وجود دارد که نویسنده ـ یا نویسندگان ـ از نام مستعار استفاده کرده باشد . همچنین با توجه به این که از الفاظ رایج حوزوی -مانند: آیت الله، حجت الاسلام و…- در معرفی نویسنده استفاده نشده و تنها به عنوان «حضرت» و «علامه» بسنده شده، احتمال می رود که این شخص تحصیلات حوزوی نداشته یا اینکه مکلی ـ غیر معمم ـ باشد .
نویسنده در صفحه 125 کتاب، خود را شخصی حنیف ـ برگرفته از حضرت ابراهیم (ع) ـ و حق گرا و فارغ از تسنن و تشیع معرفی می کند و می نویسد: «همچنانکه من به طور حتم، یک شیعه یا سنی به معنای مصطلح نیستم ولی نمونه ای از یک مسلمان حق گرایم ... »
بنابر ادعای نویسنده، نوشتن این کتاب در سواحل جیحون صورت گرفته یا پایان یافته است. با توجه به مکان چاپ (بَدَخشان، پامیر) و نام نویسنده (خراسانی)، این احتمال وجود دارد که نویسنده ساکن افغانستان باشد . (در قرون وسطی افغانستان، به نام خراسان شهرت داشت – دائره المعارف جهان اسلام، ج 1 ص 72 : ظاهرا اخیرترین و جامع ترین نام این سرزمین -افغانستان- همانا خراسان بوده است.)
از سوی دیگر ظهور خراسانی از علایم حتمی ظهور محسوب می شود و بنابر برخی روایات، خراسانی از بنی هاشم و هاشمی است؛ منصور نیز از صفات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) شمرده شده است. اگر این نام را به عنوان نامی مستعار در نظر بگیریم، می توان ادعا کرد که نویسنده خود را همان سیدخراسانی می داند چنانکه در بخشی از خاتمه کتاب می نویسد: « …شنیدم که ندایی به باطل در غرب بلند شده است، پس خواستم که ندایی به حق در شرق بلند شود… چرا که حکومت تنها برای خداوند است و آن را به هرکس از بندگانش که خواهد، می سپارد و او کسی جز مهدی فاطمی را نخواسته... »
همچنین در طراحی صفحه سایت وی از پرچم های سیاه استفاده شده که بنابر روایات پرچم خراسانی می باشد و در گوشه ی سمت راست صفحه نیز شعار (البیعه لله) قرار داده شده که شعار حضرت ولی عصر(عج) هنگام ظهور است. خوانندگان گرامی می توانند با مراجعه به روایات در باب ظهور خراسانی به سر مطالب گفته شده پی ببرند .
کتاب «بازگشت به اسلام» فاقد مجوز نشر از وزارت ارشاد و فاقد شابک از خانه کتاب است و بنابر ادعای سایت منسوب به نویسنده هزینه چاپ و نشر این کتاب از سوی مومنین نیکوکار! تامین شده است و خرید و فروش آن جایز نیست .
اشکالات علمی فراوانی بر این کتاب وارد است؛ از مباحث توحیدی و عقاید گرفته تا مباحث مربوط به تقلید و همچنین مباحث مربوط به ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی .به عنوان مثال در صفحه 48 و 49 این کتاب، بحث تقلید از مراجع در فروعات دین زیر سوال رفته و سپس به اثبات عدم امکان ولایت مطلقه فقیه پرداخته است .
همچنین در صفحه 125 تشکیل حکومت را نادرست دانسته و مدعی شده است که مسلمانان عراق، سوریه، افغانستان و ایران «بی گمان در ضلالتی آشکارند» و « تصرفات آنان در زمین و مرزبندی هایی که در آن می کنند، عدوانی است. ص 126 »
در این کتاب روایتی از ائمه(ع) نقل نشده و نویسنده تنها به حجیت قرآن و خبر متواتری که از سوی رسول خدا(ص) صادر شده باشد، قائل است و خبر واحد را نیز حجت نمی داند .
چنانکه گفته شد این کتاب پر است از مغالطات و مطالب بی پایه و اساس و به اصطلاح شبهات آبکی که این مقال درصدد پاسخ گویی به آن ها نیست و در جای خود، اساتید و طلاب محترم به نقد و بررسی آن می پردازند.
از نکات قابل توجه اینکه هیچ گونه آدرس و شماره تماسی برای دفتر یا مرکز چاپ، در کتاب یا سایت منسوب به نویسنده ثبت نشده است و تنها نام «بَدَخشان، پامیر» را به عنوان مکان چاپ کتاب ذکر شده است .
گفتنی است بَدَخشان سرزمینی شامل پاره ای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان اس و پامیر کوهستان بسیار بلندی در آسیای مرکزی است. قسمت اعظم این سرزمین متعلق به تاجیکستان و قرقیزستان و مابقی جزو افغاستان و پاکستان است .
حال سوال اینجاست؛ در حالی که داعش با عقاید انحرافی و نادرست خود در کشورهای منطقه در حال جنایت است انتشار و توزیع کتابی که اینچنینی چه اهدافی را دنبال می کند؟ و چه کسانی در ماورای این اقدام قرار دارند؟
یکی از نکاتی که مقام معظم رهبری در سفر آخر خود به قم مطرح کردند، تمرکز دشمن بر مساله ساخت فرق و عرفان های نوظهور و به راه انداختن تفاسیر نادرست از دین است که در این مورد مراجع عظام تقلید نیز بارها هشدار داده اند. آیا انتشار این کتاب هم در راستای یک فرقه سازی جدید است؟
از سوی دیگر امروز دشمن با تمامی شبکه ها و سایت ها و وسائل تبلیغاتی خود در صدد برآمده تا اعتماد مردم از مراجع معظم تقلید را سلب و گفتار علما را غیر مستند، بدون دلیل، نشانه تقلیدزدگی و عوامیت جلوه دهد و به جای آن عقل فردی بشری یا ایسم های خودساخته یا صرف روایات بدون تحلیل و بررسی را ملاک قرار دهد. آیا انتشار کتابی چون بازگشت به اسلام و توزیع رایگان آن بین مردم در راستای این هدف نیست.
این کتاب همانطور که در آن ذکر شده نوشته منصور هاشمی خراسانی است لکن در سایت های رسمی و غیر رسمی و حتی در سایت منسوب به خود این شخص، هیچ گونه تصویر یا بیوگرافی از وی منتشر نشده است .
البته این احتمال وجود دارد که نویسنده ـ یا نویسندگان ـ از نام مستعار استفاده کرده باشد . همچنین با توجه به این که از الفاظ رایج حوزوی -مانند: آیت الله، حجت الاسلام و…- در معرفی نویسنده استفاده نشده و تنها به عنوان «حضرت» و «علامه» بسنده شده، احتمال می رود که این شخص تحصیلات حوزوی نداشته یا اینکه مکلی ـ غیر معمم ـ باشد .
نویسنده در صفحه 125 کتاب، خود را شخصی حنیف ـ برگرفته از حضرت ابراهیم (ع) ـ و حق گرا و فارغ از تسنن و تشیع معرفی می کند و می نویسد: «همچنانکه من به طور حتم، یک شیعه یا سنی به معنای مصطلح نیستم ولی نمونه ای از یک مسلمان حق گرایم ... »
بنابر ادعای نویسنده، نوشتن این کتاب در سواحل جیحون صورت گرفته یا پایان یافته است. با توجه به مکان چاپ (بَدَخشان، پامیر) و نام نویسنده (خراسانی)، این احتمال وجود دارد که نویسنده ساکن افغانستان باشد . (در قرون وسطی افغانستان، به نام خراسان شهرت داشت – دائره المعارف جهان اسلام، ج 1 ص 72 : ظاهرا اخیرترین و جامع ترین نام این سرزمین -افغانستان- همانا خراسان بوده است.)
از سوی دیگر ظهور خراسانی از علایم حتمی ظهور محسوب می شود و بنابر برخی روایات، خراسانی از بنی هاشم و هاشمی است؛ منصور نیز از صفات حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) شمرده شده است. اگر این نام را به عنوان نامی مستعار در نظر بگیریم، می توان ادعا کرد که نویسنده خود را همان سیدخراسانی می داند چنانکه در بخشی از خاتمه کتاب می نویسد: « …شنیدم که ندایی به باطل در غرب بلند شده است، پس خواستم که ندایی به حق در شرق بلند شود… چرا که حکومت تنها برای خداوند است و آن را به هرکس از بندگانش که خواهد، می سپارد و او کسی جز مهدی فاطمی را نخواسته... »
همچنین در طراحی صفحه سایت وی از پرچم های سیاه استفاده شده که بنابر روایات پرچم خراسانی می باشد و در گوشه ی سمت راست صفحه نیز شعار (البیعه لله) قرار داده شده که شعار حضرت ولی عصر(عج) هنگام ظهور است. خوانندگان گرامی می توانند با مراجعه به روایات در باب ظهور خراسانی به سر مطالب گفته شده پی ببرند .
کتاب «بازگشت به اسلام» فاقد مجوز نشر از وزارت ارشاد و فاقد شابک از خانه کتاب است و بنابر ادعای سایت منسوب به نویسنده هزینه چاپ و نشر این کتاب از سوی مومنین نیکوکار! تامین شده است و خرید و فروش آن جایز نیست .
اشکالات علمی فراوانی بر این کتاب وارد است؛ از مباحث توحیدی و عقاید گرفته تا مباحث مربوط به تقلید و همچنین مباحث مربوط به ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی .به عنوان مثال در صفحه 48 و 49 این کتاب، بحث تقلید از مراجع در فروعات دین زیر سوال رفته و سپس به اثبات عدم امکان ولایت مطلقه فقیه پرداخته است .
همچنین در صفحه 125 تشکیل حکومت را نادرست دانسته و مدعی شده است که مسلمانان عراق، سوریه، افغانستان و ایران «بی گمان در ضلالتی آشکارند» و « تصرفات آنان در زمین و مرزبندی هایی که در آن می کنند، عدوانی است. ص 126 »
در این کتاب روایتی از ائمه(ع) نقل نشده و نویسنده تنها به حجیت قرآن و خبر متواتری که از سوی رسول خدا(ص) صادر شده باشد، قائل است و خبر واحد را نیز حجت نمی داند .
چنانکه گفته شد این کتاب پر است از مغالطات و مطالب بی پایه و اساس و به اصطلاح شبهات آبکی که این مقال درصدد پاسخ گویی به آن ها نیست و در جای خود، اساتید و طلاب محترم به نقد و بررسی آن می پردازند.
از نکات قابل توجه اینکه هیچ گونه آدرس و شماره تماسی برای دفتر یا مرکز چاپ، در کتاب یا سایت منسوب به نویسنده ثبت نشده است و تنها نام «بَدَخشان، پامیر» را به عنوان مکان چاپ کتاب ذکر شده است .
گفتنی است بَدَخشان سرزمینی شامل پاره ای از شمال خاوری افغانستان و جنوب خاوری تاجیکستان اس و پامیر کوهستان بسیار بلندی در آسیای مرکزی است. قسمت اعظم این سرزمین متعلق به تاجیکستان و قرقیزستان و مابقی جزو افغاستان و پاکستان است .
حال سوال اینجاست؛ در حالی که داعش با عقاید انحرافی و نادرست خود در کشورهای منطقه در حال جنایت است انتشار و توزیع کتابی که اینچنینی چه اهدافی را دنبال می کند؟ و چه کسانی در ماورای این اقدام قرار دارند؟
یکی از نکاتی که مقام معظم رهبری در سفر آخر خود به قم مطرح کردند، تمرکز دشمن بر مساله ساخت فرق و عرفان های نوظهور و به راه انداختن تفاسیر نادرست از دین است که در این مورد مراجع عظام تقلید نیز بارها هشدار داده اند. آیا انتشار این کتاب هم در راستای یک فرقه سازی جدید است؟
از سوی دیگر امروز دشمن با تمامی شبکه ها و سایت ها و وسائل تبلیغاتی خود در صدد برآمده تا اعتماد مردم از مراجع معظم تقلید را سلب و گفتار علما را غیر مستند، بدون دلیل، نشانه تقلیدزدگی و عوامیت جلوه دهد و به جای آن عقل فردی بشری یا ایسم های خودساخته یا صرف روایات بدون تحلیل و بررسی را ملاک قرار دهد. آیا انتشار کتابی چون بازگشت به اسلام و توزیع رایگان آن بین مردم در راستای این هدف نیست.
نویسنده یا نویسندگان کتاب واقعاً خیلی سخیفانه مردم را ابله فرض کرده اند.
بخاطر روشنگری شما در این باره سپاسگزاریم.
می شود شما که "خیلی سخیفانه" تشریف ندارید ما بندگان از پشت کوه درآمده و از همه جه بی خبر خدا را به فیض برسانید و بفرمایید که "حداقل های مباحث علمی و دینی" چیست که کتاب "بازگشت به اسلام" اثر علامه خراسانی با صدها استدلال متین قرآنی و حدیثی و عقلی ندارد؟؟؟
بله این کتاب اشکالاتی را از لحاظ کلامی و فقهی و در قالبی محترمانه بر ولایت مطلقه فقیه وارد دانسته ولی به صرف این نمی توان ماهیت علمی آن را انکار کرد؛ چون بسیاری از علمای اعلام و فقهای عظام از شیخ انصاری و آخوند خراسانی گرفته تا مرحوم خویی عیناً همین نظر را داشته اند و چنین اشکالاتی را وارد دانسته اند و خود حضرت امام و مقام معظم رهبری هم صرف چنین تأملات علمی و تخصصی توسط علما و فقها را به معنای ضدیت عملی با ولایت فقیه ندانسته اند و برای این بزرگواران احترام قائل بوده اند! پس بهتر است شما هم به آقا اقتدا کنید و به جای جوسازی و شایعه پراکنی درباره این کتاب اجتهادی، بررسی آن را به حوزه و دانشگاه واگذار کنید و به کوچه و بازار نکشانید! انصافاً چه اشتباه بزرگی می کنید شما که مباحث علمی و تخصصی را از مسائل سیاسی و امنیتی تشخیص نمی دهید و همه را با یک چوب می زنید و باعث تشویش اذهان عمومی و متشنج شدن فضای جامعه می شوید! به هر حال شما یا خیلی ساده هستید و یا خیلی مغرض و در هر دو حالت به وجهه نظام لطمه می زنید! پیداست که از ما گفتن است و از شما نشنفتن!
اولی از فنلاند... دومی از فرانسه...
یعنی طرف تو ایران هیچ طرفداری نداره... :))
حداقل برخی از این افراد مانند من در ایران هستند و فقط از vpn استفاده می کنند! ضمناً برخی از اینها مانند من مدافع منصور هاشمی خراسانی نیستند بلکه یا مدافع نظام هستند و این برخوردهای غیر منصفانه و تحریک کننده شما را به مصلحت نظام نمی دانند و فکر می کنند نتیجه معکوس دارد و یا مانند من مدافع آزادی عقیده و بیان هستند و به خاطر برخورد سرکوبگرانه و ضد اخلاقی شما با یک "کتاب" از نویسنده آن حمایت می کنند! من شخصاً بخشی از این کتاب را قبول ندارم ولی بیشتر آن را قابل قبول می دانم و به نویسنده آن به عنوان یک عالم مسلمان و نه بیشتر احترام می گذارم. حالا شما می توانید روی من هم یک اسمی بگذارید مثل فتنه گر، منحرف، فریب خورده، نفر استکبار یا هر اسم دیگر! چون به هر حال از این اسم ها زیاد در جیبتان دارید و تا دلتان بخواهد هم بی انصاف و بی اخلاقید!! خودتان را محور حق می دانید و هر کس با نظر شما موافق نباشد یا اصل وجودش در عالم را انکار می کنید و یا یک انگی به رویش می زنید!! اگر طرفداری از نظام این طوری است من کسانی که طرفدارش نیستند را سرزنش نمی کنم!
«چنانکه روحيّه، شخصيّت و فرهنگ آنان، از عقلانيّت، اخلاق و واقعگرايي اسلامي، فاصله گرفته و از سفاهت، خشونت و خرافات جاهلي، پر شده و اين مصيبتي است که قابل انکار نيست. أهواء نفساني، زمام آنان را به دست گرفته و آنان را در زمين به جنبش درآورده است و با اين وصف، اسلام تنها پوششي بر روي هوسرانيهاي آنهاست؛ چنانکه بسياري از آنان، شرک به خدا را توحيد و تغلّب (سلطه جویی از راه قهر و غلبه) بر مسلمانان را خلافت و کشتن کودکان را جهاد و سرقت اموال را غنيمت و قتل خويشتن را شهادت و زناي با محصنات را نکاح مينامند تا بدين شيوه، مسلمانان را بفريبند و به نام رضاي خداوند، رضاي نفس أمّاره را برآورند؛ چنانکه خداوند فرموده است: (يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ)؛ «ميخواهند خدا و کساني که ايمان دارند را بفريبند، در حالي که جز خودشان را فريب نميدهند و نميفهمند» و فرموده است: (وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ ۖ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ)؛ «و سوگند ميخورند که مرادي جز خوبي نداشتيم، در حالي که خداوند شهادت ميدهد که آنان دروغگويانند»! کار به جايي رسيده است که فاحشههايي از ميان آنان، با فتواي مفتيان آل سعود، براي زنا با مفسدان در زمين، به سوريه و عراق ميروند و نام آن را جهاد نکاح مينهند تا مايهي وهن اسلام شوند و به جنگ مسلمانان با هم، دامن زنند، در حالي که غرض از جهاد، اقامهي احکام اسلام است نه اضاعهي احکام آن و کساني که خود روشنترين احکام آن دربارهي فروج و دماء مسلمانان را ضايع ميکنند، مجاهد نيستند، بلکه محارب و مفسد در زمينند! چنانکه کمي دورتر از آنان، مسلمانان مظلوم در فلسطين، به دست کافران جبّار کشته و آواره ميشوند و کسي نيست که براي دفاع از آنان، به ميدان درآيد و مسلمانان مستضعف در آفريقاي مرکزي، به دست کافران وحشي، سلاخي و سوزانده ميشوند و کسي نيست که براي حفظ آنان، اقدام کند؛ چراکه باريکههاي کوچک فلسطين و دشتهاي گرم آفريقاي مرکزي، جذّابيّتي براي اين مجاهدان در راه نفس ندارد!» (هاشمی خراسانی، بازگشت به اسلام، ص69)
شما را به خدا اگر چیزی از وجدان در وجودتان یافت می شود و از فردای قیامت می ترسید خودتان به این سؤالتان پاسخ دهید و بگویید که آیا این کتاب با چنین عباراتی «بازگشت به اسلام» است یا «توطئه ای جدید بر ضدّ اسلام»؟؟؟ آیا نویسنده چنین عباراتی عالمی متعهد و خیرخواه مسلمانان است یا منحرف و نفر استکبار؟؟؟ البته سراسر این کتاب پر از این موضع گیری های ناب اسلامی است و من فقط یک بخش کوچک از آن را آوردم. باقی را خودتان بروید و بخوانید. پس شما را به خدا اگر خودتان را گول می زنید مردم را گول نزنید که ننگ این ضدّیت شما با اسلام در تاریخ نوشته خواهد شد و آبروی شما را خواهد برد!
لازم است به اطّلاع شما و مخاطبان شما برسانم که نام و نشان و تصویر چهره منصور هاشمی خراسانی افشا شده و معلوم شده است که این فرد کیست و اهل کجاست. لطفا توجّه بفرمایید:
«چند صباحی است که جریانی مشکوک با نام «بازگشت به اسلام» در کشور به راه افتاده و سر و صدایی به راه انداخته است؛ در برخی شهرها تبلیغات می کند و طرفدارانش پوستر و بنر می چسبانند و در فضای مجازی هم فعّالیت هایی دارند. رهبر این جریان فردی ناشناس به نام منصور هاشمی خراسانی است که تا امروز هیچ عکس و بیوگرافی از او در فضای مجازی منتشر نشده و این سؤال برای بسیاری از مردم مطرح است که این فرد کیست و چرا عکسی از او در اینترنت موجود نیست؟!
ما اخیراً از طریق برخی منابع موثّق و مطّلع، آگاه شدیم که «منصور هاشمی خراسانی» صرفاً یک لقب و نام مستعار است و نام اصلی این فرد «سیّد محمّد تقی طباطبایی» است. گفته می شود که این شخص، متولّد 1360 در اصفهان است و طلبه دروس سطح حوزه علمیّه مشهد بوده است، اما در حال حاضر از نامبرده اثری نیست و به احتمال زیاد برای فعالیت های تبلیغی غیر قانونی از کشور خارج و مخفی شده است.»
برای مشاهده تصویر و مشخّصات او به آدرس زیر مراجعه بفرمایید:
منبع: http://basiratevelayee.blogfa.com/
«و امّا بعد.. ای گروه خردمندان! ای برادران و خواهران مسلمان! با شما دربارهی شما سخن میگویم. آیا سخنم را میشنوید و دل میسپارید یا گوش خود را میگیرید و ره میسپارید؟! به خدا سوگند اگر دشمنِ انسان برای او نامهای بنویسد، او آن را با دقّت میخواند تا بداند که دشمن او برایش چه نوشته است، در حالی که من دوست دلسوز و برادر خیرخواه شما هستم و سزاوارترم تا بدانید برای شما چه نوشتهام. اگر شما من را نمیشناسید من شما را میشناسم و اگر شما من را دوست نمیدارید من شما را دوست میدارم. به سخنم گوش بسپارید و نپرسید که کیستم؛ چراکه کیستیِ انسان در سخن او آشکار میشود و عاقل به سخن مینگرد نه به گویندهی آن! چه بسیار سخنِ راستی که کودکی گوید و چه بسیار سخنِ دروغی که بزرگان گویند! سخنِ راست، راست است اگر چه کودکی گوید و سخنِ دروغ، دروغ است اگر چه بزرگان گویند! از این رو، اگر سخنی را بشناسید، نشناختن گویندهی آن به شما زیانی نمیرساند، همچنانکه اگر سخنی را نشناسید شناختن گویندهی آن به شما سودی نمیرساند! پس به سخنم گوش بسپارید تا من را بشناسید؛ چراکه انسان در زیر زبانِ خویش پنهان است و کسی شناخته نمیشود تا آنگاه که به سخن در آید. شما گوش داده نشدهاید مگر برای شنیدن و چشم داده نشدهاید مگر برای دیدن و عقل داده نشدهاید مگر برای تمییزِ آنچه میشنوید و میبینید که کدامین راست و کدامین ناراست است. پس سخنم را با گوش خود بشنوید و با عقل خود بر رسید تا اگر راست بود بپذیرید و اگر ناراست بود نپذیرید. خداوند به شما توفیق دهد؛ چراکه شیطان میخواهد شما نشنوید تا ندانید و ندانید تا بدبخت شوید و آیا بدبختی جز در پیِ نادانی است؟! من میدانم کسانی که پیش از من بودهاند، سخن، بسیار گفتهاند و شما را رنجاندهاند؛ چراکه بسیاری از سخنان آنان دروغ بوده است و چیزهایی گفتهاند که به آن دانشی نداشتهاند و گروهی از آنان کسانی هستند که شما را نمیخواهند مگر برای خودهایشان و سخن نمیگویند مگر برای فریب. شما را به سوی حقّی فرا میخوانند که خود از آن بیگانهاند و برای شما خیری میخواهند که خود از آن بیبهرهاند! اینان دین را تکیهگاهی برای قدرت و آخرت را دستآویزی برای دنیا کردهاند؛ و گرنه، نه دین را چنانکه باید میشناسند و نه آخرت را چنانکه شاید میخواهند. اکنون من برای شما سخن میگویم، در حالی که نه امید قدرتی و نه طمع دنیایی دارم. یکی هستم از میان شما که مانند شما در زمین ضعیف شمرده میشوم و در پیِ برتری یافتن بر شما یا تباهی انگیختن در زمین نیستم. جز این نمیخواهم که امر به معروف و نهی از منکر کنم، تا خداوند هر که را خواهد بشنواند و هر که را خواهد کر نماید و شما چه میدانید؟! شاید چیزهایی را دگرگون سازد و از روی چیزهایی پرده برگیرد؛ چراکه او بر هر کاری توانا و به هر چیزی داناست...».
یعنی وقتی رهبر عزیز و بزرگواری چون حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را داریم نیازی به منصور خراسانی امثال او نداریم .و همچنین وقتی مراجع تقلید باصفایی که در خط رهبری و ولایت هستند را داریم باز نیازی با امثال منصور خراسانی نداریم .
بنده چند بار نوشته های این کتاب را خوانده ام . بیشتر مطالب آن کلام حقی است که برای خدمت به ناحق از آن استفاده شده است . ایرادهای فراوانی به آن وارد است . بنده با شوق و امیدواری آن را خواندم اما متاسفانه دم خروس این علامه ظاهرا"بدخشان نشین در سواحل مدیترانه هم قابل مشاهده است . اگر چه من فکر میکنم منصور هاشمی خراسانی شخص خاصی نیست بلکه یک تیم حرفه ای با شناخت و مطالعه از اعتقاد شیعی است و البته قلم زن آن یک نفر است .و اتاق فکر آن احتمالا در سرزمینهای اشغالی لست .
با نام مستعار منصور هاشمی
نام:علیرضا
نامخانوادگی: بابایی آریا
شغل:دانشجوی الهیات گرایش فقه و مبانی
تالیفات: بازگشت به اسلام
فرقه خود ساخته و انحرافی دارای کتب فتوایی خود ساخته در ابواب مختلف فقهی.
میخادبه ایران حمله کنه یابه مذهب ایران؟
بعدش،چیزی همه میتونن اینه که این آقاازنظرمراجع ردشده
نهایتامیتونن فقط تبلیغ کنن،کاردیگه ای فعلاتاالآن نکردن،خداروشکر.
دوتاازدوستام طرفدارش بودن،الآن توسط اطلاعات سپاه دستگیرشده حدودا۱۰روزی میشه دارن شکنجه میشن،ای باباازحق نگذریم،این بدبختافقط تبلیغ میکردن،نه شورش وتظاهرات کردن،نه قتل و غارت مسلمین،بذارین تونادونی خودشون بمونن،ببینیم کی ضررمیکنه.