هر چه زمان ميگذرد بهتر اثبات ميشود كه ارتباط مدعيان اصلاحات با دولت تدبير و اميد از نوع «گزينشي» است به اين معنا كه تا آنجايي از دولت روحاني دفاع و حمايت ميكنند كه اهداف حزبي آنها اقتضا ميكند
شهدای ایران:هر چه زمان ميگذرد بهتر اثبات ميشود كه ارتباط مدعيان اصلاحات با دولت تدبير و اميد از نوع «گزينشي» است به اين معنا كه تا آنجايي از دولت روحاني دفاع و حمايت ميكنند كه اهداف حزبي آنها اقتضا ميكند، آنجايي حاضر به پرداخت هزينه براي دولت هستند كه منافع پدرخواندههاي آنها تأمين شود و چنانچه وزير يا مسئولي در دولت تنها به فكر خدمت به مردم –آن هم به دور از دستهبنديهاي سياسي – باشد و توجهي به خواستههاي اين جريان نداشته باشد –اگرچه زحمتكش و فعال- باشد را هم مورد تخريب و تهمت قرار ميدهند. تأكيد روي نقاط دلخواه فعاليتهاي دولتمردان توسط تجديدنظرطلبان و برجسته كردن آن و سانسور رفتار يا گفتار برخي از مسئولان دولتي تنها به اين دليل كه رويكرد آنها مطلوب رهبران اين جريان نيست بايد به مفهوم «رفتار گزينشي» طيف دگرانديش در مواجهه با دولت دانست.
تخريب تأملبرانگيز وزير بهداشت و درمان دولت يازدهم يكي از مصاديق موضوع فوق است با اين توضيح كه دوريگزيني هاشمي وزير بهداشت از ورود به مباحث حزبي و دستههاي سياسي و همچنين تمركز بر خدمترساني به جامعه باعث واكنش شديد روزنامههاي زنجيرهاي نسبت به وي شده است. در طول سه روز اخير روزنامههاي آفتاب يزد و آرمان در اقدامي مشابه هاشمي را به عكس يك صفحه نخست خود تبديل و به بهانههايي خاص به عملكرد وي حمله كردهاند.
روزنامه آفتاب يزد در شماره يك شنبه خود با انتشار عكس وزير بهداشت و انتخاب تيتر زرد به بهانه جبهه پايداري كارنامه 17ماه وزير را زير سؤال برده و نوشته: «[آنچه سبب تعجب است] برخوردهاي دوگانه تفكرات پايداري با اجزاي دولت حسن روحاني است، يعني انتقادات پردامنه و عميق از سياست خارجه و حوزه فرهنگ و امنيت اجتماعي و سكوت، همراهي و گاه مدح و ستايش از حوزه سلامت يعني همان حوزهاي كه تحت نظارت سيدحسن هاشمي قرار دارد. آنچه بيشتر به اهميت موضوع دامن ميزند سكوت در برابر چالشهايي است كه در اين حوزه پديدار شده است.
روغن پالم، برنجهاي آلوده، سونامي سرطان، موضعگيري صريح وزارت بهداشت در موضع آلودگي هوا و مواردي از اين دست، اين شائبه را به ذهن هدايت ميكند كه پايداريهايي كه منتظر كوچكترين لغزش از سوي نيروهاي اجراي حسن روحاني هستند تا شديدترين و برندهترين انتقادات را راهي ساختمان پاستور كنند، چگونه است كه اين چنين سوژههاي نابي را براي به باد انتقاد گرفتن دولت تدبير و اميد ناديده ميانگارند؟»
به وضوح پيداست كه روزنامه آفتاب در بخشي از مطلب به صراحت به تخريب كارنامه هاشمي ميپردازد و برشمردن اتفاقاتي مانند شايع شدن سرطان و مباحث مربوط به روغن پالم و... هاشمي را به صورت ضمني به عنوان يكي از ناموفقترين افراد كابينه معرفي ميكند.
اين روزنامه همچنين در ادامه مطلب خود به ارائه تحليلي سطحي از اوضاع حاكم بر صداو سيما هم ميپردازد: اين دو زاويه يعني وزارت بهداشت و ناديدهانگاري، همراهيها و حمايتها ضلع سوم يا ديگري نيز دارد و آن همراهي رسانه ملي در نهادينه كردن مهندسي طراحي شده پايداري است! زيرا سوژههاي پيرامون وزارت بهداشت به طرز سؤالبرانگيزي از رسانه ملي نيز دچار سادهانگاري، ناديدهانگاري و گاه همراهي كردن شده است. اين سه ضلع به طرز زيبايي با رپورتاژهاي معنادار رسانه ملي در اين حوزه يعني بهداشت و درمان هرگونه ترديدي در همراهي كردن انتخاباتي جبهه پايداري را مردود ميشمارد.»
اقدام اين روزنامه زنجيرهاي در اين جهت سؤالات فراواني را در اذهان عمومي به وجود آورد، سؤالاتي نظير اينكه چرا تجديدنظرطلبان از ديده شدن فعاليتهاي وزير علوم توسط مردم نگران هستند و در تلاشند تا احتمال ارتباطگيري وي به جبهه پايداري را برجسته نمايند؟
يا اينكه چرا در چندماه اخير اين روزنامهها اقدامات چشمگير برجسته وزير بهداشت را به صورت كمرنگ پوشش داده و اين اقدامات را در صفحه نخست خود درج نكرده و هماكنون يكباره هاشمي را تيتر و عكس نخست صفحه اول خود ميكند، آن هم با ادبياتي كه كاملاً بوي تخطئه ميدهد.
روز گذشته تخريب اقدامات وزير بهداشت وارد فاز جديدتري هم شد به طوري كه روزنامه آرمان رسانه نزديك به خانواده هاشمي رفسنجاني در اقدامي غيرقابل توجيه، با درج كاريكاتور هاشمي وزير بهداشت را چاپ كرد و پاسخ بسياري از سؤالات را در اين متن پاسخ گفت.
اين روزنامه در بخشي از متن به صراحت از نگراني جماعت تجديدنظرطلبان از كانديدا شدن هاشمي در انتخابات آينده رياست جمهوري ياد ميكند، آن هم با دستاويز قرار دادن حمايت اصولگراها از عملكرد وزير بهداشت در طول يك سال و نيم اخير.
در بخشي از اين مطلب آمده: در نمايشگاه مطبوعات امسال خبرگزاري تسنيم از تصميم وزير بهداشت درباره برنامهاش براي كانديداتوري رياستجمهوري دوازدهم سؤال كرد و او البته اين موضوع را رد كرد اما سؤال اين خبرگزاري را ميتوان به معناي زمينهسازي افكار عمومي براي پذيرش رقابت وزير بهداشت دولت يازدهم با رئيس اين دولت براي انتخابات رياستجمهوري آينده ارزيابي كرد؟ چراكه معمولاً وزراي سياسي كابينه بيشتر در معرض سؤالاتي از اين قبيل قرار ميگيرند تا وزرايي مثل بهداشت كه عملاً حوزه اقداماتشان دور از موضوعات سياسي است. بنابراين اين سؤال نميتواند فيالبداهه و بدون پيشزمينه مطرح شده باشد. از سوي ديگر رويكرد خبرگزاريهاي اصولگرا مثل فارس و تسنيم نوعي استقبال از اين موضوع را نشان ميدهد و اينكه ظاهراً آنها ميخواهند با ترغيب و تشويق اين مسئله را حساب شده جلوه دهند تا در نبود گزينه جدي براي رقابت با دكتر روحاني، از وزير برگزيده او حمايت كنند. در ادامه نگارنده مطلب تلاش داشته تا مدعي ارتباطگيري پنهاني وزير بهداشت با برخي از اصولگرايان شود.
از زاويه ديگري هم ميتوان به عملكرد هاشمي نگاه كرد كه شايد طعم آن گس باشد. وزير بهداشت اگر فعال است بايد تحسين شود، اگر به مراسمهاي مختلف با عنوان وزير بهداشت ميرود هم شايسته تقدير است. اگر ايازي يعني دست راست قاليباف را قائممقام خود كرد، حتماً به تواناييهاي او آگاه است كه حكمي برايش صادر كرد. اگر به مراسم پسر عماد مغنيه رفت و شهادت او را تبريك و تسليت گفت، اقدام ارزشمندي است... دليل برخي اقدامات وزير بهداشت چيست؟ حضور ايازي در وزارت بهداشت و آن هم در جايگاه بالا را چه بايد تعبير كرد؟ ايازي احتمالا نقش پل ارتباطي قاليباف با افراد ديگر را بازي كرده است كه در انتخابات رياستجمهوري گذشته هم ميتوان نقش پررنگ او را مشاهده كرد... تعاملات ايازي با برخي كه نميتوان نسبتي ميان آنها و بخش درمان جامعه يافت علامتهاي سؤال زياد ديگري در ذهن شكل ميدهد يا اصرار برخي براي خبري شدن مداواي چشم يك كانديداي در حصر از سوي هاشمي هم نشانه مبهمي از تقويت برخي گمانههاست.
در پايان اين مطلب همچنين آمده است: «قاضيزادههاشمي ميخواهد رئيسجمهور شود» تكذيب شود يا نشود اما برخي مراودات و روشهاي خبري شدن برخي اقدامات وي اين شائبه را در ذهن متبادر ميكند كه نكند هدفي بالاتر از وظايف وزارتي مدنظر دارد.
افزايش سطح تنازعات با روحاني
در حالي جماعت تجديدنظرطلب تلاش دارند تا مسير پر چالشي را پيش روي وزير موفق بهداشت و درمان قرار دهند كه رئيسجمهور كشورمان در طول يك سال و نيم گذشته بارها از اقدامات و فعاليتهاي قاضيزاده هاشمي دفاع كرده و كاركرد وي را مورد تمجيد و تعريف فراوان قرار داده است. به عنوان نمونه روحاني در آبان ماه 93 در مصاحبه خود با تحسين از كاركرد وزير بهداشت و درمان و با قدرداني از زحمات تمام دستاندركاران حوزه سلامت كشور كه بار سنگيني بر دوش آنهاست، ميگويد: براي اينكه كشور را بسازيم همه بايد به ميدان بيايند زيرا دولت به تنهايي قادر نيست مشكلات را حل كند.
با بررسي رفتار و كنش جريان مدعي اصلاحات در طول ماههاي اخير ميتوان نمونههاي بسياري را جستوجو كرد كه در آن جماعت تجديدنظرطلب به مقابله با رئيسجمهور پرداخته و ساز مخالف و متضاد با وي را كوك كردهاند تا آنجايي كه نشاني از همپوشاني مدعيان اصلاحات با دولت تدبير و اميد به زحمت يافت ميشد.
هدف از تخريب هاشمي چيست؟
اما اهداف جماعت تجديدنظرطلب از تخريب وزير بهداشت و درمان را ميتوان به صورت موجز اينگونه بيان كرد:
1- يكي از احتمالات تخريب روزافزون نسبت به عملكرد وزير بهداشت را ميتوان اينگونه ابراز كرد كه هاشمي در طول ماههاي اخير در پازل تجديدنظرطلبان بازي نكرده و آنگونه كه پدرخواندهها خواستهاند اطاعت امر نكرده است.
همانند برخي از وزرا يا سرپرستان وزارت علوم كه ماهها طبق دستورعمل اتاق فكر جماعت اصلاحات عمل كرده و در اقداماتي ضربتي دانشجويان ستارهدار را به دانشگاه بازگردانده، رؤساي جديد دانشگاهها را از بين افراد تندرو گزينش و دانشگاهها را به باشگاههاي سياسي تبديل كردند.
خب طبيعي است وارد نشدن وزير به مباحث حزبي و جناحي منجر به طرد و تخريب وي از سوي تجديدنظرطلبان خواهد شد و رسانههاي منسوب به اين طيف بيمحابا وي را سيبل گاه وبيگاه حملات تخريبي خود قرار ميدهند.
2- حالت ديگر اين موضوع است كه اقدامات مؤثر هاشمي در طول دوران وزارتش توانسته محبوبيتهايي براي وي در جامعه به همراه داشته باشد و افزايش محبوبيت وي در كشور اين نگراني را براي تجديدنظرطلبان به همراه داشته كه هاشمي با توجه به پتانسيلش براي موفقيت در انتخابات آتي- به فرض حضور در اين آوردگاه- ميتواند رقيب جدي براي خود اصلاحطلبان هم به شمار آيد و اين يعني شكلگيري مانعي ديگر بر سر راه موفقيت اصلاحطلبان در بازگشت به قدرت.
3- شايد اظهارات افشاگرايانه هاشمي در طول اين مدت را بتوان يكي از دلايل تخريب وي عنوان كرد، به عبارت ديگر به نظر ميرسد جلوگيري وزير بهداشت از ادامه فسادهاي حوزه بهداشت و درمان با طرحهايي نظير طرح تحول نظام سلامت يا جلوگيري از زير ميزي برخي پزشكان جماعت وابسته به يك طيف سياسي را ناراحت كرده و به واكنش عصبي وا داشته است به گونهاي كه جريان متضرر در اين بخش با كمك حزب متبوع خود به مقابله با وي برخاستهاند.
4- يكي ديگر از موضوعاتي كه بايد توجه كرد اين است كه طرد و حتي تحميل كنار گذاشتن برخي وزراي غيرهمسو از دولت، يكي از سناريوهاي جماعت مدعي اصلاحطلبي است كه حاشيهتراشي براي وزارت كشور و تخريب عملكرد وي و متمركز شدن امروز روي وزارت بهداشت دو نمونه عيني ميتواند باشد.
5- مانعتراشي و حسادتورزي برخي از وزارتخانههاي ناكارآمد و حاشيهساز را هم ميتوان اضافه كرد، آنگونه كه بسياري از مسئولان اين وزارتخانهها تلاش دارند به بهانههاي مختلف وزير برجسته و موفق دولت را از متن خدمترساني به مسير حاشيه و تنش بكشانند.
هر چند كه ميتوان دهها احتمال ديگر در اين باره مطرح كرد اما بيتوجهي وزير بهداشت به دستههاي سياسي و پشت كردن به اهداف حزبي آنها در اين وزارتخانه و دانشگاههاي تحتنظر اين وزارت، اين پيشبيني را مطرح ميكند كه در روزهاي آتي باز هم در كانون هجمههاي روزنامههاي زنجيرهاي قرار گرفته و عملكرد وي باز هم زير تيغ تند تخريب برود.
اين را هم بايد اضافه كرد كه سابقه و كارنامه جماعت تجديدنظرطلب- از جمله دو نمونه فوق- اين موضوع را نشان ميدهد كه حمايت اين جريان از افراد و مسئولان با معيار منافع حزبي است و مؤلفههايي نظير خدمترساني به مردم و تلاش و تمركز بر پيشرفت و توسعه كشور جايگاه چنداني ندارد.
*جوان
تخريب تأملبرانگيز وزير بهداشت و درمان دولت يازدهم يكي از مصاديق موضوع فوق است با اين توضيح كه دوريگزيني هاشمي وزير بهداشت از ورود به مباحث حزبي و دستههاي سياسي و همچنين تمركز بر خدمترساني به جامعه باعث واكنش شديد روزنامههاي زنجيرهاي نسبت به وي شده است. در طول سه روز اخير روزنامههاي آفتاب يزد و آرمان در اقدامي مشابه هاشمي را به عكس يك صفحه نخست خود تبديل و به بهانههايي خاص به عملكرد وي حمله كردهاند.
روزنامه آفتاب يزد در شماره يك شنبه خود با انتشار عكس وزير بهداشت و انتخاب تيتر زرد به بهانه جبهه پايداري كارنامه 17ماه وزير را زير سؤال برده و نوشته: «[آنچه سبب تعجب است] برخوردهاي دوگانه تفكرات پايداري با اجزاي دولت حسن روحاني است، يعني انتقادات پردامنه و عميق از سياست خارجه و حوزه فرهنگ و امنيت اجتماعي و سكوت، همراهي و گاه مدح و ستايش از حوزه سلامت يعني همان حوزهاي كه تحت نظارت سيدحسن هاشمي قرار دارد. آنچه بيشتر به اهميت موضوع دامن ميزند سكوت در برابر چالشهايي است كه در اين حوزه پديدار شده است.
روغن پالم، برنجهاي آلوده، سونامي سرطان، موضعگيري صريح وزارت بهداشت در موضع آلودگي هوا و مواردي از اين دست، اين شائبه را به ذهن هدايت ميكند كه پايداريهايي كه منتظر كوچكترين لغزش از سوي نيروهاي اجراي حسن روحاني هستند تا شديدترين و برندهترين انتقادات را راهي ساختمان پاستور كنند، چگونه است كه اين چنين سوژههاي نابي را براي به باد انتقاد گرفتن دولت تدبير و اميد ناديده ميانگارند؟»
به وضوح پيداست كه روزنامه آفتاب در بخشي از مطلب به صراحت به تخريب كارنامه هاشمي ميپردازد و برشمردن اتفاقاتي مانند شايع شدن سرطان و مباحث مربوط به روغن پالم و... هاشمي را به صورت ضمني به عنوان يكي از ناموفقترين افراد كابينه معرفي ميكند.
اين روزنامه همچنين در ادامه مطلب خود به ارائه تحليلي سطحي از اوضاع حاكم بر صداو سيما هم ميپردازد: اين دو زاويه يعني وزارت بهداشت و ناديدهانگاري، همراهيها و حمايتها ضلع سوم يا ديگري نيز دارد و آن همراهي رسانه ملي در نهادينه كردن مهندسي طراحي شده پايداري است! زيرا سوژههاي پيرامون وزارت بهداشت به طرز سؤالبرانگيزي از رسانه ملي نيز دچار سادهانگاري، ناديدهانگاري و گاه همراهي كردن شده است. اين سه ضلع به طرز زيبايي با رپورتاژهاي معنادار رسانه ملي در اين حوزه يعني بهداشت و درمان هرگونه ترديدي در همراهي كردن انتخاباتي جبهه پايداري را مردود ميشمارد.»
اقدام اين روزنامه زنجيرهاي در اين جهت سؤالات فراواني را در اذهان عمومي به وجود آورد، سؤالاتي نظير اينكه چرا تجديدنظرطلبان از ديده شدن فعاليتهاي وزير علوم توسط مردم نگران هستند و در تلاشند تا احتمال ارتباطگيري وي به جبهه پايداري را برجسته نمايند؟
يا اينكه چرا در چندماه اخير اين روزنامهها اقدامات چشمگير برجسته وزير بهداشت را به صورت كمرنگ پوشش داده و اين اقدامات را در صفحه نخست خود درج نكرده و هماكنون يكباره هاشمي را تيتر و عكس نخست صفحه اول خود ميكند، آن هم با ادبياتي كه كاملاً بوي تخطئه ميدهد.
روز گذشته تخريب اقدامات وزير بهداشت وارد فاز جديدتري هم شد به طوري كه روزنامه آرمان رسانه نزديك به خانواده هاشمي رفسنجاني در اقدامي غيرقابل توجيه، با درج كاريكاتور هاشمي وزير بهداشت را چاپ كرد و پاسخ بسياري از سؤالات را در اين متن پاسخ گفت.
اين روزنامه در بخشي از متن به صراحت از نگراني جماعت تجديدنظرطلبان از كانديدا شدن هاشمي در انتخابات آينده رياست جمهوري ياد ميكند، آن هم با دستاويز قرار دادن حمايت اصولگراها از عملكرد وزير بهداشت در طول يك سال و نيم اخير.
در بخشي از اين مطلب آمده: در نمايشگاه مطبوعات امسال خبرگزاري تسنيم از تصميم وزير بهداشت درباره برنامهاش براي كانديداتوري رياستجمهوري دوازدهم سؤال كرد و او البته اين موضوع را رد كرد اما سؤال اين خبرگزاري را ميتوان به معناي زمينهسازي افكار عمومي براي پذيرش رقابت وزير بهداشت دولت يازدهم با رئيس اين دولت براي انتخابات رياستجمهوري آينده ارزيابي كرد؟ چراكه معمولاً وزراي سياسي كابينه بيشتر در معرض سؤالاتي از اين قبيل قرار ميگيرند تا وزرايي مثل بهداشت كه عملاً حوزه اقداماتشان دور از موضوعات سياسي است. بنابراين اين سؤال نميتواند فيالبداهه و بدون پيشزمينه مطرح شده باشد. از سوي ديگر رويكرد خبرگزاريهاي اصولگرا مثل فارس و تسنيم نوعي استقبال از اين موضوع را نشان ميدهد و اينكه ظاهراً آنها ميخواهند با ترغيب و تشويق اين مسئله را حساب شده جلوه دهند تا در نبود گزينه جدي براي رقابت با دكتر روحاني، از وزير برگزيده او حمايت كنند. در ادامه نگارنده مطلب تلاش داشته تا مدعي ارتباطگيري پنهاني وزير بهداشت با برخي از اصولگرايان شود.
از زاويه ديگري هم ميتوان به عملكرد هاشمي نگاه كرد كه شايد طعم آن گس باشد. وزير بهداشت اگر فعال است بايد تحسين شود، اگر به مراسمهاي مختلف با عنوان وزير بهداشت ميرود هم شايسته تقدير است. اگر ايازي يعني دست راست قاليباف را قائممقام خود كرد، حتماً به تواناييهاي او آگاه است كه حكمي برايش صادر كرد. اگر به مراسم پسر عماد مغنيه رفت و شهادت او را تبريك و تسليت گفت، اقدام ارزشمندي است... دليل برخي اقدامات وزير بهداشت چيست؟ حضور ايازي در وزارت بهداشت و آن هم در جايگاه بالا را چه بايد تعبير كرد؟ ايازي احتمالا نقش پل ارتباطي قاليباف با افراد ديگر را بازي كرده است كه در انتخابات رياستجمهوري گذشته هم ميتوان نقش پررنگ او را مشاهده كرد... تعاملات ايازي با برخي كه نميتوان نسبتي ميان آنها و بخش درمان جامعه يافت علامتهاي سؤال زياد ديگري در ذهن شكل ميدهد يا اصرار برخي براي خبري شدن مداواي چشم يك كانديداي در حصر از سوي هاشمي هم نشانه مبهمي از تقويت برخي گمانههاست.
در پايان اين مطلب همچنين آمده است: «قاضيزادههاشمي ميخواهد رئيسجمهور شود» تكذيب شود يا نشود اما برخي مراودات و روشهاي خبري شدن برخي اقدامات وي اين شائبه را در ذهن متبادر ميكند كه نكند هدفي بالاتر از وظايف وزارتي مدنظر دارد.
افزايش سطح تنازعات با روحاني
در حالي جماعت تجديدنظرطلب تلاش دارند تا مسير پر چالشي را پيش روي وزير موفق بهداشت و درمان قرار دهند كه رئيسجمهور كشورمان در طول يك سال و نيم گذشته بارها از اقدامات و فعاليتهاي قاضيزاده هاشمي دفاع كرده و كاركرد وي را مورد تمجيد و تعريف فراوان قرار داده است. به عنوان نمونه روحاني در آبان ماه 93 در مصاحبه خود با تحسين از كاركرد وزير بهداشت و درمان و با قدرداني از زحمات تمام دستاندركاران حوزه سلامت كشور كه بار سنگيني بر دوش آنهاست، ميگويد: براي اينكه كشور را بسازيم همه بايد به ميدان بيايند زيرا دولت به تنهايي قادر نيست مشكلات را حل كند.
با بررسي رفتار و كنش جريان مدعي اصلاحات در طول ماههاي اخير ميتوان نمونههاي بسياري را جستوجو كرد كه در آن جماعت تجديدنظرطلب به مقابله با رئيسجمهور پرداخته و ساز مخالف و متضاد با وي را كوك كردهاند تا آنجايي كه نشاني از همپوشاني مدعيان اصلاحات با دولت تدبير و اميد به زحمت يافت ميشد.
هدف از تخريب هاشمي چيست؟
اما اهداف جماعت تجديدنظرطلب از تخريب وزير بهداشت و درمان را ميتوان به صورت موجز اينگونه بيان كرد:
1- يكي از احتمالات تخريب روزافزون نسبت به عملكرد وزير بهداشت را ميتوان اينگونه ابراز كرد كه هاشمي در طول ماههاي اخير در پازل تجديدنظرطلبان بازي نكرده و آنگونه كه پدرخواندهها خواستهاند اطاعت امر نكرده است.
همانند برخي از وزرا يا سرپرستان وزارت علوم كه ماهها طبق دستورعمل اتاق فكر جماعت اصلاحات عمل كرده و در اقداماتي ضربتي دانشجويان ستارهدار را به دانشگاه بازگردانده، رؤساي جديد دانشگاهها را از بين افراد تندرو گزينش و دانشگاهها را به باشگاههاي سياسي تبديل كردند.
خب طبيعي است وارد نشدن وزير به مباحث حزبي و جناحي منجر به طرد و تخريب وي از سوي تجديدنظرطلبان خواهد شد و رسانههاي منسوب به اين طيف بيمحابا وي را سيبل گاه وبيگاه حملات تخريبي خود قرار ميدهند.
2- حالت ديگر اين موضوع است كه اقدامات مؤثر هاشمي در طول دوران وزارتش توانسته محبوبيتهايي براي وي در جامعه به همراه داشته باشد و افزايش محبوبيت وي در كشور اين نگراني را براي تجديدنظرطلبان به همراه داشته كه هاشمي با توجه به پتانسيلش براي موفقيت در انتخابات آتي- به فرض حضور در اين آوردگاه- ميتواند رقيب جدي براي خود اصلاحطلبان هم به شمار آيد و اين يعني شكلگيري مانعي ديگر بر سر راه موفقيت اصلاحطلبان در بازگشت به قدرت.
3- شايد اظهارات افشاگرايانه هاشمي در طول اين مدت را بتوان يكي از دلايل تخريب وي عنوان كرد، به عبارت ديگر به نظر ميرسد جلوگيري وزير بهداشت از ادامه فسادهاي حوزه بهداشت و درمان با طرحهايي نظير طرح تحول نظام سلامت يا جلوگيري از زير ميزي برخي پزشكان جماعت وابسته به يك طيف سياسي را ناراحت كرده و به واكنش عصبي وا داشته است به گونهاي كه جريان متضرر در اين بخش با كمك حزب متبوع خود به مقابله با وي برخاستهاند.
4- يكي ديگر از موضوعاتي كه بايد توجه كرد اين است كه طرد و حتي تحميل كنار گذاشتن برخي وزراي غيرهمسو از دولت، يكي از سناريوهاي جماعت مدعي اصلاحطلبي است كه حاشيهتراشي براي وزارت كشور و تخريب عملكرد وي و متمركز شدن امروز روي وزارت بهداشت دو نمونه عيني ميتواند باشد.
5- مانعتراشي و حسادتورزي برخي از وزارتخانههاي ناكارآمد و حاشيهساز را هم ميتوان اضافه كرد، آنگونه كه بسياري از مسئولان اين وزارتخانهها تلاش دارند به بهانههاي مختلف وزير برجسته و موفق دولت را از متن خدمترساني به مسير حاشيه و تنش بكشانند.
هر چند كه ميتوان دهها احتمال ديگر در اين باره مطرح كرد اما بيتوجهي وزير بهداشت به دستههاي سياسي و پشت كردن به اهداف حزبي آنها در اين وزارتخانه و دانشگاههاي تحتنظر اين وزارت، اين پيشبيني را مطرح ميكند كه در روزهاي آتي باز هم در كانون هجمههاي روزنامههاي زنجيرهاي قرار گرفته و عملكرد وي باز هم زير تيغ تند تخريب برود.
اين را هم بايد اضافه كرد كه سابقه و كارنامه جماعت تجديدنظرطلب- از جمله دو نمونه فوق- اين موضوع را نشان ميدهد كه حمايت اين جريان از افراد و مسئولان با معيار منافع حزبي است و مؤلفههايي نظير خدمترساني به مردم و تلاش و تمركز بر پيشرفت و توسعه كشور جايگاه چنداني ندارد.
*جوان