بايد توجه داشت كه اين گونه روايات مشوّقي براي شيعياني است كه در زمان غيبت اعمال وكردارشان مطابق با دستورات اهل بيت (ع)بوده است
به گزارش شهدای ایران؛ در مطلبی با عنوان "احادیثی تکان دهنده درباره آخرالزمان از پیامبر اکرم(ص)" به احادیثی که در مزمت و ابتلائات مردم آخرالزمان بود ، پرداختیم اما در این مطلب به بررسی و مطالعه احادیثی که در مدح مردم آخرالزمان است ، می پردازیم.در این احادیث مشخص می شود که مردم آخر الزمان از مردم زمان پيامبر يا معصومين ديگر برتري دارند و با وجود نديدن امام و پيامبر و معجزات آنان به ایشان ایمان دارند .
*عجيب ترين و بزرگ ترين مردم
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: يا علىّ ! عجيبترين مردم از جهت ايمان، و عظيم ترين ايشان از جهت يقين گروهى هستند كه در آخر الزمان زيست ميكنند، زيرا ايشان به ديدار پيامبر نرسیده اند، و حجّت از ايشان غائب است، ولى ايشان به نوشته اى(كتابهاي روايات معصومين) ايمان آورده اند.
من لا يحضره الفقيه ، شيخ صدوق(381 هق ) ، ج 4 ، ص 366
*برادران پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم در آخرالزمان
ابو بصير و او از امام محمد باقر عليه السّلام روايت نموده كه پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله روزى در جمعى از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمايان. اصحاب عرض كردند: يا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نيستيم؟ فرمود: نه! شما اصحاب من مي باشيد، برادران من مردمى در آخر الزمان هستند كه به من ايمان مى آورند، با اين كه مرا نديده اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پيش از آن كه از صلب پدران و رحم مادرانشان بيرون بيايند، به من شناسانده است. ثابت ماندن يكى از آنها بر دين خود، از صاف كردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و يا مانند كسى است كه پاره اى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغ هاى شب تار مي باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تيره و تارى نجات مي دهد.
بحار الأنوار ، علامه مجلسي ، ج 52 ، ص 124
*مردم آخرالزمان دقيق و ژرف اندیش
به اين روايتي كه به دقّت و تعمّق مردم آخر الزمان اشاره دارد توجّه نمائيد:
از امام چهارم عليه السلام راجع به توحيد پرسش شد، فرمود: خداى عزّوجلّ دانست كه در آخر الزمان مردمى محقِّق و موشكاف آيند.از اين رو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آيات سوره حديد را كه آخرش «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» است نازل فرمود، پس هر كه براى خداشناسى غير از اين جويد هلاك است.
توحيد صدوق، ص 283، باب40، باب أدنى ما يجزئ من معرفة التوحيد
رافضه در آخرالزمان:
امير المؤمنين عليهم السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله به من فرمود: شبى كه مرا به آسمانها بردند قصرهايى ديدم كه از ياقوت سرخ و زبر جد سبز و درّ و مرجان و طلاى خالص بود، كاه گل آنها از مشك خوشبو و خاكش از زعفران، و داراى ميوه و نخل خرما و انار بود، و حوريه و زنهاى زيبا و نهرهاى شير و عسل كه بر روى درّ و جواهر مى گذشت و در كنار آن دو نهر خيمه ها و غرفه هايى بنا شده بود و در آنها خدمتكارها و پسرانى بودند، و فرشهايش از استبرق و سندس و حرير بود و طنابهايى در آنها بود؛ گفتم: اى حبيب من جبرئيل اين قصرها از آن كيست؟ و قصه آنها چيست؟
جبرئيل گفت: اين قصرها و آنچه در آن است و چندين برابر آن مخصوص شيعيان برادرت و جانشين تو پس از تو بر امّت على است، و ايشان را در آخر الزمان به نامى كه ديگران را آزار دهد بخوانند، آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتى كه اين نام براى آنان زينت است، زيرا ايشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده اند، و سواد اعظم اينانند، و اينها مخصوص شيعيان فرزندت حسن پس از اوست، و براى شيعيان برادرش حسين پس از اوست، و براى شيعيان فرزندش على بن الحسين بعد از اوست، و براى شيعيان فرزندش محمد بن على پس از اوست، و مخصوص شيعيان فرزندش جعفر بن محمد پس از اوست، و براى شيعيان فرزندش على بن الحسين بعد از اوست، و براى شيعيان فرزندش محمد بن على بعد از او؛ و براى شيعيان فرزندش حسن بن على پس از او، و براى شيعيان فرزندش محمد المهدى پس از اوست.
اى محمد اينان امامان پس از تو نشانه هاى هدايت و چراغهاى روشن در تاريكى ها هستند، شيعيانشان تمامى فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پيروان حق و دوستان خدا و رسولند، كه باطل را واگذارده و از آن دورى كرده اند، و آهنگ حق نموده و از آن پيروى كرده اند، آنها را در زمان زندگىشان دوست داشته و پس از مرگشان زيارت كنند، در صدد يارى آنهايند و به دوستى آنها اعتماد كنند، رحمت خدا بر ايشان باد زيرا او آمرزنده و مهربان است.
دلائل الامامة ، محمد بن جرير الطبري ( الشيعي) ، ص 476.
البته بايد توجه داشت كه اين گونه روايات مشوّقي براي شيعياني است كه در زمان غيبت امام زمانشان اعمال و كردارشان كاملاً مطابق و منطبق با دستورات اهل بيت عليهم السلام بوده و مطيع اوامر آن بزرگواران هستند و نباید اين گونه روايات موجب عجب و غرور آنها گردد.
*عجيب ترين و بزرگ ترين مردم
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: يا علىّ ! عجيبترين مردم از جهت ايمان، و عظيم ترين ايشان از جهت يقين گروهى هستند كه در آخر الزمان زيست ميكنند، زيرا ايشان به ديدار پيامبر نرسیده اند، و حجّت از ايشان غائب است، ولى ايشان به نوشته اى(كتابهاي روايات معصومين) ايمان آورده اند.
من لا يحضره الفقيه ، شيخ صدوق(381 هق ) ، ج 4 ، ص 366
*برادران پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم در آخرالزمان
ابو بصير و او از امام محمد باقر عليه السّلام روايت نموده كه پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله روزى در جمعى از اصحاب خود دو بار فرمود: خداوندا! برادران مرا به من بنمايان. اصحاب عرض كردند: يا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نيستيم؟ فرمود: نه! شما اصحاب من مي باشيد، برادران من مردمى در آخر الزمان هستند كه به من ايمان مى آورند، با اين كه مرا نديده اند. خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پيش از آن كه از صلب پدران و رحم مادرانشان بيرون بيايند، به من شناسانده است. ثابت ماندن يكى از آنها بر دين خود، از صاف كردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانى، دشوارتر است. و يا مانند كسى است كه پاره اى از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد. آنها چراغ هاى شب تار مي باشند، پروردگار آنان را از هر فتنه تيره و تارى نجات مي دهد.
بحار الأنوار ، علامه مجلسي ، ج 52 ، ص 124
*مردم آخرالزمان دقيق و ژرف اندیش
به اين روايتي كه به دقّت و تعمّق مردم آخر الزمان اشاره دارد توجّه نمائيد:
از امام چهارم عليه السلام راجع به توحيد پرسش شد، فرمود: خداى عزّوجلّ دانست كه در آخر الزمان مردمى محقِّق و موشكاف آيند.از اين رو سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آيات سوره حديد را كه آخرش «وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» است نازل فرمود، پس هر كه براى خداشناسى غير از اين جويد هلاك است.
توحيد صدوق، ص 283، باب40، باب أدنى ما يجزئ من معرفة التوحيد
رافضه در آخرالزمان:
امير المؤمنين عليهم السّلام فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله به من فرمود: شبى كه مرا به آسمانها بردند قصرهايى ديدم كه از ياقوت سرخ و زبر جد سبز و درّ و مرجان و طلاى خالص بود، كاه گل آنها از مشك خوشبو و خاكش از زعفران، و داراى ميوه و نخل خرما و انار بود، و حوريه و زنهاى زيبا و نهرهاى شير و عسل كه بر روى درّ و جواهر مى گذشت و در كنار آن دو نهر خيمه ها و غرفه هايى بنا شده بود و در آنها خدمتكارها و پسرانى بودند، و فرشهايش از استبرق و سندس و حرير بود و طنابهايى در آنها بود؛ گفتم: اى حبيب من جبرئيل اين قصرها از آن كيست؟ و قصه آنها چيست؟
جبرئيل گفت: اين قصرها و آنچه در آن است و چندين برابر آن مخصوص شيعيان برادرت و جانشين تو پس از تو بر امّت على است، و ايشان را در آخر الزمان به نامى كه ديگران را آزار دهد بخوانند، آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتى كه اين نام براى آنان زينت است، زيرا ايشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده اند، و سواد اعظم اينانند، و اينها مخصوص شيعيان فرزندت حسن پس از اوست، و براى شيعيان برادرش حسين پس از اوست، و براى شيعيان فرزندش على بن الحسين بعد از اوست، و براى شيعيان فرزندش محمد بن على پس از اوست، و مخصوص شيعيان فرزندش جعفر بن محمد پس از اوست، و براى شيعيان فرزندش على بن الحسين بعد از اوست، و براى شيعيان فرزندش محمد بن على بعد از او؛ و براى شيعيان فرزندش حسن بن على پس از او، و براى شيعيان فرزندش محمد المهدى پس از اوست.
اى محمد اينان امامان پس از تو نشانه هاى هدايت و چراغهاى روشن در تاريكى ها هستند، شيعيانشان تمامى فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پيروان حق و دوستان خدا و رسولند، كه باطل را واگذارده و از آن دورى كرده اند، و آهنگ حق نموده و از آن پيروى كرده اند، آنها را در زمان زندگىشان دوست داشته و پس از مرگشان زيارت كنند، در صدد يارى آنهايند و به دوستى آنها اعتماد كنند، رحمت خدا بر ايشان باد زيرا او آمرزنده و مهربان است.
دلائل الامامة ، محمد بن جرير الطبري ( الشيعي) ، ص 476.
البته بايد توجه داشت كه اين گونه روايات مشوّقي براي شيعياني است كه در زمان غيبت امام زمانشان اعمال و كردارشان كاملاً مطابق و منطبق با دستورات اهل بيت عليهم السلام بوده و مطيع اوامر آن بزرگواران هستند و نباید اين گونه روايات موجب عجب و غرور آنها گردد.