به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ شهید مهدی زینالدین در 18 مهر سال 1338 به دنیا آمد. مهدی با آغاز جنگ با رشادتهای فراوانی که از خود نشان داد فرماندهان را بر آن داشت تا مسئولیتهای حساس و کلیدی را به او واگذار کنند. بدین ترتیب، زینالدین، به عنوان مسئول شناسایی یگانها انتخاب شد و پس از آنْ به عنوان مسئول اطلاعات عملیات سپاه دزفول و سپس مسئول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد انتخاب شد. او در عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر را پذیرفت و در عملیات رمضان، به سرپرستی تیپ 17 علیابن ابیطالب قم و سرانجام به فرماندهی لشگر 17 علیابنابیطالب قم منصوب شد و در همین سِمَتْ به مقام والای شهادت رسید.
متن زیر مصاحبهای است با شهید زینالدین بعد از عملیات خیبر که در اسفند 1362 در مناطق عملیاتی مجنون آغاز شده بود.
** لطفا در رابطه با چگونگی عملیات خیبر توضیحاتی بفرمائید؟
شهید مهدی زینالدین: بسماللهالرحمنالرحیم. لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. عملیات خیبر از آغاز در خفا و در منطقهای دور از انتظار دشمن شروع شد. دشمن تصور میکرد که ما در جبهههای بغداد و یا سایر جبهههای دیگر عمل میکنیم یعنی از محلی که دشمن در آن جبههها کمتر احتمالش را میداد و فکر نمیکرد که ما در این منطقه، عملیاتی انجام بدهیم وارد عمل شدیم. این عملیات از ویژگیهای بسیار خاص و مهمی برخوردار بود که در تاریخ جنگهای دنیا بینظیر است.
عملیاتی که در آینده صاحبان خرد و اندیشه و مجریان نظامی و خبرگان در امور جنگ و جنگجویانی که با نگرش عمیق به این عملیاتها مینگرند آن را ارزیابی میکنند و اعظم آنها در کلاسهای آموزشی بهره زیادی خواهند برد. عملیات ویژه عبور از هورالهویزه و هورالعظیم و رفتن به جزایر مجنون و یا رفتن به جاده استراتژیک بصره بغداد با استفاده از قایق و هلیکوپتر در شب، عملیاتی است که مشابه آن نه تنها تاکنون در دنیا انجام نشده است بلکه هیچ نیرو و قدرت خارجی توان چنین عملیاتی به این گستردگی را نداشته و نخواهد داشت. ویژگی بارز عملیات خیبر، مختص سربازان رشید اسلام و سلحشوران غیور مسلمان است که با تکیه به الله و با یادآوری خون سیدالشهداء(ع) این کار را انجام دادند و انشاءالله رزمندگان اسلام به حول و قوه الهی هر زمان دیگری هم که بخواهند و اراده کنند از این عملیات بزرگتر و مهمتر را انجام خواهند داد. دشمن جزایر مجنون را به استعداد یک تیپ و شاید بیشتر تقویت کرده بود اما چون سرعت عملیات آن چنان بود که دشمن به این زودی تصور عملیات را نمیکرد و همانند همیشه الطاف خداوند شامل حال رزمندگان اسلام شد. به یاری خداوند و نظر امام زمان روحی و ارواحالعالمین لهالفدا موفق شدیم که این جزایر را به تصرف خود درآوریم. و برادران دیگرمان موفق شدند که روی محور استراتژیک بصره بغداد بروند و آن مواضع را از دشمن بگیرند و در آنجا مستقر بشوند و به جهانیان ثابت کنند که رزمندگان اسلام در هر نقطهای که بخواهند عمل میکنند و با هر مشکلاتی قادر خواهند بود به لطف الهی علیه صدامیان بجنگند.
پس از مرحله اول عملیات که به یاری خداوند جزایر مجنون تصرف و تامین شد و نیروهای سیاری از دشمن به هلاکت رسیدند، نیروهای ما توانستند تعداد زیادی اسیر در جزایر و در آن محور از دشمن بگیرند و انهدام نیروی قابل توجهی از دشمن را بمانید. بعد از گرفتن این جزایر دشمن شد حملههای شدید خودش را آغاز کرد و آتشهای بسیار شدید توپخانه که از آغاز جنگ تا به حال چند نمونه از آن آتش را فقط در تنگه چزابه استفاده کرده بود، در این پاتک خود به صورت مداوم شبانهروزی به روی رزمندگان آتش گشود و آن طوریکه تخمین زده شده در حدود 1.5 میلیون گلوله توپ ریخت و قصد داشت که جزایر را به تصرف خود درآورد. ولی هماکنون که ما نشستهایم رزمندگان ما در جزایر هستند و از خون شهیدایشان و از دستاوردهای انقلابشان و از حیثیت و شرف انسانی اسلامی خود دفاع میکنند و انشاءالله خداوند نصرت نهایی را نصیب آنها بنماید.
**در رابطه با نحوه حرکت رزمندگان اسلام و امکاناتی که برای انتقال آنها به جزایر و محورهای عملیاتی استفاده شد و موانعی که در پیش پای آنها بود توضیحاتی بفرمایید؟
شهید زینالدین: محوری که میخواستیم حمله کنیم تقریبا 13 کیلومتر از هور دور بود. هور نقطهای است در قلب هویزه که آبهای رودخانه کرخه و آبهای دیگری از محور فکه به دشت بزرگ عراق میریزد و قسمتی از دشت جنوب ایران تشکیل هور را میدهند که آب به وسعت دریاچهای وجود دارد اما فرقش با دریاچه این است عمق آب در اینجا از حداقل 30 سانت شروع میشود و تا حداکثر 3 تا 5 متر میرسد در هور نیزارهائی وجود دارد که در بعضی جاها به قدری بهم فشرده هستند که حتی باز کردن معبر برای عبور قایقها مشکلاتی را موجب میشود.
در اینجا عربهای ساکن هور مردمان مسلمان بومی این منطقه در باز کردن راه برای عبور رزمندگان اسلام با قایقهای خود کمک قابل توجهی نمودند ابتدا به نیروهای رزمنده برای ورود به هور که عمق آب از 20 تا 30 سانتیمتر شروع میشد مشکلات زیادی داشتند و اولین مشکل آنها ساختن یک اسکلهای بود تا بتوانند از آنجا سوار قایق بشوند تا قایقها در گل و لای گیر نکند و رزمندگان بتوانند از آن عبور کنند. در این رابطه مدتها وقت صرف شد که یک چنین اسکلهای را آماده کنیم. و با ابتکار جدید مهندسین بسیار پرتلاش که در خدمت سپاه بودند و کار میکردند پلهائی را آماده کردند که نفر از روی آن میتوانست عبور کند و داخل آب اسکلهای را آماده کردند.
قایقهای سپاه آماده میشد و نیروهای قایقران سپاه که از قبل آموزش دیده بودند برای انجام هرگونه عملیات آبی در هور ( و در هر کجای دنیا که انشاءالله به حول و قوه الهی قادر هستند) انجام بدهند بیایند. پس اولین مشکل ما عبور از خاک به آب بود که با استفاده از پلهائی که ساخته شده بود امکانپذیر شد، دومین مشکل رساندن قایقها از بنادر جنوبی ایران به محل بود که مدت زیادی وقت میبرد و ممکن بود باعث لو رفتن عملیات بشود و دشمن بفهمد که عملیاتی در پیش است که با نصرت خداوند این کار هم با موفقیت در خفا انجام شد، بعد از آن مانع بعدی ما خود هور بود که در تاریکی شب با حداقل نیروهای راهنما باید از این مسیرها عبور میکردیم و این مشکل بزرگی بود، ولی از آنجا که خداوند یاور رزمندگان اسلام است آنها را راهنمایی کرده و ما توانستیم بجای اینکه از یک نقطه وارد شویم از چند محور وارد جزیره شویم، بعد از ان مشکلی داشتیم وارد کردن مهمات سنگین و تدارکات دیگر به جزایر بود که جاده نداشتیم، عقبه نداشتیم، خودروئی نبود که به منطقه بیاید و نمیتوانستیم امکانات و وسایل تدارکاتی حتی آب و غذا به نیروهایمان برسانیم.
این مشکل را نیز خلبانان فداکار هوانیروز و قایقرانان فداکار و شجاع یگان دریایی سپاه، قرارگاه نوح با رشادت و شهامت کامل انجام دادند. روزهای اول تعداد خدورو توسط هلیکوپتر و بقیه مواد غذائی توسط قایقها به نیروهای رزمنده رسید و تعداد بسیاری زیادی خودرو، ماشین کمپرسی و دستگاههای مهندسی که عبارتند از لور، بولدوزر، گریدرد و وسایل بسیاری دیگر از جمله نفربرهای کوچک در همان جزایر از دشمن به غنیمت گرفته شد که خیلی در حمل و نقل تدارکاتی نیروهای ما مؤثر واقع شد، و اینها از موانع بسیار عمده و مهم ما بود و این نکته حائز اهمیت است که:
ارتشهای کلاسیک دنیا هرگز در این مناطق نجنگیده و نخواهند جنگید، اما نیروهای رزمنده اسلام نه تنها در این مناطق بلکه در هر منطقه دیگری هم که صعبالعبورتر از آن باشد اگر لازم باشد و امامشان دستور دهد به حول و قوه الهی خواهند جنگید.
**نظر شما در رابطه با امدادهای غیبی که در این عملیات ناصر رزمندگان اسلام بود و بوضوح به چشم میخورد چیست؟
شهیدزینالدین: ما چیزی به جز خداوند، پیامبر عظیمالشأن (ص) و ائمه اطهار (ع) در دنیا نداریم و همه چیز ما وابسته به آنهاست، آبرو و عزت انسان اصلا بواسطه وجود حضرت محمد(ص) است ما همه چیزمان را از جانب خداوند و ائمه اطهار میدانیم کمکها و امدادهای غیبی که از درگاه احدیت توسط فرشتگان به ما میرسد که رزمندگان اسلام در این عملیات به چشم مشاهده کردند، هم در آغاز عملیات و هم در حین عملیات و همین الان که بعد از مدتها از عملیات خیبر میگذرد، دشمن پاتکهای بسیار شدیدی زده است اما به حول و قوه الهی همه آنها دفع شده است.
شب اول عملیات یکی از امدادهای غیبی خداوند که همه نیروها شاهد آن بودند این بود که نیروهای راهنما واحدهای رزمی ما را که به وسط هور برده بودند در ابتدا نتوانستند به هدف برسانند و فقط یک تیم دوازده نفره از نیروهای ما آنهم نه در ساعات از پیش تعیین شده بلکه با سه یا 4 ساعت اختلاف از ساعت تعیین شده توانستند به شمالیترین ضلع جزیره برسند و میدانستیم اگر هوا روشن شود و دشمن نیروهای ما را در وسط هور ببیند هیچگونه راه و چارهای نخواهد بود و همچنین هلیکوپترهای ما را هواپیماهای دشمن احتمالا از بین خواهد برد که ناگهان متوجه شدیم در نزدیکیهای نیمههای شب نیروها وارد جزیره شدند و چندین سنگر دشمن را منهدم کردند و بلافاصله ما از آن موقعیت استفاده کرده و توانستیم تعدادی از نیروهایمان را بفرستیم تا در یک جایگاهی محکم اولین قسمت جزیره را بگیرند.
بعد از آن چون قسمت اعظم نیروهای ما به سوی جزیره جنوبی میرفتند، هیچ کدامشان نتوانستند وارد جزیره شوند یک نیروی دیگر از یک محور دیگر وارد عملیات کردیم خداوند کمک کرد و به سرعت این نیرو برخلاف انتظار همه به جزیره بالایی رفته و شروع به پاکسازی کردن نیروهای بجا مانده دشمن کردند و برقآسا خودشان را رساندند. و با کنترل و هدایتی که به وسیله علامات و نشانههائی که از قبل تعیین کرده بودیم توسط نیروهای رزمنده زده شد. مابقی نیروها محل پاکسازی شده را پیدا کردند و خودشان را به آنجا رساندند و دست در دست هم دادند و تا انتهای جزیره جنوبی که قسمت اعظمی از عملیات را در روز انجام دادند و با پاکسازی کردن منطقه توانستند به هدفهای اولیه عملیات برسند.
یکی از امدادهای غیبی دیگر این بود که از ابتدای جزیره تا انتهای جزیره نیروی رزمندهای که با دشمن بعثی درگیر بود و پیش میرفت در حدود چهل کیلومترش را با پای پیاده پیموده و جنگیده بودند در طول حداکثر 16 ساعت که این به جز از امدادهای غیبی خداوند نسبت به نیروهای ما کمک کرده است نیست چون که نیروهای ما در آموزشهای قبلی که به آنها فشار میآوردیم نمیتوانستند راهپیمایی با تجهیزاتشان را انجام دهند، حال چه اینکه این مسافت زیاد را راهپیمایی کرده و بجنگند و سنگر به سنگر به پیش بروند و این چهل کیلومتر را معجزهآسا که فقط و فقط یاری خداوند بالای سر آنها بود رفتند و به هدفهای
خودشان در اول عملیات رسیدند دو تا مسئله دیگر در رابطه با امدادهای غیبی بود، چون قایقهای ما در شب اول بایستی بدون صدا وارد عملیات میشدند، دشمن متوجه صدای موتور قایقها میشد، لذا وارد شدن به جزیره برای ما مشکلتر میشد، از ابتدای آغاز حرکت نیروها، بادی از شرق به غرب درست در جهتی که نیروهای ما میخواستند برود بشدت وزیدن گرفت و کمک کرد به نیروهای ما که به سرعت و به راحتی به نزدیک جزایر برسند و بر اثر وزش این باد نیها به هم خورده و سروصدا را موجب میشدند که دشمن با این صداها به هیچوجه متوجه عبور قایقها نمیشد و این یکی از امدادهای غیبی خداوند است که توانستیم با غافلگیری کامل دشمن به جزایر برسیم و نیروهای ما توانستند وارد عمل شوند.
از دیگر معجزات این بود که در یکی از روزهایی که دشمن شدید پاتک کرده بود با آتش بسیار زیادی که در طول جنگ ایران و عراق بیسابقه بوده است و فقط یک نمونهاش را در جزایر و کمتر از آن را در والفجر یک مشاهده کرده بودیم با این آتش بیسابقه و با حجم گسترده نیروهای دشمن و در جزیرهای که رساندن آب و غذا به آن واقعا با مشکل انجام میشد، رزمندگان اسلام حماسه مقاومت را آفریدند این هم یکی دیگر از معجزات الهی است که نیروهای رزمنده در جلوی همه این پاتکها شجاعانه و حسینوار ایستادهاند و ما در مقابل نیروهای دشمن تنها با کمک و یاری خداوند پایداری و مقاومت میکنیم.
**لطفا در رابطه با محورهای عملیاتی و استعداد دشمن در منطقه عملیاتی خیبر توضیحاتی بفرمائید؟
شهید مهدی زینالدین: محورهای عملیاتی عمدتا دو محور بود که از یک محور عمدهاش لشکر... وارد عمل میشد و از محور دیگر هم دو لشکر وارد عمل میشدند که محور عمده جزیره به ما واگذار شده بود و تقریبا میشود گفت 70درصد تصرف جزیره را به این لشکر واگذار کرده بودند و ما در این محوری که مربوط به خودمان بود از چند محور کوچکتر دیگر که چند محور از جزیره شمالی و چند محور از جزیره جنوبی بود حمله کردیم و همانطور که گفتیم به مناسبت تاریکی شب و گم کردن نیروهای راهنما فقط توانستیم از یک محور جزیره شمالی وارد جزیره شویم ولی به سرعت نیروهایمان و با شجاعت و ایثاری که این نیروها به خرج دادند و به خاطر رسیدن به پیروزی نهائی توانستیم از همین یک محور تمام جزیره را پاکسازی بکنیم و دشمن را از آن بیرون رانده و منهدم نمائیم.
غیر از این محورهای عملیاتی یک محور عمده هم در محور شرق بصره در محور طلایه بود که در آن محورها هم عملیات انجام شد، اما نیروهای دیگر و ارتش در آن دو محور مهم عملیاتی هم شرکت کردند اما اهمیت خاص حیاتی عملیات همان جزایر مجنون بود که توسط همان لشکری بود که اشاره شد عملیات انجام شد. در این عملیات سپاه سوم عراق در تمام منطقه عملاتی وجود داشت بجز منطقه محور جاده استراتژیک که مقداری از سپاه چهارم در آن محور قرار داشت که رزمندگان اسلام در این محورها به دشمن بعثی حمله کردند و تعداد حداقل 5 لشکر از نیروهای عراق در این محوطه بودند که به محض شروع عملیات نیروهای کمکیشانرا از مناطق دیگر که به عنوان احتیاط بودند حمع میکردند و به منطقه عملیاتی میآوردند کلا در آن زمانی که ما میخواستیم به دشمن حمله کنیم تقریبا در حدود 5 لشکر از دشمن و تعدادی از تیپهای مستقل پیاده و زرهی وجود داشت اما در محور عملیاتی جزیره مجنون قبلا دشمن با یک تیپ پیاده به اضافه یک تیپ از نیروهای جیشیالشعبی پدافند میکرد اما از آن شبی که دشمن متوجه شده بود که ما میخواهیم عملیاتی انجام دهیم و فهمیده بود که ممکن است به جزایر حمله کنیم یک تیپ دیگر را هم وارد منطقه کرده بود که مجموعا تیپ 505 پیاده و تیپ 506 پیاده و عناصر دیگری از جیشالشعبی در داخل جزیره بودند، هنگامی که ما به آنها حمله کردیم نیروهای جدیدی وارد منطقه شده بودند و چون نسبت به منطقه توجیه نبودند تلفات بسیار زیادی متحمل شدند و نیروی قدیمی هم که داخل جزیره بودند، شاید دشمن قصد تعویض آنها را داشت، کاری نتوانستند انجام دهند و به دست رزمندگان اسلام همه از بین رفتند و یا به اسارت گرفته شدند.
**تلاشهای مذبوحانه دشمن برای بدست آوردن و باز پس گرفتن مجدد جزایر مجنون چه بوده و در این رابطه رزمندگان اسلام چه پاسخی به آنها دادهاند؟
شهید مهدی زینالدین: به دنبال انجام عملیات برقآسای خیبر در جزایر مجنون دشمن به شدت ضربه خورد و تعداد حدود 700 نفر در جزیره اسیر شدند در حدود همین مقدار یا بیشتر زخمی شدند در این جزیره چیزی قریب به 30 تا 40 دستگاه خودرو آنها منهدم شد و در حدود بیش از صد دستگاه خودروهای معمولی و کمپرسی و همچنین ادوات مهندسی از دشمن به غنیمت گرفته شد، که عصای دست رزمندگان اسلام شد و دشمن چون به همه دنبا اعلام کرده بود ما جزایر مجنون را به هر شکل ممکن پس میگیریم، شروع به حمله کرد و بچههای ما حسینوار در مقابل پاتکهای دشمن مقاومت کردند و دشمن را که مقدار کمی به جزایر آمده بودند، شب بعدش با شجاعت تمام به عقب راندند که در این پاتک دشمن بعثی جهت اینکه به خیال خام خودش که جزایر را از نیروهای اسلام خالی بکند، تیپ 16 زرهی عراق و همان باقیمانده تیپهای 56 و 505 و یک تیپ مستقل دیگر عراق وارد جزیره شده بودند که از تیپ 16 تقریبا 70 درصدش منهدم شد، که تانکهای منهدم شده دشمن در آنجا هست و سه تانک عراق را هم نیروهای ما به غنیمت گرفتند و تعداد دیگری از تیپها و لشکرهایی که در جزیره بودند توانستند به غنیمت بگیرند و الان ما همان تانکها را در خط مقدم جبههمان بر علیه دشمن کافر استفاده میکنیم و روزانه چندین تانک از دشمن را با آنها مورد هدف گلولهها قرار میدهیم دشمن بعثی جهت پس گرفتن جزایر پاتکهای بسیار شدیدی را انجام داد و در همین پاتکها دشمن نیروهای زیادی را از دست داده و همان پاتک اول در حدود 50 دستگاه تانک و نفربر را از دست دادند و تعداد زیادی خودرو و حداقل دو تیپ پیادهاش به کلی از بین رفت و تعدادی هم اسیر شدند. نیروهای متجاوز صدامی در پاتکهای بعدی از حجم آتش بسیار زیادی استفاده کردند که از نیروهای ما تلفات زیادی بگیرند، اما رزمندگان اسلام روزها با مقاومت دلیرانه و حماسهآفرینیهایشان مقاومت کردند که اگر بخواهم راجع به تک تک آنها و ایثارگرانی که عمدتا از فرماندهان و یگانها و نفرات حساس جنگ بودند که بعضا شهید شدند و به لقاء خداوند پیوسته خاطراتی را بنویسم کتاب قطوری میشود و به اتمام نمیرسد و حتی نمیشود آنها را بیان کرد تا بر کاغذ نوشت و بر زبان آورد.
**روحیه رزمندگان اسلام در عملیات پیروزمند خیبر چگونه بود و موقعیت کنونی که رزمندگان اسلام در این جزایر دارند چگونه است؟
شهید مهدی زین الدین: رزمندگان اسلام سرشار از ایمان به خداوند و در نتیجه از روحیه بسیار عالی برخوردار بوده و هستند. آغاز عملیات که با روحیه بسیار بشاش و شاداب عملیات خودشانرا آغاز میکردند. و الان هم که در مقابل پاتکهای دشمن مقابله میکنند با توجه به پیامهای رهبر کبیر انقلاب و بزرگان جمهوری اسلامی همچنان محکم و مقاوم در صحنه ایستادهاند و هر شب به دشمن بعثی کافر ضربات کاری وارد میکنند تا انشاءالله او را از بین ببرند، روحیهای که ما از رزمندگان در این مراحل میبینیم واقعا روحیه عالی است مانند روحیه نیروهای رزمندگان صدر اسلام است که با ایمان و توکل به خدا وقتی یک بسیجی صدها تانک را در مقابل خودش میبیند با تبسمی به دیگران روحیه میدهد و میگوید برادران ناراحت نباشید شما ببینید چطوری این تانکها در مقابل ما بسیجیها که خدا را داریم هیچ کاری ازشان بر نمیآید و هراسی دارند و نزدیک نمیشوند.
**در ابتدای صحبتتان اشارهای کردید به برادران ایثارگر هوانیروز و یگان دریایی نوح(ع)، در این رابطه هماهنگی میان برادران ارتش، سپاه، بسیج، هوانیروز، نیروی دریایی و دیگر نیروهائی که در این عملیات با هم شرکت داشتند را توضیح بفرمائید؟
شهیدزینالدین: در این عملیات کلیه نیروها در کنار همدیگر یکدل و متحد بوده و این اتحاد آنها رنگ خاصی به عملیات خیبر داده و نشان دادند که واقعا رزمندگان اسلام فقط برای اسلام میجنگند و در عین سازمان رزمی که خودشان دارند کاملا متحد و هماهنگ عمل کرده و به پیش میروند، این عملیات کاملا مرتبط به یکدیگر بود بطوریکه نیروهای رزمنده داخل جزیره کاملا وابسته به قایقرانان و قایقها بودند که به آنها آب و غذا و مهمات برسانند، و وابسته به هلیکوپترهای هوانیروز بودند که آنها را به جزیره انتقال دهند و مجروحینشان را به سرعت تخلیه بکنند و همینطور نیروی دریایی ارتش که با وسایل مدرن خودشان در فتح این جزایر کمک کرده و میکنند و نیرو و آذوقه و وسایل سنگین و توپخانه به این جزایر میرساندند و یکی از نقاط بسیار خوب و محکمی که در این جزیره موجود میباشد احساس برادری عمیقی است که در بین رزمندگان اسلام وجود دارد.
**لطفا در رابطه با موقعیت جغرافیائی جزایر مجنون و اهمیت نظامی و اقتصادی آن توضیح بفرمائید؟
شهیدزینالدین: در رابطه با موقعیت جغرافیایی همانطور که گفتم جزایر مجنون درست در وسط هورالعظیم و هورالهویزه است که از ابتدی منطقه والفجر مقدماتی که از منطقه چزابه و بستان شروع میشود و به رودخانه دجله عراق میریزد آبهای این هور را رودخانه بزرگ کرخه و رودخانههای فرات و دجله و رودخانههای دیگر تامین میکند و سپس آب هور به رودخانه دجله و فرات میریزد و از آنجا تشکیل رودخانه اروند را میدهد که با ترکیب این رودخانهها رودخانه کارون تشکیل میشود. جزایر مجنون تقریبا در جنوب غربی هویزه قرار دارد و در خاک عراقب است که تا مرز خودمان که در بین هور است چیزی فاصله ندارد اما وسعت این جزیره آنقدر زیاد است که وقتی انسان وارد جزیره میشود آبهای اطرافش را به هیچوجه نمیبیند و متوجه نمیشود که محصور در آب است و به نظر میرسد که در خشکی بسر میبرد، اهمیت اقتصادیش هم کاملا مشخص است که میلیاردها بشکه نفت از بهترین نفت از نظر مرغوبیت در این جزیره وجود دارد که جمهوری اسلامی میتواند انشاءالله مقدار بسیار زیادی از خرج جنگ را به وسیله این نفتها تامین کند از نظر اهمیت نظامی جناح بزرگی از محور استراتژیک بصره بغداد و از خود شهر بصره و شهرهای دیگر عراق میگیرد و یک جای پای بسیار خوبی برای جمهوری اسلامی است که باعث میشود که نیروهای بسیار زیادی از دشمن را در خطوط پدافندی قرار بدهد و دشمن که از نظر نیروی انسانی دچار مضیقه است با تصرف این جزایر توسط ایران دچار فشار بسیار زیادی خواهد شد و تعداد زیادی از تیپها و لشکرهای خودش را باید فقط در خطوط پدافندی بکار گیرد چه اگر این نیروها را بکار نگیردبرای جمهوری اسلامی مجددا رفتن به روی جاده بصره بغداد و حرکت به سوی بغداد و جاهای دیگر بسیار سهل و راحت خواهد بود و در نتیجه از نظر نظامی هم ارزش بسیار زیادی دارد آنقدر ارزش دارد که دشمن حتی ممکن است خودش را به آب و آتش بکشد و همه نیروهایش را در جزیره بفرستد که بتواند
جزایر را پس بگیرد اما ما هم به یاری خداوند آمادهایم و منتظر هستیم که اگر دشمن چنین خیالی در سر دارد به یاری خدا و فرماندهی و راهنماییهای امام زمان روحی و ارواحالعالمین لهالفدا از آنها آنطور که باید و شاید استقبال کنیم و آنها را به کام مرگ بفرستیم تا هوسهای تجاوزشان را به ایران هرگز تکرار نکنند و رژیم بعث صدامی برای همیشه در زبالهدان تاریخ افکنده شود.
**چه پیامی برای ملت شهیدپرور ایران دارید؟
شهیدزینالدین: ملت شریف و بزرگ ایران بزرگتر از این هستند که این حقیر برای آنها پیامی ارسال کنم، اما با چشمان صحنههای به شهادت رسیدن و زخمی شدن دوستان عزیزم را در کنار خودم و در این جزیره مشاهده کردم و پیامی که میگویم پیام آنهاست. شهدا و همه رزمندگان اسلام این را میخواهند که خداوند به طول عمر امام امت بیفزاید و ملت بیدار و هوشیار ایران همیشه در صحنه باشند و همیشه یار و یاور امام باشند و خواستههای امام امت را عملی کنند آنها خودسازی بکنند و خودشانرا بسازند که در صحنههای نبرد و در همه جا خداوند انسان را امتحان میکند اما آن لحظهای که خداوند میخواهد که انسان عاشقش بشود بسوی خودش ببرد و به لقاءالش بپیوندد فقط یک راه دارد و آن خالص بودن برای خداست و این پیام همه شهداست به مردم ایران که بعد از 6 سال از انقلاب ما میگذرد و وجود داعیانه امام امت این رهبر بزرگ - مستضعفین جهان این مسلمان بزرگ و این که همه بشریت در این زمان از نیستی به هستی سوق داده و میدهد او را یاری نمایند. و مطیع اوامر او باشند. در خودسازی و برای خالص شدن برای خدا بکوشند و همیشه بیدار در صحنه باشند که مبادا به اسلام و جمهوری اسلامی خدای نکرده آسیبی برسد و در همه صحنهها حضور فعال داشته و در نماز جمعه، انتخابات و همه صحنههای دیگر آماده باشند که در معرکه نبردی که با شعار مرگ بر شاه شروع کردهاند با شعار و عمل نابودی تمام استکبار جهانی باید پایان بپذیرد (انشاءالله...)
**چه خاطراتی از ایام حضور در جبههها دارید؟
شهیدزینالدین: خاطرات جنگ بسیار زیاد است اما خاطراتی از جنگ غیر از صحنههای نبرد هست و این خاطرات هرگز از یاد نخواهد رفت و غم را همیشه در دل ایجاد میکند. یعنی از دست رفتن عزیزانی که انسان با چشم خودش میبیند که فقط برای رضای خدا خالص و محکم و دلیرانه برای زنده نگهداشتن یاد اباعبداللهالحسین(ع) میجنگند و جلوی چشمش از صحنه میروند و به خدای خودشان میپیوندند به حال آنها غبطه میخوریم از اینها و از حالات پیروزی رزمندگان اسلام در صحنههای نبرد حالتهایی را داریم. آن موقعی که میبینیم دشمنان در دست برادران بسیج ذلیل میشوند و جرأت ندارند که هیچ کاری را انجام بدهند اینها هم خاطراتی است و لحظههای عبور از آب هور زیباترین خاطراتی بود که برای ما وجود داشت که این همه نیرو با سوار شدن بر قایق بصورت بسیار مفرح و دلشادی که انسان آن را فقط در قرآن کریم در لحظاتی که خداوند آیاتی از بهشت را برای انسان بیان میکند که اگر انسان خوب و با صفا باشد در آن دنیا به بهشت خواهد رفت را میبیند وقتی ما رزمندگان اسلام را سوار بر قایقها و سوار بر آب هور میدیدیم که به سوی دشمن میآمدند آنقدر خوشحال و بشاش هستند و آیات قرآن را زمزمه میکنند،فریاد اللهاکبر بر سر زبان دارند انسان احساس میکند که این بسیجیها در بهشت هستند و به سوی خداوند خویش شتافتهاند. این بهترین خاطراتی بوده که من در طول جنگ دیدم و این لحظهها و خاطرهها را هرگز از یاد نمیبرم، از دیگر خاطرات بیاد ماندنیم در پایداری و مقاومت شدید رزمندگان اسلام و دوستان عزیزم از جمله چهار تن از فرماندهان گردان این لشکر که در این عملیات و یک تن از فرماندهان تیپها به فیض شهادت نائل شدند را واقعا با ایثارگری و مقاومت در مقابل دشمن توانستند ایستادگی کنند و نگذارند دشمن وارد جزیره بشود و با خون سرخ خویش به ما این درس را آموختند که «مقاومت، مقاومت تا آخرین لحظه به فرمان امام» را به یاد و خاطره دارم امیدوارم خداوند از همه گناهان ما در گذرد و ما را به سوی خویش بخواند انشاءالله که خداوند ما را ببخشد و ما را و ملت ایران را سرافراز و پرچم اسلام را در تمام دنیا به اهتزاز در آورد انشاءالله
منبع:فارس