شدت لمپنیزم و بیسوادی مدعیان روشنفکری در فضای مجازی صدای روزنامه زنجیرهای را درآورد.
به گزارش شهدای ایران ، روزنامه
اعتماد نوشت: شاهد آن هستیم که از پیوند نامقدسی که میان اینترنت،
شبکههای اجتماعی و پدیده کامنتگذاری در رسانههای الکترونیک به وجود
آمده، نسل جدیدی از جاهلها ظاهر شدهاند که نوعی از جاهلیسم روشنفکرانه و
گاه عقیدتی را باب کردهاند که قهرمانان خودش را نیز دارد؛ کسانی که در جمع
روشنفکران شهرت بدان دارند که «صراحت لهجه» دارند و «مستقیم هدف را نشانه
میگیرند»؛ «فرانکفورتیهای میدان اعدام و ساکن فرشته». این جاهلهای
نوین، اغلب جوان هستند و اطلاعات اندکی به صورت شفاهی از جلسات روشنفکرانه
جمعآوری میکنند و در کامنتهای رسانهای به صورت گستردهای با
اظهارنظرهای کوتاه اما «کوبنده» و «شهامتآمیز» به نویسندگان و کسانی که از
آنها نظری نخواستهاند، تحمیل میکنند. آنها در شهامت و تبحری که در
استفاده از کلمات به مثابه «چاقو» و «پنجهبکس» دارند و سپس در بیتوجهی و
ندادن کوچکترین اهمیتی به آینده خود، بدین معنا که کمترین تصوری از آن
ندارند که روزی به موقعیتی برسند که ناچار باشند پاسخی در برابر این
جاهلبازیهای دوران جوانی بدهند، بینظیرند.
ناصر فکوهی در این مقاله ادامه میدهد: بهترین نمونهها وبلاگهای جاهلهای «ملیگرا» یا «شوینیستهای قومی» هستند. جاهلها خیالشان آسوده است. اینکه مطمئن هستند رفتار آنها به دو واکنش بیشتر نمیتواند منجر شود که هر دو به نفعشان است. یا طرف مقابل که معمولا آدم معروفی است یا دستکم بیآبرو نیست، شکایتی نمیکند اما هر بار کسی اسم او را جستوجو کند، اسم آن جاهلها هم، از گوگل درمیآید و دوم اینکه، اگر شکایتی هم از آنها بشود، به شهرتی غیرمنتظره و آرمانی دست مییابند. احضار به دادگاه برای آنها آرزویی اتوپیایی است. در این شرایط است که جاهل بازی در محیط روشنفکرانه از نوع رسانهای و به ویژه اینترنتی آن، بدل به قاعده و اصلی میشود که راههای سریع به شهرت رسیدن را فراهم میکند.
آنچه در مقاله این روزنامه زنجیرهای مسکوت مانده، جاهلمسلکی و منطقستیزی طیف گستردهای از همکاران نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی در 15-20 سال گذشته است به نحوی که برخی از آنها با رفتارهای رادیکال و جلب توجه، مقدمات معروفیت و سپس پناهندگی به آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای اروپا و همکاری با رسانههای غربی را فراهم کردند.
*کیهان
ناصر فکوهی در این مقاله ادامه میدهد: بهترین نمونهها وبلاگهای جاهلهای «ملیگرا» یا «شوینیستهای قومی» هستند. جاهلها خیالشان آسوده است. اینکه مطمئن هستند رفتار آنها به دو واکنش بیشتر نمیتواند منجر شود که هر دو به نفعشان است. یا طرف مقابل که معمولا آدم معروفی است یا دستکم بیآبرو نیست، شکایتی نمیکند اما هر بار کسی اسم او را جستوجو کند، اسم آن جاهلها هم، از گوگل درمیآید و دوم اینکه، اگر شکایتی هم از آنها بشود، به شهرتی غیرمنتظره و آرمانی دست مییابند. احضار به دادگاه برای آنها آرزویی اتوپیایی است. در این شرایط است که جاهل بازی در محیط روشنفکرانه از نوع رسانهای و به ویژه اینترنتی آن، بدل به قاعده و اصلی میشود که راههای سریع به شهرت رسیدن را فراهم میکند.
آنچه در مقاله این روزنامه زنجیرهای مسکوت مانده، جاهلمسلکی و منطقستیزی طیف گستردهای از همکاران نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحطلبی در 15-20 سال گذشته است به نحوی که برخی از آنها با رفتارهای رادیکال و جلب توجه، مقدمات معروفیت و سپس پناهندگی به آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای اروپا و همکاری با رسانههای غربی را فراهم کردند.
*کیهان