یک هفته نامه فرانسوی به رسول مکرم اسلام(ص) اهانت میکند، این اهانت بی شرمانه مورد حمایت سران غرب و فرهنگ پوچ آنها قرار میگیرد. آنگاه یک روزنامه در داخل کشور همصدا با هفته نامه «شارلی ابدو» عکسی از جورج کلونی چاپ میکند که در دستش تابلویی است که بر آن نوشته «من هم شارلی» هستم.
به گزارش شهدای ایران،اهانت و بی احترامی به پیامبر اعظم(ص) برای چندمین بار است که از سوی رسانه های اروپایی و غربی انجام می شود و اینگونه اقدامات همچنان ادامه خواهد داشت. غربی ها رفتارهای اینچنینی را آزادی بیان و اندیشه و آزادی رسانه ها می پندارند.
آنها هیچ حد و حدودی را برای خود قائل نیستند، البته خط قرمزهای خاص خود را دارند، مثلاً در همین هفته نامه شارلی ابدو یکی از طنز نویسانش مطلبی را علیه پسر سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه می نویسد، فشارهایی وارد می وشد و سردبیر هم از او می خواهد به خاطر آن طنز از پسر سارکوزی عذرخواهی کند، اما او این کار را نمی کند و اخراج می شود.
مفهوم آزادی برای غربی ها آن چیزی است که خود برداشت می کنند وگر نه آزادی های آنها تنها برای رسیدن به اهدافی است که برای آن برنامه ریزی شده است. آزادی ابزاری است در دست صاحبان قدرت تا بتوانند از آن سود ببرند.
اما همراهی و همصدایی برخی رسانه های داخل کشور با آن هفته نامه جای بسی تأسف دارد. روزنامه «مردم امروز» گرچه لغو امتیاز شد، اما همین کاری که متولیان این نشریه انجام دادند که باعث توقیف و لغو امتیاز آن شد، برای کشور هزینه های سیاسی و اجتماعی بسیاری به بار می آورد.
این روزنامه کمتر از یک ماه بود که کار خود را آغاز کرده بود، در این کمتر از یک ماه، هنگامی که یک نشریه و رسانه که عنوان حرفه ای بودن را به خود اختصاص داده است، در یک زمان حساس و بزنگاه، به جای این که خودی نشان دهد، تحلیلی درست از وقایع فرانسه و اهانت کنندگان به ساحت مقدس رسول مهربانی ها داشته باشد، همصدا با همان هایی می شود که آن اقدام را انجام داده اند.
این روزنامه ابتدا از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات تذکر می گیرد، سپس دادسرای فرهنگ و رسانه علیه اقدام آن روزنامه اعلام جرم می کند و آنگاه از سوی هیأت نظار بر مطبوعات لغو امتیاز می شود و عمر این روزنامه کوتاه باقی می ماند.
روزنامه مردم امروز هشتمین روزنامه ای است که با مدیریت آقای قوچانی تعطیل می شود و همه آنها هم به خاطر اینگونه رفتارها در حوزه رسانه تعطیل شده است.
یک روزنامه و یک رسانه هنگامی که منتشر می شود باید نخست برای ماندگاری خود کوشش کند. برای ماندن در صحنه رقابت رسانه ای نیازمند درایت، هوشیاری، هوشمندی، دور اندیشی و تعهد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
تعطیلی 8 روزنامه نشان نمی دهد که تفکری که در آن رسانه ها حاکم بوده، خواهان ماندن بوده است، چرا که برای ماندن در عرصه مطبوعات باید چارچوب ها، قوانین و ضوابط رعایت شود.
البته بهتر است که خود متولیان چنین روزنامه هایی یک بار هم که شده بیایند و بگویند که چرا چنین می کنند؟
اینگونه خودزنی ها شاید برای خود آنهایی که در این روزنامه ها کار می کنند و سیاست های آنها را تعیین می کنند، هزینه داشته باشد، اما حجم و اندازه هزینه ای که به کشور و نظام اسلامی وارد می کند قابل مقایسه با آن نیست.
کشورهای غربی، سازمان های حقوق بشری و بسیاری مراکز دیگر مترصد آن هستند تا در ایران اتفاقی بیفتد و آنگاه دست به کار شوند و آن را با بزرگنمایی فریاد بزنند که کجایید که در ایران آزادی نیست، خفقان است، دموکراسی رعایت نمی شود، حقوق بشر زیر پا گذاشته می شود و الی آخر.
اما اگر سری به وضعیت خودشان بزنید متوجه می شوید که تا چه اندازه در تناقض با گفتاری است که علیه ما به کار می برند.
و اما ماجرای تعطیلی روزنامه مردم امروز به همینجا ختم نمی شود، سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بیانیه ای لغو مجوز این روزنامه را محکوم کرد.
این یکی از همان هزینه هایی است که برخی همکاران مطبوعاتی برای کشور می تراشند.
*جام جم
آنها هیچ حد و حدودی را برای خود قائل نیستند، البته خط قرمزهای خاص خود را دارند، مثلاً در همین هفته نامه شارلی ابدو یکی از طنز نویسانش مطلبی را علیه پسر سارکوزی رئیس جمهور سابق فرانسه می نویسد، فشارهایی وارد می وشد و سردبیر هم از او می خواهد به خاطر آن طنز از پسر سارکوزی عذرخواهی کند، اما او این کار را نمی کند و اخراج می شود.
مفهوم آزادی برای غربی ها آن چیزی است که خود برداشت می کنند وگر نه آزادی های آنها تنها برای رسیدن به اهدافی است که برای آن برنامه ریزی شده است. آزادی ابزاری است در دست صاحبان قدرت تا بتوانند از آن سود ببرند.
اما همراهی و همصدایی برخی رسانه های داخل کشور با آن هفته نامه جای بسی تأسف دارد. روزنامه «مردم امروز» گرچه لغو امتیاز شد، اما همین کاری که متولیان این نشریه انجام دادند که باعث توقیف و لغو امتیاز آن شد، برای کشور هزینه های سیاسی و اجتماعی بسیاری به بار می آورد.
این روزنامه کمتر از یک ماه بود که کار خود را آغاز کرده بود، در این کمتر از یک ماه، هنگامی که یک نشریه و رسانه که عنوان حرفه ای بودن را به خود اختصاص داده است، در یک زمان حساس و بزنگاه، به جای این که خودی نشان دهد، تحلیلی درست از وقایع فرانسه و اهانت کنندگان به ساحت مقدس رسول مهربانی ها داشته باشد، همصدا با همان هایی می شود که آن اقدام را انجام داده اند.
این روزنامه ابتدا از سوی هیأت نظارت بر مطبوعات تذکر می گیرد، سپس دادسرای فرهنگ و رسانه علیه اقدام آن روزنامه اعلام جرم می کند و آنگاه از سوی هیأت نظار بر مطبوعات لغو امتیاز می شود و عمر این روزنامه کوتاه باقی می ماند.
روزنامه مردم امروز هشتمین روزنامه ای است که با مدیریت آقای قوچانی تعطیل می شود و همه آنها هم به خاطر اینگونه رفتارها در حوزه رسانه تعطیل شده است.
یک روزنامه و یک رسانه هنگامی که منتشر می شود باید نخست برای ماندگاری خود کوشش کند. برای ماندن در صحنه رقابت رسانه ای نیازمند درایت، هوشیاری، هوشمندی، دور اندیشی و تعهد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
تعطیلی 8 روزنامه نشان نمی دهد که تفکری که در آن رسانه ها حاکم بوده، خواهان ماندن بوده است، چرا که برای ماندن در عرصه مطبوعات باید چارچوب ها، قوانین و ضوابط رعایت شود.
البته بهتر است که خود متولیان چنین روزنامه هایی یک بار هم که شده بیایند و بگویند که چرا چنین می کنند؟
اینگونه خودزنی ها شاید برای خود آنهایی که در این روزنامه ها کار می کنند و سیاست های آنها را تعیین می کنند، هزینه داشته باشد، اما حجم و اندازه هزینه ای که به کشور و نظام اسلامی وارد می کند قابل مقایسه با آن نیست.
کشورهای غربی، سازمان های حقوق بشری و بسیاری مراکز دیگر مترصد آن هستند تا در ایران اتفاقی بیفتد و آنگاه دست به کار شوند و آن را با بزرگنمایی فریاد بزنند که کجایید که در ایران آزادی نیست، خفقان است، دموکراسی رعایت نمی شود، حقوق بشر زیر پا گذاشته می شود و الی آخر.
اما اگر سری به وضعیت خودشان بزنید متوجه می شوید که تا چه اندازه در تناقض با گفتاری است که علیه ما به کار می برند.
و اما ماجرای تعطیلی روزنامه مردم امروز به همینجا ختم نمی شود، سازمان گزارشگران بدون مرز با انتشار بیانیه ای لغو مجوز این روزنامه را محکوم کرد.
این یکی از همان هزینه هایی است که برخی همکاران مطبوعاتی برای کشور می تراشند.
*جام جم