به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ در مملکت ما نشریههای مختلف ادبی منتشر میشود و خیلی از این نشریهها در فواصل گوناگون به دوستداران ادب و فرهنگ عرضه میشوند و بعضیهایشان تعطیل! در این میان سهشنبهها همراه با روزنامه اطلاعات ضمیمه ادب و هنر چاپ میشود و در هر شماره از آن با اتفاقهای مهم ادبی آشنا میشویم. در شماره ۲۱۶ این ضمیمه ارجمند، شعری از مصطفی محدثی خراسانی، درج شده است که به آن خواهیم پرداخت.
مصطفی محدثی خراسانی که در قالبهای غزل و رباعی آثار قابل توجهی از خود ارائه داده است در قصیدهای با عنوان «داستان شعر ما » به بلاهایی که ما بر سر شعر آوردیم و بلاهایی که برسر شعر آوردند و دارند میآورند (البته این دو جمله آخری متوجه همین پنج شش سال اخیر است!) اشارهای میکند و این اشارات پنهانی از دریچه طنز جلوهای دیگر به خود میگیرد.
محدثی در قصیده بیست و هشت بیتی خود راجع به رفتار ما با شعر از بیان رندانهای مدد گرفته است که این رندی از بیت نهم به بعد بیشتر به چشم میآید؛
بر سبیل پیش درآمد گذشت این چند بیت
تا رسم بر حال و روز این زمان شعر ما
در دفاع و انقلاب و اجتماع و درد خلق
بیست بوده نمرههای امتحان شعر ما
او در بیتهای بعد با بهرهگیری از آرایههای ادبی مثل تضاد (بین کلمات شادی و غم، سهل و سخت) و مراعات النظیر (بین کلمات صاف و آفتابی) و هم چنین ایهام تناسب هنرمندانهای که بین واژههای بودیجه و ردیف و شایگان برقرار کرده است، ضریب هوشمندیاش را به نمایش میگذار . علاوه بر این صحبتها، اوضاع درهم و برهم شعر ما در این برهه را به تصویر میکشد؛
در تمام روزهای شادی و غم، سهل و سخت
صاف بود آفتابی ، آسمان شعر ما
لیک بی بودیجهترها بود در این سالها
بی نصیب از هر ردیفی، شایگان شعر ما
هیچکس او را به فرزندی نمیکردی قبول
هر اداره گرچه شد بابا فغان شعرما
در بیت چهارهم عبارت «حسب التصادف» آمده است که شاعر میتوانست کلمهای فارسی تر به آن بنشاند؛
عاقبت ، حسب التصادف صاحبی پیدا نمود
تا که بر جایش نشینند خسروان شعرما
اما هنرمندی شاعر «هزار مرتبه خورشید» از بیت پانزدهم طوفانیتر میشود و به زعم اینجانب تیغ نقد او به وضعیت بی سر و سامان شعر در سالهای اخیر است که آشکارا در بیت «قائمی منصوب شد تا در مقام ذیل صدر/ مرهمی باشد بهخ زخم نیمه جان شعر ما» قابل رویت است . منظور از قائم در بیت مذکور قائم مقام شعر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میباشد.
بی راه نیست اگر دغدغههای این شاعر کوشای انقلاب که خودش برای پایداری این گونه شعر اهتمام ورزیده و سالهای زیادی به عنوان دبیر کنگرههای مختلف مشغول کارهای دلی امر و عرصه شعر بوده است را بر شماریم.
۱) محدثی از نشریه شعر که چند سال پیش خودش سردبیر آن بوده است سخن میراند. نشریهای که میتوانست بیانگر نظرها و ایدههای مختلف در عرصه شعر انقلاب باشد. نشریهای که میتوانست فعالیتهای علمیـ ادبی شاعران نسل انقلاب را انعکاس دهد و محملی برای شاعران دغدغهمند این عرصه باشد ولی چند سالی است که از نشریه شعر خحوزه هنری خبری نیست. از بعضی دوستان شنیده بودیم که در دوره ریاست آقای محسن مومنی ، محمد حسین جعفریان ، مصطفی محدثی خراسانی، علیرضا قزوه ، سردبیری این نشریه را بر عهده خواهند گرفت ولی …
یک جریده داشتیم و وصل ما را حلقه بود
برنتابیدند «آن را مومنان» شعر ما
برنتابیدند و بر چیدنش از هر پیشخوان
کاملاً شد تخته این گونه دکان شعر ما
محدثی در بیت اخیر اثرگذاری صامت «ن» مدد جسته است، به گونهای که هفت بار از این صامت بهرهمند شده به نظر من ، شاید بیش از چند بار برای انتشار نشریه شعر با موضوع انقلاب اسلامی جواب نه شنیده است و اینگونه سروده است و شاید هم دیواری کوتاهتر از آقای … پیدا نکرده است و او را نشانه گرفته است، البته به نیابت کل دستگاههای عریض و طویل فرهنگی!
۲ ) سید حسن حسینی (که مصاحبه اثر گذار محدثی با او راجع به شعر و شخصیت امینپور به یادماندنی است) قیصر امینپور و یوسفعلی میرشکاک سه تن از تأثیر گذاران شعر انقلاب به شمار میروند و شاعر پر درد ما بر این عقیده است که حق مطلب برای پاس داشت این فرهیختگان در روزگار حیات و مماتشان ادا نشده است!
ظلم شد بر «سید» و سالار شعر انقلاب
غصب شد تخت و سریر از «قیصران» شعر ما
تا بیفتد از تکاپو آن پلنگ تیزتک
چالهها شد شاهراه «یوسفان» شعرما
۳ ) او در ابیات انتهایی این قصیده پرگدازه ، نشانی طرحهایی که برای خیلی از طراحان اداری، آب و نان دارد، ذکر میکند؛
حال ما ماندیم و مشتی کارمند بوالفضول
خیل شیره کش که افتاده به جان شعر ما
طرحهای آبکی و طرحهای نانکی
گشت اجرا تا ببلعد آب و نان شعر ما
به هر روی همه نهادهایی که داعیهدار حمایت از شعر و شاعری شان میشود باید دست به دست هم دهند تا شعر باشکوه فارسی ما شکوهمندتر شود نه اینکه برای حسینیها و قیصرها و یوسفهایش چاههای نو و تازهای بیافرینند! باشد که شاهد شکلگیری جبهه شعری انقلاب در سالهای اخیر باشیم، که البته در این سالها چشمان به فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد و دوندگیهای مردمی شاعران دغدغهمندی مثل محدثیها بوده است.
در پایان این فرصت چند کلمهای باید عرض کنم که محدثی تنها جزئی از مشکلات پیش آمده بر سر شعر فارسی (خاصه شعر انقلاب اسلامی) را بیان کرده است که مسئولان باید برای رفع آنها تمام توان خود را به کار گیرند و به امثال محدثیها بگویند که مثلاً بیا و کنگره شعر فجر را نقد کن. قطعاً ایشان هم با کولهباری از توشه و اندیشهای که دارند به یاری مسئولان خواهند رفت.و تا آن روز بیاید.
این قصیده را چند بار با هم میخوانیم؛
ای که میخواهی بدانی داستان شعرما
چند بیتی گوش کن از ترجمان شعر ما
گوش کن این داستان سر به سر پر آب چشم
داستانی از شغاد و رستمان شعر ما