یکی از روابطی که در اسلام برای آن چارچوبهای ویژهای تعیین شده، روابط زن و مرد است. این روابط اگر ضابطه نداشته باشد، قطعاً تأثیرات سوئی در جامعه خواهد داشت. قرآن جزئیات حریمها را مشخص کرده است. هر مرد و زنی که قرار است روابط اجتماعی داشته باشد، باید مرزشناس و مرزدار باشد تا در جامعه مشکل ایجاد نکند.
به گزارش شهدای ایران، امروزه بهواسطهی افزایش مناسبات اجتماعی و اقتصادی و در پی آن، گسترش حضور زنان در عرصهی جامعه، مسئلهی ارتباط صحیح میان زن و مرد، بهعنوان یکی از بارزترین دغدغههای متشرعین مطرح شده است.
بحث تفکیک جنسیتی و حدوحدود روابط زنان و مردان، موضوعی است که از سالها قبل در کشور مطرح بوده و همواره مباحثی را به خود اختصاص داده و موافقان و مخالفانی داشته است. در این خصوص، گفتوگویی برهان با خانم دکتر مریم معینالاسلام، کارشناس امور تربیتی و مباحث زنان که در ادامه میخوانید.
الگوی مطلوب روابط اجتماعی میان زنان و مردان از نگاه اسلام چیست و رعایت نکردن حدود شرعی چه تأثیری در اجتماع و خانواده دارد؟
یکی از روابطی که در اسلام برای آن مقررات و ضوابط و چارچوبهای ویژهای تعیین شده است، روابط زن و مرد است. این روابط اگر ضابطه نداشته باشد، قطعاً تأثیرات سوئی در جامعه خواهد داشت. به همین خاطر، قواعد و دستورالعملهای فقهی متعددی در این رابطه وارد شده است. الگوی مطلوب این روابط در قرآن است. قرآن هم زنان و هم مردان را در درجهی اول، به نگاه عفیفانه دعوت میکند:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوامِنْ أَبْصَارِهِمْ»؛ به مردان مؤمن بگو که نگاههای خود را بپوشانند. بلافاصله در آیات 30 و 31 سورهی نور، به زنان هم خطاب میکند که «قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَمِنْ أَبْصَارِهِنَّ»؛ به زنان مؤمن بگو نگاههایشان را فروبکشند.
«غض» در عربی به معنای فروکشیدن است، مثل پایین کشیدن فتیلهی چراغ. یعنی نگاهها خیره و ادامهدار نباشد. فردی که نگاهش به نامحرم میافتد و این نگاه را ادامه نمیدهد و بهخاطر خدا نگاه را به زمین میاندازد، در روایت آمده است که به اندازهی همهی آنچه بر روی زمین است، به این فرد ثواب و پاداش داده میشود. اگر به آسمان نگاه بیندازد، به اندازهی تمام آنچه در آسمان است و اگر بین زمین و آسمان بیندازد، به اندازهی همهی آنچه در آسمان و زمین است، به او ثواب میدهند.
این ثواب و پاداش بزرگ بهخاطر این است که زنان و مردان نگاه خیره نداشته باشند. یکی از عناصری که واقعاً روابط زن و مرد را مسئلهدار میکند، نگاه است. پیامبر (ص) میگویند این نگاه مثل تیر آلودهای است که وقتی از طرف شیطان رها شود، قطعاً فرد را دچار بیماری خواهد کرد و به هلاکت خواهد کشاند.
نگاه در روابط بسیار مهم است و نقطهی آغاز تمامی انحرافات و روابط بین زن و مرد است. به همین دلیل، سورهی نور هم زنان و هم مردان را دعوت به نگاه عفیفانه میکند و نگاه به نامحرم را جایز نمیداند. جالب است که بلافاصله دلیلش را هم میگوید و بعد دعوت میکند که «وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»؛ به مردان مؤمن بگو دامنهای خودشان را پاک نگه دارند؛ یعنی نوعی خودکنترلی داشته باشند و وقتی در ارتباط با نامحرم قرار میگیرند، سعی کنند روی رفتار خود کنترل داشته باشند. شأن نزول این آیه میتواند برای آقایان قابل توجه باشد.
به خانمها هم دقیقاً همین را میگوید. در ادامه به آقایان میگوید که قطعاً این نگاه عفیفانه و خودکنترلی برای تزکیه و پاکی شما خیلی بهتر است.
یکی از نکات دیگری که در ارتباط محرم و نامحرم به خانمها سفارش شده این است که صدا و نوع حرف زدنشان بهگونهای نباشد که مردان را به گناه بکشاند. پس گفتار عفیفانه هم برای زنان تأکید شده است، چون اگر صدای زنان و نوع کلام آنها تهییجآمیز باشد، باز این ارتباط دچار آسیب خواهد شد. در نتیجه، نوع حرف زدن را برای زنان بهعنوان یک حریم مطرح کرده است.
نوع لباس پوشیدن خانمها هم در ارتباط با نامحرمان در قرآن بهصورت جدی مورد تأکید قرار گرفته است. حتی به خانمها تأکید شده است بهگونهای راه نروند که صدای پا و نوع حرکتشان بیانگر زینتهای پنهانشان باشد و نگاه مردان جلب شود.
قرآن بسیار با جزئیات حریمها را مشخص کرده است، چون روابط بین زن و مرد نمیتواند بدون مرز باشد. وظیفهی ما این است که مرزها را بشناسیم. هر مرد و زنی که قرار است روابط اجتماعی داشته باشد، باید مرزشناس و مرزدار باشد تا در جامعه مشکل ایجاد نکند.
در حال حاضر، چه عواملی در جامعهی ما سبب عادیسازی روابط نامتعارف بین زن و مرد میشود؟
طبیعتاً یکی از عوامل جدی، تسامح و تساهل در برخورد با مسائل دینی و نگاه سکولار به دین است؛ یعنی ما دین را فقط در مسائل عبادی ببینیم و در عرصهی اجتماعی برای دین کارکردی قائل نباشیم. این نگاه باعث شده است که در عرصهی اجتماع، به هیچیک از احکام دین توجه نکنیم.
همین نگاه سکولار باعث شده است که ما دچار تسامح و تساهل شویم. فردی که نماز میخواند و روزه میگیرد و در عرصههای فردی تقید به مسائل دینی دارد، به محض اینکه وارد اجتماع میشود، توجه کمی به مسائل دینی میکند و طبق میل و خواستهی خود، با نامحرم ارتباط برقرار میکند. یعنی در عرصهی فردی تقید به بعضی از مسائل دارد، ولی در عرصهی اجتماعی اینطور نیست. در حقیقت، هواوهوس جای دین و خدای ما را در مسائل اجتماعی گرفته است: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ»
به این ترتیب، هرطور که دوست داریم، حرف میزنیم و هرطور که دوست داریم، ارتباط برقرار میکنیم. علاوه بر مسائل فقهی، این آفت در مسائل اخلاقی هم وجود دارد. علت آن است که هنوز باور نداریم که در تمامی عرصهها باید قوانین زندگی را از اسلام و دین اتخاذ کنیم. اگر خدا رب ماست، در تمام عرصههای فردی، اجتماعی، خانوادگی و سیاسی باید این نکته را به خاطر داشته باشیم.
نباید فقط در یک حوزهی خاص به مسائل دینی توجه کنیم و در بقیهی حوزهها کمتوجهی کنیم. استحالهی فرهنگی جامعهی ما و از دست دادن فرهنگ دینی متأسفانه به دلیل تأثیرپذیری از رسانههای بینالمللی اتفاق افتاده است.
امروزه وقتی ما وارد اجتماع میشویم، واقعاً فرهنگ دینی را حاکم نمیبینیم، بلکه بیشتر فرهنگ غربی بر روابط اجتماعی ما غلبه دارد. مثلاً عدهای با جسارت میگویند که بیادبی است اگر موقع صحبت با نامحرم به او مستقیماً نگاه نکنید.
در حقیقت، نگاه خیره بیشتر از کنترل نگاه جا افتاده است که یکی از دلایل مهم آن، تأثیر شبکههای ماهوارهای است. به این ترتیب، افراد بهتدریج حتی در عرصههای فردی هم بیقیدوبند میشوند و هیچ توجهی به احکام دین نمیکنند. قرآن اشاره میکند که «یؤمن ببعض» یعنی عدهای فقط به بعضی از دستورات اسلام ایمان میآورند و به بعضی ایمان نمیآورند. قرآن تهدید جدی میکند که این کار در نهایت، به کفر میانجامد.
تجربه ثابت کرده است که خانم و آقایی که به حفظ این حریمها تقیدی ندارند، دیگر نمیتوانند با حضور قلب نماز بخوانند. پس این امر قطعاً در عرصههای فردی هم تأثیر سوء میگذارد.
همانطور که فرمودید، حدود روابط زن و مرد بهصورت دقیق، جزئی و قانونمند در قرآن بیان شده است، اما بسیاری این حدوحدود را برنمیتابند. بهعنوان مثال، عدهی زیادی با تفکیک جنسیتی مخالفت میکنند و آن را توهین به شخصیت زن و پایمال کردن حق و حقوق زن میدانند. جایگاه این مسئله در دین کجاست؟ و به نظر شما، دلیل این مخالفتها چیست؟
بحث تفکیک جنسیتی بهشکل جدی در اسلام مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. امیرالمؤمنین علی (ع) روزی در بازار متوجه شدند که مرد و زن با هم داخل میشوند. ایشان به مردم متدین آن زمان اعتراض کردند و گفتند «مگر شما غیرت ندارید که در بازارتان اختلاط بین مرد و زن ایجاد شده است؟»
نمونهی دیگر اینکه زمانی درب ورودی مسجد برای مرد و زن یکی بود و اختلاطی (هرچند خیلی کوتاه) بین زنان و مردان ایجاد میشد. امیرالمؤمنین علی (ع) دستور دادند که درب ورودی را جدا کنند. پس بهشکل جدی بحث تفکیک جنسیتی در دین وارد شده است، چون این مسئله در سلامت روحی انسان خیلی مؤثر است. من بهجرئت میگویم خانمهایی که از سلامت روحی برخوردارند، در مقابل این مسئله موضع نمیگیرند و اتفاقاً از آن استقبال میکنند.
بنابراین باید دید که چه قشری از خانمها در قبال این مسئله موضع میگیرند و به آن معترضاند. معترضان در اثر وجود روابط بیحدوحصر با نامحرم، دچار نوعی بیماری روحی شدهاند و روحشان عمل به دستورات دین را برنمیتابد. در نتیجه، در مقابل آن موضع میگیرند و عکسالعمل منفی نشان میدهند. در مقابل، خانمهایی که دارای حیا و عفاف هستند و از سلامت روحی برخوردارند، اتفاقاً از آن استقبال میکنند.
این نکته که جامعه دو موضعگیری کاملاً متفاوت میکند، به میزان سلامت روحی آن برمیگردد. نه تنها در مورد این حکم، بلکه در مورد همهی احکام دینی باید بدانیم که اگر در مقابل آن موضع بگیریم، نشان میدهد که دچار نوعی بیماری روحی شدهایم که درمانهای خاص خود را میطلبد.
در دین سفارش شده است که فضاسازیها بهگونهای باشد که روابط نامحرم به حداقل و در حد ضرورت برسد. علت این است که آثار سوء روانی و اجتماعی و مهمتر از همه، آثار سوء خانوادگی دارد.
امروزه از سراسر جهان خبر میرسد که در ژاپن به این نتیجه رسیدهاند که واگنهای متروی خانمها و آقایان از هم جدا باشد. همچنین در سوئد به این نتیجه رسیدهاند که مدرسهها و دانشگاههای زن و مرد از هم جدا شود. علت آن است که یک قرن شاهد روابط بدون حدوحصر بودهاند و آسیبهای آن را امروز در جامعه احساس میکنند.
غربیان به این نتیجه رسیدهاند که برای حفظ سلامت روانی جامعه و برخورداری از خانوادههای محکم و بدون مشکل، باید اختلاط بین زن و مرد کنترل شود و تفکیک جنسیتی صورت بگیرد. آنها تجربهی اشتباه و آثار سوء آن را احساس کردهاند و الآن درصدد تغییر سبک زندگیاند. متأسفانه برخی از ما علیرغم اینکه مسلمان هستیم، در مقابل احکام مسلّم دین موضع میگیریم. این معضل بهخاطر فاصلهای است که از احکام دین گرفتهایم.
رعایت نکردن حدود شرعی و اختلاط زن و مرد چه تأثیرات سوئی در خانواده میگذارد و اصلاح این روند چه فایدهای دارد؟
در جامعهای که بین مرد و زن حریم وجود ندارد و اختلاط صد درصد و کامل است، وقتی مرد از خانه بیرون میرود، با هزاران مدل مو، آرایش و هزاران ناز و کرشمهی خانمهای مختلف و با انواع و اقسام پوششها مواجه میشود. این آقا شبیه مردی است که از خانه بیرون میآید، از جلوی مغازههای اغذیهفروشی رد میشود و از هرکدام یک خوراکی میخورد. وقتی این آقا به خانه برمیگردد، اگر خانمش خوشمزهترین و بهترین غذاها را درست کرده باشد، نه سیر است و نه گرسنه. به این ترتیب، اصلاً غذای خانمش به نظرش نمیرسد و بهانهجویی میکند.
به همین ترتیب، این آقا وقتی به خانه برمیگردد، هر چند که خانمش زیبا باشد و قابلیتها و جذابیتهای لازم را داشته باشد، خانمش به نظرش نمیآید، چون زنان متنوع و رنگارنگ فراوانی دیده است. به عبارت دیگر، این امر آستانهی رضایتمندی آقایان را بالا میبرد. همین نقطه، مساوی با آغاز بهانهجویی و نقطهی آغاز مشکلات است.
این روزها خانمها برای مشاوره به ما مراجعه میکنند و میگویند تمام تلاش خود را میکنند که خود را خیلی زیبا درست کنند؛ زیباترین لباسها را میپوشند، بهترین غذاها را برای همسر میپزند و تمام تلاشها را انجام میدهند تا خانوادهی خود را حفظ کنند، ولی هیچکدام از اینها به نظر شوهرشان نمیآید. این مهمترین آسیبی است که در خانواده ایجاد شده و آستانهی رضایتمندی آقایان را بالا برده است.
آقایان به هیچ عنوان از داشتههای خانمشان احساس رضایت نمیکنند و متأسفانه برای راضی شدن، بیرون از خانه را میگردند. این معضل آسیبهای دیگری نیز به دنبال دارد، مانند خانوادههای ازهمپاشیده و هزاران مشکل دیگر.
*فرهنگ نیوز
بحث تفکیک جنسیتی و حدوحدود روابط زنان و مردان، موضوعی است که از سالها قبل در کشور مطرح بوده و همواره مباحثی را به خود اختصاص داده و موافقان و مخالفانی داشته است. در این خصوص، گفتوگویی برهان با خانم دکتر مریم معینالاسلام، کارشناس امور تربیتی و مباحث زنان که در ادامه میخوانید.
الگوی مطلوب روابط اجتماعی میان زنان و مردان از نگاه اسلام چیست و رعایت نکردن حدود شرعی چه تأثیری در اجتماع و خانواده دارد؟
یکی از روابطی که در اسلام برای آن مقررات و ضوابط و چارچوبهای ویژهای تعیین شده است، روابط زن و مرد است. این روابط اگر ضابطه نداشته باشد، قطعاً تأثیرات سوئی در جامعه خواهد داشت. به همین خاطر، قواعد و دستورالعملهای فقهی متعددی در این رابطه وارد شده است. الگوی مطلوب این روابط در قرآن است. قرآن هم زنان و هم مردان را در درجهی اول، به نگاه عفیفانه دعوت میکند:
«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوامِنْ أَبْصَارِهِمْ»؛ به مردان مؤمن بگو که نگاههای خود را بپوشانند. بلافاصله در آیات 30 و 31 سورهی نور، به زنان هم خطاب میکند که «قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَمِنْ أَبْصَارِهِنَّ»؛ به زنان مؤمن بگو نگاههایشان را فروبکشند.
«غض» در عربی به معنای فروکشیدن است، مثل پایین کشیدن فتیلهی چراغ. یعنی نگاهها خیره و ادامهدار نباشد. فردی که نگاهش به نامحرم میافتد و این نگاه را ادامه نمیدهد و بهخاطر خدا نگاه را به زمین میاندازد، در روایت آمده است که به اندازهی همهی آنچه بر روی زمین است، به این فرد ثواب و پاداش داده میشود. اگر به آسمان نگاه بیندازد، به اندازهی تمام آنچه در آسمان است و اگر بین زمین و آسمان بیندازد، به اندازهی همهی آنچه در آسمان و زمین است، به او ثواب میدهند.
این ثواب و پاداش بزرگ بهخاطر این است که زنان و مردان نگاه خیره نداشته باشند. یکی از عناصری که واقعاً روابط زن و مرد را مسئلهدار میکند، نگاه است. پیامبر (ص) میگویند این نگاه مثل تیر آلودهای است که وقتی از طرف شیطان رها شود، قطعاً فرد را دچار بیماری خواهد کرد و به هلاکت خواهد کشاند.
نگاه در روابط بسیار مهم است و نقطهی آغاز تمامی انحرافات و روابط بین زن و مرد است. به همین دلیل، سورهی نور هم زنان و هم مردان را دعوت به نگاه عفیفانه میکند و نگاه به نامحرم را جایز نمیداند. جالب است که بلافاصله دلیلش را هم میگوید و بعد دعوت میکند که «وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»؛ به مردان مؤمن بگو دامنهای خودشان را پاک نگه دارند؛ یعنی نوعی خودکنترلی داشته باشند و وقتی در ارتباط با نامحرم قرار میگیرند، سعی کنند روی رفتار خود کنترل داشته باشند. شأن نزول این آیه میتواند برای آقایان قابل توجه باشد.
به خانمها هم دقیقاً همین را میگوید. در ادامه به آقایان میگوید که قطعاً این نگاه عفیفانه و خودکنترلی برای تزکیه و پاکی شما خیلی بهتر است.
یکی از نکات دیگری که در ارتباط محرم و نامحرم به خانمها سفارش شده این است که صدا و نوع حرف زدنشان بهگونهای نباشد که مردان را به گناه بکشاند. پس گفتار عفیفانه هم برای زنان تأکید شده است، چون اگر صدای زنان و نوع کلام آنها تهییجآمیز باشد، باز این ارتباط دچار آسیب خواهد شد. در نتیجه، نوع حرف زدن را برای زنان بهعنوان یک حریم مطرح کرده است.
نوع لباس پوشیدن خانمها هم در ارتباط با نامحرمان در قرآن بهصورت جدی مورد تأکید قرار گرفته است. حتی به خانمها تأکید شده است بهگونهای راه نروند که صدای پا و نوع حرکتشان بیانگر زینتهای پنهانشان باشد و نگاه مردان جلب شود.
قرآن بسیار با جزئیات حریمها را مشخص کرده است، چون روابط بین زن و مرد نمیتواند بدون مرز باشد. وظیفهی ما این است که مرزها را بشناسیم. هر مرد و زنی که قرار است روابط اجتماعی داشته باشد، باید مرزشناس و مرزدار باشد تا در جامعه مشکل ایجاد نکند.
در حال حاضر، چه عواملی در جامعهی ما سبب عادیسازی روابط نامتعارف بین زن و مرد میشود؟
طبیعتاً یکی از عوامل جدی، تسامح و تساهل در برخورد با مسائل دینی و نگاه سکولار به دین است؛ یعنی ما دین را فقط در مسائل عبادی ببینیم و در عرصهی اجتماعی برای دین کارکردی قائل نباشیم. این نگاه باعث شده است که در عرصهی اجتماع، به هیچیک از احکام دین توجه نکنیم.
همین نگاه سکولار باعث شده است که ما دچار تسامح و تساهل شویم. فردی که نماز میخواند و روزه میگیرد و در عرصههای فردی تقید به مسائل دینی دارد، به محض اینکه وارد اجتماع میشود، توجه کمی به مسائل دینی میکند و طبق میل و خواستهی خود، با نامحرم ارتباط برقرار میکند. یعنی در عرصهی فردی تقید به بعضی از مسائل دارد، ولی در عرصهی اجتماعی اینطور نیست. در حقیقت، هواوهوس جای دین و خدای ما را در مسائل اجتماعی گرفته است: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ»
به این ترتیب، هرطور که دوست داریم، حرف میزنیم و هرطور که دوست داریم، ارتباط برقرار میکنیم. علاوه بر مسائل فقهی، این آفت در مسائل اخلاقی هم وجود دارد. علت آن است که هنوز باور نداریم که در تمامی عرصهها باید قوانین زندگی را از اسلام و دین اتخاذ کنیم. اگر خدا رب ماست، در تمام عرصههای فردی، اجتماعی، خانوادگی و سیاسی باید این نکته را به خاطر داشته باشیم.
نباید فقط در یک حوزهی خاص به مسائل دینی توجه کنیم و در بقیهی حوزهها کمتوجهی کنیم. استحالهی فرهنگی جامعهی ما و از دست دادن فرهنگ دینی متأسفانه به دلیل تأثیرپذیری از رسانههای بینالمللی اتفاق افتاده است.
امروزه وقتی ما وارد اجتماع میشویم، واقعاً فرهنگ دینی را حاکم نمیبینیم، بلکه بیشتر فرهنگ غربی بر روابط اجتماعی ما غلبه دارد. مثلاً عدهای با جسارت میگویند که بیادبی است اگر موقع صحبت با نامحرم به او مستقیماً نگاه نکنید.
در حقیقت، نگاه خیره بیشتر از کنترل نگاه جا افتاده است که یکی از دلایل مهم آن، تأثیر شبکههای ماهوارهای است. به این ترتیب، افراد بهتدریج حتی در عرصههای فردی هم بیقیدوبند میشوند و هیچ توجهی به احکام دین نمیکنند. قرآن اشاره میکند که «یؤمن ببعض» یعنی عدهای فقط به بعضی از دستورات اسلام ایمان میآورند و به بعضی ایمان نمیآورند. قرآن تهدید جدی میکند که این کار در نهایت، به کفر میانجامد.
تجربه ثابت کرده است که خانم و آقایی که به حفظ این حریمها تقیدی ندارند، دیگر نمیتوانند با حضور قلب نماز بخوانند. پس این امر قطعاً در عرصههای فردی هم تأثیر سوء میگذارد.
همانطور که فرمودید، حدود روابط زن و مرد بهصورت دقیق، جزئی و قانونمند در قرآن بیان شده است، اما بسیاری این حدوحدود را برنمیتابند. بهعنوان مثال، عدهی زیادی با تفکیک جنسیتی مخالفت میکنند و آن را توهین به شخصیت زن و پایمال کردن حق و حقوق زن میدانند. جایگاه این مسئله در دین کجاست؟ و به نظر شما، دلیل این مخالفتها چیست؟
بحث تفکیک جنسیتی بهشکل جدی در اسلام مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. امیرالمؤمنین علی (ع) روزی در بازار متوجه شدند که مرد و زن با هم داخل میشوند. ایشان به مردم متدین آن زمان اعتراض کردند و گفتند «مگر شما غیرت ندارید که در بازارتان اختلاط بین مرد و زن ایجاد شده است؟»
نمونهی دیگر اینکه زمانی درب ورودی مسجد برای مرد و زن یکی بود و اختلاطی (هرچند خیلی کوتاه) بین زنان و مردان ایجاد میشد. امیرالمؤمنین علی (ع) دستور دادند که درب ورودی را جدا کنند. پس بهشکل جدی بحث تفکیک جنسیتی در دین وارد شده است، چون این مسئله در سلامت روحی انسان خیلی مؤثر است. من بهجرئت میگویم خانمهایی که از سلامت روحی برخوردارند، در مقابل این مسئله موضع نمیگیرند و اتفاقاً از آن استقبال میکنند.
بنابراین باید دید که چه قشری از خانمها در قبال این مسئله موضع میگیرند و به آن معترضاند. معترضان در اثر وجود روابط بیحدوحصر با نامحرم، دچار نوعی بیماری روحی شدهاند و روحشان عمل به دستورات دین را برنمیتابد. در نتیجه، در مقابل آن موضع میگیرند و عکسالعمل منفی نشان میدهند. در مقابل، خانمهایی که دارای حیا و عفاف هستند و از سلامت روحی برخوردارند، اتفاقاً از آن استقبال میکنند.
این نکته که جامعه دو موضعگیری کاملاً متفاوت میکند، به میزان سلامت روحی آن برمیگردد. نه تنها در مورد این حکم، بلکه در مورد همهی احکام دینی باید بدانیم که اگر در مقابل آن موضع بگیریم، نشان میدهد که دچار نوعی بیماری روحی شدهایم که درمانهای خاص خود را میطلبد.
در دین سفارش شده است که فضاسازیها بهگونهای باشد که روابط نامحرم به حداقل و در حد ضرورت برسد. علت این است که آثار سوء روانی و اجتماعی و مهمتر از همه، آثار سوء خانوادگی دارد.
امروزه از سراسر جهان خبر میرسد که در ژاپن به این نتیجه رسیدهاند که واگنهای متروی خانمها و آقایان از هم جدا باشد. همچنین در سوئد به این نتیجه رسیدهاند که مدرسهها و دانشگاههای زن و مرد از هم جدا شود. علت آن است که یک قرن شاهد روابط بدون حدوحصر بودهاند و آسیبهای آن را امروز در جامعه احساس میکنند.
غربیان به این نتیجه رسیدهاند که برای حفظ سلامت روانی جامعه و برخورداری از خانوادههای محکم و بدون مشکل، باید اختلاط بین زن و مرد کنترل شود و تفکیک جنسیتی صورت بگیرد. آنها تجربهی اشتباه و آثار سوء آن را احساس کردهاند و الآن درصدد تغییر سبک زندگیاند. متأسفانه برخی از ما علیرغم اینکه مسلمان هستیم، در مقابل احکام مسلّم دین موضع میگیریم. این معضل بهخاطر فاصلهای است که از احکام دین گرفتهایم.
رعایت نکردن حدود شرعی و اختلاط زن و مرد چه تأثیرات سوئی در خانواده میگذارد و اصلاح این روند چه فایدهای دارد؟
در جامعهای که بین مرد و زن حریم وجود ندارد و اختلاط صد درصد و کامل است، وقتی مرد از خانه بیرون میرود، با هزاران مدل مو، آرایش و هزاران ناز و کرشمهی خانمهای مختلف و با انواع و اقسام پوششها مواجه میشود. این آقا شبیه مردی است که از خانه بیرون میآید، از جلوی مغازههای اغذیهفروشی رد میشود و از هرکدام یک خوراکی میخورد. وقتی این آقا به خانه برمیگردد، اگر خانمش خوشمزهترین و بهترین غذاها را درست کرده باشد، نه سیر است و نه گرسنه. به این ترتیب، اصلاً غذای خانمش به نظرش نمیرسد و بهانهجویی میکند.
به همین ترتیب، این آقا وقتی به خانه برمیگردد، هر چند که خانمش زیبا باشد و قابلیتها و جذابیتهای لازم را داشته باشد، خانمش به نظرش نمیآید، چون زنان متنوع و رنگارنگ فراوانی دیده است. به عبارت دیگر، این امر آستانهی رضایتمندی آقایان را بالا میبرد. همین نقطه، مساوی با آغاز بهانهجویی و نقطهی آغاز مشکلات است.
این روزها خانمها برای مشاوره به ما مراجعه میکنند و میگویند تمام تلاش خود را میکنند که خود را خیلی زیبا درست کنند؛ زیباترین لباسها را میپوشند، بهترین غذاها را برای همسر میپزند و تمام تلاشها را انجام میدهند تا خانوادهی خود را حفظ کنند، ولی هیچکدام از اینها به نظر شوهرشان نمیآید. این مهمترین آسیبی است که در خانواده ایجاد شده و آستانهی رضایتمندی آقایان را بالا برده است.
آقایان به هیچ عنوان از داشتههای خانمشان احساس رضایت نمیکنند و متأسفانه برای راضی شدن، بیرون از خانه را میگردند. این معضل آسیبهای دیگری نیز به دنبال دارد، مانند خانوادههای ازهمپاشیده و هزاران مشکل دیگر.
*فرهنگ نیوز