شهدای ایران shohadayeiran.com

با آن که در دوران نوجواني فريب مردي شياد را خوردم و تباهي و تاريکي همه زندگي ام را فرا گرفت اما اين ماجراي تلخ درس عبرتي برايم نشد و باز هم در جست وجوي محبتي واهي و خيالي در دام جوان ديگري گرفتار شدم که اين بار ...
شهدای ایران:دختر 20 ساله در حالي که حلقه هاي فلزي قانون بر دستانش خودنمايي مي کرد، به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري امام رضا (ع) مشهد گفت: سيه روزي هاي من از زماني آغاز شد که در جست وجوي عشقي خياباني گرفتار مرد شيادي شدم که همه هستي ام را بر باد داد؛ او که متاهل بود و خود را مجرد معرفي مي کرد من را در 16سالگي و به بهانه ازدواج به سوي عشقي خياباني کشاند؛ من هم که دختري تنها بودم، به وعده هاي پوچ او دل بستم تا جايي که مورد سوء استفاده قرار گرفتم اما زماني به خود آمدم که او متواري شده بود و من جرات بازگوکردن اين رابطه پنهاني را نداشتم تا اين که در سانحه رانندگي به شدت مجروح شدم و همه چيز در بيمارستان لو رفت. از آن روز به بعد سرزنش ها و نگاه هاي تحقيرآميز خانواده ام ، دائم عذابم مي داد.

سه سال بعد پسر عمويم از من خواستگاري کرد و مادرم به ناچار همه ماجرا را براي او تعريف کرد تا در آينده مشکلي نداشته باشم اما هنوز چند ماه از برگزاري مراسم نامزدي نگذشته بود که سرزنش ها و کنايه هاي تحقيرآميز پسرعمويم شروع شد؛ اگرچه من خودم را مقصر همه اين بدبختي ها مي دانستم و به دختري منزوي و افسرده تبديل شده بودم اما پسرعمويم همچنان مرا تحقير مي کرد و به خاطر گذشته ام عذابم مي داد.

اين گونه بود که ديگر از زندگي با او خسته شدم و بيشتر از هميشه احساس تنهايي مي کردم تا اين که چندي پيش در يکي از شبکه هاي اجتماعي با پسر جواني آشنا شدم و همه ماجراهاي تلخ زندگي ام را براي او بازگو کردم. فرشاد درحالي که وانمود مي کرد دلش به حالم مي‌سوزد و از وضعيت زندگي ام بسيار ناراحت است، گفت: من با همسرت صحبت مي کنم تا تو را بيشتر درک کند چرا که تو ناخواسته در دام مردي هوسباز و شياد گرفتار شدي! او سپس از من خواست تا با هم در يک مسافرخانه قرار بگذاريم و من همه روزهاي تلخ زندگي ام را براي او تعريف کنم اما وقتي وارد مسافرخانه شديم پليس ما را دستگير کرد آن جا بود که فهميدم فرشاد به اين بهانه قصد سوءاستفاده از من را داشته است. حالا نمي دانم با اين ندانم کاري و اشتباه بزرگ ديگري که مرتکب شده ام، چگونه به چشمان همسرم نگاه کنم و ...

ماجراي واقعي با همکاري پليس پيشگيريخراسان رضوي


*خراسان



نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار