در حالی که طی روزهای گذشته پنجمین سالگرد حماسه 9 دی پشت سر گذاشته شد و بار دیگر مردم سراسر کشور طی تجمعات مختلف بر محاکمه سران فتنه تاکید کردند، محمد خاتمی که از وی به عنوان یکی از سران فتنه یاد می شود دیروز چهارشنبه به حرم امام خمینی رفت و با استقبال حسن خمینی مواجه شد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از رجانیوز، خاتمی که در سال 88 و پیش از آن نیز در دولت اصلاحات یکی از اصلی ترین زمینه سازان اهانت به بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بود، بدون آنکه هدف خود از حضور در مرقد امام خمینی را توضیح دهد، با حضور عکاسان خبری و تعدادی از خبرنگاران راهی حرم امام خمینی (ره) شد تا بدین وسیله از انزوای سیاسی- اجتماعی سالهای اخیر خارج شده و به ظاهر ارادت خود را به بنیانگذار انقلاب اسلامی نشان دهد.
اما نکته حائز اهمیت در این میان، اقدام حجت الاسلام سیدحسن خمینی در استقبال از خاتمی بود، زیرا مشخص نیست اگر قرار است نوه امام به عنوان رئیس تولیت آستان امام خمینی(ره) مدافع آرمان ها و اندیشه های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی باشد، با چه منطق و استدلالی به استقبال فردی رفته است که طی سالهای گذشته یکی از اصلی ترین بسترسازان جولان فتنه گران علیه امام خمینی (ره) و جمهوری اسلامی بوده است؟
این اقدام سید حسن خمینی آشکارا نشان می دهد وی همانند موسسه تحت نظرش (موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی) که طی سالهای گذشته به جای انجام وظیفه و حراست از اندیشه های امام، به یک باشگاه سیاسی و پاتوق مخالفان امام تبدیل شده است، اصرار دارد تا با مجال دادن به افراطیون، در عمل بگونه ای رفتار کند که همانند سالهای گذشته مورد طمع و تشویق ضد انقلاب قرار گیرد.
عملکرد سید حسن خمینی به عنوان رییس تولیت آستان امام خمینی طی سالهای گذشته تا حدی جهت دار، سیاسی و مورد رضایت رسانه های ضد انقلاب بوده است که بارها و بارها منجر به واکنش نیروهای دلسوز و انقلابی شده است، بویژه در سال 88 که وی پس از اهانت حامیان موسوی به تمثال مبارک امام و سر دادن شعار جمهوری ایرانی توسط آنها، وی حتی یک بار نیز در محکومیت این مساله سخن نگفت و حتی زمانی که رسانه ملی در زمستان 88 به بازخوانی آراء و اندیشه های امام مستند بر دستخط و فیلم و صوت ایشان پردخت، وی دست به قلم شده و با ادبیاتی عصبی، خطاب به ضرغامی نامه اعتراض آمیز نوشت! و در مقابل ضرغامی نیز خطاب به وی نوشت:
«اي كاش همين گونه هم نسبت به حوادث 8 ماه گذشته و جفائي كه دشمنان انقلاب و اسلام به اساس نظام جمهوري اسلامي و ميراث گرانبهاي امام كردند ، و بغض و كينه ساليان خود را در كوچه و خيابان فرياد زدند ؛ بيانيه ميداديد و آن اقدامات شرمآور را نيز محكوم ميكرديد. با شما ناگفتههاي فراوان ديگري نيز دارم . اين مقدار هم صرفاً به دليل علني شدن دستخط مستقيم جنابعالي بود كه تصور آن نميرفت.»
در مجموع به نظر می رسد حسن خمینی هنوز بعد از گذشت 5 سال از فتنه 88 نه تنها علاقه ای بر مرزبندی با سران فتنه ندارد بلکه اصرار دارد تا با نزدیک شدن به سران این جریان، پیام خاصی را به افکار عمومی ارسال کند، چنانکه در اثر سابقه عملکرد وی، گری سیک مشاور سابق امنیت ملی آمریکا طی یادداشتی در تیر 1388 با اشاره به فرنزدان برخی از شهدا و مقامات جمهوری اسلامی که پتانسیل بهره برداری برای ضد انقلاب را داشتند، نوشته بود:
«جداي از موسوي و همسرش، شماري از افراد كه صلاحيتشان در هالهاي از شك و ترديد قرار دارد و كساني كه طي 2 دهه گذشته در عرصه سياست فعال نبودند، بايد به اين حركت (اعتراض علیه جمهوری اسلامی) بپيوندند. عليرضا بهشتي، همسر شهيد رجايي، همسر شهيد همت، برخي از اعضاي خانواده آيت الله خميني از جمله حسن از جمله اسامي هستند كه به ذهن من مي آيد.»
اما نکته حائز اهمیت در این میان، اقدام حجت الاسلام سیدحسن خمینی در استقبال از خاتمی بود، زیرا مشخص نیست اگر قرار است نوه امام به عنوان رئیس تولیت آستان امام خمینی(ره) مدافع آرمان ها و اندیشه های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی باشد، با چه منطق و استدلالی به استقبال فردی رفته است که طی سالهای گذشته یکی از اصلی ترین بسترسازان جولان فتنه گران علیه امام خمینی (ره) و جمهوری اسلامی بوده است؟
این اقدام سید حسن خمینی آشکارا نشان می دهد وی همانند موسسه تحت نظرش (موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی) که طی سالهای گذشته به جای انجام وظیفه و حراست از اندیشه های امام، به یک باشگاه سیاسی و پاتوق مخالفان امام تبدیل شده است، اصرار دارد تا با مجال دادن به افراطیون، در عمل بگونه ای رفتار کند که همانند سالهای گذشته مورد طمع و تشویق ضد انقلاب قرار گیرد.
عملکرد سید حسن خمینی به عنوان رییس تولیت آستان امام خمینی طی سالهای گذشته تا حدی جهت دار، سیاسی و مورد رضایت رسانه های ضد انقلاب بوده است که بارها و بارها منجر به واکنش نیروهای دلسوز و انقلابی شده است، بویژه در سال 88 که وی پس از اهانت حامیان موسوی به تمثال مبارک امام و سر دادن شعار جمهوری ایرانی توسط آنها، وی حتی یک بار نیز در محکومیت این مساله سخن نگفت و حتی زمانی که رسانه ملی در زمستان 88 به بازخوانی آراء و اندیشه های امام مستند بر دستخط و فیلم و صوت ایشان پردخت، وی دست به قلم شده و با ادبیاتی عصبی، خطاب به ضرغامی نامه اعتراض آمیز نوشت! و در مقابل ضرغامی نیز خطاب به وی نوشت:
«اي كاش همين گونه هم نسبت به حوادث 8 ماه گذشته و جفائي كه دشمنان انقلاب و اسلام به اساس نظام جمهوري اسلامي و ميراث گرانبهاي امام كردند ، و بغض و كينه ساليان خود را در كوچه و خيابان فرياد زدند ؛ بيانيه ميداديد و آن اقدامات شرمآور را نيز محكوم ميكرديد. با شما ناگفتههاي فراوان ديگري نيز دارم . اين مقدار هم صرفاً به دليل علني شدن دستخط مستقيم جنابعالي بود كه تصور آن نميرفت.»
«جداي از موسوي و همسرش، شماري از افراد كه صلاحيتشان در هالهاي از شك و ترديد قرار دارد و كساني كه طي 2 دهه گذشته در عرصه سياست فعال نبودند، بايد به اين حركت (اعتراض علیه جمهوری اسلامی) بپيوندند. عليرضا بهشتي، همسر شهيد رجايي، همسر شهيد همت، برخي از اعضاي خانواده آيت الله خميني از جمله حسن از جمله اسامي هستند كه به ذهن من مي آيد.»
محبوبیت خاتمی در دل د مردم خاریست در چشم شما که بزودی کورتان خواهد کرد هرچند همین الان هم کور هستید و واقعیات را نمیبینید یا نمیخواهید ببینید.
مگر خمینی به شاه نگفت طرفداران من بیایند این طرف و طرفداران تو هم بروند آن طرف تا ببینیم مردم که را میخواهند.
چرا الان این گفته خمینی را یادتان رفته و به زبان کثیفتان نمیاورید؟
ننگ بر شما و مرگ بر حکومت نظامی سپاه.