همسایههای زنی ١٧ساله بهنام بهار، آذر یکسال قبل به اورژانس خبر دادند بهار دچار آسیبدیدگی شده و وضعیت خوبی ندارد. وقتی تکنیسینهای اورژانس به محل رسیدند اعلام کردند این زن جانش را از دست داده است.
شهدای ایران: همسایههای زنی ١٧ساله بهنام بهار، آذر یکسال قبل به اورژانس خبر دادند بهار دچار آسیبدیدگی شده و وضعیت خوبی ندارد. وقتی تکنیسینهای اورژانس به محل رسیدند اعلام کردند این زن جانش را از دست داده است.
به این ترتیب پلیس و بازپرس جنایی در محل حاضر شدند و تحقیقات را آغاز کردند. وضعیت جسمی بهار نشان میداد او مورد ضربوجرح قرار گرفته و حتی سوزانده شده است. از آنجایی که فقط شوهر بهار در خانه حضور داشت و شاهد ماجرا بود، تحقیقات از او آغاز شد.
کاظم به قتل همسرش اعتراف کرد و جزییات را شرح داد. او گفت به دلیل سوختن غذا از دست همسرش عصبانی شده و بعد از اینکه او را کتک زده، او را با سیخ کباب سوزانده و سپس سرش را به دیوار کوبیده است.
کیفرخواست علیه متهم با توجه به این اعترافات، گزارش پزشکیقانونی و سایر مدارک صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه١١٣ دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد. روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع کرد و خواستار مجازات متهم شد، نوبت به اولیایدم بهار رسید و آنها برای دامادشان درخواست قصاص کردند و گفتند هرگز او را نمیبخشند.
سپس کاظم اتهام قتل را رد کرد و گفت فقط همسرش را هل داده. او گفت: «ساعت ١٠ صبح بود، من خوابیده بودم که یکدفعه با بوی غذای سوخته بیدار شدم. متوجه شدم همسرم در حالیکه غذا روی اجاق بود، خوابش برده و غذا سوخته است. خیلی عصبانی شدم، بهار را کتک زدم و قابلمه را هم پرت کردم. چنددقیقه بعد بلند شدم و به سمت آشپزخانه رفتم، داشتم برای خودم بادنجان کباب میکردم که بهار آمد و از من عذرخواهی کرد و گفت اگر خوابم برد، ببخشید، قول میدهم دیگر تکرار نشود.
از من خواست کنار بروم تا او دوباره غذا درست کند، من هم عصبانی شدم و با سیخ داغی که دستم بود دستش را سوزاندم بعد هم با کمربند کتکش زدم و هلش دادم که لیز خورد و به زمین افتاد و سرش به زمین برخورد کرد شاید به همین دلیل بود که جان داد.» در این هنگام قاضی به متهم گفت همسایهها گفتهاند صدای برخورد سر مقتول به دیوار را شنیدهاند ضمن اینکه در اعترافات اولیهات گفتهای سر همسرت را به جایی کوبیدهای حالا چطور این گفتهها را رد میکنی؟ ضمن اینکه پزشکیقانونی نیز جراحات وارده را تایید و اعلام کرده علت مرگ، خونریزی مغزی بر اثر برخورد سر با جسمی سخت است.
متهم گفت: «من و بهار یکسالونیم بود که با هم ازدواج کرده بودیم. بهار حدود ١٥سال داشت که به خانه من آمد. ازدواج ما عاشقانه بود و زنم را دوست داشتم اما بهخاطر اعتیاد عصبی میشدم و نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. آنروز هم بعد از اینکه زنم را کتک زدم و سوزاندم، آرام شدم. او میخواست دوباره با من آشتی کند که هلش دادم من سرش را به زمین نکوبیدم. گفتههای قبلیام را قبول ندارم. همسایهها هم احتمالا صدای برخورد سر همسرم به زمین را شنیدهاند که چنین حرفی زدهاند. من این ادعا را قبول ندارم.»
کاظم در آخرین دفاع گفت: «از کاری که کردهام پشیمان هستم و از اولیایدم درخواست بخشش دارم. واقعا پشیمان هستم و در زندان عذاب میکشم. اگر اعتیاد نداشتم، وضعیت روحیام اینطوری نمیشد. بهار با همه بدرفتاریهای من کنار میآمد. اشتباه کردم، خودم را کنترل نکردم.»
بنا بر این گزارش، هیات قضات شعبه١١٣ وقتی دفاعیات متهم و وکیلمدافع او پایان یافت، برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
*شرق
به این ترتیب پلیس و بازپرس جنایی در محل حاضر شدند و تحقیقات را آغاز کردند. وضعیت جسمی بهار نشان میداد او مورد ضربوجرح قرار گرفته و حتی سوزانده شده است. از آنجایی که فقط شوهر بهار در خانه حضور داشت و شاهد ماجرا بود، تحقیقات از او آغاز شد.
کاظم به قتل همسرش اعتراف کرد و جزییات را شرح داد. او گفت به دلیل سوختن غذا از دست همسرش عصبانی شده و بعد از اینکه او را کتک زده، او را با سیخ کباب سوزانده و سپس سرش را به دیوار کوبیده است.
کیفرخواست علیه متهم با توجه به این اعترافات، گزارش پزشکیقانونی و سایر مدارک صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه١١٣ دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد. روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع کرد و خواستار مجازات متهم شد، نوبت به اولیایدم بهار رسید و آنها برای دامادشان درخواست قصاص کردند و گفتند هرگز او را نمیبخشند.
سپس کاظم اتهام قتل را رد کرد و گفت فقط همسرش را هل داده. او گفت: «ساعت ١٠ صبح بود، من خوابیده بودم که یکدفعه با بوی غذای سوخته بیدار شدم. متوجه شدم همسرم در حالیکه غذا روی اجاق بود، خوابش برده و غذا سوخته است. خیلی عصبانی شدم، بهار را کتک زدم و قابلمه را هم پرت کردم. چنددقیقه بعد بلند شدم و به سمت آشپزخانه رفتم، داشتم برای خودم بادنجان کباب میکردم که بهار آمد و از من عذرخواهی کرد و گفت اگر خوابم برد، ببخشید، قول میدهم دیگر تکرار نشود.
از من خواست کنار بروم تا او دوباره غذا درست کند، من هم عصبانی شدم و با سیخ داغی که دستم بود دستش را سوزاندم بعد هم با کمربند کتکش زدم و هلش دادم که لیز خورد و به زمین افتاد و سرش به زمین برخورد کرد شاید به همین دلیل بود که جان داد.» در این هنگام قاضی به متهم گفت همسایهها گفتهاند صدای برخورد سر مقتول به دیوار را شنیدهاند ضمن اینکه در اعترافات اولیهات گفتهای سر همسرت را به جایی کوبیدهای حالا چطور این گفتهها را رد میکنی؟ ضمن اینکه پزشکیقانونی نیز جراحات وارده را تایید و اعلام کرده علت مرگ، خونریزی مغزی بر اثر برخورد سر با جسمی سخت است.
متهم گفت: «من و بهار یکسالونیم بود که با هم ازدواج کرده بودیم. بهار حدود ١٥سال داشت که به خانه من آمد. ازدواج ما عاشقانه بود و زنم را دوست داشتم اما بهخاطر اعتیاد عصبی میشدم و نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. آنروز هم بعد از اینکه زنم را کتک زدم و سوزاندم، آرام شدم. او میخواست دوباره با من آشتی کند که هلش دادم من سرش را به زمین نکوبیدم. گفتههای قبلیام را قبول ندارم. همسایهها هم احتمالا صدای برخورد سر همسرم به زمین را شنیدهاند که چنین حرفی زدهاند. من این ادعا را قبول ندارم.»
کاظم در آخرین دفاع گفت: «از کاری که کردهام پشیمان هستم و از اولیایدم درخواست بخشش دارم. واقعا پشیمان هستم و در زندان عذاب میکشم. اگر اعتیاد نداشتم، وضعیت روحیام اینطوری نمیشد. بهار با همه بدرفتاریهای من کنار میآمد. اشتباه کردم، خودم را کنترل نکردم.»
بنا بر این گزارش، هیات قضات شعبه١١٣ وقتی دفاعیات متهم و وکیلمدافع او پایان یافت، برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
*شرق
وعصبانیت شاخه ای از جنون است.
آقایان وخانم ها؟؟ بخود آییم و اگر گرفتار هر نوع اشتباه و خطایی هستیم باید رهایش نموده ومسیر عقلانی را در پیش بگیریم..!؟؟
احسان بخشی - هیئت کاراته ایرانشهر - روستای طارق نهبندان - جمعی از دانشجویان طارقی مشهد