به گزارش شهدای ایران؛ بهروز نقدیبیک، خلبان بازنشسته نیروی هوایی از خلبانانی است که در دوران دفاع مقدس در پایگاه سوم شکاری همدان آبدیده شد. بارها به قلب دشمن زد و در عملیاتهای متعددِ درون و برون مرزی از منافع کشور دفاع کرد. بعد از پایان جنگ و با شروع جنگ اول خلیج فارس و پناهنده شدن تعدادی از هواپیماهای عراقی به ایران از جمله تعدادی جنگنده میراژ، بعد از چند ماه تحقیق و کنکاش، بدون هیچگونه آموزش و بدون کمک طرف فرانسوی، موفق به پرواز در آوردن میراژ شد. امری که خوشحالی زایدالوصفی را برای منصور ستاری، فرمانده وقت نیروی هوایی به ارمغان آورد که با چشمانی نگران در کنار باند پایگاه همدان، اولین پرواز میراژ زیر دستان یک خلبان آموزش ندیده ایرانی را دنبال میکرد. نقدیبیک در ادامه، پرواز با میراژ را به دیگر خلبانان آموخت و این جنگنده فرانسوی را به خط فروندهای عملیاتی نیروی هوایی بازگرداند. او اکنون دوران بازنشستگی خود را سپری میکند با این حال خاطرات و دیدگاههای جالبی از شهید ستاری دارد که در ادامه مطلبی گوشه ای از این خاطرات را می خوانید:
ستاری فرمانده مدبّری بود
نقدیبیک با اشاره به ویژگیهای مدیریتی ستاری میگوید: فرمانده مدیر و مدبری بود. طبعا امکانات و شرایط آن زمان نیروی هوایی و روابط و تعاملات مثل الان نبود. یک نمونه از کارهای ایشان را برایتان بگویم شاید جالب باشد. یادم هست در دهه 60 بیمارستان بعثت نیروی هوایی که الان در اتوبان بسیج است، در حال ساخت و تکمیل بود. هنوز تکمیل و تجهیز نشده بود. یکی از نهادها تصمیم گرفته بود آنجا را از نیروی هوایی بگیرد. آن زمان من به دلیل سنگ کلیه در دیگر بیمارستان نیروی هوایی(بیمارستان فجر) بستری بودم. یک باره دستور رسید تمام بیمارهای بستری به بعثت منتقل شوند. اتوبوس آمد و همه را سوار کردند و به بعثت بردند. آنجا هم هنوز تکمیل نشده بود. توی راهروها پر از سیم و نخاله ساختمانی و گچ و سیمان بود. خلاصه با آن شرایط همه بیمارها را در یکی از راهروها مستقر و بستری کردند. بیمارستان تکمیل نشده، پر از بیمارِ بستری شد. شهید ستاری با این حرکت بیمارستان بعثت را حفظ کرد و در نیروی هوایی باقی گذاشت.
شهید ستاری خلبانان عراقی را با خلاقیت خود فریب داد
این خلبان سالهای دفاع مقدس در ادامه افزود: انسان پخته و کاردانی بود. سواد فنی فوقالعاده خوبی هم داشت. او به دلیل خلاقیتهایی که در زمان جنگ داشت، ستاری شد و معروف شد. مثلا ما آن زمان ما این معضل را داشتیم که رادار دستگاه هاگ که پدافند فوقالعاده قوی و دقیقی هست، به محض روشن شدن توسط جنگندههای عراقی شناسایی میشد و آنها هم با موشکهای ARM (Anti Radiation Missile) نقطه پخش امواج رادار را میزدند و آن را منهدم میکردند. با منهدم شدن رادار دستگاه، هم کل این سیستم ارزشمند بیاستفاده میشد و موشکهایش از نظر کارایی دیگر با هویج فرقی نداشتند!
نقدیبیک در ادامه افزود: ایشان آنتن رادار را از کل سیستم جدا کرد و چند کیلومتر دورتر از آن قرار داد. این کار باعث فریب خوردن خلبانان عراقی میشد چرا که امواج رادار از آنتن پخش میشد. جنگندههای عراقی به تصور اینکه سیستم هاگ در نقطه پخش امواج قرار دارد، آن نقطه را هدف قرار میدادند. با این کار صرفا آنتن هدف قرار میگرفت و خود سیستم هاگ و رادارش از آسیبهای احتمالی مصون میماندند. آنتن هم زیاد داشتیم و بعضا حتی میساختیم. به همین خاطر مشکلی نداشت و سریعا جایگزین میشد. با این کار خلبانهای دشمن را فریب داد و سیستمهای ارزشمند هاگ مصون ماندند. ستاری با این کارها معروف و شناخته شد. بعد از شهید فکوری هم به فرماندهی رسید.
بخش جراحی قلب بیمارستان نیروی هوایی با پیگیری شهید ستاری و دستور حضرت آقا راه افتاد
اولین خلبان میراژ در ادامه اظهاراتش به بیان یکی از خاطرات خود از شهید ستاری پرداخت و افزود: خیلی دوستش داشتم. زمانی که من فرمانده گردان تاکتیکی همدان بودم، همراه ایشان و فرمانده پایگاه داشتیم از مسجد بیرون میآمدیم. یکی از افسرها جلو آمد و گفت که دریچه قلب میترال همسرش نیاز به عمل دارد. آن موقع(اوایل دهه هفتاد) 850 هزار تومان هزینه آن عمل بود. حقوق من آن زمان 20 هزار تومان بود. حالا حساب کنید این همافر این 850 هزار تومان را باید از کجا جور میکرد! خدا رحمتش کند! رفت با رهبری صحبت کرد و که بخش جراحی قلب باز را در بیمارستان بعثت راهاندازی کنند. تا پیش از این، دکتر مهمان دعوت میکردند، به بیمارستان میآمد و عمل را انجام میداد و بر میگشت. بعد از این قضیه ایشان این مسائل را سامان دارد. اتاق جراحی و وسایل و ابزارآلات کامل. خلاصه بخش جراحی قلب با پیگیری شهید ستاری و دستور حضرت آقا راه افتاد. چند نفر هم آموزش دیدند و الان هم الحمدالله چند جراح قلب دارد.
ستاری تنها فرمانده غیرخلبان نیروی هوایی بود
نقدیبیک در ادامه با اشاره به اینکه ستاری تنها فرمانده غیرخلبان نیروی هوایی بود، گفت: ایشان تنها فرمانده نیروی هوایی بود که خلبان نبود. این تصور بین بدنه نیرو پیش آمده بود که ستاری چون از بدنه پدافند به فرماندهی نیرو رسیده و یک نیروی پدافندی است، به جنگنده زیاد اهمیت نمیدهد ولی در واقع امر اینگونه نبود. یادم است در یکی از سخنرانیهایش میگفت از زمانی که فیلم عملکرد جنگنده میگ-29 را دیدم تا زمانی که چرخ این جنگنده باند مهرآباد را لمس کرد، دو سال طول کشید. آن مرحوم دو سال دوندگی و پیگیری کرد تا این جنگنده وارد ناوگان نیروی هوایی شود. میگ-29 خرید، سوخو-24 خرید، اف-7 خرید ولی چون ذاتا خلبان نبود این ذهنیت ایجاد شده بود که توجهی به جنگنده ندارد در صورتی که واقعا این طور نبود.
نقدیبیک در پایان سخنان خود با اشاره به وضعیت معیشتی در نیروی هوایی بخصوص قشر بازنشسته و خلبان گفت: بحث معیشتی نیرو با تمام تلاشی که میشود هنوز کار اصولی در این زمینه رخ نداده است. اینکه مثلا حقوقها را افزایش میدهند خیلی خوب و شایسته تقدیر است اما مثلا چرا باید بازنشستهها از این قضیه مستثنی شوند. به هر حال قشر بازنشسته هم هزینههای خاص خود را دارند که بعضا کمتر از یک فرد در حال خدمت نیست.
گفتگو: محمد شلتوکی، محمدصادق علیزاده
ستاری فرمانده مدبّری بود
نقدیبیک با اشاره به ویژگیهای مدیریتی ستاری میگوید: فرمانده مدیر و مدبری بود. طبعا امکانات و شرایط آن زمان نیروی هوایی و روابط و تعاملات مثل الان نبود. یک نمونه از کارهای ایشان را برایتان بگویم شاید جالب باشد. یادم هست در دهه 60 بیمارستان بعثت نیروی هوایی که الان در اتوبان بسیج است، در حال ساخت و تکمیل بود. هنوز تکمیل و تجهیز نشده بود. یکی از نهادها تصمیم گرفته بود آنجا را از نیروی هوایی بگیرد. آن زمان من به دلیل سنگ کلیه در دیگر بیمارستان نیروی هوایی(بیمارستان فجر) بستری بودم. یک باره دستور رسید تمام بیمارهای بستری به بعثت منتقل شوند. اتوبوس آمد و همه را سوار کردند و به بعثت بردند. آنجا هم هنوز تکمیل نشده بود. توی راهروها پر از سیم و نخاله ساختمانی و گچ و سیمان بود. خلاصه با آن شرایط همه بیمارها را در یکی از راهروها مستقر و بستری کردند. بیمارستان تکمیل نشده، پر از بیمارِ بستری شد. شهید ستاری با این حرکت بیمارستان بعثت را حفظ کرد و در نیروی هوایی باقی گذاشت.
شهید ستاری خلبانان عراقی را با خلاقیت خود فریب داد
این خلبان سالهای دفاع مقدس در ادامه افزود: انسان پخته و کاردانی بود. سواد فنی فوقالعاده خوبی هم داشت. او به دلیل خلاقیتهایی که در زمان جنگ داشت، ستاری شد و معروف شد. مثلا ما آن زمان ما این معضل را داشتیم که رادار دستگاه هاگ که پدافند فوقالعاده قوی و دقیقی هست، به محض روشن شدن توسط جنگندههای عراقی شناسایی میشد و آنها هم با موشکهای ARM (Anti Radiation Missile) نقطه پخش امواج رادار را میزدند و آن را منهدم میکردند. با منهدم شدن رادار دستگاه، هم کل این سیستم ارزشمند بیاستفاده میشد و موشکهایش از نظر کارایی دیگر با هویج فرقی نداشتند!
نقدیبیک در ادامه افزود: ایشان آنتن رادار را از کل سیستم جدا کرد و چند کیلومتر دورتر از آن قرار داد. این کار باعث فریب خوردن خلبانان عراقی میشد چرا که امواج رادار از آنتن پخش میشد. جنگندههای عراقی به تصور اینکه سیستم هاگ در نقطه پخش امواج قرار دارد، آن نقطه را هدف قرار میدادند. با این کار صرفا آنتن هدف قرار میگرفت و خود سیستم هاگ و رادارش از آسیبهای احتمالی مصون میماندند. آنتن هم زیاد داشتیم و بعضا حتی میساختیم. به همین خاطر مشکلی نداشت و سریعا جایگزین میشد. با این کار خلبانهای دشمن را فریب داد و سیستمهای ارزشمند هاگ مصون ماندند. ستاری با این کارها معروف و شناخته شد. بعد از شهید فکوری هم به فرماندهی رسید.
بخش جراحی قلب بیمارستان نیروی هوایی با پیگیری شهید ستاری و دستور حضرت آقا راه افتاد
اولین خلبان میراژ در ادامه اظهاراتش به بیان یکی از خاطرات خود از شهید ستاری پرداخت و افزود: خیلی دوستش داشتم. زمانی که من فرمانده گردان تاکتیکی همدان بودم، همراه ایشان و فرمانده پایگاه داشتیم از مسجد بیرون میآمدیم. یکی از افسرها جلو آمد و گفت که دریچه قلب میترال همسرش نیاز به عمل دارد. آن موقع(اوایل دهه هفتاد) 850 هزار تومان هزینه آن عمل بود. حقوق من آن زمان 20 هزار تومان بود. حالا حساب کنید این همافر این 850 هزار تومان را باید از کجا جور میکرد! خدا رحمتش کند! رفت با رهبری صحبت کرد و که بخش جراحی قلب باز را در بیمارستان بعثت راهاندازی کنند. تا پیش از این، دکتر مهمان دعوت میکردند، به بیمارستان میآمد و عمل را انجام میداد و بر میگشت. بعد از این قضیه ایشان این مسائل را سامان دارد. اتاق جراحی و وسایل و ابزارآلات کامل. خلاصه بخش جراحی قلب با پیگیری شهید ستاری و دستور حضرت آقا راه افتاد. چند نفر هم آموزش دیدند و الان هم الحمدالله چند جراح قلب دارد.
ستاری تنها فرمانده غیرخلبان نیروی هوایی بود
نقدیبیک در ادامه با اشاره به اینکه ستاری تنها فرمانده غیرخلبان نیروی هوایی بود، گفت: ایشان تنها فرمانده نیروی هوایی بود که خلبان نبود. این تصور بین بدنه نیرو پیش آمده بود که ستاری چون از بدنه پدافند به فرماندهی نیرو رسیده و یک نیروی پدافندی است، به جنگنده زیاد اهمیت نمیدهد ولی در واقع امر اینگونه نبود. یادم است در یکی از سخنرانیهایش میگفت از زمانی که فیلم عملکرد جنگنده میگ-29 را دیدم تا زمانی که چرخ این جنگنده باند مهرآباد را لمس کرد، دو سال طول کشید. آن مرحوم دو سال دوندگی و پیگیری کرد تا این جنگنده وارد ناوگان نیروی هوایی شود. میگ-29 خرید، سوخو-24 خرید، اف-7 خرید ولی چون ذاتا خلبان نبود این ذهنیت ایجاد شده بود که توجهی به جنگنده ندارد در صورتی که واقعا این طور نبود.
نقدیبیک در پایان سخنان خود با اشاره به وضعیت معیشتی در نیروی هوایی بخصوص قشر بازنشسته و خلبان گفت: بحث معیشتی نیرو با تمام تلاشی که میشود هنوز کار اصولی در این زمینه رخ نداده است. اینکه مثلا حقوقها را افزایش میدهند خیلی خوب و شایسته تقدیر است اما مثلا چرا باید بازنشستهها از این قضیه مستثنی شوند. به هر حال قشر بازنشسته هم هزینههای خاص خود را دارند که بعضا کمتر از یک فرد در حال خدمت نیست.
گفتگو: محمد شلتوکی، محمدصادق علیزاده