نام و یاد آن عالم بزرگوار همواره با تواضع و محبت و اخلاق محوری عجین بود. این همه، در کنار علم و اندیشمندی، از ایشان شخصیتی مبرز در حوزه معارف اسلامی ساخت که به خصوص در وادی اخلاق و در مسیر تربیت و رشد معرفتی طلاب، بسیار ثمربخش و مغتنم بود.
شهدای ایران:خبر رحلت دلگداز آیت ربانی و عارف روحانی، فقیه و فیلسوف برجسته حوزه علمیه حضرت آیت الله انصاری شیرازی موجی از غم و اندوه را در میان طلاب علوم اسلامی و خاصه شاگردان و ملازمان آن عارف واصل پدیدار ساخت. این مرد ربانی که در عرصه عرفان و ساحت معرفت، چون شمعی درخشید و محفل افروز بزم مشتاقان خدا شد، براستی آیتی بود برای نشانه گذاری راه معرفت آموزی به سوی خدا؛ آری؛ او براستی «آیت الله» بود.
نام و یاد آن عالم بزرگوار همواره با تواضع، محبت، پندآموزی و اخلاق محوری عجین بود. این همه، در کنار علم، تفکر و اندیشمندی، از ایشان شخصیتی مبرز در حوزه علوم و معارف اسلامی ساخت که به خصوص در وادی اخلاق و پرتوافکنی در مسیر تربیت و رشد معرفتی طلاب علوم دینی، بسیار ثمربخش و مغتنم بود.
عالمانی که حضورشان نماد حیات طیبه در جامعه است
و براستی که وجود چنین عالمانی، تضمین کننده حیات معنوی جامعه و زمینهای برای جذب برکات معنوی و نزول رحمت الهی است. استاد برجسته آیت الله حسن رمضانی درباره شخصیت بزرگوار آیت الله انصاری شیرازی میگوید: شخصیتهایی مانند آیت الله انصاری شیرازی، صاحبان قلههای علم و معرفت هستند.
در بُعد علوم عرفانی و فلسفی، ایشان آن قدر عظیم است که شخصیتی مثل شهید آیت الله سید مصطفی خمینی از علم و معرفت ایشان بهرهها گرفت. ایشان یک شخصیت کهن و ریشهدار در حوزه علمیه است و تفاوت است بین ایشان با کسی که یک دوره شرح منظومه را خوانده و میخواهد آن را تدریس کند. آیت الله انصاری شیرازی شخصیتی است که یک عمر در راه حکمت و عرفان تلاش کرده و در علوم و معارف استخوان خرد کرده است.
تمام این معارف برای این است که ما برسیم به این معنا که در مقابل خدا هیچیم
تمام این علوم و معارف برای این است که ما برسیم به این معنا که ما در مقابل خدا هیچیم؛ ممکن است من و ما در مقابل هم بروز و ظهوری داشته باشیم. یکی فاصل است، یکی مبارز است و مجاهد و... منکر این معنا نیستیم، منتها وقتی اینها را مقابل حقیقت هستی و صرف الوجود قرار بدهیم؛ همه در مقابل او فانی هستند مثل طلوع خورشید و مخفی شدن نور ستارگان؛ تا خورشید طلوع نکرده، سیارات جلوه دارند اما اگر خورشید طلوع کند نور ستارگان محو میشود.
در برابر حق، همه هیچ هستیم و هر چه هست اوست؛ خدا توفیق فهم این حقایق را به همه بدهد. استاد انصاری شیرازی به این نکته رسیده و آن را لمس کرده است؛ این را ساده نگیرید. این را که آیت الله مکارم شیرازی به دیدن آیت الله انصاری شیرازی میرود و ایشان دست آیت الله مکارم را میبوسد کم نگیرید. شخصیتی که اگر بیشتر از آیت الله مکارم نباشد، از ایشان کمتر نیست؛ خم میشود و دست مرجعیت را میبوسد. شما نمونهای مانند ایشان بیاورد. این حاکی از این است که ایشان انانیت ندارد و همین معامله را با همگان دارد. حالات ایشان همه حاکی از بزرگواری و فانی بودن است. مایه فخر و مباهات ماست که در حوزه این چنین شخصیتهایی تربیت شدهاند.
توفیق انس با شخصیتی همچون علامه طباطبایی
و علامه حسن زاده آملی نیز درباره این شخصیت برجسته حوزه علم شیعی میگوید: «ما چند نفر انگشت شمار بودیم که تمهید القواعد ابن ترکه را در محضر علامه طباطبایی فرا گرفتیم» و به آیت الله انصاری شیرازی هم اشاره میکند که ایشان در آن جلسات انس علامه طباطبایی شرف حضور داشت.
جلساتی هم که با مرحوم علامه طباطبایی برگزار میشده در منزل آیت الله انصاری شیرازی بوده است. اتاق معروف به اتاق علامه، در منزل ایشان است. در ادامه بیان استاد رمضانی آمده است که: ایشان در راستای امتداد شخصیت حضرت امام که در فقه و اصول، فلسفه و عرفان و سیاست و مبارزات علیه رژیم طاغوتی؛ اگر از این آقایانی که مطرح هستند بیشتر نباشند کمتر نیستند و برای دفاع از حقانیت کمتر نیستند و برای دفاع از حقانیت راه امام، بی توقع و بدون برخورداری از کوچکترین امتیازی تلاش کرده و میکنند و مصائب زیادی را در این راه متحمل شدهاند و الان هم پیوند بسیار وثیقی با مقام معظم رهبری و منویات ایشان دارند.
آری؛ شامگاه دیشب آیتالله یحیی انصاری شیرازی استاد برجسته عرفان و فلسفه اسلامی با رحلت خویش داغ فراق را بر دل دوستداران مکتب اهل بیت (ع) و عاشقان علم و معرفت گذاشت. رحلتی که پس از یک دوره طولانی بیماری رخ داد.
مردی بزرگ که مورد عنایت همه برجستگان علم و معرفت بود
آیت الله انصاری شیرازی مورد عنایت ویژه همه بزرگان و برجستگاه علم دین و از ان جمله حضرت امام خمینی (ره) ، مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید و دیگر فضلا و شخصیتهای حوزوی بود. آیت الله انصاری شیرازی از زمره دوازده عالمی بود که پس از رحلت آیتالله العظمی بروجردی، در سال 1342 بر مرجعیت امام خمینی (ره) صحه گذارده و مورد تأیید قرار دادند.
این آیت ربانی و عالم روحانی در سال 1306 هجری شمسی در نودایجان داراب، از توابع شیراز دیده قدم به عرصه گیتی نهاد. پدرش مرحوم شیخ محمد فخر انصاری فرزند شیخ ذکریای نصیر الاسلام انصاری از سران و مبارزان مشروطه بود و خانواده او از علاقمندان به خاندان پاک پیامبر (ص) و از ارادتمندان به ساحت روحانیت شیعه بودند.
نسب ایشان به جابر بن عبدالله انصاری میرسد
آیت الله یحیی انصاری شیرازی با گذراندن دورههای مقدماتی کسب علوم در مکتب خانه و دبستان، تحصیلات علوم دینی را در زادگاهش شروع کرد. مقدمات را نزد آیت الله شیخ عبدالکریم انصاری از شاگردان مرحوم آیت الله حاج میرزا ابراهیم شیرازی گذراند و در سال 1325 برای ادامه تحصیل، راهی شیراز شد.
در حوزه علمیه شیراز مرجع بزرگوار و علام برجسته آن روزگار آیتالله العظمی سید نورالدین شیرازی حضور داشت و فضلای برجستهای نیز در آن به تدریس و تألیف مشغول بودند.
رهسپار قم؛ قدم در راه بی برگشت عشق به علم و معرفت
ایشان در سال 1331 رهسپار قم شد. با تکمیل دروس سطح و نیز حضور در خارج فقه و اصول از محضر اساتید برجسته آن روزگار بهره برد. از جمله در حوزه تحصیل فلسفه و علوم عقلی علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره) را درک نمود. تدریس در کنار تحصیل و نیز حضور در محافل اخلاقی و توجه و همت گماشتن به تهذیب نفس از رئوس برنامههای مستمر این آیت ربانی بود.
ایشان در حوزههای علمیه نودایجان داراب، شیراز و نیز در قم اساتید بزرگواری را درک نمود و توفیق بهره بردن از محضر بزرگان بسیاری را داشت. کتاب تبصره علامه را در محضر حاج شیخ ابوالحسن انصاری شیرازی، کتب جامع المقدمات، سیوطی و حاشیه را در مجلس درس آیهالله حاج شیخ عبدالکریم انصاری و نیز توفیق درک محافل علمی آیت الله العظمی سید نور الدین شیرازی و آیت الله سید عبدالعلی آیت اللهی را نصیب یافت. مطول و مغنی را پیش حاج عالم و مرحوم حاج حکیم و شرح لمعه را هم در محضر حاج آقای اردکانی آموخت.
حضور در محضر عالمان ربانی و وارثان حکمت الهی
کفایه و مکاسب را آیت الله آقای حاج سید محمدباقر سلطانی و رسائل را آیت الله مجاهدی تبریزی به ایشان آموخت. شرح منظومه را در درس آیت الله منتظری و شرح تجرید را در محضر آیهالله حاج شیخ فکور یزدی فراگرفت. ایشان آنگاه در درس خارج حضرت امام خمینی (ره) حضور یافت و نیز در محفل علمی آیت الله العظمی بروجردی (ره) ، آیت الله شیخ مرتضی حائری(ره) و آیت الله اراکی(ره) حاضر شد.
همانطور که فتیم در حوزه علوم عقلی؛ اسفار اربعه، شفا، تمهید القوائد را هم به مدد علامه سید محمد حسین طباطبایی (ره) فراگرفت. سی سال حضور در محفل علمی علامه طباطبایی و از زمره شاگردان خصوصی ایشان شدن، توفیقی بود که نصیب ین عالم ربانی شد.
همراهی و همنفسی با بزرگان دوران و یاران همدل و همزبان
آیت الله انصاری شیرازی با جمع کثیری از فضلا برجسته همراه بود و همنفسی داشت که از آن جمله میتوان به بزرگانی چون حضرات آیات حسن زاده آملی، جوادی آملی، امینی و نیز حجج اسلام احمدی، سید حسن لنگرودی، صائمی زنجانی و سید عباس ابوترابی اشاره نمود.
تلاشهای مجاهدت آمیز در حوزه علم و فرهنگ
این عالم ربانی تلاش و همت بسیاری در حوزه تربیت فضلای حوزوی و ارتقای دانش و معرفت اندوزی طلاب علوم دینی به کار بست. در خصوص تدریس علوم دینی نیز از اولین سالهای طلبگی همت گماشت و تدریس دروس مختلفی همچون لمعه، رسائل، مکاسب، کشف المراد، شرح تجرید، شرح منظومه سبزواری، شرح اشارات، اسفار، شرح فصوص قیصری، تمهید القواعد و مصباح الانس را دنبال نمود.
تدریس شرح منازلالسائرین به همراه مجلداتی از بحار الانوار از زمره دیگر فعالیتهای علمی ایشان به شمار میرفت. در حوزه تألی نیز از آیت الله انصاری شیرازی یادگارهای ارزشمندی برجای مانده است. از آن میان میتوان به «شرح شرح منظومه» در چهار جلد و نیز «مجموعه اشعار و قصائد و غزلیات» یادآوری و توجه نمود.
حضور در خط مقدم فعالیتهای سیاسی و رشادتهایی بینظیر در نهضت انقلابی
از زمره روحانوینی که در سالهای نهضت انقلابی امام (ره) و ملت مسلمان ایران حضوری جدی مستمر و مستحکم داشت آیت الله انصاری شیرازی بود. عشق و علاقه وافر به امام خمینی (ره) که در بیان ایشان «به عنوان کسی که بر شیعه و اسلام عزت داده و آن را زنده کرد» ، باعث شد تا آیت الله انصاری شیرازی از حضرت امام(ره) همیشه به بزرگی یا کند و از مبلغان مرجعیت ایشان باشد.
ایشان پس از حادثه مدرسه فیضیه، طی سخنرانیهایی به دفاع از نهضت و نیز نقاب افکنی از چهره تاریک و پلید حکومت دیکتاتوری پهلوی پرداخت و «بر عزم امام (ره) و ملت برای مبارزه تا پیروزی نهایی تأکید کرد و به دشمنان مردم هشدار داد که دست از اعمال خود بردارند و به محاصره و زندان امام (ره) ادامه ندهند وگرنه خشم ملت را نمیتوانند خاموش سازند.»
از تعقیب تا تهدید و از تبعید تا حضور دوباره در عرصه
همین سخنرانیها موجب تعقیب و تهدید و تبعید ایشان از سوی رژیم نائین و کوهدشت شد. منابع تاریخی گوهی میدهند که «صراحت و راستگویی ایشان حتی در بازجوییها نیز به چشم میخورد، به گونهای که در پاسخ به پرسشهای ساواک با صراحت اعلام میکرد که بر ضد رژیم سخن گفته و مردم را شورانده است. این مسأله بازجویان را به اعجاب و شگفتی واداشته بود.»
آیت الله انصاری شیرازی در همکاری با جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز سابقهای طولانی و کارنامهای پرافتخار دارد و امضایش در بسیاری از اعلامیهها، از جمله نامه اعلام مرجعیت امام خمینی (ره) به نشانه همراهی و حضوری جدی و در خط مقدم مبارزه با رژیم سفاک پهلوی نمایان و ماندگار است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آیت الله انصاری شیرازی همیشه در خط دفاع از انقلاب و امام و رهبری و مدافع آرمانهای اصیل نهضت اسلامی بود. ایشان همیشه «جوانان را به حراست از راه انقلاب و مبارزه با التقاط و انحراف دعوت کرد.» آیت الله انصاری شیرازی زندگی ساده و روحیه اخلاقی و تواضع دلنشین و رفتار درس آموزی داشت. آنچنان که دوستان و ملازمان و شاگردانش بر این نکته صحه میگزارند که «طلبگی وی زبانزد خاص و عام بوده و سطح زندگی او گاه از سطح زندگی عموم مردم نیز پایینتر بود، ایشان از هر گونه شهرتطلبی و مشهور بودن پرهیز داشت و حتی از مصاحبه درباره علامه طباطبایی (ره) که خود شاگرد مشهور او بود سرباز زده تا مبادا دچار هوای نفس و شهرت خواهی شود.»
درسی ماندگار و تذکاری آشکار از آیت الله انصاری شیرازی
قال الله تبارک و تعالی: «فاذا عزمت فتوکَل علی الله انّ الله یحبُ المتوکلّین، (آل عمران-159) .» یکی از مقامات الهی مقام توکل است؛ یعنی انسان خداوند را وکیل خودش قرار دهد و برالطاف او تکیه نماید. حضرت امام صادق (ع) به معاویه بن وهب فرمودند: «من اُعطی الدعاء اعطی الاجابة» اگر کسی با دعا به درگاه حق متعال وارد شود، دعایش مستجاب و با دست پر بر میگردد، چون که: «زیر هر یا رب تو لبیک ماست» «ادعونی استجب لکم» (غافر- 60)
هر دعایی بدون استثنا مستجاب میشود و روایت میشود و روایت دارد که اگر دعایی در دنیا مستجاب نشد خداوند متعال در آخرت آن را مستجاب میگرداند و آن وقت انسان تأسف میخورد کهای کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نمیشد. پس هر دعایی با اجابت همراه است یا در دنیا و یا در آخرت؛ امام (ع) در ادامه میفرمایند «ومن اعطی الشکر اعطی الزیادة» هر کس به توفیق شکر گزاری نعمتهای الهی نایل گردید، خداوند نعمت او را افزایش میدهد «لئن شکرتم لأ زیدنَکم» (ابراهیم- 7)
معنای شکر این است که تمام نعمتهای الهی در محل خودش صرف گردد. بخش دیگر روایت آن است که «ومن اُعطی التوکبل اعطی الکفایة» (کافی -2/65) هر کس صاحب مقام توکل باشد خداوند امورش را کفایت میکند. «ألیس الله بکاف عبده، (زمر-36)» . آیا خداوند برای اداره امور بندهاش کافی نیست؟! در حالی که او به تمام امور و نیازمندیهای موجودات نظام هستی خبیر است.
توکل این است که انسان امورش را به حق تعالی واگذار کند در عین آن که کارش را با جدیت و کوشش انجام میدهد، لذا این طور نیست که از عمل کفّ نفس کند و بگوید کارم را به خدا واگذار کردم. خداوند متعال خلقت هستی را به نظام علّی و معلولی استوار کرده است؛ لذا اگر امور بر مبنای علت و معلول نباشد، برخلاف مشیّت حق تعالی است. «ابی الله ان یجری الاشیاء الّا به اسباب، (کافی-1/183)». ما طلبهها باید با توکل به حق متعال درس بخوانیم وبا جدیت مباحثه کنیم و سر وقت درس استاد حاضر شویم و...
اگر انسانی دارای کمالات و فضایل اخلاقی، علمی و... است نباید در پیشگاه جبروت نظام هستی مباهات کند و خدای ناخواسته مغرور شود و این تلاش و موفقیت را از خودش بداند و بگوید: من درس خواندم، مجتهد شدم، رساله نوشتم و ... این با روح «به حول الله و قوته اقوم و اقعد» منافات دارد و رایحه شرک از آن به مشام میرسد. بلکه باید خداوند متعال را طرف اتّکای خود بداند تا صاحب توحید افعالی شود.
به قول آقا شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (ره): بر دوست تکیه باید، بر خویشتن نشاید موسی صفت بیفکن از دست خود عصا را وقتی آدم به دست میگیرد، نباید به عصا متکی باشد، زیرا شرک خفی است. پس باید با اعتقاد به حول و قوه الهی از عصای فکر و اندیشه خویش بهره برد و در جهت شکوفایی و بالندگی معنوی حرکت کرد.
عارفی در خطبه کتابش میگوید: «اللهم احمد نفسک عمّن امرتَهه ان یتّخذک وکیلاً» (خداوندا خودت، خودت را حمد و ستایش فرما از طرف کسی که امر فرمودهای خودت را وکیلش قرار دهد البته وکیل و موکّل واقعی در کار نیست؛ زیرا «لله ما فی السموات و الارض») لقمان-26، «له ملک السموات واالارض» (بقره-107) همه چیز از اوست و اگر چیزی به بندهاش عنایت فرموده از خزینهاش کم نشده است و در واقع معطا و معطی و معطی الیه اوست.
ممکن الوجود بدون واجب الوجود هیچ استقلالی در ذات، صفات و افعال ندارد، بلکه فقر محض است «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید، (فاطر-15)» امام راحل میفرمود: ممکن الوجود همین «انتم» محضه است. اگر انسان به این معرفت عرفانی برسد، فارغ از ادّعاهای فرعونی میشود و جرعه نوش چشمه سار علوم و معارف حق متعال میگردد «عینایشرب بها عبادالله» (الانسان-6)
گفت پیغمبر به آواز بلند با توکل زانوی اشتر ببند... زانوی شتر نفس سرکش را باید با توکل الی الله بست تا به دامن حرص و طمع و... نیفتد.
×پینوشت:
در نگارش این متن از منابعی همچون پایگاه اینترنتی آیت الله رمضانی، دانشنامه جهان اسلام و دارالارشاد استاد سید حسن عاملی بهره گیری شده است.
سجاد حسنی