کتاب «کردار اهل صومعه» با نگاهی متفاوت به حضور و مشارکت هموطنان ارمنی در دفاع مقدس منتشر شد.
به گزارش شهدای ایران، تازهترین کتاب نشر «پلاک هشت» بی ارتباط با روزهای اول سال میلادی نیست. کتابی که به خاطرات پشتیبانی و حضور هموطنان ارمنی در دفاع مقدس میپردازد.
«اعظم حمزهای خسرقی» در کتاب «کردار اهل صومعه» به هموطنان ارمنی پرداخته و در کتابی با عناوین «پیش درآمد»، «با یاری مسیح»، «تشت وضو»، «جوانتر از تصور من»، «روشنترین روزهای عمر»، «پیرمردی با همان شور و حال جوانی»، «روزی که کمی دیر رسیدم»، «جنگ شوخی نبود؛ خیلی سخت بود» و «حرف از پول بزنی، قهر میکنم و دیگر نمیآیم» جلوه دیگری از هشت سال دفاع مقدس را نمایان کرده است.
نویسنده در کتاب «کردار اهل صومعه» با ارمنیهایی گفتوگو کرده که از سوی اتحادیه باطریسازی و مکانیک در جنگ تحمیلی حضور داشتند که از جمله آنها میتوان به «موشق زرگریان»، «داوید گالستیان»، «نیکاقوس باغومیان»، «آلبرت باغومیان»، «آرام آوانسیان» و «سنبات آبکاریان»، اشاره کرد.
در بخشی از کتاب «کردار اهل صومعه»، میخوانیم: اطلاعاتی که از سوی ما درباره اعزام گروههای ارمنی به جبههها که به همت شورای خلیفهگری ارامنه تهران و با سازماندهی ستاد کمکرسانی این شورا انجام گرفته و درباره اهداف و چگونگی سازماندهی و شرایط فعالیت و ارزیابیها و قدردانیهای مربوط به آنها به ثبت رسیده، بسیار کمتر و پراکندهتر از ان چیزی است که صورت گرفته.
* تشریح نحوه اقامتگاه و قرارگاههای محل کار ارامنه در جنگ تحمیلی
گروههای استادکار و صنعتگر ارمنی که به قرارگاههای پشت جبهه یا مناطق جنگی اعزام میشدند، با کمال انضباط و وظیفهشناسی و خالصانه فعالیت نمونهای را به نمایش گذاشتند. در همه حال، حتی اغلب در دشوارترین شرایط جوی، در آنان روح همکاری حکمفرما بود. از این رو حاصل کارشان نیز همگی از سوی مقامات مورد ستایش و تقدیر قرار میگرفت.
به لطف برخورد دلسوزانه مسئولان قرارگاههای عملیاتی و همچنین فرماندهان واحدهای نیروهای مسلح نسبت به گروههای تعمیرکار و صنعتگر، شرایط مناسبی برای آنان فراهم میگشت. برای مثال، اقامتگاه ارامنه با در نظر داشتن عادات شرعی روزانه و شیوه زندگی آنان و عبادات و غیره، مجزا بود.
گروههای ارمنی هر صبح پیش از آغاز کار، مطابق مقررات و قانون عمومی پادگان، کار روزانه خود را با دعای ای پدر ما که در آسمانی که از سوی کلیسای رسولی ارمنستان برقرار گشته است، آغاز میکردند.
قرارگاههای محل کار ارامنه در مناطق جنگی، مانند همه اردوگاههای دیگر، با پرچم جمهوری اسلامی ایران آراسته شده بود و با نصب تابلوی گروه صنعتگران ارمنی خلیفهگری ارامنه بر سر در آنجا و تصویر جداگانه امام خمینی و تصویر دیگری از اسقف اعظم آرداک مانوکیان و امام خمینی که در کنار یکدیگر نشسته بودند، همچنین تصویری از رئیس جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خامنه ای، از دیگر مکانها متمایز میشد.
* حضور دوستان ارامنه در مراسمهای صبحگاهی رزمندگان مسلمان در جنگ تحمیلی
ابزارهای کار و دیگر وسایل مورد نیاز هم در اختیار کارگاهشان قرار داده شده بود. سفارش کارها از فرماندهی قرارگاه دریافت میشد و برادران ارمنی، بیدرنگ به انجام مأموریتهای محوله میپرداختند. پس از پایان یافتن عملیات آنها، فهرستی از جزییات کار به فرماندهی سپرده شده و بر پایه آن نیز ارزش مادی و معنوی آن تعیین و قدردانی میگردیدند.
استادکاران سختکوش ارمنی، به هیچ وجه خود را در چارچوب زمانبندیها قرار نمیدادند و اغلب تا دیر وقت روی خودروها و یا دستگاههای تأسیساتی کار میکردند. همه قرارگاهها دارای آشپزخانههای عمومی، وسایل آشپزی و کادر بودند. گروههای ارمنی نیز به همین صورت غذای خود را از آشپزخانه عمومی دریافت میکردند و در محل جداگانهای که برای صرف غذای ایشان اختصاص یافته بود، مطابق آداب و غذاخوری ارامنه، وعده خود را صرف میکردند.
باید گفت که بسیاری از گروههای ارمنی، در مراحلی از کار خود توی قرارگاههای پشت جبهه لشکری که در اطراف شهرهای اهواز جای داشت و از نظر داشتن واحدهای بسیجی نسبتاً پرشمار بودند، فعالیت و خدمت میکردند. در اینجا نیز شرایط کار و وسایل تخصیص یافته و همچنین مراقبت و دلسوزی ویژهای که از پیش از آن نشان داده بودند، همانند دیگر نقاط بود.
گروههایی که به ترتیب به جبههها اعزام میشدند، از نظر بازدهی کار و حتی مرتببودن محل کار و اقامتگاه خود و از نظر سختکوشی و کار روزانه، در میان بیش از پانصد عضو بسیجی، با آنان تفاوت آشکاری وجود داشت؛ اما این را نیز باید گفت که گروهها و دستههایی که به مناطق و مذاهب گوناگون تعلق داشتند، در چنین مراکزی عمومی، طبیعتاً بر پایه سنتها و اصول دینی خود رفتار میکردند.
کار روزانه با دعای صبحگاهی آغاز میشد و با آن که شرکت غیر مسلمانها در مراسم مخصوص دین اسلام و تلاوت قرآن کریم و اقامه نماز اجباری نبود، با این حال گروه ارامنه به پاس احترام به جمع، در این مراسمها شرکت میکردند، برادران مسلمان رزمنده نیز آنان را در صف نخست جای میدادند.
هر روز پس از انجام مراسم، به استادکاران حاضر در قرارگاه فرصت سخنرانی داده میشد که بنده بارها به عنوان نماینده شورای خلیفهگری و مسئول ستاد کمکرسانی این شورا به جبههها، از آن جمله بودم.
توی قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) چهار گروه صنعتگر ارمنی، به ترتیب به مأموریت رفته و کار کرده بودند. گروههای صنعتگر ارمنی دیگری هم از سوی شورای خلیفهگری اصفهان و جنوب ایران به آن قرارگاه اعزام شده بودند. از این رو، آن قرارگاه اصلیترین محل حضور و کارگاه ارامنه رزمنده فنی شده بود.
* وسواس توی کار، هیچگاه از فکر و دست و بال دوستان ارمنی ما کنار گذاشته نمیشد
وسواس توی کار، هیچگاه از فکر و دست و بال دوستان ارمنی ما کنار گذاشته نمیشد. این یک ویژگی خاص بود که بارها از سوی دیگر تعمیرکاران مسلمان و حتی نیروهای بسیجی فنی، مورد اشاره و تحسین قرار میگرفت.
همچنین صنعتگران و کارخانهداران و پیمانکاران از ارامنه بودن که به طور فردی و با همت شخصی خود، در قرارگاههای پشت جبهه حضور مییافتند؛ حتی برخی از صاحبان کامیونها، بولدوزرها و ماشینآلات راهسازی با تجهیزات خود به جبهه میرفتند و در حمل اجناس و دیگر امور اجرایی و راهسازی پشت جبهه شرکت میکردند. تنی چند از رانندگان ارمنی در راه انجام وظیفه مجروح شده و حتی شهدایی نیز در راه تقدیم شد؛ مانند امیل آرتسرونی آرزویان که راننده یک کامیون بود. وی روز شانزدهم فوریه سال 1983 میلادی، سیزدهم اسفند ماه سال 1360 خورشیدی به شهادت رسید.
یا همانند آلبرت محمودیان که با وظیفه دفاع از پشت جبهه و در حین کار در نزدیکی شهر کردنشین دیواندره، روز بیست و یکم ژانویه 1986 میلادی، دی ماه سال 1366 خورشیدی، آسیب دید. استخوانهای دست و پای راست آلبرت در این حادثه شکست. او به عنوان تعمیرکار خودروهای سنگین ساختمانی، بیشتر در اوضاع جنگی خطرناکی قرار داشت.
یکی دیگر از جان بر کفان ارمنی، بابگن شاهوریان است: او یک نیروی جوان و متخصص فنی بود که برای شرکت ماشینسازی هاماراگ_ کوماتسو تهران کار میکرد. او در جزیره مجنون و قرارگاههای اهواز به سر میبرد و خدمت میکرد و بارها برای تعمیر دستگاهها و تجهیزات فنی در مرکز فعالیتهای پشت جبهه حضور یافت. پیش از آن نیز در پادگان جلدیان پیرانشهر خدمت سربازی خود را گذرانده بود که در آنجا نیز مجروح شد.
شرکت حمل و نقل بینالمللی ساتی، با مدیریت لئون آهارونیان، چهل و پنج سال سابقه فعالیت در ایران را دارد که پس از پیروزی انقلاب، نه تنها کشور را ترک نکرد، بلکه بارها با به کارگیری همه امکانات خود، خدمات ارزندهای در عرصه حمل و نقل تجهیزات جنگی، از جمله هاورکرافت، ارائه داد.
تخصص این شرکت در حمل و نقل مطمئن و امن تجهیزات صنعتی و فنی از سراسر نقاط جهان به مقاصد مورد نظر است. تانکها، ترانسفورماتورهای جنگی، ژنراتورهای غولپیکر برق، هلیکوپتر و ادوات سنگین بسیاری توسط رانندگان و خودروهای یدککش کمرشکن این شرکت، در طول خط جنگ و عمق خاک ایران، جابهجا گردید.
البته همه این خدمات، به صورت رایگان و بدون دریافت دستمزد صورت میگرفت. تنی چند از رانندگان این شرکت، در مناطق خطرناک و آلوده به مواد شیمیایی، با آن حوصله شگفتی که داشتند، حضور یافته و تن به جراحتهای شیمیایی نیز دادند تا بلکه وظیفه خودشان را به نحو احسن انجام دهند.
در یکی از این مأموریتها، روز دوم بهمن ماه سال 1362 دو فروند هاورکرافت که هر یک هشتاد تن وزن دارد، در جبهه جنوب جابهجا شده بود. در هر مأموریت، شرکت ساتی یک ماه حقوق به کارکنان خود که داوطلبانه به جبهه میرفتند، اهدا میکرد.
وارتان هواگیمیان، مکانیک و استاد کار فنی شرکت هامارگ (کوماتسو) ماهها در منطقه جنگی جبهه حضور داشت. او حتی بارها خود را مجبور ساخت تا برای انجام وظیفه، به خطوط مقدم جنگ نیز سرکشی کرده و کار تعمیر خودروها را در آنجا به انجام برساند.
در یکی از مأموریتها با شرکت در کارهای تدارکاتی منطقه فاو عراقی، توانست با نمونهسازی ماهرانه خود، دستگاههای بولدوزر و بیل مکانیکی را ضدآب سازد!
در میان گروهی که هواگیمیان سرپرست آن بود، چند عضو ارمنی نیز حضور داشتند؛ مانند سروژ هوسپیان (یوسفزاده)، آلبرت محمودیان که تا آن زمان توی عملیاتهای گوناگونی شرکت کرده و در یکی از آنها به سختی دچار جراحت شده بود، والود هاروتونیان و ماسیس آراکلیان.
بر اساس این گزارش، انتشارات «پلاک هشت» کتاب «کردار اهل صومعه» را در 200 صفحه و با قیمت 9000 تومان منتشر کرده است که علاقهمندان برای تهیه آن میتوانند با شماره همراه 09125543504 تماس حاصل کنند.
«اعظم حمزهای خسرقی» در کتاب «کردار اهل صومعه» به هموطنان ارمنی پرداخته و در کتابی با عناوین «پیش درآمد»، «با یاری مسیح»، «تشت وضو»، «جوانتر از تصور من»، «روشنترین روزهای عمر»، «پیرمردی با همان شور و حال جوانی»، «روزی که کمی دیر رسیدم»، «جنگ شوخی نبود؛ خیلی سخت بود» و «حرف از پول بزنی، قهر میکنم و دیگر نمیآیم» جلوه دیگری از هشت سال دفاع مقدس را نمایان کرده است.
در بخشی از کتاب «کردار اهل صومعه»، میخوانیم: اطلاعاتی که از سوی ما درباره اعزام گروههای ارمنی به جبههها که به همت شورای خلیفهگری ارامنه تهران و با سازماندهی ستاد کمکرسانی این شورا انجام گرفته و درباره اهداف و چگونگی سازماندهی و شرایط فعالیت و ارزیابیها و قدردانیهای مربوط به آنها به ثبت رسیده، بسیار کمتر و پراکندهتر از ان چیزی است که صورت گرفته.
* تشریح نحوه اقامتگاه و قرارگاههای محل کار ارامنه در جنگ تحمیلی
گروههای استادکار و صنعتگر ارمنی که به قرارگاههای پشت جبهه یا مناطق جنگی اعزام میشدند، با کمال انضباط و وظیفهشناسی و خالصانه فعالیت نمونهای را به نمایش گذاشتند. در همه حال، حتی اغلب در دشوارترین شرایط جوی، در آنان روح همکاری حکمفرما بود. از این رو حاصل کارشان نیز همگی از سوی مقامات مورد ستایش و تقدیر قرار میگرفت.
گروههای ارمنی هر صبح پیش از آغاز کار، مطابق مقررات و قانون عمومی پادگان، کار روزانه خود را با دعای ای پدر ما که در آسمانی که از سوی کلیسای رسولی ارمنستان برقرار گشته است، آغاز میکردند.
قرارگاههای محل کار ارامنه در مناطق جنگی، مانند همه اردوگاههای دیگر، با پرچم جمهوری اسلامی ایران آراسته شده بود و با نصب تابلوی گروه صنعتگران ارمنی خلیفهگری ارامنه بر سر در آنجا و تصویر جداگانه امام خمینی و تصویر دیگری از اسقف اعظم آرداک مانوکیان و امام خمینی که در کنار یکدیگر نشسته بودند، همچنین تصویری از رئیس جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خامنه ای، از دیگر مکانها متمایز میشد.
* حضور دوستان ارامنه در مراسمهای صبحگاهی رزمندگان مسلمان در جنگ تحمیلی
ابزارهای کار و دیگر وسایل مورد نیاز هم در اختیار کارگاهشان قرار داده شده بود. سفارش کارها از فرماندهی قرارگاه دریافت میشد و برادران ارمنی، بیدرنگ به انجام مأموریتهای محوله میپرداختند. پس از پایان یافتن عملیات آنها، فهرستی از جزییات کار به فرماندهی سپرده شده و بر پایه آن نیز ارزش مادی و معنوی آن تعیین و قدردانی میگردیدند.
استادکاران سختکوش ارمنی، به هیچ وجه خود را در چارچوب زمانبندیها قرار نمیدادند و اغلب تا دیر وقت روی خودروها و یا دستگاههای تأسیساتی کار میکردند. همه قرارگاهها دارای آشپزخانههای عمومی، وسایل آشپزی و کادر بودند. گروههای ارمنی نیز به همین صورت غذای خود را از آشپزخانه عمومی دریافت میکردند و در محل جداگانهای که برای صرف غذای ایشان اختصاص یافته بود، مطابق آداب و غذاخوری ارامنه، وعده خود را صرف میکردند.
باید گفت که بسیاری از گروههای ارمنی، در مراحلی از کار خود توی قرارگاههای پشت جبهه لشکری که در اطراف شهرهای اهواز جای داشت و از نظر داشتن واحدهای بسیجی نسبتاً پرشمار بودند، فعالیت و خدمت میکردند. در اینجا نیز شرایط کار و وسایل تخصیص یافته و همچنین مراقبت و دلسوزی ویژهای که از پیش از آن نشان داده بودند، همانند دیگر نقاط بود.
گروههایی که به ترتیب به جبههها اعزام میشدند، از نظر بازدهی کار و حتی مرتببودن محل کار و اقامتگاه خود و از نظر سختکوشی و کار روزانه، در میان بیش از پانصد عضو بسیجی، با آنان تفاوت آشکاری وجود داشت؛ اما این را نیز باید گفت که گروهها و دستههایی که به مناطق و مذاهب گوناگون تعلق داشتند، در چنین مراکزی عمومی، طبیعتاً بر پایه سنتها و اصول دینی خود رفتار میکردند.
کار روزانه با دعای صبحگاهی آغاز میشد و با آن که شرکت غیر مسلمانها در مراسم مخصوص دین اسلام و تلاوت قرآن کریم و اقامه نماز اجباری نبود، با این حال گروه ارامنه به پاس احترام به جمع، در این مراسمها شرکت میکردند، برادران مسلمان رزمنده نیز آنان را در صف نخست جای میدادند.
هر روز پس از انجام مراسم، به استادکاران حاضر در قرارگاه فرصت سخنرانی داده میشد که بنده بارها به عنوان نماینده شورای خلیفهگری و مسئول ستاد کمکرسانی این شورا به جبههها، از آن جمله بودم.
توی قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) چهار گروه صنعتگر ارمنی، به ترتیب به مأموریت رفته و کار کرده بودند. گروههای صنعتگر ارمنی دیگری هم از سوی شورای خلیفهگری اصفهان و جنوب ایران به آن قرارگاه اعزام شده بودند. از این رو، آن قرارگاه اصلیترین محل حضور و کارگاه ارامنه رزمنده فنی شده بود.
* وسواس توی کار، هیچگاه از فکر و دست و بال دوستان ارمنی ما کنار گذاشته نمیشد
وسواس توی کار، هیچگاه از فکر و دست و بال دوستان ارمنی ما کنار گذاشته نمیشد. این یک ویژگی خاص بود که بارها از سوی دیگر تعمیرکاران مسلمان و حتی نیروهای بسیجی فنی، مورد اشاره و تحسین قرار میگرفت.
همچنین صنعتگران و کارخانهداران و پیمانکاران از ارامنه بودن که به طور فردی و با همت شخصی خود، در قرارگاههای پشت جبهه حضور مییافتند؛ حتی برخی از صاحبان کامیونها، بولدوزرها و ماشینآلات راهسازی با تجهیزات خود به جبهه میرفتند و در حمل اجناس و دیگر امور اجرایی و راهسازی پشت جبهه شرکت میکردند. تنی چند از رانندگان ارمنی در راه انجام وظیفه مجروح شده و حتی شهدایی نیز در راه تقدیم شد؛ مانند امیل آرتسرونی آرزویان که راننده یک کامیون بود. وی روز شانزدهم فوریه سال 1983 میلادی، سیزدهم اسفند ماه سال 1360 خورشیدی به شهادت رسید.
یا همانند آلبرت محمودیان که با وظیفه دفاع از پشت جبهه و در حین کار در نزدیکی شهر کردنشین دیواندره، روز بیست و یکم ژانویه 1986 میلادی، دی ماه سال 1366 خورشیدی، آسیب دید. استخوانهای دست و پای راست آلبرت در این حادثه شکست. او به عنوان تعمیرکار خودروهای سنگین ساختمانی، بیشتر در اوضاع جنگی خطرناکی قرار داشت.
یکی دیگر از جان بر کفان ارمنی، بابگن شاهوریان است: او یک نیروی جوان و متخصص فنی بود که برای شرکت ماشینسازی هاماراگ_ کوماتسو تهران کار میکرد. او در جزیره مجنون و قرارگاههای اهواز به سر میبرد و خدمت میکرد و بارها برای تعمیر دستگاهها و تجهیزات فنی در مرکز فعالیتهای پشت جبهه حضور یافت. پیش از آن نیز در پادگان جلدیان پیرانشهر خدمت سربازی خود را گذرانده بود که در آنجا نیز مجروح شد.
شرکت حمل و نقل بینالمللی ساتی، با مدیریت لئون آهارونیان، چهل و پنج سال سابقه فعالیت در ایران را دارد که پس از پیروزی انقلاب، نه تنها کشور را ترک نکرد، بلکه بارها با به کارگیری همه امکانات خود، خدمات ارزندهای در عرصه حمل و نقل تجهیزات جنگی، از جمله هاورکرافت، ارائه داد.
تخصص این شرکت در حمل و نقل مطمئن و امن تجهیزات صنعتی و فنی از سراسر نقاط جهان به مقاصد مورد نظر است. تانکها، ترانسفورماتورهای جنگی، ژنراتورهای غولپیکر برق، هلیکوپتر و ادوات سنگین بسیاری توسط رانندگان و خودروهای یدککش کمرشکن این شرکت، در طول خط جنگ و عمق خاک ایران، جابهجا گردید.
البته همه این خدمات، به صورت رایگان و بدون دریافت دستمزد صورت میگرفت. تنی چند از رانندگان این شرکت، در مناطق خطرناک و آلوده به مواد شیمیایی، با آن حوصله شگفتی که داشتند، حضور یافته و تن به جراحتهای شیمیایی نیز دادند تا بلکه وظیفه خودشان را به نحو احسن انجام دهند.
در یکی از این مأموریتها، روز دوم بهمن ماه سال 1362 دو فروند هاورکرافت که هر یک هشتاد تن وزن دارد، در جبهه جنوب جابهجا شده بود. در هر مأموریت، شرکت ساتی یک ماه حقوق به کارکنان خود که داوطلبانه به جبهه میرفتند، اهدا میکرد.
وارتان هواگیمیان، مکانیک و استاد کار فنی شرکت هامارگ (کوماتسو) ماهها در منطقه جنگی جبهه حضور داشت. او حتی بارها خود را مجبور ساخت تا برای انجام وظیفه، به خطوط مقدم جنگ نیز سرکشی کرده و کار تعمیر خودروها را در آنجا به انجام برساند.
در یکی از مأموریتها با شرکت در کارهای تدارکاتی منطقه فاو عراقی، توانست با نمونهسازی ماهرانه خود، دستگاههای بولدوزر و بیل مکانیکی را ضدآب سازد!
در میان گروهی که هواگیمیان سرپرست آن بود، چند عضو ارمنی نیز حضور داشتند؛ مانند سروژ هوسپیان (یوسفزاده)، آلبرت محمودیان که تا آن زمان توی عملیاتهای گوناگونی شرکت کرده و در یکی از آنها به سختی دچار جراحت شده بود، والود هاروتونیان و ماسیس آراکلیان.
بر اساس این گزارش، انتشارات «پلاک هشت» کتاب «کردار اهل صومعه» را در 200 صفحه و با قیمت 9000 تومان منتشر کرده است که علاقهمندان برای تهیه آن میتوانند با شماره همراه 09125543504 تماس حاصل کنند.