فریادو صدایی را که هم اکنون می شنوید و می خوانیدعلامت وضعیت قرمز یا خطرناک است! ومعنی و مفهوم آن این است که اگررعایت نکنید پوکی استخوان به شما حمله ور خواهد شد!!!
شهدای ایران - جانباز عسگری: فریادو صدایی را که هم اکنون می شنوید و می خوانیدعلامت وضعیت قرمز یا خطرناک است! ومعنی و مفهوم آن این است که اگررعایت نکنید پوکی استخوان به شما حمله ور خواهد شد!!!
قابل توجه دوستان قطع نخاعی:
حدود سه هفته پیش بعد از یک جراحی ساده برای گذراندن دوران نقاهت و بهبودی به منزل رفتم. هنوز دو سه روزی نگذشته بودکه طبق روال ما نخاعی ها، برای جلوگیری از ایجاد التهاب پوستی یا خدای ناکرده بتسُر(زخم بستر) خواستم به پهلوی راست برگردم. هیچ فشاری نبود و پاهایم هم باصطلاح جایی گیر نکرده بود.
درحین اینکه مثل همیشه به سادگی درحال برگشتن به دنده راست بودم، ناگهان صدای وحشتناک شکستکی را در پای چپ بوضوح شنیدم.
درهمان لحظه ی شنیدن صدای شکستگی، فهمیدم که استخوان ران پای چپم شکست. از این رو بلافاصله با مرکزآمبولانس (امدادآمبولانس کوثرخودمان) تماس گرفتم که بصورت اورژانسی بیایند و مرا به مراکزدرمانی منتقل کنند که متاسفانه درکمال ناباوری متصدی کوثر بصراحت گفت که اولا"شما فکس ندارید، ثانیا" آمبولانس نداریم!!!
حال دراین مقال نمی خواهم از این نابسامانی امداد آمبولانس سخنی بگویم. هرچند وظیفه خودمی دانم موضوع را به مراکزی که تصمیم گیرنده هستند منعکس نمایم. ولی دلیل اصلی نگارش و هشدارقرمزی که اعلام شد این است که دوستان عزیز نخاعی اعم از جانبازان گرامی و معلولان نخاعی عزیز، توجه داشته باشند که بیماری پوکی استخوان ، چراغ خاموش ،به آرامی وبدون علامتی خاص درحال در نوردیدن وتخریب بافت استخوان های ما هستند « همانطور که گفتم این بیماری استخوان های مرا درنوردیده و به همین سادگی دچار شکستگی شد!» .!!
چه خوب است که عزیزان که تحرک کمتری دارند به ورزش و فعالیت بیشتری بپردازند و از لبنیات مناسب و کم چرب استفاده ی روزانه داشته باشند که بااینگونه سلاح ها بشود به مقابله بااین بیماری که « بیماری خاموش» نامیده می شود برخاسته واز بروز مشکلات و معضلات بیشتر که هم متوجه خود شخص خواهد بود و هم خانواده گرامی دوستان را گرفتارتر خواهدکرد،جلوگیری شود.
قابل توجه دوستان قطع نخاعی:
حدود سه هفته پیش بعد از یک جراحی ساده برای گذراندن دوران نقاهت و بهبودی به منزل رفتم. هنوز دو سه روزی نگذشته بودکه طبق روال ما نخاعی ها، برای جلوگیری از ایجاد التهاب پوستی یا خدای ناکرده بتسُر(زخم بستر) خواستم به پهلوی راست برگردم. هیچ فشاری نبود و پاهایم هم باصطلاح جایی گیر نکرده بود.
درحین اینکه مثل همیشه به سادگی درحال برگشتن به دنده راست بودم، ناگهان صدای وحشتناک شکستکی را در پای چپ بوضوح شنیدم.
درهمان لحظه ی شنیدن صدای شکستگی، فهمیدم که استخوان ران پای چپم شکست. از این رو بلافاصله با مرکزآمبولانس (امدادآمبولانس کوثرخودمان) تماس گرفتم که بصورت اورژانسی بیایند و مرا به مراکزدرمانی منتقل کنند که متاسفانه درکمال ناباوری متصدی کوثر بصراحت گفت که اولا"شما فکس ندارید، ثانیا" آمبولانس نداریم!!!
حال دراین مقال نمی خواهم از این نابسامانی امداد آمبولانس سخنی بگویم. هرچند وظیفه خودمی دانم موضوع را به مراکزی که تصمیم گیرنده هستند منعکس نمایم. ولی دلیل اصلی نگارش و هشدارقرمزی که اعلام شد این است که دوستان عزیز نخاعی اعم از جانبازان گرامی و معلولان نخاعی عزیز، توجه داشته باشند که بیماری پوکی استخوان ، چراغ خاموش ،به آرامی وبدون علامتی خاص درحال در نوردیدن وتخریب بافت استخوان های ما هستند « همانطور که گفتم این بیماری استخوان های مرا درنوردیده و به همین سادگی دچار شکستگی شد!» .!!
چه خوب است که عزیزان که تحرک کمتری دارند به ورزش و فعالیت بیشتری بپردازند و از لبنیات مناسب و کم چرب استفاده ی روزانه داشته باشند که بااینگونه سلاح ها بشود به مقابله بااین بیماری که « بیماری خاموش» نامیده می شود برخاسته واز بروز مشکلات و معضلات بیشتر که هم متوجه خود شخص خواهد بود و هم خانواده گرامی دوستان را گرفتارتر خواهدکرد،جلوگیری شود.