در سال ۸۸ چه بر سر تاریخ این ملت آمد؟ چه اتفاقاتی غیر منتظره ای که هیچ کس انتظارش را در پایتخت ایران اسلامی نداشت شکل گرفت، از خسارتهای مالی و فرهنگی و غیره که بگذریم در این سال عکس بنیانگذار انقلاب اسلامی را در همین انقلاب پاره کردند، چه توهینها که به رهبر مظلوم انقلاب زده نشد، اما همه آنها به واکسینه شدن انقلاب که تعبیر رهبر معظم انقلاب بود، ارزش داشت.
شهدای ایران:در آن روزها که عده ای وطن فروش و آشوبگر در قالب معترض سیاسی به خیابانها آمده بودند و آرامش را از مردم سلب کردند، در مقابل عده ای خودجوش مقتل خونین حسین(ع) را ضامن انقلاب خود دانستند و در حفاظت از ناموس و وطن و انقلاب خود در مقابل آشوبگران ایستادند.
مسعود کیانی جوان ۲۱ساله پاکدشتی از جمله کسانی بود که بر خود تکلیف دانست و همراه با دوستانش برای دفاع از نظام و پشتیبانی از ولایت خود را وارد جریان این مبارزه کرد.
از همین رو پای صحبتهای دلنشین مسعود کیانی جانباز فتنه ۸۸ که از ناحیه زانو دچار آسیب دیدگی شد می نشینیم و از زبان وی در جریان یکی از آن اغتشاشات قرار میگیریم:
در ۳۰خرداد سال ۸۸ به همراه تعدادی دیگر از دوستان برای مقابله با آشوبگران به تهران اعزام شدیم.
افراد حاضر در محل اغتشاشات و آشوبها، فقط وظیفه ایجاد امنیت و هدایت مردم به مسیرهای آرام را بر عهده داشتند و با متانت خاصی برای برپایی آرامش کامل تلاش می کردند.
جانباز فتنه ۸۸ افزود: در آن روز اغتشاش گران، با هر نوع وسیله ای، سعی در برهم زدن امنیت داشتند؛ بطوریکه فتنه گران مسلح، حتی عبور و مرور را برای مردم از جمله افراد سالمند سلب کرده بودند.
وی تصریح کرد: دوستان ما کوچکترین برخورد خشونت آمیزی با مردم نداشتند و تمام تلاش خود را برای آرامش و امنیت بکار بسته بودند.
پس از مدتی، آشوبگران از چهار طرف چهار راه آذربایجان، هجوم آوردند که در آن درگیریها، پهلوی یکی از دوستانم شکافته شد.
فتنه گران با اسلحه، اسید، چوب، سنگ و … به سمت ما حمله ور شدند، آنها حتی از بالای ساختمان ها بر روی مردم آب جوش می ریختند و کوچکترین رحمی نداشتند و چون، نقاب بر چهره داشتند قابل شناسایی نبودند.
کیانی گفت: در ضمن همین درگیری ها بود که به دست فتنه گران افتادم و با چوبی که در دست داشتند زانویم مورد حمله و اصابت ضرباتی سخت قرار گرفت.
به دلیل ازدحام جمعیت و انسداد راه، امکان انتقال به بیمارستان برایم فراهم نشد؛ بطوریکه درد زانو بیشتر شد.
سرانجام پس از بازگشت به مقرمان، زانویم، توسط پزشک مورد معاینه قرار گرفت اما با مشاهده صحنه های دردناک تر دیگری درد زانوی خود را از یاد بردم.
وی تصریح کرد: چشم فردی تخلیه شده بود؛ دیگری مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود و چند صحنه دیگر از جمله موارد دردناکی بود که با دیدن آن، از محل خارج شدم تا درد پای من، خدمت رسانی مطلوب به آنان را با مشکل مواجه نکند.
درد ادامه دار بود و تمامی نداشت، نظر پزشک و تصاویر پزشکی حاکی از پارگی مینیسک و رباط پا بود.
با توجه به آشوب های گسترده در شهر تهران، اعزام نیرو همچنان ادامه داشت و من بدون در نظر گرفتن وضعیت پای خود خواستار اعزام دوباره بودم.
مسعود کیانی عنوان کرد: ما با هدف رضای خدا و برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی پا در این میدان نهادیم و بدون هیچ چشم داشتی برای امنیت و آرامش، در تلاش بودیم.
وی افزود: فتنه از بیرون کشور ساماندهی شد و عده ای خواسته و ناخواسته در بازی دشمن قرار گرفتند که عروسک گردان آن استکبار جهانی بود.
جانباز فتنه ۸۸ با اشاره به حماسه ۹ دی گفت: هدف فتنه ۸۸ براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود؛ اما حضور آگاهانه مردم، پشتوانه محکمی برای انقلاب و تثبیت آن شد و بصیرت در حماسه ۹ دی نمایانگر شد.
کیانی اظهار کرد: صف های به هم پیوسته ملت ایران در این روز بزرگ و تاریخ ساز به تمامی مستکبران عالم ثابت کرد که ملت مسلمان ایران هرگز اجازه نخواهند داد، امورات کشورشان به دست بیگانگان رقم بخورد.
مسعود کیانی در پایان با اشاره به شغل فعلی خود گفت: در حال حاضر کنتور خوان اداره گاز هستم؛ که با توجه به وضعیت پای من، این کار، دردم را روز به روز تشدید می کند و به علت مشکل جراحت زانوی پا، استخدام در ادارات و نهادها میسر نبود تا اینکه طی صحبتی با رئیس اداره گاز، آقای شیرازی با عضویتم در اداره گاز موافقت کرد که جا دارد از وی کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم.
*پاکدشتیها
از همین رو پای صحبتهای دلنشین مسعود کیانی جانباز فتنه ۸۸ که از ناحیه زانو دچار آسیب دیدگی شد می نشینیم و از زبان وی در جریان یکی از آن اغتشاشات قرار میگیریم:
در ۳۰خرداد سال ۸۸ به همراه تعدادی دیگر از دوستان برای مقابله با آشوبگران به تهران اعزام شدیم.
افراد حاضر در محل اغتشاشات و آشوبها، فقط وظیفه ایجاد امنیت و هدایت مردم به مسیرهای آرام را بر عهده داشتند و با متانت خاصی برای برپایی آرامش کامل تلاش می کردند.
جانباز فتنه ۸۸ افزود: در آن روز اغتشاش گران، با هر نوع وسیله ای، سعی در برهم زدن امنیت داشتند؛ بطوریکه فتنه گران مسلح، حتی عبور و مرور را برای مردم از جمله افراد سالمند سلب کرده بودند.
پس از مدتی، آشوبگران از چهار طرف چهار راه آذربایجان، هجوم آوردند که در آن درگیریها، پهلوی یکی از دوستانم شکافته شد.
فتنه گران با اسلحه، اسید، چوب، سنگ و … به سمت ما حمله ور شدند، آنها حتی از بالای ساختمان ها بر روی مردم آب جوش می ریختند و کوچکترین رحمی نداشتند و چون، نقاب بر چهره داشتند قابل شناسایی نبودند.
کیانی گفت: در ضمن همین درگیری ها بود که به دست فتنه گران افتادم و با چوبی که در دست داشتند زانویم مورد حمله و اصابت ضرباتی سخت قرار گرفت.
به دلیل ازدحام جمعیت و انسداد راه، امکان انتقال به بیمارستان برایم فراهم نشد؛ بطوریکه درد زانو بیشتر شد.
سرانجام پس از بازگشت به مقرمان، زانویم، توسط پزشک مورد معاینه قرار گرفت اما با مشاهده صحنه های دردناک تر دیگری درد زانوی خود را از یاد بردم.
وی تصریح کرد: چشم فردی تخلیه شده بود؛ دیگری مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفته بود و چند صحنه دیگر از جمله موارد دردناکی بود که با دیدن آن، از محل خارج شدم تا درد پای من، خدمت رسانی مطلوب به آنان را با مشکل مواجه نکند.
درد ادامه دار بود و تمامی نداشت، نظر پزشک و تصاویر پزشکی حاکی از پارگی مینیسک و رباط پا بود.
با توجه به آشوب های گسترده در شهر تهران، اعزام نیرو همچنان ادامه داشت و من بدون در نظر گرفتن وضعیت پای خود خواستار اعزام دوباره بودم.
مسعود کیانی عنوان کرد: ما با هدف رضای خدا و برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی پا در این میدان نهادیم و بدون هیچ چشم داشتی برای امنیت و آرامش، در تلاش بودیم.
وی افزود: فتنه از بیرون کشور ساماندهی شد و عده ای خواسته و ناخواسته در بازی دشمن قرار گرفتند که عروسک گردان آن استکبار جهانی بود.
جانباز فتنه ۸۸ با اشاره به حماسه ۹ دی گفت: هدف فتنه ۸۸ براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود؛ اما حضور آگاهانه مردم، پشتوانه محکمی برای انقلاب و تثبیت آن شد و بصیرت در حماسه ۹ دی نمایانگر شد.
کیانی اظهار کرد: صف های به هم پیوسته ملت ایران در این روز بزرگ و تاریخ ساز به تمامی مستکبران عالم ثابت کرد که ملت مسلمان ایران هرگز اجازه نخواهند داد، امورات کشورشان به دست بیگانگان رقم بخورد.
مسعود کیانی در پایان با اشاره به شغل فعلی خود گفت: در حال حاضر کنتور خوان اداره گاز هستم؛ که با توجه به وضعیت پای من، این کار، دردم را روز به روز تشدید می کند و به علت مشکل جراحت زانوی پا، استخدام در ادارات و نهادها میسر نبود تا اینکه طی صحبتی با رئیس اداره گاز، آقای شیرازی با عضویتم در اداره گاز موافقت کرد که جا دارد از وی کمال تقدیر و تشکر را داشته باشم.
*پاکدشتیها