شهدای ایران shohadayeiran.com

به گزارش شهدای ایران؛ وبلاگ افاضات عقل کل نوشت: می‌گویند چرا اینقدر قضیه را کش می‌دهید؟ یک سوء تفاهم بود که بعد از 4 سال برطرف شد، ‏بگذارید اگر لکه سیاهی هم هست آفتاب آن را سفید کند؛ ‏‎ ‎اینقدر گذشته را یادآوری نکنید، گذشته، ‏گذشته است آن را فراموش کنید‎.

‎باشد؛ فرض می‌کنیم فراموش کردیم فتنه 88 چگونه با آبروی بین المللی نظام اسلامی بازی کرد، ‏‎فرض می‌کنیم فراموش کردیم فتنه 88 سال‌ها اقتصاد ایران را عقب انداخت و تحریم‌ها را تشدید ‏کرد؛ تحریم‌هایی که هنوز هم داریم چوبش را می‌خوریم و هسته‌ای را معامله می‌کنیم تا شاید ‏بخشی از آن را بردارند.‏‎

فرض می‌کنیم فراموش کردیم فتنه 88 چقدر دل مردم ایران و حتی دوستداران انقلاب اسلامی در ‏سراسر جهان را خون کرد؛ فرض می‌کنیم فراموش کردیم فتنه 88 چه خسارت‌های بزرگی به اموال ‏عمومی و ارزش‌های دین و انقلاب زد.‏ فرض می‌کنیم فراموش کردیم فتنه 88 چگونه رأی 40 میلیونی و انتخاباتی که همیشه مایه شادی ‏و سرور مردم بود به فاجعه‌ای بزرگ تبدیل کرد که ایران اسلامی را به لبه پرتگاه برد‎.

‎اصلاً بر فرض که همه اینها را فراموش کردیم اما‎... اما مگر می‌شود به نازنین زهرا، دختر خردسال شهید سید علیرضا ستاری هم بگوییم پدرش را ‏فراموش کند!‏‎ مگر می‌شود به همسر شهید ستاری بگوییم وقتی پسر کوچکت امیرعباس بزرگ شد و سراغ قاتلان ‏پدر را گرفت به او بگوید یک سوء تفاهم بود که برطرف شد.‏‎

بگوید پدرش در روز عاشورا رفت تا جان جوانی را که در آتش فتنه‌گران می‌سوخت و با فریاد یا ‏حسین کمک ‌می‌طلبید نجات دهد و نگذارد یزیدیان زمان، او را زنده زنده بسوزانند اما فتنه‌گران، ‏آنقدر پدرش را زدند و شکنجه کردند که جانباز ‏‎70 ‎درصد شد و بعد از 4 سال تحمل درد و ‏جراحت به شهادت رسید‎.

‎آیا امیرعباس نمی‌پرسد قاتلان پدرم را قصاص کردند یا نه؟ آیا نمی‌پرسد چرا آنها را به حال خود رها ‏کردند؟ آیا ‌نمی‌پرسد چرا ‌عده‌ای بی‌حیا به دنبال رفع حصر آنان بودند؟

 

یا چگونه به مادر شهید غلام کبیری بگوییم حسینش را فراموش کند و شبانه روز در فراق او نگرید. ‏آیا می شود به او گفت پسرت را فراموش کن؛ چون فتنه گران، دوباره هوای قدرت طلبی به سرشان ‏زده است و می‌خواهند خود را تطهیر کنند‎.

‎‎ ‎آیا می‌شود به او گفت پسرت را فراموش کن چون موسوی که با بی‌منطقی و لجبازی می‌گفت ‏‏«حتی اگر آن سیزده میلیون هم بگویند تقلب نشده من می‌گویم تقلب شده است» روزی سرمایه ‏نظام بود، سرمایه‌ای که تمام سرمایه تو را که حسینت بود از تو گرفت‎.‎

آیا ‌می‌شود به او گفت کروبی چون ‌سال‌ها خواب رئیس جمهور شدن خود را می‌دید و باور نمی‌کرد ‏آرای او از آراء باطله هم کمتر شود بی‌سند حرف می‌زد و اراجیف می‌بافت و اکنون می‌خواهد از خود ‏رفع اتهام کند‎.



آیا می‌شود به او گفت خاتمی که 5 سال پیش زبان نداشت تا به کسانی که به او اعتماد داشتند ‏بگوید تقلبی در کار نیست و یادش رفته بود که زمانی شعارهای عوام فریب توسعه سیاسی و قانون ‏مداری سر می‌داد؛ اکنون زبانش باز شده است و حتی در محافل خصوصی هم اذعان می‌کند تقلبی ‏در کار نبوده است و این روزها از اخلاق هم سخن می‌گوید تا خود را بی‌گناه جلوه دهد‎.‎

یا چگونه به پدر شهید امیرحسام ذوالعلی بگوییم فرزندش را فراموش کند و پیگیر محاکمه سران ‏فتنه نباشد.‏ چگونه از مادر امیرحسام بخواهیم اینقدر نگوید «امیرحسام واقعاً نفس من بود و با دیدنش تمام ‏غم‌هایم برطرف می‌شد».‏‎

‎چگونه از او بخواهیم وقتی بیقرار فرزندش می‌شود بی‌تابی نکند و با عکس فرزندش درد دل نکند تا ‏سران فتنه تطهیر شوند‎؛ چگونه به خانواده شهدای فتنه بگوییم فراموش کنند فتنه‌ای در کار بوده است  و این فتنه، سرانی ‏جاه طلب و قانون شکن داشته است و آقازاده‌هایی که آتش بیار معرکه بودند و «علیرضا» ها و ‏‏«حسین» ها و «امیرحسام» ها را قربانی جاه طلبی خود کردند‎.‎

آهای کسانی که فرزندانتان را در کنار خود دارید و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد برایشان فراهم ‏می‌کنید و نمی‌گذارید از گل نازکتر به آنان بگویند؛ آیا شرم و حیا نمی‌کنید که انتظار دارید فتنه 88 ‏فراموش شود و خون پاک ده‌ها جوان معصوم که به خاطر لجاجت و قانون شکنی فتنه گران، ‏ناجوانمردانه بر زمین ریخته شد به فراموشی سپرده شود؟ اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید‎.‎

 

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار