شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران: یکی از زوار اربعین اباعبدالله الحسین در یادداشتی با عنوان چهلم 1436 به این سفر پرداخته است که در ذیل توجه مخاطبان را به مطالعه آن جلب می‌کنیم:

دعوت یکی از دوستان با وفا و مومن برای شرکت در راهپیمائی اربعین را نپذیرفتم به این دلیل که به جهت ازدحام جمعیت امکان زیارت میسر نیست، خصوصاً که روز عرفه توفیق زیارت دست داد و از نظر منابع اسلامی زیارت عرفه امام حسین علیه السلام مهمتر از زیارت مکه مکرمه و انجام فریضه حج تمتع و حضور در عرفات است.

هر چه زمان تنگ تر می‌شد و به اربعین نزدیک تر می شویم انگار که کششی از درون ندا می داد که چرا دعوت حضور را اجابت نکردی برگرد و خود را در دریای عظیم و نمایش قدرت و اقتدار همراه کاروان امام حسین علیه السلام کن تا همه هجمه ها علیه شیعه را که تبلیغ کرده، شیعه رافضی است، او از دین برگشته است وقتل او واجب است و هر کس یک شیعه را بکشد بهشت بر او واجب و از این نوع تبلیغ های ضد شیعه از گروهک های تکفیری وسلفی و داعش و ... مرتب فضای زیبای جهان اسلام را به تلاطم کشید و جنایات و حشتناکی رخ داد تا جائی که در دنیا تبلیغ شد اسلام دین خشونت و وحشت و آدمکشی است اسلام هراسی را در کلیه ماهواره ها و سایت های مجازی به نمایش گذاشتند،‌اسلام هراسی در افکار عمومی جهان در برنامه های مهم صهیونیسم قرار گرفت چه کسی می توانست حق را یعنی اسلام ناب محمدی را یکبار دیگر بهمان پاکی و صفا و صمیمیت و انسان دوستی و وفا و ایثار و گذشت و فداکاری و مسیر خدا و نبوت و امامت را که اینطور مورد هجمه جهانی قرار گرفت باید معرفی می نمود.
بعضی اوقات گفتار و وعظ هم در مقابل اعمال جنایتکاران داعش بر گرفته از افکار منحرف و وهابیت و سلفی که دینی است مانند بهائیت ساخته انگلستان خبیث، جواب نمی دهد.
باز باید امام حسین علیه السلام ما را از این همه بلایا و حوادث تهدید کننده مانند همیشه نجات دهد و آنهم اربعین حسینی بود که حدود سی میلیون جمعیت با ابتدائی ترین امکانات در مسیر حرمین مرقد مطهر امام علی علیه اسلام و مرقد مطهر امام حسین علیه السلام تمام مظاهر واقعی اسلام را باید به نمایش می گذاشت.
مسیر نجف و کربلا بعنوان جزئی کوچک از مسیر راهپیمائی امام حسین علیه السلام همراه با اهل بیت و یاران از مکه تا کربلا که فقط فاصله یک قطعه از این مسیر یعنی مکه و مدینه حدود چهارصد کیلومتر است و مسیر کوتاه نجف کربلا حدود 85 کیلومتر است انتخاب شد.
از هر جای دینا در این جمعیت اربعینی حضور داشتند مثلاً یک زن و شوهر که جلوی ما،‌ راهپیمائی می کردند پرسیدم از کجا آمدید، گفتند از نیجریه هستیم، از اروپا و آمریکا و آسیا و آفریقا از همه جا آمده بودند.
آنها چه می خواستند بگویند، آنها می گفتند رهبر ما در کربلا همه چیز خود را برای خدا داد او با ابتدائی ترین امکانات از مکه پیاده راه افتاد و مراسم حج را نیمه کاره رها کرد تا خونی در منطقه امن مکه ریخته نشود، و او حرمت آن سرزمین را حفظ کرد و با همه یاران خود راهی کربلا شد هیچکس نبود که در این مسیر طولانی برای یکبار هم که شده پذیرای این کاروان باشد بلکه هر آن تهدید و نا امنی و شماتت و لجاجت قرین این سفر تاریخ ساز اسلام و بشریت بود.
یک موکب برای امام حسین علیه السلام و یاران او بر پا نشد، یکبار کسی او را به استراحت و رفع خستگی از این مسیر سخت برای صرف صبحانه و نهار و شام دعوت نکرد و یکبار هم پذیرائی با حلیم و شلغم و شربت و حلوا و خرما با ارده صورت نگرفت و بیابان تا بیابان راه بود و یار نبود؟!
راه را براو می بستند،‌ تهدید به قتل، تشنگی و گرسنگی دائم گریبان گیر بود،‌ مشقت طاقت فرسای این مسیر، زن و فرزند و پیر و جوان را به چالش می کشید،‌ گرمای شدید،‌ نبود آب، امکانات اولیه رفع نیازهای ضروری همه و همه دست بهم می دادند تا شاید رضایت حق برای بیمه اسلام و مسلمین محقق گردد.
بعد که به مقصد رسید چه شد؟! هر چیزی که در دنیا تصور شود بر علیه یک انسان و انسانیت وجود دارد، همه در این سرزمین علیه امام و اهل بیت و یاران او اتفاق افتاد کربلا بوجود آمد با همه جنایات و قتل و غارت و اسیری و تکه تکه شدن بهترین مخلوقات عالم از ازل تا ابد.
پیروان او می خواستند بخشی از این مسیر را با راهپیمائی خود تجربه کنند البته به گونه ایی متفاوت، بمثل ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.
هر کس بهروسیله ایی و بهر طریقی آمد هرکدام در داستان ویژه خود، داستانی قابل شنیدن دارند، عرب و عجم و ترک و فارس، اما اگر دل بدهی در سیطره قدرت امام راهنمائی می شوند و حل مشکل هریک در طول مسیر خاطرات فراوانی دارند. یک نمونه کوچک شاید بی مناسبت نباشد که بگویم: مبلغ سیصد وبیست هزار تومان از وجوه مادرم در اختیار بود با تماس تلفنی یکی از دوستان بسیار خوبم یک صد و بیست هزار تومان به کاروانی که می خواست افراد را تا مرز مهران ببرد و برگرداند واریز کردم و فقط با دویست هزار تومان به سفر عزیمت کردم و این حس را داشتم که تو پول بیشتری احتیاج نداری، هر چند که معقول نبود ولی دقیقاً‌ همین حدود هزینه شد البته سفر زیارت کاظمین نیز نصیب گردید.
از تهران با اتوبوس تا دم مرز مهران عزیمت کردیم بعد از طی مسیر چند کیلومتری و عبور از مرز گمرکی ایران و عراق با فشار های ازدحام جمعیت، بارانی ام که وسایل مهم دیگر از جمله موبایل در آن بود از دستم افتاد و نفهمیدم پس از یک ساعت بعد برگشتم، حدس می زدم که امکان یافتن در این جمعیت انبوه میسر نیست ولی با کمال تعجب دیدم روی میله خروجی گمرک ایران آویزان است و بدون هیچ دردسری وسایل و بارانی ام را برداشتم و به سوی دوستان رهسپار شدم.
پس از اقامه نماز ظهر بسمت عراق تا ایستگاه ماشینها رفتیم و با یک تریلی مسقف تا کوت عراق مجانی فرود آمدیم و با یک دستگاه اتوبوس با کرایه سی هزار تومان به کاظمین مشرف شدیم،‌ اولین نهاز راهپیمائی را در مرز مهران با دوستان صرف کرده بودیم و چه نهار خوشمزه ای بود تازه با این نوع غذا خوری خو گرفتم، پس از زیارت و اقامت در یکی از منازل توسط عتبه کاظمین فردای آنروز به نجف اشرف مشرف شدیم. مسیر راه نیز حرفهای گفتنی دارد موکب ها با صمیمت تمام شما را دعوت می کنند به اسکان و استراحت با آنچه که در مقدورات آنها باشد یعنی آنچه که امکان داشت با تمام وجود نثارتان می کند محل استراحت،‌ حمام،‌ مشت و مال کردن، لباس شستن،‌ پتو و تشک و هر چه که توانسته بودند برای زائرین فراهم کردند تا زائر با احترامات خاص پذیرایی شود.
غذا و خوراک صبحانه،‌ نهار و شام و غذاهای میان وعده ازهمه نوع و از همه سو برای زائرین فراهم آمده است از زائرین تمنا می کنند که افتخار بدهند و پذیرائی شوند، نوشابه ها،‌ شربت و چای از نوع عراقی و ایرانی دائم فریاد می زنند و زائرین را برای شرب دعوت می کنند.
بجای چارپایه یکنفر نیم خیز می نشیند و مجمع خرما را بر پشت خود گذاشته در وسط مسیر راهپیمائی که زائر در حین راهپیمائی از مجمع خرما،‌ خرما بردارد و تا خرما در مجمع هست او بصورت نیم خیز نشسته است.
کودک سه ساله بر مسیر نشسته و دستمال کاغذی بدست او دادند و او با دو دست کوجولوی خود بسته دستمال کاغذی را برای زائرین تعارف می کند.
پسر بچه و دختر بچه ای با بدست داشتن انواع عطر زائرین را معطر می کنند.
انواع میوه و شیرینی جات بین زائرین در راهپیمائی مرتب توزیع می شود.
غذای های میان وعده دائم در مسیر توسط موکب ها پذیرائی می کنند.
تعدادی با دستمال می خواهند کفش های زائر را پاک کنند، تعمیرات ساک و وسایل در بین راه هم نوع دیگری از پذیرائی است. هر زائری خاطراتی جذاب تر برای گفتن دارند، بگذریم، از اصل دور افتادیم کجای کربلا بودیم و وقایع اتفاقیه چگونه رغم خورد،‌ یاد و خاطره زندگی امام و همراهان دائم مانند پرده سینما جلوی چشمان غم بار به نمایش در می آیند مخصوصاً یک تکه تاریخ هم گفتنی است:    
در کربلا انگشتری امام حسین را با انگشت او قطع کردند و به غارت بردند، شنیده بودیم که امام علی علیه السلام در حین نماز انگشتری به فقیر اعطا نمود و آیه قرآن در منزلت و شأن امام نازل شد اما اینجا بجدل جنیث‌ در کربلا برای گرفتن انگشتری امام انگشت حضرت را قطع کرد؟!
هنوز جان از بدن با هزاران زخم کاری مفارغت نکرده بود که اسبها را بر او تاختند و حسب زیارت ناحیه مقدسه یک بار دیگر نیز اسب ها را بر ابدان شهدا تاختند؟!
اهل بیت به اسارت برده شدند،‌انسانی که در خَلق و خُلق شبیه پیامبر بود تا اگر دلشان برای پیامبر تنگ می شد او مظهر جمال و سیرت پیامبر عظیم الشان، برای تشفی خاطر و آرامش  بود که در صحنه جنگ قطعه قطعه شد.
دست های مطهر عباس (ع) آن اسوه وفا در معرکه جنگ بریده شد و عمود آهن بر سر او کوفتند و تمامی قدرت کاروان و قوت قلب اهل بیت نقش بر زمین شد.
آتش به خیمه ها زدند و چادر و چارقد و همه چیز به غارت رفت انگار که بشر بوئی از این همه خوی انسانی،‌ معارف و درس انبیاء و تمدن بشر از آدم تا خاتم را همه را فراموش کردند و مثل انیکه تاکنون هیچ پیامبری مبعوث به رسالت نشد و پیامبر رحمت ظهور نکرد و آئینی به نام اسلام وجود نداشت؟!‌ همه چیز در این سرزمین به سبعیت و سنگدلی و وحشی گری تمام رخ داد و حال اربعین بزرگ سال 1436 هجری قمری از راه رسید. در این نمایش انگار انسانی که زمانی آنچنان بود یکصد و هشتاد درجه تغییر کرد.
احترام، اخلاص، محبت و لطف،‌ صمیمیت،‌ ادب،‌ وفاداری، ایثار و از خود گذشتگی، مهمان پذیری و مهمان داری با تمام وجود برای زائرین در طول کل راهپیمائی تکرار می شود، واقعاً مهمانداری آنها خیلی والاتر و بالاتر از آنچیزی که شما تصور کنید.
در این نمایش کلیه تبلیغات انحرافی از عقیده شیعه و اسلام واقعی با عمل و بصورت نمایش جدی علیه مظاهر شرک سلفی و تکفیری و صهیونیسم جهانی خنثی می شود،‌ سی میلیون جمعیت می خواهند با این راهپیمائی تمام مظاهر دروغین دنیای کفر والحاد را که تاکنون تبلیغ شد به سخره بگیرند.
در هیچ کجای دنیا شما این محبت و علاقه و اشتیاق را قطعاً مشاهده نمی کنید.
داعش مظهر قتل و غارت و اربعین حسینی مظهر محبت و اشتیاق انسانی و اسلامی هر دو در دنیای افکار و اعتقادات در یک سرزمین به نمایش گذاشته شده اند تا انسان با تفکر و نگاه خود ببنید و مقایسه کند؟
کدام حق است و کدام باطل ؟!
        در این نمایش انگار انسانی که زمانی سنگ دل ترین و وحشیانه ترین اعمال را علیه اهل بیت و یاران امام حسین (ع) انجام داد یکصد و هشتاد درجه تغییر کرد؟!
حال دوباره برگردیم به قصه راه و مسیر سفر که جا مانده بود.
این خاطره هم جزئی از سفر ما بود که وقتی به کربلا رسیدیم از کوله بردوش می خواستیم خلاص شویم و در جائی بر زمین گذاریم، بصورت تصادفی بسمت در حیاط خانواده عراقی که باز بود رفتیم و صاحب خانه دم درب بود اجازه ورود خواستیم، او هم با محبت اذن ورود داد و در یکی از اطاقهای خانه اسکان گزیدیم،‌ گروه هفت نفری که دو نفر هم از همسران دوستان بودند بمدت چهار روز مهمان این خانواده بودیم او با پذیرائی ویژه و سفره رنگین حداقل با سه نوع غذا و مخلفات در طول این ایام به شایستگی تمام از ما پذیرائی کرد،‌ بعد که سر صحبت باز شد فهمیدیم ایشان پزشک وزارت بهداشت عراق و در دوران صدام به بیست سال حبس در دوران صدام به جرم طرفداری از امام خمینی (ره) محکوم شد و سه سال در زندان ابوغریب زندانی بود، او از اهل فضل و دانش و مسلط به روایات ائمه معصومین و بسیار خوش اخلاق مسلط به زبان انگلیسی که واقعاً بهره معنوی نیز نصیب شد.
نکته دیگر بسیار مهم این بود که با شرائط خاص سفر و مسیر راهپیمائی در عراق رعایت بهداشت مور نظر امکان ندارد و بهداشت موجود با بهداشت مطلوب فرسنگها فاصله دارد باید با این نوع زندگی کنار بیائید و چشم روی چشم بگذارید اینجا کربلا است یعنی موضع کرب و بلا انگار امام دستوری دارند که در حفظ بهداشت زائرین میکروبها و ویروسها در طول سفر عمل نکنند تمام.
شما نگران نباشید و کنکاش نکنید و واقعاً‌ سی میلیون جمعیت به سلامت بر می گردند. این یک معجزة قرن است.

 والسلام- هـ - الف   
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار