گردانندگان سایت شخصی آقای هاشمی، میرزاکوچکخان (قهرمان مبارزه با استعمار) را به ماهواره و اینترنت ربط دادند و از قول هاشمی نوشتند «مخالفان اینترنت و ماهواره از حرفهای آزادیخواهانه میترسند»!
به گزارش شهدای ایران،سایت هاشمی با اشاره به
دیدار چندی پیش اعضای شورای بازشناسی نهضت جنگل مینویسد: هاشمی تعبیر
عجیبی هم درباره میرزا کوچکخان بکار میبرد. از تنهایی رسانهایاش. از
اینترنت و ماهوارهای که در زمان او نبود و امروز هست. از اینکه انتشار
حرفهای آزادیخواهانه امروز چقدر آسانتر از آن روزهاست. مخالفان اینترنت و
ماهواره از همین میترسند. وگرنه اسلام، نه تنها هراسی از آزادی بیان
ندارد، بلکه مشوق آن نیز هست. شنیدن تمام سخنان و پذیرش بهترین آنها، حکم
صریح قرآن است. آقای هاشمی اینها را میگوید تا همه بدانند. عصر امروز عصر
بستن اینترنت و شبکههای اجتماعی نیست. عصر جمع کردن ماهواره نیست. عصر کر و
کور خواستن مردم نیست.
یادآور میشود میرزاکوچک قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس و دستنشاندههای آن بود و جان خود را بر سر همین مبارزه گذاشت و این در حالی است که رسانههای استعماری از جمله بیبیسی و صدای آمریکا در فتنهانگیزیهای سالیان اخیر صراحتا جانب جریانی را گرفتهاند که اتفاقاً آقای هاشمی هم کنار همان جریان ایستاده است. بهعنوان مثال راهاندازی شبکه تلویزیونی و ماهوارهای فارسی زبان بیبیسی، زمستان سال 87 و برای فضاسازی کودتای مخملینی بود که قرار بود 6 ماه بعد کلید بزنند. بانیان کودتای سوم اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 یابوبرشان داشته بود که برای سومین بار و این بار به واسطه مدعیان دروغین اصلاحطلبی میتوانند کودتا کنند. بنابراین جای تعجب است که آقای هاشمی به این شبکه یا قبیل آن (صدای آمریکا، شبکه من و تو و...) نسبت آزادیخواهی میدهد؛ حال آن که همین شبکهها اجماع عظیم و بیسابقه 20 میلیون ارادتمند امام حسین علیهالسلام در روز اربعین را به طور کامل سانسور کردند. البته همین شبکهها، اوباشهای هتاک به ساحت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورای سال 88 را که چند ده نفر بیشتر نبودند جای ملت ایران جا زدند، اما قیام 9 دی را درز گرفتند! آیا مخالفت با چنین شبکههایی مخالفت با آزادی است اما کودتاچیان علیه رای مردم که مورد تمجید همان ماهوارهها قرار گرفتند، طرفدار آزادی هستند؟
اتفاق دیگر که دلایلی کاملا روشن دارد، پناهندگی همکاران برخی نشریات خاص دوره سازندگی و اصلاحات به آمریکا و انگلیس و همکاری در همین شبکههای ماهوارهای ابزار جنگ تبلیغاتی دشمن است. آنها حتی برخی دولتمردان دوره سازندگی نظیر عطاءا... مهاجرانی را که مدافع تغییر قانون اساسی و تمدید ریاست جمهوری هاشمی بودند به خدمت گرفتند و در فتنه 88 از آنان بیگاری کشیدند تا بلکه قومیت و حماسه 40 میلیونی ملت ایران را تبدیل به تهدید کنند. مهدی هاشمی در همین دوره در انگلیس پناه گرفته بود و از همان جا به یار غار خود (کوثر) میگفت که خود و اطرافیانش چه نقشی در آشوبگری دارند.
قطعاً اسلام، هراسی از آزادی و آزادی بیان ندارد اما نه این شعار با عملکرد دولت آقای هاشمی در ایجاد مضیقه و محدودیت برای منتقدان سازگاری دارد و نه بیسیمها و ابزار جنگ تبلیغاتی آمریکا و انگلیس ابزار آزادی بیان محسوب میشود.
*کیهان
یادآور میشود میرزاکوچک قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس و دستنشاندههای آن بود و جان خود را بر سر همین مبارزه گذاشت و این در حالی است که رسانههای استعماری از جمله بیبیسی و صدای آمریکا در فتنهانگیزیهای سالیان اخیر صراحتا جانب جریانی را گرفتهاند که اتفاقاً آقای هاشمی هم کنار همان جریان ایستاده است. بهعنوان مثال راهاندازی شبکه تلویزیونی و ماهوارهای فارسی زبان بیبیسی، زمستان سال 87 و برای فضاسازی کودتای مخملینی بود که قرار بود 6 ماه بعد کلید بزنند. بانیان کودتای سوم اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 یابوبرشان داشته بود که برای سومین بار و این بار به واسطه مدعیان دروغین اصلاحطلبی میتوانند کودتا کنند. بنابراین جای تعجب است که آقای هاشمی به این شبکه یا قبیل آن (صدای آمریکا، شبکه من و تو و...) نسبت آزادیخواهی میدهد؛ حال آن که همین شبکهها اجماع عظیم و بیسابقه 20 میلیون ارادتمند امام حسین علیهالسلام در روز اربعین را به طور کامل سانسور کردند. البته همین شبکهها، اوباشهای هتاک به ساحت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورای سال 88 را که چند ده نفر بیشتر نبودند جای ملت ایران جا زدند، اما قیام 9 دی را درز گرفتند! آیا مخالفت با چنین شبکههایی مخالفت با آزادی است اما کودتاچیان علیه رای مردم که مورد تمجید همان ماهوارهها قرار گرفتند، طرفدار آزادی هستند؟
اتفاق دیگر که دلایلی کاملا روشن دارد، پناهندگی همکاران برخی نشریات خاص دوره سازندگی و اصلاحات به آمریکا و انگلیس و همکاری در همین شبکههای ماهوارهای ابزار جنگ تبلیغاتی دشمن است. آنها حتی برخی دولتمردان دوره سازندگی نظیر عطاءا... مهاجرانی را که مدافع تغییر قانون اساسی و تمدید ریاست جمهوری هاشمی بودند به خدمت گرفتند و در فتنه 88 از آنان بیگاری کشیدند تا بلکه قومیت و حماسه 40 میلیونی ملت ایران را تبدیل به تهدید کنند. مهدی هاشمی در همین دوره در انگلیس پناه گرفته بود و از همان جا به یار غار خود (کوثر) میگفت که خود و اطرافیانش چه نقشی در آشوبگری دارند.
قطعاً اسلام، هراسی از آزادی و آزادی بیان ندارد اما نه این شعار با عملکرد دولت آقای هاشمی در ایجاد مضیقه و محدودیت برای منتقدان سازگاری دارد و نه بیسیمها و ابزار جنگ تبلیغاتی آمریکا و انگلیس ابزار آزادی بیان محسوب میشود.
*کیهان