روحانی با وجود آن که در مراسم تنفیذ بستن دهان منتقدان را تخطئه کرد، دست کم 45 بار به بدگویی علیه منتقدان پرداخته است.
به گزارش شهدای ایران،هفتهنامه
9 دی با انتشار این خبر نوشت: روحانی 12 مرداد 92 در مراسم تنفیذ خود گفته
بود «خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رأی و عجله در تصمیمگیری و تقدم
نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان
منتقدان و رقیبان.» و بعدها نیز گفت «دولت در برابر همه موافقان، حامیان،
منتقدان و حتی مخالفان سر تکریم و تعظیم فرود میآورد. گرچه گروهی با زبان
تکریم با دولت سخن نگویند، اما پاسخ ما به آنها با ادب و احترام و کرامت
خواهد بود.»
9 دی آنگاه مجموعهای از برخوردهای «گازانبری» دولت و به ویژه شخص رئیس جمهور با منتقدان را منتشر کرد از جمله این ادبیات در مواجهه با منتقدان مبنی بر اینکه؛ «تازه به دوران رسیدهاند»، «زندگیشان در تفرقه است»، «تخریبگرند»، «از شکوفایی اقتصاد خوشحال نیستند»، «دروغ پراکنند»، «ترسو و بزدل هستند»، «عقب ماندهاند»، «به جهنم که میترسند و میلرزند»، «در فساد غوطهورند»، «عصر حجریاند»، «بیکار و متوهم هستند»، «با شعر و شعار دنبال انحرافند»، «از لغو تحریمها ناراضیاند چون سوء استفادهگرند»، «هوچی هستند»، «بیشناسنامهاند»، «تندرو و افراطی هستند»، «کم سوادند»، «پول میگیرند و علیه دولت مینویسند»، «تازه انقلابی شدهاند» و...
در همین حال وبسایت فردا در تحلیلی علت بدگویی علیه منتقدان نوشت: با وجود آن که مدتهاست منتقدان دولت سیاست سکوت را در دستور کار خود قرار دادهاند اما رئیس جمهور و اطرافیانش تمایل دارند تا با ایجاد یک جماعت غیرخودی فرضی ناکامیهای دولت یازدهم را بر گردن آنها بیاندازد. این سیاست که از چند ماه پیش با برچسبهایی چون «بدون شناسنامه بودن» و «تازه به دوران رسیده بودن» آغاز شد در واقع بدنبال غبارآلود کردن فضا برای مخفی کردن ادعاهایی است که در طول یک سال و چند ماه از عمر دولت ناکام ماندهاند. هرچه جلوتر میرویم؛ مشخص میشود که دولت توانایی تحقق برخی وعدههای خود را ندارد. در چنین شرایطی انداختن توپ به زمین منتقدان بهترین راه حل برای منحرف کردن ذهن افکار عمومی از عملکرد دولت است.
فردا میافزاید: واقعیت این است که تیم سیاسی روحانی باور داشتند که میتوانند به سرعت بر سر مسأله هستهای با آمریکا و غرب به توافق برسند اما با جلو رفتن روند مذاکرات کمکم ماهیت زیادهخواهانه خواستههای غربیها برای دولت مشخص شد و با وجود آنکه دولتیها تا نزدیکی خطوط قرمز هستهای نظام عقبنشینی کردند اما با این حال باز هم نتوانستند در وین به توافق برسند.
در ادامه این تحلیل آمده است: روحانی تمام سرمایه دولت خود را بر روی رسیدن به توافق با غرب متمرکز کرد اما شکست این سیاست و منتظر ایستادن برای چراغ سبز دیگر کشورها باعث شد تا وعدههای اقتصادی روحانی نیز تا حدود زیادی ناکام بماند. حتی کشورهایی مانند عربستان که دوران افول قدرت منطقهای خود را تجربه میکنند واکنش خاصی به چراغ سبز روحانی نشان ندادند. شاید بتوان گفت که افزایش تولید نفت عربستان برای راحتتر کردن شرایط عدم توافق هستهای برای تیم مذاکره کننده غربی تنها نتیجه سیاست لبخند روحانی به عربستان بود. در چنین شرایطی طبیعی است که به دنبال مقصری برای ناکامیهای دولت باشند و با عصبانیت تمام منتقدان را هدف قرار دهند.
9 دی آنگاه مجموعهای از برخوردهای «گازانبری» دولت و به ویژه شخص رئیس جمهور با منتقدان را منتشر کرد از جمله این ادبیات در مواجهه با منتقدان مبنی بر اینکه؛ «تازه به دوران رسیدهاند»، «زندگیشان در تفرقه است»، «تخریبگرند»، «از شکوفایی اقتصاد خوشحال نیستند»، «دروغ پراکنند»، «ترسو و بزدل هستند»، «عقب ماندهاند»، «به جهنم که میترسند و میلرزند»، «در فساد غوطهورند»، «عصر حجریاند»، «بیکار و متوهم هستند»، «با شعر و شعار دنبال انحرافند»، «از لغو تحریمها ناراضیاند چون سوء استفادهگرند»، «هوچی هستند»، «بیشناسنامهاند»، «تندرو و افراطی هستند»، «کم سوادند»، «پول میگیرند و علیه دولت مینویسند»، «تازه انقلابی شدهاند» و...
در همین حال وبسایت فردا در تحلیلی علت بدگویی علیه منتقدان نوشت: با وجود آن که مدتهاست منتقدان دولت سیاست سکوت را در دستور کار خود قرار دادهاند اما رئیس جمهور و اطرافیانش تمایل دارند تا با ایجاد یک جماعت غیرخودی فرضی ناکامیهای دولت یازدهم را بر گردن آنها بیاندازد. این سیاست که از چند ماه پیش با برچسبهایی چون «بدون شناسنامه بودن» و «تازه به دوران رسیده بودن» آغاز شد در واقع بدنبال غبارآلود کردن فضا برای مخفی کردن ادعاهایی است که در طول یک سال و چند ماه از عمر دولت ناکام ماندهاند. هرچه جلوتر میرویم؛ مشخص میشود که دولت توانایی تحقق برخی وعدههای خود را ندارد. در چنین شرایطی انداختن توپ به زمین منتقدان بهترین راه حل برای منحرف کردن ذهن افکار عمومی از عملکرد دولت است.
فردا میافزاید: واقعیت این است که تیم سیاسی روحانی باور داشتند که میتوانند به سرعت بر سر مسأله هستهای با آمریکا و غرب به توافق برسند اما با جلو رفتن روند مذاکرات کمکم ماهیت زیادهخواهانه خواستههای غربیها برای دولت مشخص شد و با وجود آنکه دولتیها تا نزدیکی خطوط قرمز هستهای نظام عقبنشینی کردند اما با این حال باز هم نتوانستند در وین به توافق برسند.
در ادامه این تحلیل آمده است: روحانی تمام سرمایه دولت خود را بر روی رسیدن به توافق با غرب متمرکز کرد اما شکست این سیاست و منتظر ایستادن برای چراغ سبز دیگر کشورها باعث شد تا وعدههای اقتصادی روحانی نیز تا حدود زیادی ناکام بماند. حتی کشورهایی مانند عربستان که دوران افول قدرت منطقهای خود را تجربه میکنند واکنش خاصی به چراغ سبز روحانی نشان ندادند. شاید بتوان گفت که افزایش تولید نفت عربستان برای راحتتر کردن شرایط عدم توافق هستهای برای تیم مذاکره کننده غربی تنها نتیجه سیاست لبخند روحانی به عربستان بود. در چنین شرایطی طبیعی است که به دنبال مقصری برای ناکامیهای دولت باشند و با عصبانیت تمام منتقدان را هدف قرار دهند.